حضور عراقىها را ديديم. عصر، عازم قرارگاه نجف شديم. سه ساعت از قسمتهاى آزادشدۀ خوزستان از قرارگاه تا طلائيه در بين راه بازديد كرديم. آثار اشغال صداميان، تانكهاى سوخته، سنگرها و جادههاى نظامى و. . . . نيروهاى حملهكننده عمليات خيبر در راه، گوشه و كنار اُطراق كرده بودند، به جبهه وارد نشده بودند كه [مبادا] دشمن از تجمع آنها حمله را تشخيص دهد. [1]
دكتر حسن روحانى، رئيس وقت ستاد قرارگاه خاتمالانبيا مىگويد:
در عمليات خيبر حدود ساعت يك نيمهشب به اتفاق آقاى هاشمى از محل تجمع نيروهاى بسيجى بازديد مىكرديم. با ماشين به محل رسيديم. هر دو لباس نظامى به تن داشتيم. نور چراغ روى چهرۀ بسيجيان افتاد كه با شور و شوق عجيبى به هلىكوپتر سوار مىشدند و به خط مقدم عزيمت مىكردند. گرد و خاك فراوانى محل را فرا گرفته بود. آقاى هاشمى چند دقيقه براى حاضرين صحبت كردند. وقتى افراد از روى تُن صدا، آقاى هاشمى را شناختند، دچار شوق و شعف فوقالعادهاى شدند و اين شور و شوق و علاقه به جهاد و شهادت در آن نيمهشب هرگز فراموش نمىشود! [2]
3-2-1. حضور در قرارگاههاى تاكتيكى
آية اللّه هاشمى رفسنجانى علاوه بر قرارگاه مركزى خاتمالانبيا، در قرارگاههاى تاكتيكى كه براى هدايت عمليات در نزديكى خط مقدم ايجاد مىشد، حضورى چشمگير داشت، تا آنجا كه امام راحل به جهت خطرات جانى با اين حضور مخالفت ورزيد و ايشان را از اين كار منع كرد. دكتر حسن روحانى در اين باره مىگويد: