responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7131

خطمى (ختمى) ، خطمى (ختمى)، نام دو گياه دارويى با نامهاى علمى Althaea officinalis L. (خطمى طبى) و Alcea rosea L.(خطمى بَرّى). گياهان علفى، پايا، با برگهاى منقسم و گلهايى با رنگهاى بسيار متنوع از سفيد تا قرمز و ارغوانى، متعلق به تيره پنيركيان. نوع برّى گاه چوبى مىشود و از ديگرى بلندتر و رنگ گلهاى آن متنوع تر است. خطمى طبى به حالت خودرو در مناطقى از اروپا، افريقا و آسيا از جمله هند، افغانستان و نقاط مختلف ايران و در زمينهاى شور با آب و هوايى معتدل و مرطوب مىرويد. نوع برّى در زيستگاه اصلى اش يعنى آسيا، از جمله در نواحى شمالى ايران مى رويد (رجوع کنید به زرگرى، ج 1، ص 352ـ353، 360ـ361؛ قهرمان، ج 2، ص 266؛ رنفرو و ساندرسون، ص 105؛ ريدل، ص 39ـ40؛ نيز رجوع کنید به دايماك و همكاران، ج 1، ص 201؛ بمبر، ص 237؛ ولاك و استودولا، ص 97، 102؛ فلوك، ص 94ـ95).

واژگان. ديوسكوريدس (1952، ص 303؛ 1934، ص 388)، آلثاا را نوعى پنيرك (خُبازى) دشتى معرفى كرده و وجه تسميه آن را خواص بسيار و كاربردهاى متنوع آن دانسته است (نيز رجوع کنید به ابن ميمون، ص 26، 41، كه آن را معادل وردالزَّوان دانسته است؛ پلينيوس/ پلينىاكبر، ج 6، كتاب20، ص 129؛ ابن سينا، ج 1، كتاب 2، ص 768 و پانويس 1؛ پنيرك*). به فارسى خطمى را هشتدهان نيز مى گويند (رجوع کنید به ابوريحان بيرونى، ص 238، 627). ابن بيطار (1291، ج 2، ص 63؛ 1989، ص 262ـ263 و پانويس 141ـ 142) وردالزّوان را خطمى بستانى و نوع برّى آن را شحمالمَرْج ذكر كرده است (نيز رجوع کنید به انصارىشيرازى، ص 252). گاه خطمى طبى و پنيرك، به سبب شباهت ظاهرى و خواص دارويى خلط شدهاند (رجوع کنید به پنيرك*) خطمى ارغوانى كبود را به هندى خيرو مى نامند (عقيلى علوى شيرازى، ص 394). نوع طبى آن را در عربى الغاسول و در هندى و فارسى گل آن را گل خيرو مى گويند (زرگرى، ج 1، ص 352؛ زاهدى، ص 19؛ دايماك و همكاران، همانجا).

تاريخچه. خواص شفابخش خطمى موجب توجه بسيار يونانيان و لاتين زبانان به آن شده است. تئوفراستوس (ج 2، ص 293) نيز در نوشته هاى خود به خطمى اشاره كرده است، گرچه باتوجه به وصف وى، به نظر نمىرسد گياه مورد نظر او خطمى بوده باشد. خطمى نزد مسلمانان نيز همچون ملل اروپايى مادّه دارويى مهمى محسوب مىشده است. بخشهاى مختلف مورد استفاده اين گياه از ايران به هند صادر مىشده است (رجوع کنید به زرگرى، ج 1، ص 356ـ357؛ دايماك و همكاران، ج 1، ص 202).

طبع و خواص. جالينوس آن را سرد و تر (به نقل عقيلى علوى شيرازى، همانجا) و ابن سينا (همانجا) و ابن بطلان (ص 148) آن را گرم و معتدل در رطوبت دانسته اند و گاه نيز معتدل در حرارت و رطوبت گفته شده است (رجوع کنید به هروى، ص 131).

بقراط جوشانده ريشه خطمى را براى رفع تشنگى ناشى از خونريزى و خود گياه را براى درمان زخمها و موارد ديگر توصيه مىكرده است (به نقل پلينى، ج 6، كتاب20، ص 135). پلينى (ج 6، كتاب20، ص 129، 135) آن را براى خنثى كردن سموم و درمان بيماريهايى چون خنازير كارآمد دانسته است. ديوسكوريدس (1952، ص 303ـ304؛ 1934، همانجا)، ضمن وصف برخى ويژگيهايى ريختشناسى، آن را براى گواتر، عفونت، كوفتگى، خونمردگى، تمدد اعصاب، الهتاب روده، ورم، آبسه بناگوش، سوختگى، گزيدگى، رفع اثر زخم، دنداندرد و بَهَق (پيسى) مفيد تشخيص داده است. همچنين او (1934، ص 156) خواص درمانى متعددى را بهطور يكسان براى پنيرك و خطمى برّى ذكر كرده، از جمله آنها را براى معده مضر و براى مثانه و نرم كردن شكم مفيد دانسته است. بهنوشته جالينوس نيز ]سرشاخههاى[ آن بازكننده، نرمكننده، موجب رسيدن دملهاى سخت، و تمام قسمتهاى گياه لطيف و خشكاننده و بذر آن خردكننده سنگ كليه است (به نقل رازى، ج20، ص400). همچنين از داروهاى تشكيلدهنده مرهم بواسير دانسته شده است (اخوينى بخارى، ص 421). در درمان التهاب و ورم پلك، ذات الريه، نرمشدگى وسط ماهيچه، درد مفصلها (ابن سينا، همانجا)، تصفيه خون، درمان دردگوش، پوسته سر و يبوست نيز مفيد ذكر شده است (حكيم مَيْسَرى، ص 37، 51، 83، 122). خطمى جزو داروهاى قى آور است (جرجانى، بخش 2، كتاب 3، ص150، نيز رجوع کنید به ص 115، 125). انصارى شيرازى (ص 148) به نوع كوهى آن اشاره كرده و ريشه آن را براى نقرس و ضَمادش را براى رفع سرفه صفراوى مؤثر دانسته است. در رفع شقاق و جلوگيرى از پوست پوست شدن كف دست و پا نيز مفيد است (عقيلى علوى شيرازى، همانجا). بهترينش سبز كوهى (ابن بطلان، همانجا)، سفيد بى گل (عقيلى علوى شيرازى، همانجا) و بدلش نيلوفر يا خبازى و صمغ عربى است. مضرّ معده و مصلح آن عصاره زرشك، عسل و رازيانه، مضرّ ريه و مصلح آن عسل است (انصارى شيرازى، همانجا؛ حكيم مؤمن، ص 105).

در منابع جديد نيز با تكرار مطالب پيشينيان، براى اجزاى مختلف گياه خطمى طبى، خواصى درمانى برشمرده اند، از جمله آن را در رفع التهابات پوستى، گلودرد، آنژين، برونشيت، ورم مخاط دهان، آبسه لثهها و خشكى گلو به هنگام تب و نيز تسريع در دندانبندى كودكان مؤثر ذكر مىكنند و خطمى برّى را داراى همان خواص ولى با اثر ضعيفتر مىدانند. مهمترين مادّه شيميايى خطمى طبى و برّى، موسيلاژ است (رجوع کنید به زرگرى، ج 1، ص 357ـ358، 361؛ نيز رجوع کنید به دايماك و همكاران، ج 1، ص 203؛ ولاك و استودولا؛ فلوك، همانجاها). امروزه در هند، برگهاى خطمى طبى به عنوان سبزى استفاده مىشود (رنفرو و ساندرسون، همانجا). خطمى از گياهان مهم مولد نوش و عسلدهنده است و از ريشه و ساقه آن در تهيه كاغذ استفاده مىشود. هر دو نوع خطمى به عنوان گياهان زينتى كاشته مىشوند (زرگرى، ج 1، ص 353، 359، 361؛ ولاك و استودولا، همانجاها). امروزه در ايران، خطمى جزء گياهان دارويى است. ريشه آن را مقوى مىدانند و از بذر آن در تهيه ضماد و نيز براى سرفه و التهاب سينه و از تمام اجزاى آن به عنوان مرهم استفاده مىكنند (هوپر، ص 83ـ84؛ شليمر، ص 31ـ32؛ نيز رجوع کنید به صلاحاحمد و همكاران، ص30). به زيبايى گل خطمى در ادبيات نيز اشاره شده است (براى نمونه رجوع کنید به سعدى، ص 538، بيت 6؛ نيز رجوع کنید به ابوريحان بيرونى، ص 239؛ ابونصرى هروى، ص200).


