نام کتاب : عوامل معنوی و فرهنگی دفاع مقدس (ج2) نویسنده : سنگری، محمدرضا جلد : 1 صفحه : 141
يكى از رزمندگان كه صحنهاى از اين ايثارگرى را در عمليّات طريقالقدس شاهد بوده است، مىگويد:
در عمليّات طريقالقدس، ساعت 4 صبح بود، خيلى تاريك بود و باران هم مىآمد. مشغول رفتن بودم كه ديدم سه برادر زخمى شدهاند و بر زمين افتادهاند. اوّلى هردو پايش زخمى شده بود، ديگرى به سرش تير خورده بود، سوّمى هم از ناحيۀ سر زخمى شده بود. من تنها بودم. رفتم اوّلى را بردارم و به عقب جبهه بياورم، حاضر نشد. گفت: آن برادر را ببر. رفتم دومى را ببرم، به زمين چسبيد و گفت: به هيچ وجه، آن برادر را ببر. رفتم سومى را بردارم، گفت: نه، آندو واجبترند، برو آنها را ببر. بالاخره هيچكدام حاضر نشدند بيايند. [تنها] گفتند: چون هوا خيلى سرد است، فقط برو براى ما پتو بياور تا كمى گرم شويم. من رفتم تعدادى پتو و افرادى كمكى آوردم و هرسه را به پشت جبهه برديم كه سومى پس از يك هفته در بيمارستان شهيد شد. . . . [1]
4-2. ايثار در نجات ديگران
مرتبۀ فراتر و والاتر ايثارگرى رزمندگان، نجات ديگران است. اگر در عنوان پيشين مجروحى خود را از رسيدگى و مداوا محروم مىكرد تا به ديگرى رسيدگى شود، در اينجا رزمنده خود را به وادى خطر مىسپارد تا ديگران از خطر برهند؛ هرچند به از دست دادن جانش منجر شود. يكى از رزمندگان ايثارگرى يك پزشك را در عمليّات والفجر 8 اينگونه ترسيم مىكند:
در عمليّات والفجر 8 در قسمت تعاون به حمل مجروحين مشغول بودم. ضربات وارده به دشمن در اين عمليّات بهحدى بود كه دشمن تاب تحمل آن