responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7197

شاملو، ولی قلی‌خان ، مورخ، ادیب، شاعر و از مستوفیان دورۀ صفویه. ولی قلی خان شاملو – که از او با نام ولی¬قلی بیگ نیز یاد کرده اند – فرزند داود قلی شاملوست (شاملو،ج1، ص9). پدرش کدخدا بود که به هنگام سفر حج درگذشت و در قبرستان بقیع دفن شد (نصرآبادی، ج1، ص130). ولی قلی خان شاملو در 1034 در هرات به دنیا آمد، در همانجا رشد کرد و، به گفتۀ خودش، در جوانی از هرات به سیستان رفت (رجوع کنید به شاملو، ج1، ص10، 15؛ نصرآبادی،همانجا).

با لطف ملک نصرت خان، حاکم سیستان، ولی قلی خان مستوفی سیستان شد و چندین سال در این سمت مشغول به کار بود (شاملو، نسخۀ خطی 546؛ صبا، ص،914) تا اینکه درحدود 1050 به قندهار رفت. از زندگی او تا سال 1058 آگاهی نداریم. ظاهراً وی به سیستان بازگشته است، زیرا به هنگام لشکر کشی شاه عباس دوم به قندهار در 1059 و نیزدر زمان محاصرۀ شهر، جزو سپاهیان ملک نصرت خان حاکم سیستان بوده، هرچند که اقرار کرده تا آن زمان در جنگی شرکت نکرده بوده است (شاملو،ج1، ص 11ـ 12،356، 472ـ 473).

او پس از پایان جنگ در قندهار ماند و مدتی نیز بیکار بود، اما با ورود به دارالحکومۀ قندهار، به کار دفترنویسی مشغول شد، تا اینکه مورد توجه ذوالفقار خان، حاکم قندهار، قرار گرفت واز سوی او ناظر بیوتات قندهارشد (همان، ج1، ص12،252؛ همو، همان نسخۀ خطی679). شاملو این شغل را پس از مرگ ذوالفقار خان در 1073 و در دورۀ حکومت برادراو، کرجاسی بیگ ملقب به منصورخان، نیز بر عهده داشت، اما پس از چندی، با سعایت دو تن از دیوانیان، شغلش را از دست داد (شاملو، ج1، ص14؛ وحید قزوینی، ص 742). پس از آن به سیستان بازگشت و مستوفی آنجا شد ( نصرآبادی،همانجا). از تاریخ مرگ او اطلاعی در دست نیست.

تنها اثری که از شاملو باقی مانده قصص الخاقانی است. از محتوای این اثر برمی‌آید که وی ادیب و فاضل بوده است. نصرآبادی از این کتاب ذکری به میان نیاورده و فقط اشاره کرده که شاملو، به دستور ذوالفقارخان، رویدادهای روزهای محاصرۀ قندهار را، با شرح حال کوتاهی از شاه عباس دوم، در چهل هزار بیت به نظم درآورده است (همانجا).

به نوشتۀ شاملو (ج 1، ص 12ـ 13، 15)، وی در زمان اقامتش در سیستان، در صدد نگارش کتابی دربارۀ رویداد های جنگ ومحاصرۀ قندهار برآمد، اما کارهای زیادش مانع نوشتن آن شد. در سفر به قندهار، او با کتابی به نام لطائف الاخبار، تألیف رشیدخان، از سپاهیان هند، آشنا شد که دربارۀ محاصره قندهار در 1062 بود (بهار، ج 3، پانویس 1، ص 296) . شاملو نیز بر آن شد، در مقابل آن کتاب و بر اساس اسناد و دیده‌ها و شنیده‌هایش ، کتابی دربارۀ رشادتهای قزلباشان بنویسد، اما به سب گرفتاریهایش در مقام نظارت کل بیوتات دارالحکومۀ قندهار، نوشتن کتاب بازهم به تعویق افتاد. با مرگ ذوالفقار خان ، شاملو نیز برکنار شد و به سیستان رفت؛ وی احتمالاً این کتاب را در سیستان نوشته است (شاملو،همانجا).

