خُسروانى، ابوطاهر ، خُسروانى، ابوطاهر طيب بن محمد، از شاعران سده چهارم در دربار سامانيان. از زندگى او اطلاع چندانى در دست نيست. به نوشته عوفى در اوايل قرن هفتم (ج 2، ص20) او از شاعران آلسامان بود كه در دولت آنان به راحتى زيست ولى در پايان عمر مبتلا به بيمارى شد. سوزنى سمرقندى، شاعر قرن ششم، نيز به رنج و بيمارى خسروانى اشاره كرده است (ص 138). در قرن دوازدهم، واله داغستانى (ج 2، ص 706) او را حكيم خسروانى خوانده و گفته است كه ظاهرآ طبابت نيز مىكرده است؛ اما، اين سخن در جاى ديگرى ذكر نشده است. هدايت در مجمعالفصحا (ج 1، بخش 2، ص 601) او را خراسانى ذكر كرده است.
از خسروانى حدود هفتاد بيت شعر باقى مانده است (رجوع کنید بهادارهچى گيلانى، ص 115ـ122) كه به گفته شمس قيس رازى در اوايل قرن هفتم (ص470)، مضمون يك بيت را از رودكى (متوفى 329) گرفته بوده است. بيتى از او هم در رثاى سه شاعر قرن چهارم، ابوالمَثَل بخارى و شاكر بخارى و جُلّاب بخارى، نقل شده است (براى نمونهاى از اين اشعار رجوع کنید به ادارهچى گيلانى، ص 115) كه نشان مىدهد خسروانى معاصر آنان، و پس از مرگ آنان زنده بوده است. رادويانى، نويسنده ترجمانالبلاغه، در قرن پنجم، دو بيت از محمد عبده، شاعر اواخر قرن چهارم، آورده كه وى در آن بيتى از خسروانى را تضمين كرده (رجوع کنید به ص 103ـ104)؛ اما، عوفى (ج 2، ص 33) ابيات مذكور را از فردوسى دانسته است نه محمد عبده. اسدى طوسى (متوفى 465) ابياتى از خسروانى را در لغت فرس (ص 25، 28، 37، 78، 86، 103، 152، 165، 195، 208، 212، 214، 219) شاهد آورده است كه بيانگر شهرت اشعار او در قرن پنجم است.
اشعار او، به همراه شعرهاى شاعران معاصرش، در مجموعهاى به نام خرّمنامه نيز آمده است (رجوع کنید بهمنزوى، ج 9، ص 2074). بهنوشته هرمان اته (ص 28)، در اشعار خسروانى تصوف و مضامين وحدت وجودى ديده مىشود؛ اما، اين سخن درست به نظر نمىرسد و هيچ منبعى از تصوف خسروانى سخن نگفته است.
سال وفات خسروانى معلوم نيست. در سخن و سخنوران (ص 27) سال درگذشت او به استناد مجمعالفصحا، 342 ذكر شده، كه اشتباه است و تاريخ مذكور، سال وفات خبازى نيشابورى است (رجوع کنید به هدايت، همانجا).
منابع : (1)هرمان اته، تاريخ ادبيات فارسى، ترجمه با حواشى رضازاده شفق، تهران 1356ش؛ (2) احمد ادارهچى گيلانى، شاعران همعصر رودكى، تهران 1370ش؛ (3) علىبن احمد اسدىطوسى، لغتفرس، چاپ فتحاللّه مجتبائى و علىاشرف صادقى، تهران 1365ش؛ (4) محمدبن عمر رادويانى، ترجمانالبلاغه، چاپ احمد آتش، استانبول 1949، چاپ افست تهران 1362ش؛ (5) محمدبن مسعود سوزنى، حكيم سوزنى سمرقندى، چاپ ناصرالدينشاه حسينى، تهران [1344ش]؛ (6) محمدبن قيس شمسقيس، كتابالمعجم فى معايير اشعارالعجم، تصحيح محمدبن عبدالوهاب قزوينى، چاپ مدرس رضوى، تهران [1338ش]؛ (7) عوفى؛ (8) بديعالزمان فروزانفر، سخن و سخنوران، تهران 1358ش؛ (9) احمد منزوى، فهرست مشترك نسخههاى خطى فارسى پاكستان، اسلامآباد 1362ـ 1370ش؛ (10) عليقلىبن محمدعلى واله داغستانى، تذكرة رياضالشعراء، چاپ محسن ناجىنصرآبادى، تهران 1384ش؛ (11) رضاقلىبن محمدهادى هدايت، مجمعالفصحا، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1336ـ1340ش.
/ منيژه ظفرآبادى /