وى وجود داشت. لذا، اين روحانى ايثارگر داوطلبانه با صورت و سينه روى سيمهاى خاردار خوابيد و اصرار كرد تا نيروها از روى بدن مجروح او عبور كنند تا خط دشمن شكسته شود و رزمندگان زير آتش شديد دشمن تلف نشوند. [1]
يكى از فرماندهان ارتش، ايثار يك روحانى رزمنده را در عمليات فتحالمبين اينگونه ترسيم مىكند:
روحانى رزمندهاى هنگام غروب با مراجعه به من تقاضا كرد كه او را همراه گروهى به عملياتى بفرستيم كه مأموريت سختترى دارد. دسته يكم را كه در [مسير] انجام مأموريتش ميدانهاى مين زيادى قرار داشت به او پيشنهاد داديم و او با كمال ميل پذيرفت و عازم خط مقدم شد. دسته يكم مشغول ايجاد معبر در ميدان مين بود كه بىسيم نداى رمز يا زهرا را كه نشانگر آغاز عمليات بود، سر داد، ولى هنوز راه باز نشده بود. در اين لحظه، ناگهان آن روحانى شهيد با فرياد اللّه اكبر به داخل ميدان مين دويد و با شهادت خود، راه را براى عبور رزمندگان باز كرد و عمليات در اين محور بىهيچ وقفه آغاز شد. [2]
شهيد حجةالاسلام ميثمى در بارۀ ايثارگرى يك روحانى رزمنده در عمليات كربلاى 4 مىگويد:
در مسير حركت، رزمندگان اسلام به پلى برخورد كردند كه سطح آن از زمين بلندتر و مانع عبور بود. روحانى ايثارگرى به حالت ركوع در پايين پل قرار گرفت و بچههاى رزمنده را قسم داد تا از كمر او بهعنوان نردبان استفاده كنند و روى پل بروند. بدين ترتيب 60 رزمنده پايشان را روى كمر و گردن آن روحانى گذاشتند و ادامۀ مسير دادند. [3]