بُرجُلانی ، ابوجعفر محمدبن حسین معروف به ابوالشیخ ، صوفی ، زاهد و محدث قرون دوم و سوم . او را به محلة بُرجلانیة بغداد یا بُرجلان ، دهکده ای تابعِ واسطِ عراق ، منسوب کرده اند (خطیب بغدادی ، ج 2، ص 222؛ یاقوت حموی ، ج 1، ص 550؛ سمعانی ، ج 2، ص 139) و به سبب اقامتش در بغداد، بغدادی ، و به سبب زهد و منش صوفیانه و تربیت صوفیانی چند، صوفی و زاهد خوانده اند (صفدی ، ج 2، ص 337؛ سلمی ، ص 233؛ بغدادی ، ج 6، ص 13) از تولد، کودکی و تحصیلات برجلانی ، اطلاعی در دست نیست ، فقط می دانیم که در 238 در گذشته است ( رجوع کنید به خطیب بغدادی ، ج 2، ص 223؛ یاقوت حموی ، ج 1، ص 550؛ سمعانی ، ج 2، ص 139). وی در یادگیری احادیث دایر بر زهد، اهتمام بسیار داشته و از استادان بزرگی بهره برده و حدیث شنیده است که برخی از آنها عبارت اند از: حسین بن علی جُعفی ، زیدبن حَبّاب ، سعیدبن عامر، ازهربن سعد السّمان ، طلق بن غنام ، خالدبن عمرو اُموی ، ابو نعیم کوفی ، مالک بن ضیغم ، ابن لهیعة و هیثم بن عبدالصید (صفدی ، همانجا؛ سلمی ، همانجا؛ ذهبی ، سیر ، ج 11، ص 112).
برجلانی بر زهدیات و رقایق (دانش سیر و سلوک )، اهتمام داشته و شاگردان و پیروانی در زهد و عرفان رهبری و تربیت کرده است ؛ از جمله : ابراهیم بن عبداللّه بن الجُنَید؛ ابویعلی * الموصلی ، محمدبن یحیی الواسطی ؛ و دو تن از آنان که شهرت بیشتری یافته اند؛ یکی ابوبکر عبدالله بن محمّد معروف به ابن ابی الدّنیا * (متوفی 218)، دیگری ابوالعباس احمدبن مَسروق طوسی (متوفی 298 یا 299؛ خطیب بغدادی ، ج 2، ص 222؛ ذهبی ، سیر ، ج 11، ص 112؛ سمعانی ، ص 139؛ سلمی ، ص 233، نیز ذیل شرح حال ابن مسروق ، برجلانی را در شمار استادان او بر شمرده است ).
به نوشتة خطیب بغدادی (ج 2، ص 223)، و بیشتر منابع ـ به نقل از او ـ هنگامی که از احمدبن حنبل * دربارة حدیث زهد پرسش شد، او تنها فرد شایسته برای سخن گفتن در این باره را محمدبن حسین برجلانی دانست و به مخاطب خود گفت که به وی رجوع کند (علیک بمحمدبن الحسین البرجلانی ). او همچنین می نویسد که از ابراهیم بن اسحاق * حربی دربارة شخصیت برجلانی پرسیدند، پاسخ داد که جز خیر و خوبی چیزی دربارة او نمی دانم (م'ا عَلِمْتُ اِلاّ' خَیْرا). جز این جمله ، دربارة او، خصوصاً نسبت به وثاقتش ، مطلبی نقل نشده است ؛ ازینرو ذهبی ( میزان ، ج 3، ص 522) و عسقلانی (ج 5، ص 137) گفته اند: دربارة برجلانی جرح و تعدیلی ندیده ایم ؛ و سپس سخن ابراهیم حربی را آورده اند. البته چنین تعبیراتی گواه بر والایی تربیت اوست . برجلانی را ابن عماد (ج 2، ص 90) مصنف زهدیات ، و ابن ندیم (ص 236) از مصنفان کتب زهد و ورع خوانده اند؛ ذهبی ( میزان ، ج 3، ص 522) و صفدی (ج 2، ص 337) نیز او را به کثرت تألیف ستوده اند. زرکلی (ج 6، ص 97) گوید: ابن ابی یعلی از او به «صاحب التصانیف » یاد کرده است . ابن ندیم (همانجا) و، به پیروی از او، بغدادی (ج 2، ص 13)، از آثار برجلانی ، الجود و الکرم ؛ الصّبر ؛ الصّحبة ؛ الطاعة ؛ المتیّمین و الهّمة را یاد کرده اند.
منابع : (1) ابن حجر عسقلانی ، لسان المیزان ، بیروت 1390/1971؛ (2) ابن عماد، شذرات الذهب فی اخبار من ذهب ، بیروت 1399/1979؛ (3) ابن ندیم ، کتاب الفهرست ، چاپ رضا تجدد، تهران 1350 ش ؛ (4) اسماعیل بغدادی ، هدیة العارفین : اسماء المرجوع کنید به لفین و آثار المصنفیّن ، در حاجی خلیفه ، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون ، ج 6، بیروت 1402/1982؛ (5) احمدبن علی خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد ، مدینه ( بی تا. ) ؛ (6) محمدبن احمد ذهبی ، سیر اعلام النبلاء ، بیروت 1402ـ 1409/ 1982ـ 1988؛ (7) همو، میزان الاعتدال فی نقد الرجال ، بیروت ( بی تا. ) ؛ (8) خیرالدین زرکلی ، الاعلام ، بیروت 1986؛ (9) محمدبن حسین سلمی ، طبقات الصوفیه ، لیدن 1960؛ (10) عبدالکریم بن محمد سمعانی ، الانساب ، ج 2، چاپ عبدالرحمن بن یحیی معلمی یمانی ، حیدرآباد دکن 1383/1963؛ (11) خلیل بن ایبک صفدی ، کتاب الوافی بالوفیات ، ج 2، چاپ س .دیدرینغ ، ویسبادن 1394/1974؛ (12) یاقوت حموی ، معجم البلدان ، چاپ ووستنفلد، لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.