responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7184

خلخالى، سيدعبدالرحيم ، خلخالى، سيدعبدالرحيم، روزنامه‌نگار و سياستمدار صدر مشروطه. از تاريخ تولد او اطلاعى در دست نيست. وى اهل خلخال بود و در اوايل عمر براى تحصيل از خلخال به رشت رفت و در آنجا عربى و علوم معقول آموخت. او سپس به خارج از كشور سفر كرد و در زمينه حقوق، باستان‌شناسى، ادبيات و نمايشنامه‌نويسى تحصيل و مطالعه كرد و در آنجا با آزادى‌خواهان ايرانى آشنا گرديد. در حدود 1321 به تهران آمد و همكارى خود را با روزنامه مساوات آغاز كرد (اسكويى، ص 191؛ علوى، ص 74). خلخالى از 17 شوال 1325، هم‌زمان با شماره ششم روزنامه مساوات، به‌طور رسمى در كنار سيدمحمدرضا مساوات، به اداره اين روزنامه پرداخت (صدرهاشمى، ج 4، ص 206). روزنامه مساوات يكى از سه روزنامه‌اى بود (دو روزنامه ديگر صوراسرافيل و روح‌القدس) كه در جريانهاى سياسى آغاز مشروطيت، آرا و عقايد آزادى‌خواهان تندرو و گروه اجتماعيون عاميون را منتشر مى‌كرد (آدميت، ج 2، ص 108ـ110). اين گروه از مخالفان همكارى مجلس شوراى ملى با محمدعلى شاه و دولت بود و هر زمان كه امكان مصالحه بين شاه و مجلس وجود داشت، مى‌كوشيد در مناسبات آنها تنش ايجاد كند (رجوع کنید به آدميت، ج 2، ص 270ـ 274؛ نيز رجوع کنید به احتشام‌السلطنه، ص640ـ641). خلخالى از اعضاى مؤثر اجتماعيون عاميون بود. او و پانزده تن ديگر، از جمله ملك‌المتكلمين*، سيدجمال واعظِ اصفهانى*، ميرزا جهانگيرخان صوراسرافيل*، سيد محمدرضا مساوات*، على‌اكبر دهخدا*، ابوالحسن پيرنيا* ملقب به معاضدالسلطنه و سيدحسن تقى‌زاده*، تشكيلاتى به نام حوزه مخفى اجتماعيون عاميون بنيان گذاشته بودند (آدميت، ج 2، ص 109، 170). ملك‌زاده (ج 2، ص 415ـ417) اين تشكيلات را كميته انقلاب ملى ناميده و از اعضاى آن با تعابيرى چون «رشيدترين و مهم‌ترين فرزندان انقلاب»، و «رهبران انقلاب» ياد كرده است. به‌گفته آدميت (ج 2، ص 136) اين اوصاف با حقايق تاريخى و با عملكرد و خط‌مشى اعضاى اين هيئت هماهنگى ندارد. خلخالى عضو فعال اين تشكيلات و از مهم‌ترين اقدامات وى جذب ابوالحسن پيرنيا بود (صفايى، ج 1، ص 631).

با به توپ بسته شدن مجلس شوراى ملى (23 جمادى‌الاولى 1326) انتشار نشريه مساوات نيز به حال تعليق درآمد و مديران اين نشريه، يعنى سيد محمدرضا مساوات و سيد عبدالرحيم خلخالى، متوارى شدند (صدرهاشمى، ج 4، ص 208). خلخالى به همراه سيدحسن تقى‌زاده و چند تن ديگر به سفارت انگليس پناهنده شدند. پس از آنكه او و بيشتر پناهندگان مورد عفو قرار گرفتند (كسروى، ص 655؛ دولت‌آبادى، ج 2، ص 342ـ345)، وى به بادكوبه و استانبول رفت و در جمع مخالفان دولت محمدعلى شاه به فعاليت پرداخت (رجوع کنید به شيبانى، ص 107ـ108، 118؛ مبارزه با محمدعلى‌شاه، ص 9، 50). او پس از خلع محمدعلى‌شاه (26 جمادى‌الآخره 1327) به ايران بازگشت و عضو حزبِ دموكرات* شد (جودت، ص 24؛ نيز رجوع کنید بهكمره‌اى، ج 1، ص 115) و با حمايت اين حزب معاونت ديوان محاسبات را به‌عهده گرفت (نامه‌هاى مشروطيت و مهاجرت، ص 352؛ مستوفى، ج 2، ص 319)، هرچند كه به‌گفته مستوفى (ج 2، ص 319، 329، 324) از اين شغل اطلاعاتى نداشت.

خلخالى در كنار خدمت در ديوان محاسبات به فعاليتهاى مطبوعاتى و سياسى خود ادامه داد. او از 16 ذيحجه 1333، مجله پروين را به صورت دو هفته‌نامه در تهران منتشر مى‌كرد (صدرهاشمى، ج 2، ص 66؛ سپهر، ص 229؛ افشار، ج 1، ص 296). در همين دوره، مانند ساير رهبران حزب دموكرات، به آلمانيها گراييد و به مبارزه با دولتهاى انگليس و روسيه پرداخت. او پس از نقض بى‌طرفى ايران از سوى اين دولتها و نزديك شدن روسها به تهران، از تهران به قم رفت (كحال‌زاده، ص 115، 125؛ شيبانى، ص 21ـ22) و با ساير اعضاى برجسته حزب دموكرات و برخى ديگر از مبارزان مخالف روس و انگليس، نهضت مهاجرت را در محرّم 1334 به راه انداخت (سپهر، ص 293ـ295؛ نيز رجوع کنید به فرامرزى، ص 337). خلخالى يكى از زعماى مهاجران بود كه به همراه ساير مهاجران به كرمانشاه و در پى اعمال فشار روسها به عثمانى رفت (شيبانى، ص 21، 41، 95، 101؛ سپهر، ص 307ـ310). او پيش از مهاجرت مغازه كتاب‌فروشى داير كرد كه محل توزيع نشريه كاوه* بود (نفيسى، ص 149، 310). پس از پايان نهضت مهاجرت در ربيع‌الآخر و جمادى‌الاولى 1335، سيدعبدالرحيم خلخالى در جريانهاى سياسى حضور مؤثرى نداشت و بيشتر به فعاليتهاى فرهنگى و تحقيقى پرداخت (رجوع کنید به خلخالى، ص 11؛ نامه‌هاى مشروطيت و مهاجرت، ص 274). خلخالى از شخصيتهاى برجسته ادبيات نمايشى ايران و در زمره نخستين نمايشنامه‌نويسان ايران است. از وى چندين نمايشنامه به جاى مانده كه از آن جمله است: وامق و عذرا، كورش كبير، موسى و فرعون. نمايشنامه داستان خونين، يا، سرگذشت برمكيان وى نيز در 1304ش به چاپ رسيد (اسكويى، ص 192ـ193؛ آژند، ص 81). وى در 1306ش، ديوان حافظ را بر پايه نسخه‌اى قديمى (متعلق به 827) كه در اختيار داشت، منتشر كرد (رجوع کنید بهقزوينى، ص 44؛ نيسارى، ص 56). در 1320ش نيز اثرى به نام حافظ نامه منتشر نمود كه حاوى نقد و تحليل اشعار حافظ، اوضاع عصر وى و جنبه‌هاى مختلفى از شخصيت اين شاعر بزرگ است. از ديگر آثار وى ترجمه چند كتاب از جمله چند رساله كوتاه از تولستوى است (رجوع کنید به مشار، ج 3، ستون 823؛ قزوينى، همانجا). خلخالى در 30 خرداد 1321 در تهران درگذشت (قزوينى، همانجا). بعدها پسرش، شمس‌الدين خلخالى، كتابهاى شخصى پدرش را به كتابخانه كاوه نو كه خود داير كرده بود، منتقل كرد (فرامرزى، ص 319).


منابع :
(1)فريدون آدميت، ايدئولوژى نهضت مشروطيت ايران، تهران [1370ّـ1355ش]؛
(2) يعقوب آژند، نمايشنامه‌نويسى در ايران: از آغاز تا 1320ه .ش، تهران 1373ش؛
(3) محمود احتشام‌السلطنه، خاطرات احتشام‌السلطنه، چاپ محمدمهدى موسوى، تهران 1366ش؛
(4) مصطفى اسكويى، سيرى در تاريخ تئاتر ايران، تهران 1378ش؛
(5) ايرج افشار، سواد و بياض، تهران 1344ـ1349ش؛
(6) حسين جودت، از صدر مشروطيت تا انقلاب سفيد: تاريخچه فرقه دموكرات، يا، جمعيت عاميون ايران، ]تهران [1348ش؛
(7) عبدالرحيم خلخالى، حافظ‌نامه، تهران 1366ش؛
(8) يحيى دولت‌آبادى، حيات يحيى، تهران 1362ش؛
(9) احمدعلى سپهر، ايران در جنگ بزرگ: 1918ـ 1914، تهران 1336ش؛
(10) عبدالحسين شيبانى، خاطرات مهاجرت: از دولت موقت كرمانشاه تا كميته ملّيون برلن، چاپ ايرج افشار و كاوه بيات، تهران 1378ش؛
(11) محمد صدرهاشمى، تاريخ جرايد و مجلات ايران، اصفهان 1363ـ1364ش؛
(12) ابراهيم صفايى، رهبران مشروطه، ج 1، تهران 1363ش؛
(13) ابوالحسن علوى، رجال عصر مشروطيت، چاپ حبيب يغمائى و ايرج افشار، تهران 1336ش؛
(14) احمد فرامرزى، «نامه‌هاى احمد فرامرزى»، در نامه‌هاى تهران: شامل 154 نامه از رجال دوران به سيدحسن تقى‌زاده، چاپ ايرج افشار، تهران: فرزان‌روز، 1379ش؛
(15) محمد قزوينى، «وفيات معاصرين»، يادگار، سال 3، ش 5 (دى 1325)؛
(16) ابوالقاسم كحال‌زاده، ديده‌ها و شنيده‌ها: خاطرات ميرزاابوالقاسم‌خان كحال‌زاده... درباره مشكلات ايران در جنگ بين‌المللى 1918ـ 1914، چاپ مرتضى كامران، تهران 1363ش؛
(17) احمد كسروى، تاريخ مشروطه ايران، تهران 1381ش؛
(18) محمد كمره‌اى، روزنامه خاطرات سيدمحمد كمره‌اى، چاپ محمدجواد مرادى‌نيا، تهران 1382ش؛
(19) مبارزه با محمدعلى‌شاه: اسنادى از فعاليتهاى آزاديخواهان ايران در اروپا و استانبول در سالهاى 1326ـ1328 قمرى، به‌كوشش ايرج افشار، تهران 1359ش؛
(20) عبداللّه مستوفى، شرح زندگانى من، يا، تاريخ اجتماعى و ادارى دوره قاجاريه، تهران 1371ش؛
(21) خانبابا مشار، مؤلفين كتب چاپى فارسى و عربى، تهران 1340ـ1344ش؛
(22) مهدى ملك‌زاده، تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، تهران 1363ش؛
(23) نامه‌هاى مشروطيت و مهاجرت: از رجال سياسى و بزرگان محلى به سيدحسن تقى‌زاده (سالهاى 1325 قمرى به بعد)، چاپ ايرج افشار، تهران: نشر قطره، 1385ش؛
(24) سعيد نفيسى، به روايت سعيد نفيسى: خاطرات سياسى، ادبى، جوانى، چاپ عليرضا اعتصام، تهران 1381ش؛
(25) سليم نيسارى، نسخه‌هاى خطى حافظ: سده نهم، شيراز 1380ش.
/ محمدعلى بهمنى قاجار/

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7184
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست