responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه کلام اسلامی نویسنده : جمعی از محققین    جلد : 1  صفحه : 27
احمديه
فرقه اى تجديد نظر طلب در عقايد و احكام اسلامى.
مؤسس اين فرقه غلام احمد قاديانى است ، غلام احمد در سال 1839در روستايى به نام قاديان از شهرستان گرداس پور پنجاب از توابع هند متولّد شد و در سال 1908 در شهر لاهور در پاكستان از دنيا رفت و جسد او به قاديان منتقل و در آنجا به خاك سپرده شد (روحانى خزائن حقيقة الوحى ، ج22 ، ص703).
غلام احمد بيشتر وقت خود را صرف فراگيرى علوم اسلامى ، مباحث علمى و موعظه مردم مى كرد. منطق ، فلسفه ، علوم دينى وادبى را نزد اساتيد خود فرا گرفت ، و علم طبابت را نزد پدرش كه طبيب ماهرى بود آموخت (دفعاوهام توضيح المرام فى الرد على القاديانيه ، ص 19).
وى زمانى كه كشيشان مسيحى به تبليغات گسترده اى در شبه قاره هند اقدام كرده بودند ، به مبارزه با آنها پرداخت و در اين باره كتاب براهين احمديه را به نگارش درآورد.
از غلام احمد بيش از هفتاد جلد كتاب ، رساله و مقاله به زبان اردو ، عربى و فارسى بر جاى مانده است كه در مجموعه اى به نام روحانى خزائن در بيست و دو جلد گردآورى شده و توسط پيروان وى در پاكستان به چاپ رسيده است. برخى از مهم ترين كتاب هاى وى عبارتند از:براهين احمديه در اثبات حقانيت قرآن ، پيامبر و دين اسلام ، سيرة الابدال درباره علامات و نشانه هاى عبادالرحمان ; مواهب الرحمان در بيان معجزات و عقايد غلام احمد و حمايت هاى الهى از وى ; نجم الهدى در معرفى غلام احمد و دلايل دعوت و بعثت وى ; حقيقة المهدى حاوى دلايل مسيح و مهدى بودن غلام احمد ; لُجّة النور مشتمل بر رساله ها و نامه هاى وى براى علماى عرب ، شام ، عراق و خراسان ; خطبة الهاميه بيانگر الهامات و وحى خداوند بر او و مطالبى در مورد دلايل بعثت وى و اين كه او مسيح موعود است ; اعجاز مسيح در تفسير سوره حمد ; تبليغ اسلام حاوى نامه هاى وى به بزرگان عرب و فارس ، تأييد دولت انگلستان ، تبليغ ، دعوت و پذيرش مردم نسبت به سخنان و ادعاهاى وى.
تاريخ پيدايش احمديه به سال 1889 برمى گردد كه وى در چهل سالگى اعلام كرد مورد وحى و الهام الهى قرار دارد و از كسانى است كه خداوند هر صد سال يكى را برمى انگيزد تا دين اسلام را تجديد كند و ادعا كرد كه از طرف خداوند مأمور است از مردم بيعت بگيرد. وى معتقد بود مخالفانش به صورت غير طبيعى كشته شده و هنگامى كه بيمارى طاعون انتشار يافته بود ، به واسطه او بيماران به صورت معجزه آسا شفا يافتند ، و اين امور را دليل حقانيت خود مى دانست.غلام احمد پذيرفت كه بيشتر عمر خود را در تأييد و پيروزى دولت انگلستان سپرى كرده است (ترياق القلوب ، ص15) و در زمان استعمار هندوستان توسط انگليس چندين رساله و كتاب در تجليل و حمايت از دولت انگلستان به نگارش درآورد.وى بر اين باور بود كه دولتِ بريتانيا همه اقشار مردم را از جهت حريت و آزادى با ديده يكسان مى بيند و در اين باب كمال انصاف و دادگرى را رعايت مى كند ، ملت ها در زير سايه رأفت آنها به آرزوى خود رسيده اند و از وقتى كه دست به دامان آنان زده اند در راحتى به سر مى بردند ، بدين جهت براى سران و بزرگان انگليس دعا مى كرد و اطاعت از دولت انگلستان را واجب مى دانست (روحانى خزائن نجم الهدى ، ج14 ، ص65).
او در كتاب حقيقة المهدى مدعى است كه اگر ترس از شمشير دولت بريتانيا نبود وى را مى كشتند ، لذا از دولت بريتانيا سپاسگزار بود.
اين ارتباط و دلبستگى بعد از غلام احمد نيز ادامه داشت تا جايى كه خليفه دوم اين فرقه ، بشيرالدين محمود احمد كتابو به نام تحفه شاهزاده ويلز به پادشاه انگستانويلز نجل جورج پنجم به نگارش درآورد و به وى هديه داد. اما رهبران كنونى اين فرقه خود را مخالف انگلستان ، آمريكا و اسرائيل مى دانند و معتقدند هيچ گونه تفاهمى در گذشته وحال با انگلستان نداشته و ندارند.
پس از مرگ غلام احمد در سال 1908م حكيم نور الدين بهيروى ، از شاگردان غلام احمد به عنوان جانشين و خليفه اول غلام احمد معرفى شد. وى پس از شش سال رهبرى فرقه ، در سال 1914م درگذشت. پس از فوت وى در فرقه احمديه اختلاف و انشعاب پديد آمد. عده اندكى به محمد على لاهورى روى آوردند كه به انجمن لاهوريه و مجدديه معروف شدند. محمد على لاهورى داراى تأليفات زيادى از جمله ترجمه قرآن به زبان انگليسى است. انجمن لاهوريه معتقدند غلام احمد هيچ گاه مدعى پيامبرى نبود و تنها خود را مجدد دين اسلام معرفى كرد (دفع أوهام توضيح المرام فى الرد على القاديانيه ، ص25).
اما اكثر قاديانى ها رياست ميرزا بشير الدين محمود احمد فرزند بيست و پنج ساله غلام احمد را پذيرفتند و بر اعتقاد به مهدويت و مسيح بودن غلام احمد باقى ماندند. مركز اين فرقه ابتدا در قاديان بود و بعد از تشكيل دولت پاكستان به اين كشور منتقل و در قصبه ربوه استقرار يافت. محمود احمد به عنوان خليفه دوم احمديه تا سال 1965 به مدت پنجاه و يك سال رهبرى جنبش را به عهده داشت. از جمله كتاب هاى وى تفسير كبير قرآن است (دفع اوهام توضيح المرام فى الردّ على القاديانيه ، ص28و 29). بعد از محمود احمد فرزندش ميرزا نصير احمد به جاى وى خلافت را به عهده گرفت و در سال 1982 درگذشت. سپس ميرزا طاهر احمد ، پسر عموى ميرزا نصير احمد ، خليفه چهارم فرقه احمديه شد كه تاكنون خلافت اين فرقه را در انگلستان به عهده دارد و در مسجد الفضل لندن به اقامه نماز جماعت و جمعه مى پردازد.
عقايد غلام احمد قاديانى را مى توان در محورهاى ذيل خلاصه كرد:
1) حضرت عيسى (عليه السلام) روى صليب از دنيا نرفت ، بلكه بى هوش گرديد و پايين آورده شد و هنگامى كه جراحت هاى او بهبود يافت به هند رفت وپس از مدتى به مرگ طبيعى از دنيا رفت. قبر مسيح (عليه السلام) نزديك خطه پنجاب در سرينگر كشمير واقع است. اعتقاد مسيحيان به رستاخيز عيسى در آخرالزمان را قبول ندارد ، لذا احاديث مربوط به رجوع دوباره عيسى مسيح را تأويل كرده و گفته است منظور خود عيسى نيست بلكه فردى شبيه به عيسى و تجلى اوست. (روحانى خزائن ، مواهب الرحمان ، ج19 ، ص297ـ 301).
به دليل ضلالت بيش از حد مسيحيان و انحراف مردم از دين حق و فراگيرى فساد ، تباهى ، ظلم و كذب در سراسر جهان ، خداوند حضرت عيسى (عليه السلام) را از فتنه هاى امتش مطلع كرد و وقتى حضرت مسيح (عليه السلام) فهميد امتش همه اهل زمين را هلاك و از راه حق دور مى سازند ، ناراحت شد و براى كمك به ستم ديده ها و مظلومان نائبى از خداوند درخواست كرد كه متحد و مشابه با حقيقت و جوهر او و به رنگ اعضا و جواهرش باشد و خداوند نيز وى را (غلام احمد قاديانى) به نيابت حضرت مسيح (عليه السلام ، انتخاب كرد ، تا صليب را كه مسيحيان تعظيم و تمجيدش مى كنند بشكند و خنزير را بكشد (روحانى خزائن آينه كمالات اسلام ، ج5 ، ص449).
2) غلام احمد احاديثى كه درباره مهدى موعود آمده و ايشان را از اولاد فاطمه دختر پيامبر معرفى مى كند ضعيف مى داند. غلام احمد با توجه به حديثى كه در بعضى از كتب اهل سنت آمده و اكثر علماى اهل سنت آن را معتبر نمى دانند بر اين عقيده است كه مهدى و عيسى يكى مى باشند (روحانى خزائن حقيقة المهدى ، ج14 ، ص455).
3) غلام احمد قاديانى در مورد مبعوث بودنش از جانب خداوند در مراحل مختلف ، ادعاهاى گوناگونى را مطرح كرده است. ابتدا بدون ادعاى نبوت يا ولايت مدعى شد كه از جانب خداوند به او الهام مى شود.پس از مدتى قائل شد كه خداوند هر صد سال يك بار كسى را برمى انگيزد تا دين اين ملت را تجديد كند (روحانى خزائن ، ج14 ، ص60ـ59) سپس مدعى شد همچنان كه سلسله نبوت بر پيامبر اسلام خاتمه يافت سلسله ولايت نيز بر وى خاتمه يافته است ، وى خود را خاتم اوليا معرفى نمود و اين كه هيچ ولى اى بعد از او نيست ، مگر آن كه بر عهد او باشد (همان ، ج6 ، ص69). وى معتقد است همچون سلسله هاى خلافت بنى اسرائيل ، در اسلام هم خلافت خواهد بود. از آن جا كه خداوند او را از نام خليفه هاى قبلى آگاه نكرده است نام آنها را نمى داند و اجمالاً به آنها ايمان دارد (همان ، ج6 ، ص76).
تا اين مرحله ، او خود را نبى نمى دانست ، اما خود را محدث و كليم اللّه مى شمرد (همان ، ج5 ، ص387) پس از چندى مدعى شد فرشته وحى بر او نازل مى شود و زمان نزول وحى بر او به اندازه زمان نزول وحى بر رسول خداست. (همان ، ج18 ، ص202).
او در آخرين مرحله ادعاى خود ، معتقد شد كه عنايات الهى اقتضا كرده نبى يا محدثى را مبعوث كند كه به دين الهى خدمت كند. آن هم در وقت ضرورت كه همه جا را فساد و تباهى فرا گرفته است. او خود را نبى مبعوث دانست. (همان ، ج14 ، ص468).
مراد غلام احمد از لفظ ختم نبوت ، كمالات نبوت بود. او خود را كاملاً مطيع قرآن و شريعت پيامبرى مى دانست (همان ، ج19 ، ص285).
4) احمديه معتقدند حكم جهاد مخصوص دوران صدر اسلام است ، چرا كه تعداد مسلمانان اندك بود و آنان براى حفظ جان خود ناگزير به جنگيدن با مخالفان و كشتن آنان بودند (همان ،14 ، ص453). اكنون زمان جهاد با شمشير گذشته است و هنگامه جهاد با قلم و دعوت است. از اين رو حتى امام مهدى در هنگام ظهور با شمشير به جنگ كفار نمى رود (همان ، ج14 ، ص475
برخى از احكام ويژه قاديانيه عبارت است از:
1) در نماز جماعت اقتدا به غير احمديه حرام است (القاديانى و القاديانيه ، ص39).
2. تزويج دختر احمديه به غير احمديه حرام است ، اما مرد احمدى مى تواند دختر غير احمديه را به ازدواج خود درآورد.
3. نماز بر جنازه مسلمان غير احمدى ممنوع است (موقف الأمّة الاسلامى من القاديانيه ، ص46).
4. پيروان احمديه درصدى از اموال خود را بايد به عنوان زكات به رهبر خود بپردازند.
فرقه احمديه ، فعاليت و تبليغات گسترده اى دارند ، از جمله:
1) بنا كردن هزاران مسجد در سراسر جهان.
2) تأليف و ترجمه كتب و قرآن به بيش از ده ها زبان زنده دنيا.
3) كمك هاى مادى ، علمى و بهداشتى كه بيشترين فعاليت هاى آنان در اين زمينه در كشورهاى فقير از جمله در كشورهاى آفريقايى متمركز است. به عنوان نمونه بسيارى از مدارس اسلامى موجود در فريتاون سيرالئون توسط احمديه بنا و اداره مى شود. هشتاد مسجد بزرگ و كوچك ، چهار بيمارستان مجهز با دكتر و جراح معتقد به اين فرقه وچندين درمانگاه در اين كشور به اين فرقه متعلق است.
4) تصدى پست ها و مسئوليت ها در مراكز علمى ، فرهنگى ، سياسى و اقتصادى كشورها ; به عنوان نمونه وزير امور خارجه سابق پاكستان ، چندين وزير و معاون وزير در بعضى كشورهاى آفريقايى وابسته به اين فرقه بوده اند (سيرالئون ، ص23ـ 27).
5) اعـزام مبلـغ فـرقـه به كشورهاى مختلف.
6) تأسيس شبكه ماهواره اى در لندن كه هر روز به چندين زبان برنامه پخش مى كند.
7. فعـاليت هـاى مطبـوعاتى و اداره چنـدين سايت اينترنتى به بيش از ده زبان زنده دنيا.
بـرخـى از مهـم ترين مجلات و روزنامه هاى ايـن فرقه عبارت اند از: مجله ماهانه التقوى به زبان عربى ; مجله مقارنه الاديان (Reviwe of Religions به زبان انگليسى ; مجله الرساله (Lemessage به زبان فرانسه ; مجله Derislas به زبان آلمانى ; مجله Sinar Islam به زبان اندونزيايى ; روزنامه الاسلام ; روزنامه الفضل اليوميه به زبان اردو ; هفته نامه الفصل الاسبوعيه العالمى به زبان اردو ، هفته نامه بدر به زبان اردو.
رهبران احمديه تعداد پيروان خود را در سال (2000 ميلادى) 41 ميليون نفر و در سال (2002) 81 ميليون نفر اعلام كردند (مجله التقوى شماره 9 شوال و ذى القعده 1422هـ.ق
با توجه به افزايش چهل ميليونى اين آمار در ظرف دو سال ، در صحت آن ترديد وجود دارد.
اعتقادات غلام احمد درباره حضرت مسيح (عليه السلام) و مهدى موعود (عج) و دعاوى او درباره ملهم بودن از جانب خداوند و مأموريت ويژه براى تجديد اسلام و ديگر عقايد و دعاوى او با معتقدات و باورهاى مسلم و مورد اجماع مسلمانان مخالف است. بدين جهت ، همه مذاهب اسلامى ادعاى ميرزا غلام احمد را رد كرده ، و صدها كتاب ، مقاله ، فتوا و سخنرانى و تجمع بر ضد اين فرقه در اكثر كشورهاى اسلامى نوشته و صادر شد. از جمله كتاب هاى منتشر شده عبارت اند از: القاديانى و القاديانيه (جمعى از علماى پاكستان) ، دفع اوهام توضيح المرام فى الرد على القاديانيه (شيخ سليمان ظاهر عاملى) ، موقف الامة الاسلامية من القاديانيه (جمعى از نويسندگان) و....
در سال 1363هـ. ق از سوى تمام علماى مذاهب اسلامى در شبه قاره هند ، فتواى تكفير قاديانى ها صادر شد و در سال 1394هـ.ق (1974م) كنفرانس بزرگى با شركت علماى تمام مذاهب و فرق اسلامى در مكه مكرمه تشكيل گرديد و طى بيانيه اى ، فرقه احمديه تكفير گرديد و وجود آنان خطر بزرگى براى اسلام دانسته شد (موقف الامة الاسلامية من القاديانية ، ص80ـ 82).

منابع
(1) دفع اوهام توضيح المرام فى الرد على القاديانيه ، ظاهر عاملى ، شيخ سليمان (1420ق) ، غدير ، بيروت ؛
(2) روحانى خزائن (مجموعه آثار ، قاديانى ،غلام احمد ، ربوه ، پاكستان ؛
(3) سيرالئون ، كرمى شرفشار ، عسكر ، وزارت خارجه ، تهران ؛
(4) القاديانى و القاديانيه ، جمعى از نويسندگان ، دمشق ، دار ابن كثير ؛
(5) مجلة التقوى ، ش9 ؛
(6) موقف الأمّة الإسلامية من القادانية ، دار قتيبه ، بيروت.؛
اسماعيل آذرى نژاد
نام کتاب : دانشنامه کلام اسلامی نویسنده : جمعی از محققین    جلد : 1  صفحه : 27
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست