responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7104

خط (5) ، خط (5)
در زبانهاى تركى. ملل گوناگون براى تحرير و ضبط زبان خود، يا به وضع خط پرداخته اند يا با وامگيرى از همسايگان، براى خود خطى فراهم كردهاند.

براى زبان تركى ابتدا خط قومى خاصى (تركى باستان، اورخون) به كار مىرفت، اما در دوره هاى بعد تركان با فرهنگهاى گوناگون اقوام همسايه آشنا شدند و با آنها مناسباتى برقرار كردند و از زبانها و خطهايشان استفاده كردند (بولوچ، ص 46). تركان از قرن دوم، در ادوار و مكانهاى مختلف تحت تأثير اديان و فرهنگ هايى كه پذيرفته اند يا در جوار آنها قرار گرفته اند، زبان خود را با خطهاى متفاوتى كتابت كرده اند (رجوع کنید به ادامه مقاله؛ د.ترك، ج2، ص62ـ63؛ د.ا.ترك، ج 12، بخش 2، ص 476؛ د.ا.د. ترك، ج 11، ص 44ـ49). هر يك از اين خطوط دوره رواج متمايزى داشته است؛ برخى عمر كوتاه داشته اند، بعضى به حيات خود ادامه داده ولى به صورت محلى باقى مانده اند، بعضى نيز از محيط خود فراتر رفته و از لحاظ مدنى و فرهنگى گسترش يافته اند (د. ترك، ج 2، ص 63).

خطهايى كه تركان در طول تاريخ داشتهاند و نظامهاى نوشتارى كه براى زبان تركى به كار بردهاند، عبارتاند از :

الف) خط گوكترك (اورخون، ]تركى باستان[). ظهور تركان در صحنه تاريخ سياسى، به سدههاى پيشازميلاد،هونبرمى گردد. گرچه شواهدى بر وجود خط در روزگار وجود ]قوم [دارد، اما درباره كيفيت خط آنان، اطلاع موثقى در دست نيست؛فقط مى توان گفت كه خط گوكترك، در روزگار گوكتركها (تركان باستان) رايج بوده است. مهمترين آثار بازمانده از نخستين الفباى تركى، كتيبههاى بيلگه قاغان/ خاقان، كولتگين و تونيوقوق، معروف به كتيبههاى اورخون، از زبان تركى باستاناند (ارجيلاسون، 1993، صIX؛ همو،1977،صV). رمزگشايى، خواندن و ارزيابى اين كتيبه ها در اواخر قرن سيزدهم امكانپذير شد؛ ويلهلم تامسن، زبانشناس دانماركى، براى نخستين بار در 1311 آنهارا خواند(توپارلى و همكاران،ص34؛ شمشير،ص1).

براساس شواهد كنونى، نخستين خط تركى كه در غرب به خط رونى شناخته شده همين خط تركى باستان است و نخستين حروف الفباى به كار رفته نزد تركان باستان به شمار مىرود (توپارلى و همكاران، همانجا). سبب نامگذارى اين خط به رونىِ در غرب، شباهتى است كه به خط رونىِ به كار رفته در كتيبههاى اسكانديناوى (نوْرس كهن) دارد (بانارلى، ج 1، ص 58). رونى در زبان اسكانديناوى صفتى بر ساخته از واژه رون، به معناى اسرارآميز است (د. ا. د. ترك، ج 11، ص 45).

درباره ريشه حروف الفباى تركى باستان نزديك به پانزده نظريه وجود دارد (رجوع کنید به ارجيلاسون، 2004، ص 168ـ 169). دانشمندان ترك اين نظريات را قبول ندارند و بر اين باورند كه الفباى اورخون خط قومى تركها بوده است كه صدها سال در تَمغا (مُهر)هاى خود به كار مىبردهاند (>دايرةالمعارف زبان و ادبيات تركى<، ج 7، ص 134). احمدجعفر اوغلو هفت نظريه مهمتر از نظريات ياد شده را، از طريق مقابله حروف با يكديگر بررسى كرده است (رجوع کنید به ج 1، ص120ـ121). او كوشيده است تا اثبات كند كه خط تركى باستان را خود تركان ابداع كردهاند (رجوع کنید بههمان، ج 1، ص122ـ135؛ نيز رجوع کنید به ارجيلاسون، 2004، ص170). سَميح تِزجان (1360/ 1981؛ ص 39ـ43) نيز اين نظريه را تأييد كرده است.

الفباى تركى باستان، به سبب اهميت كتيبههاى بيلگه قاغان، كولتگين و تونيوقوق، الفباى اورخون نيز خوانده مىشود. به نظر تامسن، خط به كار رفته در كتيبه كولتگين (مورخ 113) و كتيبه بيلگه قاغان (مورخ 116)، شامل 38 حرف است (رجوع کنید به تكين، ص 22). از اين حروف چهار حرف نماينده جفتْ مصوتهاى a و e،ıوi، o و u، o و u هستند. 34 حرف باقىمانده معرف صامتها هستند (توپارلى و همكاران، همانجا؛ د.ا. ترك، ج 12، بخش 2، ص 477؛ شمشير، ص 2). حروف خط تركى باستان مجموعه نشانههايى به صورت خطوط عمودى و مورب است (رجوع کنید به ارجيلاسون، 2004، ص 166؛ تكين، همانجا). در اين خط حروف به هم متصل نمىشوند و از راست به چپ نوشته مىشوند (توپارلى و همكاران، همانجا؛ ارگين، ص 259). اين خط، علاوه بر كتيبهها در كتابت آثار خطى نيز به كار برده مىشد. آثارى كه به نوشتههاى تركستان شرقى شهرت دارند، دليلى بر اين مدعا هستند. اين خط در ميان اويغورها، اخلاف تركان باستان، نيز مشاهده شده است (ارجيلاسون، ). 1993، ص 142ـ 143) X-IX كتيبه شينه اوسو (تاريخ نصب: و كتيبه تاريات ــكه در سالهاى اخير كشف شده ــ بيانگر اين واقعيتاند (>دايرةالمعارف زبان و ادبيات تركى<، ج 8، ص 476). الفباى تركى باستان، با پارهاى تغييرات از آسيا تا نواحى مركزى اروپا گسترش يافته است (جعفراوغلو، ج 1، ص 119) و در ميان خطوطى كه تركان تا پذيرفتن فرهنگ و تمدن اسلامى به كار مىبردند از حيث ايفاى نقش آواها و معانى واژههاى تركى، مناسبتر بوده و اهميت ويژهاى داشته است (توپارلى و همكاران، همانجا).

ب) خطاويغورى. حكومت تركان باستان در 126 سقوط كرد و حكومت تركان اويغور جانشين آن شد. دوره اويغورها (126ـ 225)، از لحاظ فعاليتها و توسعه فرهنگى، درخشانترين دوره در ميان حكومتهاى ترك پيش از اسلام است (جعفراوغلو، ج1، ص 169؛ شمشير، همانجا). تركان اويغور الفباى تركى باستان را كنار نهادند و الفباى ويژهاى براى خود وضع كردند (بانارلى، ج1، ص 76). الفباى اويغورى، در اصل برگرفته از الفباى سُغدى بود. اويغورها اين الفبا را با تغييراتى مناسب زبان تركى ساخته بودند (ارگين، ص260؛ شمشير، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص176).

خط اويغورى داراى هجده حرف است (ارگين، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162). در الفباى اويغورى به ازاى جفت واجهاىa و e ، ı وi ، o وu ، o و u،b وp ، k وg ، s و ş تنها يك نشانه وجود دارد (د. ا. ترك، ج 12، بخش 2، ص 477). با وجود اين، الفباى اويغورى از اواخر قرن دوم تا اوايل قرن دوازدهم از تركستانشرقى تا كاخ سلطنتى عثمانى پذيرفته شده بود (ارجيلاسون، 1993، ص X). الفباى اويغورى، بعد از الفباى تركى باستان، خطى است كه در طولانىترين زمان و وسيعترين حوزه جغرافيايى براى نوشتن زبان تركى به كار مىرفته است (توپارلى و همكاران، ص 35؛ >دايرةالمعارف زبان و ادبيات تركى<، ج 8، ص 475).

براساس شواهد، قديمترين متون نوشته شده با خط اويغورى، به اواخر قرن سوم تعلق دارد. با وجود اين، الفباى اويغورى حتى قرنها پس از آنكه اويغورها موجوديت سياسى خود را از دست داده بودند، كاربرد داشت. اين الفبا پس از اسلام آوردن تركان و پذيرفتن الفباى برگرفته از عربى، در حكومتهاى تركستان و كريمه نيز رايج بود (جعفراوغلو، ج 1، ص 178ـ 180؛ بانارلى، ج 1، ص 135). از رواج اين الفبا در حكومت تيموريان و شاخههاىآن، اطلاعاتى در دست است. معتبرترين نسخههاى قوتادغوبيليگ* ]سعادتنامه [عَتَبة الحقايق، كه از مهمترين آثار كهن تركى به شمار مىروند، به اين خط نوشته شدهاند (د. ا. د. ترك، ج 11، ص 46؛ >دايرةالمعارف زبان و ادبيات تركى<، ج 8، ص 475؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 179). نامه ابوسعيد گوركان به اوزون حسن، سلطان آققوينلو در 873 نيز با الفباى اويغورى نوشته شده است. در دربار عثمانى نيز منشيانى با خط اويغورى آشنا بودند و نامههاى ارسالى به اميران ترك آسياى ميانه را به اين خط مىنوشتند؛ براى نمونه، ظفرنامهاى كه سلطان محمد فاتح در 5 ربيعالاول 878، پس از جنگ اوتْلوق بِلى، براى اوزون حسن فرستاد به خط اويغورى است. الفباى اويغورى را مغولان و مانْجوها سالهاى طولانى، در قلمرو جغرافيايى پهناورى به كار مىبردند (رجوع کنید به تزجان، ص 39ـ 43؛ ارجيلاسون، 1993، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 181ـ 186). به اين ترتيب، الفباى اويغورى، پس از مدتها رواج در آسياى ميانه و همچنين در دربار عثمانى، سرانجام در قرن دوازدهم كاملا فراموش شد (تزجان، ص 43؛ د.ا. د. ترك، ج 11، ص 45). خط اويغورى ابتدا از راست به چپ نوشته مىشد (ارگين، همانجا)، اما پس از قرن هشتم تحتتأثير خط چينى، از بالا به پايين نوشته شد (>دايرةالمعارف زبان و ادبيات تركى<، ج 8 ، ص 476).

ج) خط سغدى. يكى از خطوطى است كه تركان اويغور به كار مىبردهاند (ارگين، ص 264؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162؛ بانارلى، ج 1، ص 75). اين الفبا را تركان نخستينبار در كتيبه قره بَلاساغون به كار بردهاند (توپارلى و همكاران، ص 35؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 164). ابتدا تصور مىشد اين كتيبه به خط اويغورى است، اما مولر خط آن را سغدى شناسايى كرد (رجوع کنید به جعفراوغلو، همانجا). اين خط داراى 22 حرف است (توپارلى و همكاران، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 169). حروف الفباى سغدى تاحدودى مشابه الفباى اويغورى است. ابننديم، نخستين كسى است كه درباره الفباى سغدى مطالبى آورده است (رجوع کنید به ص20؛ نيز رجوع کنید به جعفراوغلو، ج 1، ص 164، 166؛ نيز رجوع کنید به سغدى*، زبان؛ نيز رجوع کنید به بخش 3).

د) خط مانوى. يكى ديگر از خطوطى كه تركان اويغور از آن بهره جستهاند خط مانوى است (تزجان، ص 42؛ ارگين، ص 264؛ شمشير، ص 2؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162). اين خط را، آن دسته از تركان كه به آيين مانوى گرويده بودند، در روزگار قاغانبوگو(142ـ163) به كار گرفتند و تا قرن سوم از آن استفاده كردند (د. ا. د. ترك، ج 11، ص 46؛ بانارلى، ج 1، ص 75). خط مانوى برگرفته از خط استرانجلوى سريانى بود كه مرحله گذار الفباى غيرمتصل آرامى به الفباى متصل سريانى محسوب مىشود (د. ا. د. ترك، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 187). خط مانوى كمتر از خط اورخون و بيشتر از خط اويغورى با كتابت تركى سازگارى دارد (د. ا. د. ترك، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 188). در خط مانوى نيز مانند خط اويغورى براى جفت واكههاى a و e، ı وi ، o و u ، u وo (د.ا. ترك، ج 12، بخش 2، ص 477) و جفت همخوانهاىb و p،kوg ، sو ş نشانههاى واحدى وجود دارد.

در اين خط نيز، مانند خط اويغورى وقتى واكههاىu , o در آغاز كلمهاى قرار گيرند، با نشانه مانوى همخوانهاى حروف «الف» و «واو» نيز ]يعنى به صورت «او»[ نمايش داده مىشود. واكههاى تصوير ö و ü در آغاز كلمه به صورت «الف» + «واو» + «يود» (نام حرف «ى» در الفباى مانوى رجوع کنید به 6) و در هجاى اول كلمات نيز با «واو + يود» نوشته مىشوند تا از u , oبازشناخته شوند. واكههاى ı و i اول واژهها نيز با « e (عِ)+ يود» نشان داده مىشوند (د. ا. د. ترك، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 187)، اما در ميان واژهها با «يود» نوشته مىشوند. خط سُغدى نيز مانند خط اويغورى از راست به چپ نوشته مىشود. متنهاى تركى كه با الفباى مانوى نوشته شدهاند به لهجه «آرغو»ى تركى هستند. بعضى از متنهاى تركى به خط مانوى در 1315ش/ 1936 به خط كنونى تركيه بازگردانده شدهاند (د.ا. د. ترك،همانجا).

ه ) خط براهمى. يكى ديگر از خطوطى كه تركى با آن نوشته شده، خط براهمى هند است (رجوع کنید به بخش 4) كه در دوره اِمارت (خانىِ) قوچا اويغور به كار برده شد (تزجان، ص 42؛ ارگين، ص 264؛ شمشير، ص 3؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162). خط براهمى ــكه در نوشتن سنسكريت در سرزمين هند به كار مىرفت ــ همراه با آيين بودايى به آسياى ميانه راه يافت. تركان بودايى مذهب، اين خط را با اعمال تغييراتى براى نوشتن تركى به كار بردند. خط براهمى كه از چپ به راست نوشته مىشود، خطى هجايى است (شمشير؛ د. ا. د. ترك، همانجاها). اين خط در قرنهاى چهارم و پنجم، فقط در تورفان* و حوالى آن كاربرد داشته است (د. ا. د. ترك، همانجا) و چون براى ياد گرفتن و ياد دادن آسان نبوده، در ميان تركان قديم رواج نداشته است (شمشير، همانجا). گرچه متنهاى تركى نوشته شده به اين خط بسيار معدودند، اما براى زبانشناسان اهميت فوقالعادهاى دارند (تزجان، همانجا).

و) خط نسطورى ـ سريانى. معدودى از تركان ايغور، از الفباى سريانى براى نوشتن تركى بهره جستهاند (تزجان؛ ارگين؛ جعفراوغلو، همانجاها). تركهايى كه در ناحيه سِمِريه چيه (يدى سو) در تركستان زندگى مىكردند و تركان اونگوت ساكن مغولستان كه همگى به آيين مسيح گرويده بودند، از اين خط استفاده مىكردند. پارهاى از سنگقبرهاى آنان كه از قرنهاى ششم و هفتم بر جامانده به تركى و با خط نسطورى ـ سريانى است (شمشير؛ د. ا. د. ترك، همانجاها). خط سريانى از راست به چپ نوشته مىشود و داراى 22 همخوان است (د. ا. د. ترك، همانجا؛ نيز رجوع کنید به بخش 2).

ز) خط چينى. الفباى چينى را در واقع تركان براى نوشتن تركى به كار نبردهاند (تزجان، همانجا)، اما بيگانگان براى ضبط صحيح واژههاى تركى از زبانهاى ديگر استفاده كردهاند كه يكى از قديمترين آنها خط چينى است (رجوع کنید به شمشير، همانجا). به كار بردن اين خط به سبب آن بوده است كه چينيها نخستين قوم متمدن بودند كه تركها در زندگى استقرار يافته خود با آنها مناسباتى داشتند. تاريخنگاران چينى، به سبب ارتباطى كه با تركها داشتند، اسامى اشخاص، اماكن يا عناوينى را كه به تركى بود، به خط خود ضبط مىكردند و امروز كلمات بسيارى از اينگونه در دست است (تزجان، همانجا؛ د. ا. د. ترك، ج 11، ص 46ـ 47). در مكاتبات ميان حكومت چين و حكومت هونها از خط چينى استفاده شده است (بانارلى، ج 1، ص 74).

ح) خط پچنگ. اين خط در واقع نوعى از خط اورخون ينى سئى است و از راست به چپ نوشته مىشود. در ناحيه نادى سنت ميكولوش مجارستان ظرفهايى از قرنهاى سوم و چهارم به دست آمده كه از قديم به دفينه آتيلا شهرت داشته است. بر روى اين ظروف، نوشتههايى به خط پچنگ حك شده است (د.ا. د. ترك، ج 11، ص 47).

ط ) خط تبّتى. اين خط را در فاصله قرنهاى اول تا چهارم، برخى اقوام ترك به كار بردهاند (شمشير، همانجا؛ جعفراوغلو، ج 1، ص 162). در اين خط كه براساس خط براهمى است، هر و نشانه بيانگر يك هجاست. اين خط داراى 35 هجا ]ىبسيط [105 هجاى مركّب است. از چپ به راست نوشته مىشود و صرفآ در متون مذهبى بودايى به كار رفته است (د.ا.د.ترك، همانجا).

ى) خط پاسّه ـ پا. يكى از خطهاى مورد استفاده تركان بوده كه از خط تبتى منشعب شده است (شمشير، همانجا). اين خط به نام وضعكنندهاش لاما (روحانى) پاسّه ـ پاى تبتى، به اين نام خوانده شده است. وى به دعوت قوبيلاى قاآن به دربار او رفت و اين خط را ــكه داراى حروفى چهارگوش است ــ براى زبان مغولى ابداع كرد. اين خط جانشين خط اويغورى شد كه تا آن موقع براى نوشتن مغولى به كار برده مىشد. خط پاسّه ـ پا داراى 44 علامت هجايى است و از بالا به پايين و از چپ به راست نوشته مىشود. اين خط در فاصله سالهاى 671 تا710 در دستگاه ديوانى مغول به كار مىرفت و متون بسيار اندكى با اين الفبا برجا مانده است (د. ا. د. ترك، همانجا؛ فريدريش، ص 165، 181).

ك) خط عربى. پس از اسلام آوردن تركان، يعنى از قرن چهارم، در صحنه پهناورى از قلمرو حكومتهاى ترك مسلمان خط عربى رواج يافت (شمشير، همانجا). زمانى كه تركها با خط عربى آشنا شدند، خطشان اويغورى بود (رجوع کنید به ارگين، ص 264ـ 268). در مرحله گذار از خط اويغورى به عربى مدتى هر دو خط در قلمرو تركان به كار مىرفت و گاهى در يك نوشته سطرى به اويغورى نوشته مىشد و همان سطر با خط عربى در زير آن تحرير مىشد (همان، ص 268). خط عربى داراى 28 حرف بود، اما در طول هزار سالى كه آن را به عنوان خط اسلامى به كار گرفتند (بانارلى، ج 1، ص 135؛ ارجيلاسون، 1993، ص x)، از تعداد حروف آن به 31 رسيد (بولوچ، ص 47). اين خط راست به چپ نوشته مىشد و در سراسر سرزمينهاى ترك زبان گسترده بود و به انواع گويشهاى تركى، با اين الفبا، آثار و كتيبههاى بسيارى به وجود آمد. خط كتابى رايج در دوره عثمانى عمومآ خط كتابى نَسْخ* و خط تحريرى رِقْعه* بود (ارگين، در همانجا). امروزه، بسيارى از مردمان ترك ]و تركزبان[ عراق و ايران و تركمنها تركى را با الفباى عربى مىنويسند (ارجيلاسون، 1993؛ د. ا. د. ترك، همانجاها). آثار ماندگار و باارزش تاريخى بسيارى با اين خط و به زبان تركى، تأليف شدهاست. در تركيه و ديگر نواحى جهان اسلام، در كتابخانههاى عمومى و كتابخانههاى خصوصى، ميليونها نسخه از آثار تركى مكتوب به خط عربى موجود است. نخستين كسانى كه تركى را به اين خط نوشتند ايلكخانيان (قراخانيان) بودند كه اسلام آورده بودند و از اواسط قرن چهارم، تحرير تركى به اين خط را آغاز كردند. محمود كاشغرى در فاصله سالهاى 465ـ467 كتاب ديوان لغاتالترك* را ــكه واژهنامهاى تركى ــ عربى طبق قواعد زبان عربى است ــ به گويش تركى قراخانى تأليف كرد. از نخستين كتابهايى كه در آناطولى (آسياى صغير) به گويش اغوزى نوشته شده، كتابى است به نام بهجةالحدائق فى موعظةالخلايق كه در 703 استنساخ شده و امروزه در بخش كتابهاى خطى و چاپى قديمى كتابخانه بورسه، به شماره ثبت 5، نگهدارى مىشود. در اين اثر، كلمات تركى به قاعده عربى نوشته شدهاند (د. ا. د. ترك، همانجا).

علاوه بر تركى شرقى و گويش اغوزى آناطولى، يكى از گويشهاى ديگرى كه به الفباى عربى نوشته شده است، گويش تركى ]ناحيه[ وُلگا ـ بلغار است. تركان بلغار كه از اواخر قرن اول تا اواسط قرن هشتم در ناحيه ]ساحل رود[ ولگا حكومت مىكردند، اسلام آورده بودند و با خط عربى مىنوشتند (همانجا). علاوه بر اين، در نواحى چوواش، تاتار و باشقير روسيه تا نيمه دوم قرن هشتم، از الفباى عربى استفاده مىكردند (همانجا). غير از تركان صارى اويغور، آلتايى، تووا، خاكاس، ياكوت، چوواش، گاگاوز/ گاگوز/ غاغاوز و قرائيم كه در محدوده اتحاد جماهير شوروى سابق و دور از جهان اسلام مانده بودند، تمام تركان از قرن چهارم تا دهه 1300ش خط تركى برگرفته از عربى را به كار مىبردند (ارجيلاسون، 1993، همانجا). خط تركى برگرفته از عربى، امروزه در تركستان شرقى (چين) خط رسمى تركهاى اويغور و قزاق است (همانجا).

ل) خط ارمنى. در قرنهاى دهم و يازدهم، ارمنيان كريمه، اوكراين و لهستان، به گويش قپچاقى كه آن را به الفباى ارمنى مىنوشتند، آثارى پديد آوردند (تزجان، ص 43). علاوه بر آن ارمنيان دوره عثمانى و جمهورى تركيه نيز در نوشتن تركى، خط ارمنى را به كار مىبردند (د. ا. د. ترك، ج 11، ص 47ـ48).

م) خط عبرى. از ميان اقوام ترك، كليميان قرائيم، زبان خود ]تركى[ را به الفباى عبرى مىنوشتند. تركان قرائيم مقيم ليتوانى و لهستان، و آنهايى كه تا جنگ جهانى دوم (1939ـ1945) در كريمه مىزيستند، آثار دينى خود را با حروف عبرى نوشتهاند (همان، ج 11، ص 48).

ن) خط يونانى. در قرن ششم ميلادى، براى تبليغ مسيحيت در ميان اقوام ترك حوالى خزر، عهد جديد، كه به تركى برگردانيده شده بود، به الفباى يونانى نوشته شد (بانارلى، ج1، ص74). يكىاز قديمترين نمونههاى متون تركى نوشته شده به الفباى يونانى متعلق به قرن دهم است. در قرنهاى دوازدهم و سيزدهم، يونانيان ]مسيحيان ارتدوكس ترك زبان [از اين الفبا استفاده كردهاند (د.ا.د.ترك، همانجا؛ ارگين، ص 264؛ تزجان، همانجا). نخستين اثر چاپى با اين الفبا، كتاب مذهبى گلزار امام مسيحى است كه در 1131 در استانبول چاپ شدهاست. علاوه بر آن، تا اواخر قرن سيزدهم نيز نشرياتى مانند گازِتاى آناطولى با اين الفبا چاپ مىشد (د. ا. د. ترك، همانجا). در 1314ش/1935، متأخرترين كتاب به تركى قرهمانى در قبرس با ]اين الفبا به چاپ رسيده است (تزجان، همانجا).

س) خط لاتين. اين خط نخستينبار در اوايل قرن هشتم، به كوشش مبلّغان مذهبى مسيحى و بازرگانان در تحرير نسخه خطى تركى كودكْس كومانيكوس، كه اثرى تاريخى در تاريخ زبان تركى است، به كار برده شد (همانجا). تركى به كار رفته در متون اين نسخه، گويش قپچاقى وابسته به زبان تركى رايج در آسياى ميانه در قرن هشتم است (بانارلى، ج 1، ص 359). كودكس كومانيكوس، در كتابخانه سن مارك ونيز نگهدارى مىشود و اروپاييان بارها درباره آن تحقيق كردهاند (رجوع کنید به همان، ج 1، ص 359ـ 360). بيگانگانى كه اين اثر را پديد آوردهاند، براى نخستينبار، تركى را به حروف لاتين گوتيك و يونانى نوشتهاند (تزجان، همانجا). خط امروزى تركى كه در 1307ش/ 1928 به دستور آتاتورك به عنوان خط رسمى تركيه كنونى تعيين شد، براساس حروف لاتين وضع شده و متشكل از 29 حرف است كه 8 حرف بيانگر واكهها و 21 حرف بيانگر همخوانهاى تركى است. در اين الفبا حرفى وجود ندارد كه نوشته شود و خوانده نشود (ارگين، ص 289؛ تيمورتاش، ص 95؛ براى حروف الفباى تركى و ويژگيهاى آن رجوع کنید به همان، ص 98؛ >علوم كاربردى زبان و نگارش تركى<، ص 77).

خط لاتين تركى با خط ساير زبانهايى كه با خط لاتين نوشته مىشوند تفاوتهايى دارد. براى مثال واجهاى q، w، xدر الفباى تركى وجود ندارد، يا حرفهاى تركى ö، ü و çدر برخى از زبانهاى غربى وجود ندارند (تيمورتاش؛ >علوم كاربردى زبان و نگارش تركى<، همانجاها).

ع) خط سيريلى. اين خط بيشتر نزد تركان ساكن روسيه و آسياى ميانه كاربرد دارد (ارجيلاسون، 1993، ص X). در گويشها و زبانهاى غير از تركى تركيه و عثمانى، پس از خط عربى، خط سيريلى بيشترين كاربرد را داشته است (د. ا. د. ترك، ج 11، ص 49). نخستين زبان تركى كه به خط سيريلى نوشته شده زبان چوواشى است. در اوايل قرن دوازدهم، مبلّغان روسى كه براى تبليغ آيين مسيح به سراغ قوم چوواش مقيم ناحيه وُلگا ـ كاما (يعنى اخلاف تركهاى سابق بلغار) رفته بودند، براى نخستينبار زبان چوواشى را به خط سيريلى نوشتند. در نخستين دستور زبان چوواشى، كه فرهنگستان (آكادمى) علوم روسيه در 1183/1769 منتشر كرده، خط سيريلى چوواشى از 35 حرف تشكيل يافته است. دومين زبان از خانواده تركى كه با الفباى سيريلى نوشته شده، تركى ياكوت (ساها/ سها) است. نخستين الفباى اين زبان در 1234/1819 وضع شده است.

تاريخ آغاز تحرير ساير زبانهاى تركى با خط سيريلى به اين قرار است: تركى قرهچاى ـ بالكار 1315ش/ 1936؛ تركى قمق1317ش/ 1938؛ تركى نوغاى 1317ش/ 1938؛ تركى تاتارى كريمه 1317ش /1938؛ تركى تاتارى 1318ش/ 1939؛ تركى آذرى (آذربايجانى) 1318ش/ 1939؛ تركى باشقير 1319ش/1940؛ تركى قرقيزى 1319ش/1940؛ تركمنى 1319ش /1940؛ تركى ازبكى 1319ش/1940؛ تركى قرهقالپاق 1319ش/ 1940؛ تركى تووا 1322ش/ 1943؛ تركى اويغورى 1326ش / 1947؛ تركى خاكاس 1328ش/ 1949؛ تركى قزاقى 1328ش/ 1949؛ تركى گاگاوز 1336ش/ 1957 (رجوع کنید به د.ا.د.ترك، همانجا؛ ارجيلاسون، 1993، ص Xl-X).

تركها در طول تاريخ پنج خط يا الفباى مهم داشتهاند كه عبارتاند از: 1) الفباى گوك ترك (اورخون: تركى باستان) كه نخستين الفباى تركها و الفباى ملى آنها بودهاست. 2) الفباى تركى اويغورى (ساراى، ص80). 3) الفباى عربى كه از قرن چهارم تا روزگار ما به كار مىرفته است. 4) خطوط برگرفته از سيريلى، كه در اتحاد جماهير شوروى سابق و روسيه امروز، در ميان تركان مقيم روسيه، قفقاز و آسياى ميانه رواج دارند. 5) خط تركيه امروزى، كه برگرفته از الفباى لاتين است و از 1307ش/ 1928 الفباى تركيه شده است. از اين خط، تركهاى قبرس، تراكيه غربى (در يونان) و بعضى از تركان بالكان، قفقاز و آسياى ميانه نيز استفاده مىكنند. امروزه تركان، سه الفباى لاتين، عربى و سيريلى را به كار مىبرند (ارجيلاسون، 1993، ص X).


منابع :
(1) ابننديم (تهران)؛
(2) يوهانس فريدريش، تاريخ خطهاى جهان و سير تحولات آنها از آغاز تا امروز، ترجمه فيروز رفاهى، تهران 1368ش؛
(3) Nihad Sami Banarli, Resimli Turk edebiyati tarihi, Istanbul 1987.
(4) Sadettin Buluc, "Osmanlilar devrinde alfabe tart ismalari", in Harf devrimi'nin 50. yili sempozyumu'ndan ayri basim, Ankara: Turk Tarih Kurumu Yayinlari, 1981.
(5) Ahmet Caferoglu,Turk dili tarihi, Istanbul 2001.
(6) Ahmet Bican Ercilasun,Bugunku Turk alfabeleri , [Ankara] 1977.
(7) idem,Orneklerle bugunkuTurk alfabeleri Ankara 1993.
(8) idem, Turk dili tarihi, Ankara 2004.
(9) Muharrem Ergin, "Turklerde yazi ve alfabeler", in Turkdunyasi el kitabi, vol. 2, Ankara: Turk Kulturunu Arastirma Enstitusu, 1992.
(10) IA, s.v. "Turkler. II: dil" (by Nuri Yuce).
(11) Mehmet Saray, Gaspirali Ismail Bey'den Ataturk'e Turk dunyasinda dil ve kultur birligi, Istanbul 1993.
(12) Bilal N.Simsir, Turk yazi devrimi, Ankara 1992.
(13) Talat Tekin, Orhon yazitlari, Ankara 1988.
(14) Semih Tezcan, "Turklerde yazi kulturunun baslangici ve gelisimi", in Harf devrimi'nin 50. yili sempozyumu'ndan ayri baslm, ibid.
(15) Faruk K. Timurtas, Tarih icinde Turk edebiyati, Ankara 2005.
(16) Recep Toparli, Turan Karakas, and Hanifi Vural, Turk dili, sivas: Seyran Yayinlari, [n.d.].
(17) TA, s.v. "Alfabe: alfabe ve sosyoloji".
(18) Turk dili ve edebiyati ansiklopedisi, Istanbul: Dergah Yayinlari, 1976-1998, s.vv. "orhun ve yenisey kitabeleri", (by Tuncer Gulensoy), "Uygurlar" (by Mustafa Kutlu and MehmetEmin Agar).
(19) TDVIA, s.v. "Elifba: Turkce'nin yazildigi alfabeler" (by Mustafa S. Kacalin).
(20) Uygulamali Turk dili vekompozisyon bilgileri, by Yakup Karasoy and et al., ed. Yakup Karasoy, Ankara: Akcag, 2007.
/ على تميزال/

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 7104
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست