در صحنۀ نبرد، آنچه نقش حياتى دارد و به پيكار جهت مىدهد، «اهداف» جنگجويان است. هدفِ رزمندگان اسلام از كارزار، دستيابى به «اِحدَى الْحُسْنَيَيْن» بود؛ پيروزى يا شهادت.
شهادت هنر مردان خدا و از بالاترين مراتب قرب الهى است و طلاّب رزمنده، هم در قلمرو گفتار و هم در عرصۀ عمل، اعتقاد خود به شهادت در راه خدا را به ثبوت رساندند. شهيد حجةالاسلام شاهآبادى در آخرين سخنانش در جمع رزمندگان مىگفت:
اگر شهادت مىتواند نظام توحيديمان را حفظ كند، اگر شهادت مىتواند دشمن را ذليّل كند، اگر شهادت مىتواند تفكّر و بينش اسلامىمان را به دنيا اعلام كند، ما آمادۀ شهادتيم. [1]
و اين سخن شهيد حجةالاسلام ردّانىپور هنوز به گوش جان مىرسد كه در مراسم ازدواج خود، در حالى كه حضّار گريه مىكردند مىگفت:
اى سرداران عزيزى كه در اين مجلس جشن آمدهايد، شادى ما به اينها نيست. شادى ما آن موقعى است كه در راه خدا به خون سرخمان رنگين شويم. [2]
او سه روز بعد از مراسم ازدواج در عمليات والفجر 2 به آرزوى ديرينهاش رسيد.
آخرين لحظات روحانيون رزمندهاى كه به عشق درك محضر الهى و شوق شهادت به جبهههاى جنگ شتافتند، شنيدنى است:
روحانى شهيد حسين جوادى هنوز سالگرد شهادت پدرش نرسيده بود كه خود را به عمليات كربلاى 10 رساند. رشادتهاى بسيارى از خود بروز داد تا اين