خِرْبَةالبَيضاء ، خِرْبَةالبَيضاء، ويرانههاى كاخى از سدههاى نخست اسلامى در سوريه. خربةالبيضاء يا قصرالابيض در حدود 150 كيلومترى جنوب شرقى دمشق، در بخش حَرّات، در جنوب شرقى سوريه واقع شده است (گاوبه، ص 101).
اولين بار گراهام در 1274/ 1858 از ويرانههاى كاخ بازديد كرد و شرحى درباره آن نوشت. پس از مدت كوتاهى، وتسشتاين و م. دو وگوئه از بنا بازديد كردند و گزارشهايى درباره آن نوشتند، از 1315 تا 1317/ 1897ـ 1899، رنه دوسو و ماكس فون اوپنهايم جزئياتى به اين مطالب افزودند، اما هاينتس گاوبه تنها كسى بود كه در اين بنا حفارى كرد و گزارشهايش را در 1353ش/ 1974 منتشر نمود (رجوع کنید به بهنسى، ص 25، پانويس 58؛ گاوبه، ص 101ـ105). اين بنا را اقامتگاه وليدبن عبدالملك (حك : 86ـ96) دانستهاند كه كاخهاى بيابانى بسيارى ساخته است. سواژه و هرتسفلد نيز ساخت آن را در محدوده زمانى سدههاى اول و دوم ذكر كردهاند، حال آنكه دوسو آن را متعلق به قرن چهارم ميلادى فرض كرده است (بهنسى، همانجا).
خربةالبيضاء بنايى است مربع شكل، با اضلاعى به طول حدود شصت متر، كه در هر گوشه آن يك برج دايرهشكل و در وسط اضلاع (به جز ديوار شرقى) برجى نيمدايره تعبيه شده است. ديوارهاى بنا داراى دو لايه داخلى و خارجى بودهاند. لايهها با سنگهاى مكعبى و خردهسنگ و گچ ساخته و ميان اين دو لايه با سنگ و ساروج محكم شده بوده است. ضخامت لايه خارجى 101 و لايه داخلى 84 سانتيمتر است و سنگهاى بزرگى درون ديوار، دو لايه را به هم متصل كردهاند. اين فنّ معمارى، پيش از اسلام در جنوب حلب رواج داشته است. ورودى كاخ به عرض 85ر3 متر، در وسط ديوار شرقى و رو به حياطى داخلى به وسعت 43×43 متر است (گاوبه، ص 101ـ102؛ د. اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه). ساختار بنا نشاندهنده ساخت آن در دو دوره است. در مرحله اول، در قرنهاى ششم و هفتم ميلادى، برجى در قسمت جنوبى و اتاقهايى در ضلع غربى كاخ، و در مرحله دوم، در قرنهاى سوم و چهارم هجرى، ديوارها و فضاهاى داخلى زاويه جنوبشرقى و قسمتى از ضلع غربى ساخته شده است. اضلاع اتاقهاى مرحله اول با كمى اختلاف بين 5ر6 تا 7 متر و اضلاع اتاقهاى ضلع شرقى كمتر از هفت متر بوده است. بعضى اتاقها درى خاص خود داشته و گاهى ميان ديوارهاى حد فاصل دو اتاق، درِ ديگرى بوده است. بعضى اتاقها نيز فقط همين درِ رابط را داشتهاند. در ضلع شرقى، در مجاورت دروازه ورودى، سه اتاق كوچك و چهار اتاق كشيده مخصوص غذاخورى و آشپزى و انبار موادغذايى، و اتاق نزديك برجِ ورودى محل نگهبانى بوده است (گاوبه، ص 102ـ104؛ د. اسلام، همانجا). مصالح بنا محلى و از سنگ بازالت و تزيينات آن شامل سنگريزههاى بازالت براى نماى دروازه اصلى كاخ و درهاى بعضى اتاقها، به علاوه سنگهاى تراشيده ظريف و سنگهاى تزيينى متعدد است. اين نوع آذينبندى از همان منطقه تأثير پديرفته است (گاوبه، ص 105).
اين بنا از نظر تاريخ معمارى سوريه جالبتوجه است و شايد حفاريها و بررسيهاى بعدى هويت اصلى بانيان كاخ را كاملا مشخص نمايد (بهنسى، همانجا). طراحى اتاقها و تزيين مفصّل ديوارها و درگاهها مبيّن استفاده از آن به عنوان كاخ صحرايى است. نيز اَشكال و نقوش زياد موجود در كاخ، ساخت اوليه كاخ را در سده دوم هجرى محتمل مىكند. از طرفى، اين بنا به دلايلى چون يك طبقه بودن، وسعت كم اتاقها و طراحى نشدن آنها به صورت «بيت» (فضاى مستقل درون خانه)، تفاوت سبك ستونگذارى، استفاده نكردن از آجر، گنبد و گچبرى، نبود رواقهاى محيط حياط و نبود سقفهاى داراى قوس و طاق، با كاخهاى اموى متفاوت است. بدينترتيب، شايد بانى بنا از مردم روم شرقى يا از غسانيان (حدود قرن پنجم ميلادى) بوده باشد، زيرا قابلمقايسه با بعضى بناهاى اين دورهها مانند رصافه* است. به هرحال، در عهد اموى از نقشه و ساختار اين كاخ بهره مىگرفتهاند. نيز تزيينات بنا اين احتمال را به وجود مىآورد كه يكى از فرمانروايان عربِ گمارده امپراتوران رومشرقى، در سده پنجم و ششم ميلادى آن را ساخته باشد (گاوبه؛ د. اسلام، همانجاها).
منابع : (1) عفيف بهنسى، «القصورالشامية و زخارفها فى عهد الامويين»، الحوليات الاثرية العربية السورية، ج 25، ش 1 و 2 (1975)؛ (2) هاينتس گاوبه، «خربةالبيضا، او، القصرالابيض»، همان، ج 24، ش 1 و 2 (1974)؛ (3) EI2, s.v. "Khirbat al-bayda" (by H. Gaube).
/ عبدالكريم عطارزاده /