شاملو نام کتابش را قصص الخاقانی گذاشت، که این نام با مادّه تاریخ شروع کتاب (1073) یکی است (همو، ج1، ص 15- 16،435 ). او می‌خواست فقط رویدادهای زمان شاه عباس دوم را بنویسد (همو، ج1، ص18، ج2، ص 31)، اما چون برآن بود که هر اثری ¬باید مقدمه¬ای مرتبط با موضوع داشته باشد، کتابش را در یک مقدمه( دربارۀ نسب و سیادت شاهان صفوی)، سه باب و یک خاتمه نوشت. باب نخست دربارۀ شرح احوال اجداد شاه عباس دوم، از سلطان فیروز شاه تا شاه اسماعیل اول؛ باب دوم دربارۀ روزگار شاه اسماعیل اول تا زمان شاه صفی؛ و باب سوم دربارۀ روزگار شاه عباس دوم، از شروع سلطنت تا مرگ وی. خاتمه در سه بخش و دربارۀ سرگذشت عالمان دینی، شاعران نامدار و حکما، صوفیان و درویشان مشهور روزگار شاه عباس دوم است (همو، ج1، ص 18 - 19). تألیف این کتاب در1076 پایان یافته، اما شاملو، برای تکمیل اثرش، رویدادهای مهم را تا 1079 ضبط کرده و به کتابش افزوده است ( ج 1، ص 206، 294؛ نسخۀ خطی، ص 541، 701).

ازجمله منابع شاملو در تألیف کتابش این آثار بوده است: صفوة الصفا( در روزگار او به کتاب مقالات مشهور بود)، که در نگارش مقدمه و باب نخست از آن بهره برده است؛ و عالم آرای عباسی و روضةالصفویه، تألیف جنابدی،که در تألیف باب دوم از آنها استفاده کرده و از کتاب دوم، تنها به ذکر نام نویسندۀ آن، با نام میرزا بیگ حکیم، اکتفا کرده است (شاملو، ج1، 24، 105،109، 130).

وی در نگارش باب دوم بنا را بر اختصار گذاشته، زیرا بر آن بوده است که اسکندر بیگ منشی و میرزا بیگ حسن حسینی جنابدی رویدادهای روزگار شاه عباس اول را کامل نوشته¬اند؛ پس، ازتکرار مطالب پرهیز کرده و فقط به ذکر رویدادهایی از روزگار شاه عباس اول و شاه صفی پرداخته است که از دیدگاه او ارزش نوشتن داشته اند ونظر اسکندربیگ و جنابدی را برای تأکید بر مطالبش آورده است (همان، ص 90،125،130). گاهی که نوشته اش طولانی ‌شده (همچون شرح نامۀ علمای ماوراءالنهر)، خواننده¬ را از درازی نوشته آگاه کرده و کوشیده است به شیوۀ گذشته، نوشتۀ خود را ادامه دهد (همان، ص161- 162). اگر هم رویداد خاصی نبوده(مانند سال 1041)، هیچ مطلبی ننوشته است(همان، ص213-214).

در باب سوم، وی رویدادهای هر سال را گزارش کرده و حتی اگر رویداد خاصی نبوده(همچون وقایع سال 1067)، کوشیده است مقدمه ای هرچند کوتاه از رویدادهای آن سال بنویسد. برای نگارش این باب، وی از اسناد و نامه ها و فرمانهای حکومتی و سواد نامه¬ها و نیز دیده ها و شنیده هایش از جنگ و محاصرۀ قندهار و روزگار کاری اش در آن شهر و نیز زمانی که در سیستان بود، بهره برده است (شاملو، ص 15؛ رجوع کنید به نسخۀ خطی، ص 569ـ 613، 653).

شنیده¬های او به چند دسته تقسیم می¬شود: از درباریان شاه عباس دوم و از جلسات مهم دارالحکومۀ قندهار؛ دربارۀ اوضاع سپاهیان اورنگ زیب، سلطان مراد بخش و درباریان شاه-جهان، شنیده هایش از کسانی بوده که با عنوان عزیز یا صحیح القول از آنان یاد کرده است (همان، ص447؛ همو، نسخۀ خطی، ص 455، 516، 549، 662، 673، ص489،549،673)؛ دربارۀ جنگ و محاصرۀ قندهار، شنیده های او از ایرانیانی بوده است که در صحنۀ برخی نبردهای قندهار حضور داشته اند، که به گفتۀ وی صحیح القول بوده اند و او بی واسطه از آنان نقل قول کرده است (شاملو، ج1، ص349،462،468-469،486). شاملو دربارۀ اردوی سپاهیان گورکانی مطالبی آورده که منبعش کتاب لطائف الاخبار بوده است (همو، نسخۀ خطی، ص 557، 602). برای معرفی پیشینۀ برخی از شهرها نیز از تاریخ گزیده حمدالله مستوفی بهره برده است (رجوع کنید به همو، نسخۀ خطی، ص645).

قصص الخاقانی ویژگیهایی دارد که آن را از آثار نویسندگان معاصر ولی¬قلی خان شاملو متمایز می کند، از جملۀ آنها ذکر کنیه و القاب افراد است (ج1، ص 283، 292، 351).همچنین مؤلف، چون سالها در قندهار و مکران و سیستان زندگی و کار کرده، دربارۀ روستا ها، قلعه ها، دروازه ها، رودها و آداب و رسوم اهالی آن مناطق آگاهیهای خوبی داده است(همان، ج1، ص241- 261،289؛ نسخۀ خطی،ص522-523،534-535).بخش پایانی کتاب نیز تذکره ای است در شرح حال علما و شعرا وعرفای زمانۀ مؤلف، که حتی برخی از آنان را از نزدیک دیده ، مثل ملاقات با میرزا بدیع سبزواری، از علمای مشهد، یا آمدن به تهران برای دیدار با درویش منیری در تهران و بازدید از خانقاه¬ او(همو، ج2، ص169، 196).او برای نگارش سرگذشت شعرا و معرفی دیوان‌ آنان با ایشان هم‌نشینی و گفتگو داشته است (همو، ج2، ص76،116، 146).

شاملو شعر هم می سرود (نصرآبادی، ج1، ص130؛ صبا، ص 914) و به حماسه‌سرایی علاقه مند بود (شاملو، مقدمۀ سادات ناصری، ص 19). وی برخی رویدادهای تاریخی را به نظم بیان کرده ، از آن جمله است مرثیه ای دربارۀ مرگ شاه عباس دوم، اشعاری دربارۀ مرگ مطروداس راجپوت در هنگام جنگ قندهار، و خودسوزی همسر او پس از شنیدن خبر مرگ مطروداس (رجوع کنید به همان، ج1، ص377، ج 2، ص 24ـ 29) .

وی همچنین از اشعار دیگران، همچون فردوسی (همان، ج1، ص، 120، 178، 437، 501)، اوجی (همان)، مرتضی قلی بیگ سروشی، جامی، سعدی (همان، ج1)، نظامی گنجوی(همان، ج1)، سنایی غزنوی ( 145، 147، 206، 261، 286، 319، 481)، وحید قزوینی (همان، ج1، ص 308- 309،326 ،336،338 ،396) و امام علی علیه السلام(همان، ج1، ص 369) بهره برده است.

نصرآبادی در تذکره‌الشعراء (ج 1، ص 130ـ 131) مطالبی را از کتاب شاملو نقل کرده است.

قصص الخاقانی را نخستین بار حسن سادات ناصری در 1371ش تصحیح و چاپ کرد، که بخشهایی از نسخۀ خطی – که مشتمل بر قریب به پانزده سال از رویداد های روزگار شاه عباس دوم است – در این چاپ دیده نمی شود.


منابع :
(1) محمدتقی بهار، سبک‌شناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی، تهران 1337ش؛
(2) ولی¬قلی خان شاملو، قصص الخاقانی، چاپ حسن سادات ناصری، 1371ش، ش1374؛
(3) همان، قصص الخاقانی (نسخۀ خطی)، کتابخانۀ موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، شمارۀ 3955؛
(4) محمد مظفر حسین صبا، تذکرۀ روز روشن، چاپ محمّد-حسین رکن زاده آدمیت، تهران1343ش؛
(5) محمد طاهر وحید قزوینی، جهان آرای عباسی، چاپ سیّد سعید میر محمّد صادق، تهران 1383ش؛
(6) احمد گلچین معانی، نظری به تذکرۀ نصرآبادی، ناموارۀ دکتر محمود افشار یزدی، ج4، چاپ ایرج افشار و کریم اصفهانیان، تهران 1373ش؛
(7) محمّد طاهر نصر آبادی، تذکرة الشعراء، چاپ محسن ناجی نصر آبادی، تهران 1378ش.
/سیّد سعید میر محمّد صادق/





تاریخ انتشار اینترنتی: 04/04/1391

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست