نزدهايد؟ عرض كرد: من سرتيپ 2 شدم و اين درجه براى من كم است و بايد سرتيپ تمام مىشدم. ايشان خيلى برآشفته شد و با عصبانيت فرمود: برويد خودتان را درست كنيد، يعنى چه؟ اين درجه كم است يعنى چه؟ [1]
يكى ديگر از فرماندهان در اين باره مىگويد:
معظمله با آنكه بسيار رئوف و مهربان است، امّا به هنگام طرح مصالح نظام و جنگ از هيچ خطايى نمىگذشت. در عمليات بدر يا خيبر دو تن از فرماندهان سهلانگارى كرده بودند. ايشان پس از اطلاع فوراً بهعنوان رئيس شوراى عالى دفاع نامهاى به امام (ره) نوشتند و از امام خواستند كه متخلفان را به اشدّ مجازات برسانند. اين برخوردها در نظمبخشى بهاوضاع جنگ تأثير بهسزايى داشت. [2]
فرمانده ديگرى مىگويد:
يكى از فرماندهان در يكى از عملياتها بسيارى از رزمندگان را در منطقه عمليات رها كرده و به عقب برگشته بود. در نتيجه، فرمانده لشكر، تيپ و گردان سالم مانده و بقيۀ نيروها مجروح و اسير شده بودند. وقتى گزارش اين موضوع تقديم رهبرى شد فرمودند:
اين در نظام اسلامى قابل قبول نيست، بلكه فرمانده بايد دليرانه در پيشاپيش نيروها بجنگد. يقيناً يك بىتوجّهى بوده كه آن عزيز به شهادت مىرسد و آن عزيز مفقود مىشود و يا آن عزيز به اسارت مىرود و اين فرمانده به سلامت به عقب برمىگردد. بايد با آنها برخورد جدّى شود.
بعد متوجه شديم كه ايشان قضيه را پيگيرى كرده بودند، به طورى كه قوّۀ قضائيه هيأتى را فرستاد و متخلفان را مؤاخذه نمود. [3]
[1] . خورشيد در جبهه، ص 83-84. (برگرفته از خاطره امير سرتيپ على اصغر جمالى) .
[2] . همان، ص 94. (خاطرۀ سردار لطفيان با اندكى تصرّف) .
[3] . خورشيد در جبهه، ص 105-106. (خاطره سردار على فضلى) .