منابع :
(1) ابنبطلان، تقويمالصحة، ترجمه فارسى از مترجمى نامعلوم (اواخر قرن پنجم/ اوايل قرن ششم)، چاپ غلامحسين يوسفى، تهران 1366ش؛
(2) ابنبيطار، تفسير كتاب دياسقوريدوس فى الادوية المفردة، چاپ ابراهيمبن مراد، بيروت 1989؛
(3) همو، الجامع لمفردات الادوية و الاغذية، بولاق 1291، چاپ افست بغداد [.بى‌تا]؛
(4) ابنسينا؛
(5) ابنميمون، شرح اسماء العقار، چاپ ماكس مايرهوف، قاهره 1940؛
(6) ابوريحان بيرونى، الصيدنة؛
(7) قاسمبن يوسف ابونصرى هروى، ارشادالزراعه، چاپ محمد مشيرى، تهران 1356ش؛
(8) اخوينى بخارى؛
(9) علىبن حسين انصارى شيرازى، اختيارات بديعى (قسمت مفردات)، چاپ محمدتقى مير، تهران 1371ش؛
(10) اسماعيلبن حسين (حسن) جرجانى، كتاب ذخيره خوارزمشاهى، چاپ محمدرضا محررى، تهران 1380ش ـ؛
(11) محمدمؤمنبن محمدزمان حكيم مؤمن، تحفه حكيم مؤمن، چاپ سنگى تهران 1277، چاپ افست 1378؛
(12) حكيم مَيْسَرى، دانشنامه در علم پزشكى، چاپ برات زنجانى، تهران 1366ش؛
(13) پدانيوس ديوسكوريدس، هيولى الطب فى الحشائش و السموم، ترجمة اِصْطِفَنبن بَسيل و اصلاح حنينبن اسحاق، چاپ سزار ا. دوبلر و الياس تِرِس، تطوان 1952؛
(14) محمدبن زكريا رازى، كتاب الحاوى فى الطب، حيدرآباد، دكن 1374ـ1393/ 1955ـ1973؛
(15) اسماعيل زاهدى، واژهنامه گياهى، تهران 1337ش؛
(16) على زرگرى، گياهان داروئى، ج 1، تهران 1368ش؛
(17) مصلحبن عبداللّه سعدى، كليات سعدى، چاپ عباس اقبال آشتيانى، تهران 1370ش؛
(18) عقيلى علوى شيرازى؛
(19) هانس فلوك، گياهان داروئى، ترجمه محمدرضا توكلىصابرى و محمدرضا صداقت، تهران 1366ش؛
(20) احمد قهرمان، كوروموفيتهاى ايران: سيستماتيك گياهى، ج 2، تهران 1372ش؛
(21) ژان ولاك و ژيرى استودولا، گياهان دارويى، ترجمه ساعد زمان، تهران 1370ش؛
(22) هروى؛
(23) Charles James Bamber, Plants of the Punjab, Lahore 1916.
(24) Pedanius Dioscorides, The Greek herbal of Dioscorides, tr. John Goodyer, 1655, ed. Robert T. Gunther, Oxford 1934.
(25) William Dymock, C. J. Warden, and David Hooper, Pharmacographia Indica, London 1890-1893, repr. Karachi 1972.
(26) David Hooper, Useful plants and drugs of Iran and Iraq, with notes by Henry Field, ed. B. E. Dahlgren, Chicago 1937, Plinius/ Pliny [the Elder], Natural history, vol.6, with an English trnsaltion by W. H. S. Jones, Cambridge, Mass. 1969.
(27) Jane M. Renfrew and Helen Sanderson, "Herbs and vegetables", in The cultural history of plants, ed. Ghillean Prance and Mark Nesbitt, New York: Routledge, 2005.
(28) I. Riedl, Malvaceae (Flora Iranica, ed. Karl Heinz Rechinger, no.120), Graz 1976.
(29) M. Salah Ahmed, Gisho Honda, and Wataru Miki, Herb drugs and herbalists in the Middle East, Tokyo 1979.
(30) J. L. Schlimmer, Terminologie medico-pharmaceutique et anthropologique: francaise-persane, Litho. ed., Tehran 1874, typo.repr. Tehran 1970.
(31) Theophrastus, Enquiry into plants and minor works on odours and weather sings, [Greek text]with an English translation by Arthur Hort, London 1948-1949.
/ خديجه شكوهى /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7131
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست