responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه کلام اسلامی نویسنده : جمعی از محققین    جلد : 1  صفحه : 71
امامت امام جواد (عليه السلام)
امام جواد (عليه السلام) محمد بن على بن موسى ، نهمين پيشواى شيعيان در پانزدهم رمضان سال 195 هجرى در شهر مدينه ديده به جهان گشود (اصول كافى ، ج1 ، ص492 ; ارشاد ،ص295 ; تهذيب ، ج6 ، ص90) و در آخر ذى قعده سال 220هجرى در حدود 25سالگى به شهادت رسيد و در قبرستان قريش در بغداد در كنار قبر جدّش به خاك سپرده شد ( اصول كافى ، ج1 ، ص497 ; تهذيب ، فرق الشيعه ، ص100).
نام مادر آن حضرت سبيكه نوبيه بوده كه از نظر فضايل اخلاقى در درجه والايى قرار داشت و از برترين زنان زمان خود بوده (اثبات الوصيه ، ص209) و امام رضا (عليه السلام) او را بانوى منزه و پاكدامن و با فضيلت ناميده است (اصول كافى ، ج1 ، ص492 ; ارشاد ، ص316) امام جواد (عليه السلام در 8سالگى به امامت رسيد و مدت امامت او حدود 17 سال بوده است.
دلايل امامت آن حضرت علاوه بر ادله امامت ائمه دوازده گانه شيعه از قرار ذيل است:
1. مهم ترين دليل امامت امام جواد (عليه السلام) تصريح و وصيت امام رضا (عليه السلام) به امامت ايشان مى باشد. كلينى حدود 14روايت از طرق مختلف در اين باره نقل كرده است (اصول كافى ، ج1 ، ص331) شيخ مفيد كسانى را كه نص صريح از امام رضا (عليه السلام) درباره امامت فرزندش امام جواد (عليه السلام) روايت كرده اند، نام برده كه على بن جعفر بن محمد صادق ، صفوان بن يحيى ، معمر بن خلاد ، حسين بن بشار ، ابن ابونصر بزنطى ، ابن قياما الواسطى ، حسن بن جهم ، ابويحيى صنعانى ، خيرانى ، و يحيى بن حبيب از آن جمله است (ارشاد ، ج2 ، ص264) از اين روايات به خوبى استفاده مى شود كه امام رضا (عليه السلام) در موارد متعدد امامت فرزند برزگوارش را گوشزد كرده و اصحاب خاص خويش را در جريان امر گذاشته است. در واقع اعتقاد اكثر اصحاب امام رضا (عليه السلام) به امامت حضرت جواد (عليه السلام) خود دليل ديگرى بر حقانيت امامت آن بزرگوار است.در يكى از اين روايات كه از طريق صفوان بن يحيى نقل شده چنين آمده است: او مى گويد: به امام رضا (عليه السلام) عرض كردم ، خدا روز مرگ تو را به ما نشان ندهد ، اگر پيش آمدى شد به چه كسى مراجعه شود؟ با دست خود اشاره به ابى جعفر كرد كه در برابرش ايستاده بود ، گفتم قربانت گردم اين پسرى سه ساله است؟ فرمود: كم سالى به امامت او زيانى ندارد ، عيسى (عليه السلام) سه ساله به پيغمبرى و اقامه حجت الهيه قيام نمود (اصول كافى ، ص321 ; روضة الواعظين ، ص237 ; مدينة المعاجز ، ج7 ، ص276).
2. از ديگر دلايل امامت امام جواد (عليه السلام) تصريح پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) به امامت آن حضرت است. در حديثى كه سلمان فارسى ، صحابوبزرگ و جليل القدر پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم نقل نموده ، به طور صريح و روشن به امامت امام جواد اشاره شده است (كفاية الأثر ،ص43 ; غاية المرام ، ج1 ، ص243).
3. گستردگى علم امام جواد در كودكى ، به طورى كه به تمام پرسش هاى علمى و فقهى پاسخ مى داد ، از دلايل امامت آن حضرت محسوب مى شود. از آن جا كه امام جواد (عليه السلام) در كودكى به امامت رسيد ، براى عده اى در امامت ايشان شبهه ايجاد گرديد ، لذا هشتاد نفر از علماى شيعه از بغداد و شهرهاى ديگر گرد هم آمده و عازم مدينه شدند ، ابتدا پيش عبداللّه بن موسى رفتند و ويژگى هاى امامت را در وى نديدند ، سپس خدمت امام جواد (عليه السلام) مشرف شدند ، آن حضرت به همه پرسش هاى آنها پاسخ داد و آنها از پاسخ هاى امام كه نشانه روشن امامت و علم الهى بود قانع و شادمان شدند (اثبات الوصيه ، ص213 ; بحارالانوار ، ج50 ، ص99 ; دلايل الامامة ، ص206) اسحاق بن اسماعيل كه همراه اين گروه بود مى گويد: من نيز در نامه اى ده مسئله نوشته بودم تا از آن حضرت بپرسم ، در آن موقع همسرم حامله بود با خود گفتم: اگر به پرسش هاى من پاسخ داد ، از او تقاضا مى كنم كه دعا كند خداوند بچه اى را كه همسرم آبستن است ، پسر قرار دهد ، وقتى كه مردم پرسش هاى خود را مطرح كردند ، من نيز نامه را در دست گرفته به پا خواستم تا مسائل را مطرح كنم. امام تا مرا ديد ، فرمود: اى اسحاق ، اسم او را احمد بگذار. به دنبال اين قضيه همسرم پسرى به دنيا آورد و نام او را احمد گذاشتم (اثبات الوصية ، ص215) در اين ديدار بحث و گفت و گوهاى ديگرى كه با امام جواد صورت گرفت (بحارالانوار ، ج50 ، ص90 ; اثبات الوصية ، ص210 ; اختصاص ، ص102) مايه اعتقاد و اطمينان كسانى گرديد كه در امامت امام جواد شك داشتند. گفت و گوى آن حضرت در 9سالگى با يحيى بن اكثم ، قاضى معروف حكايت از علم الهى او دارد. وقتى ابن اكثم از ايشان درباره حكم شخصى كه در حال احرام شكار كرده است پرسيد ، امام در جواب شقوق مختلف براى قضيه بيان نمود ، آن گاه فرمود: بگو كدام يك از اقسام بوده ، زيرا هر كدام حكم جداگانه اى دارد ، يحيى بن اكثم متحير شد و ناتوانى و زبونى در چهره اش آشكار گرديد (ارشاد ، ج2 ، ص272 ; اختصاص ،ص99 ; احتجاج ، ج2 ، ص241).
4. شيخ مفيد كمال عقل امام جواد را در سن كودكى معجزه دانسته و آن را دليل امامت آن حضرت ذكر كرده است.وى در رد كسانى كه به علت كمى سن امام جواد در امامت آن حضرت تشكيك نموده بودند ، گفته است:كمال العقل لا يستنكر لحجج اللّه مع صغر السن ; كمال عقل را براى حجت هاى خدا در كودكى نمى توان انكار كرد. وى سپس از آياتى كه درباره حضرت عيسى (عليه السلام) نازل شده شواهدى ذكر مى كند: (قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كانَ فِى الْمَهْدِ صَبِيّاً *قالَ إِنّى عَبْدُاللّهِ آتانِىَ الْكِتاب وَجَعَلَنِى نَبِيّاً) (مريم:29ـ30) ; گفتند چگونه با كودكى كه در گاهواره است سخن بگويم؟! ] ناگهان عيسى زبان به سخن گشود [ گفت: من بنده خدايم ، او كتاب ] آسمانى [ به من داده و مرا پيامبر قرار داده است (فصول المختاره ، ص316).

منابع
(1) اثبات الوصية ، مسعودى ، على بن الحسين، قم ، منشورات رضى ، بى تا ؛
(2) احتجاج ، طبرسى ، ابومنصور احمد بن على ، دارالنعمانية ، نجف ، 1386ق ؛
(3) اختصاص ، مفيد ، محمد بن نعمان ، دارالمفيد ، 1414ق ؛
(4) الارشاد ، مفيد ، محمد بن نعمان ، قم ، بصيرتى ، 1413ق ؛
(5) بحارالانوار ، مجلسى ، محمدباقر ، بيروت ، مؤسسة الوفاء ، 1386ق ؛
(6) تهذيب الأحكام ، طوسى ، محمد بن حسن ، تهران ، بى تا ؛
(7) دلايل الامامة ، طبرى ، محمد بن جرير ، قم ، منشورات رضى ، 1363ق ؛
(8) روضة الواعظين ، نيشابورى ، فتال ، منشورات شريف رضى ، بى تا، بى جا ؛
(9) غاية المرام ، بحرانى ، سيد هاشم ، بى تا ، بى جا ، بى نا ؛
(10) فرق الشيعة ، نوبختى ، ابومحمد حسن بن موسى ، مكتبة مرتضوية ، 1355ق ؛
(11) كافى ، كلينى ، محمد بن يعقوب ، دارالكتب الإسلامية ، تهران ، 1388ق ؛
(12) كفاية الأثر ، قمى ، ابوالقاسم على بن محمد ، قم ، بيدار ، 1401ق ؛
(13) مدينة المعاجز ، بحرانى ، سيد هاشم ، مؤسسة المعارف الإسلامية ، 1415.؛
رحمت اللّه ضيائى اُرزگانى
نام کتاب : دانشنامه کلام اسلامی نویسنده : جمعی از محققین    جلد : 1  صفحه : 71
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست