responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6988

خِرْسان ، خِرْسان، كوهى در استان كهگيلويه و بويراحمد و رودى در استانهاى فارس، كهگيلويه و بويراحمد و چهارمحال و بختيارى.

كوه خرسان/ خَرسون (بلندترين قله ح 745 ،1متر)، با جهت شمالى ـ جنوبى، در هفده كيلومترى شمال لُردگان* واقع شده (فرهنگ جغرافيايى كوههاى ايران، ج 2، ص 425) و يكى از قله‌هاى مهم دينار/ دِنا از كوهستان زاگرس است (جعفرى، ج 1، ص 268).

رود دائمى خِرسان (به طول ح 220 كيلومتر)، يكى از شاخه‌هاى پرآب و مهم رود كارون و از حوضه خليج‌فارس و درياى عمان است (گوبه، ص156؛ افشين، ج 1، ص 269ـ 270؛ جعفرى، ج 2، ص 205؛ قس فرهنگ جغرافيايى رودهاى كشور، ج 4، ص 119؛ كه طول رود را 150 كيلومتر ذكر كرده است).

رود خرسان از كوههاى كِنهِ دودِه سِه (بلندترين قله ح 683، 3 متر) حدود هجده كيلومترى شمال‌غربى اردكان (استان فارس) و 43 كيلومترى جنوب‌شرقى ياسوج، سرچشمه مى‌گيرد (جعفرى، ج1، ص451، ج2، ص 205). پس‌از دريافت رودهاى ماربُر و سميرُم/ حنا در دامنه‌هاى شمالى ارتفاعات دنا به روستاى خرسان مى‌رسد و در نزديكى روستاى دوراه، شاخه بِشار، يكى از مهم‌ترين و پرآب‌ترين شاخه‌هاى خود را دريافت مى‌كند (افشين، ج 1، ص 269، 271؛ جعفرى، ج 1، ص 268، ج 2، ص 205ـ207) و در حدود 44 كيلومترى مغرب لردگان (استان چهارمحال و بختيارى)، در ارتفاع حدود 790 مترى به رود كارون مى‌پيوندد (جعفرى، ج 2، ص 205، 207).

طول رود خرسان، از محل تلاقى دو شاخه ماربر و سميرم تا محل تلاقى آن با رودخانه كارون، حدود 160 كيلومتر است (افشين، ج 1، ص 269ـ270). ميانگين آبدهى ساليانه آن، حدود 200 ،1ميليون مترمكعب است (همان، ج 1، ص 270، قس جعفرى، ج 2، ص 205، كه ميانگين آبدهى ساليانه را حدود سه هزار ميليون مترمكعب ذكر كرده است).

نام رود خَرسان (ماربُر) ذكر شده است (فرهنگ جغرافيايى رودهاى كشور، همانجا). به نظر گوبه (ص 23)، رودهاى خرسان، طاب/ تاب، و زيدون/ هنديجان به‌اشتباه، يك رود شناخته شده است.

احتمالا در اواخر دوره ساسانى، رود خرسان، مرز طبيعى شمالى كوره اَرَّجان و منطقه عشاير زَم‌گيلويه به‌شمار مى‌رفت (همان، ص24؛ نيز رجوع کنید به اقتدارى، ص 246). مقدسى (ص 390) از رودى در نزديكىِ زيز/ ريز نام برده است كه به نظر شوارتس (ج 3، ص 199)، احتمال دارد همان خرسان باشد. به نظر گوبه، براساس نوشته ابن‌بلخى (ص 148)، خرسان مرز شمالى كوه گيلويه را تشكيل مى‌داد (ص80ـ81).

فسائى (ج 2، ص 1602، 1605)، خرسان را از رودهاى فارس به‌شمار آورده، نام آن را رودخانه خرسانِ كوه‌گيلويه ضبط كرده و عبور از آن را دشوار دانسته است. او (ج 2، ص 1603ـ1605) اشاره مى‌كند كه رود بشار از ناحيه رستم ممسنى سرچشمه مى‌گيرد و پس از پيوستن به آب چشمه سرتابه، تل‌خسروى نام مى‌گيرد و در آبادى دورود، به رود فلارد مى‌پيوندد و خرسان ناميده مى‌شود. سپس با پيوستن چندين رود به آن، به رودخانه رودبار بختيارى مى‌پيوندد و رودخانه شوشتر نام مى‌گيرد و در نزديكى بندر قير به رودخانه دزفول و سپس به شط كاران (كارون) مى‌پيوندد (نيز رجوع کنید به گوبه، ص 156).

به گفته امام شوشترى (ص 34ـ35)، خرسان‌رود از حدود اردكان فارس سرچشمه مى‌گيرد و در دامنه شرقى كوه دينار جريان دارد. در جانكى سردسير، آبهاى لردگان و فلارد به آن مى‌پيوندد و آب كارون با ريختن آب سرخون و خرسان و بازفت به آن، دو برابر مى‌شود (رجوع کنید به كيهان، ج 1، ص 77).

رود خرسان از ميان شهر ياسوج، مركز استان كهگيلويه و بويراحمد، و جنوب لردگان مى‌گذرد وچندين شهرستان را سيراب مى‌كند. راههاى اصلى بوشهر ـ ياسوج ـ شهرضا ـ اصفهان و ياسوج ـ شهركرد از روى رود خرسان مى‌گذرد (رجوع کنید به اطلس راههاى ايران، ص 70؛ نقشه جمهورى اسلامى ايران؛ نيز رجوع کنید به كارون).


منابع :
(1)ابن‌بلخى؛
(2) اطلس راههاى ايران، تهران: گيتاشناسى، 1385ش؛
(3) يداللّه افشين، رودخانه‌هاى ايران، تهران 1373ش؛
(4) احمد اقتدارى، خوزستان و كهگيلويه و ممسنى: جغرافياى تاريخى و آثار باستانى، تهران 1359ش؛
(5) محمدعلى امام شوشترى، تاريخ جغرافيائى خوزستان، تهران 1331ش؛
(6) عباس جعفرى، گيتاشناسى ايران، تهران 1368ـ 1379ش؛
(7) فرهنگ جغرافيايى رودهاى كشور، ج :4 حوضه آبريز خليج‌فارس و درياى عمان، تهران: سازمان جغرافيايى نيروهاى مسلح، 1384ش؛
(8) فرهنگ جغرافيايى كوههاى كشور، تهران: سازمان جغرافيايى نيروهاى مسلح، 1379ش؛
(9) حسن‌بن حسن فسائى، فارسنامه ناصرى، چاپ رستگار فسائى، تهران 1367ش؛
(10) مسعود كيهان، جغرافياى مفصل ايران، تهران 1310ـ1311ش؛
(11) مقدسى؛
(12) نقشه جمهورى اسلامى ايران: براساس تقسيمات كشورى، مقياس 600،000، 1:1، تهران: گيتاشناسى 1383ش؛
(13) Heinz Gaube, Die sudpersische provinz Arragan/ kuh-Gluyeh von der arabischen Eroberung bis zur Safawidenzeit, Wein 1973.
(14) Paul Schwarz, Iran im Mittelater nach den arabischen Geographen, Hildesheim 1969-1970.
/ محسن رنجبر/

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6988
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست