responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6829

 

کَیْسان ابوعَمره ، از یاران مختار ثقفی. دربارۀ شخصیت کیسان اختلاف‌نظر وجود دارد و با بررسی منابع تاریخی و کلامی این اطلاعات به دست می‌آید:

1) کیسان غلامی از آن حضرت علی علیه السلام بود که در جنگ صفین (سال 37) به شهادت رسید (رجوع کنید به نصربن مزاحم، ص 249؛
طبری، ج 5، ص 19).

2) کیسان لقب یا نام مختاربن ابی‌عبید ثقفی بود و فرقۀ کیسانیه به او منسوب¬اند (اخبارالدولة العباسیة، ص 165؛
مسعودی، ج 3، ص 276؛
مقدسی، ج 5، ص 131).گفته شده است این لقب مختار برگرفته از نام یکی از یارانش، ابوعمره کیسان، بود (نوبختی، ص 23؛
کشّی، ص 128). به روایتی نیز حضرت علی علیه السلام، مختار را کیسان نامید (مسعودی، ج 3، ص 277). پدرمختار او را، پس از تولد، نزد حضرت علی برد. آن حضرت دست محبت بر سر نوزاد کشید و فرمود: کَیِّس ( یعنی زیرک ) و از همان زمان او کیسان نام گرفت. برخی هم گفته‌اند محمدبن حنفیه هنگامی که مختار را برای خون‌خواهی امام حسین به عراق فرستاد و هوشیاری و فراست لازم را در او دید، او را کیسان نامید (مفید، ص 296؛
ابن‌نما حلی، ص 61).

3) بنا بر قولی ، کیسان (کنیه‌اش ابوعمره) فردی غیر از مختار (مسعودی، همانجا) و نامش برگرفته از نام غلام حضرت علی بود (کشی، همانجا) و فرقۀ کیسانیه نیز به او منسوب¬اند نه به مختار (نشوان‌بن سعید، ص 182). وی در قیام مختار بر ضد بنی‌امیه نقش مهمی داشت و از موالی (وابستگان ایرانی عربها) بنو عُرَیْنه، از طوایف قبیلۀ عرب بَجیله، بود (بلاذری، ج 6، ص 395؛
دینوری، ص 289؛
طبری، ج 6، ص 33؛
نوبختی، ص 23). به نظر می‌رسد چون این کیسان شهرت چندانی نداشته است، فرقه‌ای که نام خود را از او گرفتند، بر این اعتقاد شدند که کیسان لقب مختار است (پلّا، ج 7، ص 610).

بنابراین، می‌توان گفت که کیسان، غلام حضرت علی علیه السلام، شخص مورد نظر ما نیست. قول دوم نیز از نظر تاریخی به اثبات نرسیده است. لذا، قول سوم درست به نظر می‌رسد. با این حال، دربارۀ شخصیت کیسان اطلاعات بسیار کمی در منابع وجود دارد. کیسانٍ مکنّا به ابوعَمره، از شیعه طرفداری می‌کرد و از عثمان بد می‌گفت (طبری، ج 6، ص 35). گفته شده است کیسان صاحب سر مختار بود و بر کار و رأی او غلبه داشت و مختار را به انتقام خون امام حسین برانگیخت (کشیّ، همانجا). در میان یاران و لشکریان مختار، که بیشتر از موالی بودند، ‌کیسان از مشاوران نزدیک و دوستان برجستۀ مختار بود (رجوع کنید به طبری، همانجا؛
ابن‌اثیر، ج 4، ص 227). چون در سال 66 مختار به قصد انتقام گرفتن از عاملان واقعۀ کربلا و قاتلان امام حسین علیه‌السلام، در کوفه بر ضد بنی‌امیه قیام کرد، کیسان را- که بسیار به او اعتماد داشت- به سرپرستی شُرطه (پلیس و شهربانی) و به قولی به ریاست نگهبانان (حَرَس) خود گماشت (دینوری، ص 289؛
طبری، ج 6، ص 33) و به او دستور داد هزار کارگر فراهم آورد تا با کلنگ خانه‌های اشراف و کسانی را که به جنگ امام حسین علیه السلام رفته بودند، خراب کند. کیسان که آنان را خوب می‌شناخت، در کوفه به جستجو پرداخت و به هرکدام از آنان که دست می‌یافت او را می‌کشت، خانه‌هایشان را ویران می‌کرد و اموال آنان را به یکی از ایرانیانی که در خدمت مختار بودند می‌بخشید (دینوری، ص 292). چنان شد که مردم کوفه به نام او مثل می‌زدند و هرگاه کسی دچار فقر می‌شد، می‌گفتند ابوعمره به خانۀ او آمده است (کشیّ، همانجا). کیسان در گفتار و رفتار و کشتار مخالفان، حتی از مختار نیز بسیار تندروتر بود (نوبختی، ‌همانجا). مختار سپس کیسان را برای کشتن شَمِربن ذی‌الجَوشن- که از قاتلان امام حسن بود- مأمور کرد. چون شمر از کوفه گریخت ، کیسان با گروهی به تعقیب وی رفت و در روستا (میان شوش و صَیْمره) بر او دست یافت و خود کیسان، یا یکی از یارانش، شمر را کشت و جسد او را جلوی سگها انداختند (یاقوت حموی، ذیل« کلتانیه»؛
ابن‌اثیر، ‌ج 4، ص 236ـ 237؛
ابن‌کثیر، ج 8، ص 270ـ 271).

آنگاه کیسان به همراه مُعاذبن هانی کِندی( برادرزادۀ حُجربن عدی)، خَولی‌بن یزید اَصْبَحی را ـ که سر امام حسین را نزد عبیدالله‌بن زیاد برد ـ در خانه‌اش محاصره کرد واو را نزد مختار برد. مختار خولی را کشت و در آتش سوزاند (طبری، ج 6، ص 59ـ 60؛
طوسی، ص 244). پس از آن، مختار کیسان را برای قتل عمربن سعد( فرمانده لشکر یزید در واقعۀ کربلا) ‌مأمور کرد. کیسان مخفیانه به سوی خانه عمربن سعد در کوفه رفت و او را غافلگیر کرد و گردن زد و سرش را برای مختار برد (بلاذری، ج 6، ص 406؛
طبری،‌ج 6، ص 61؛
ابن‌اعثم کوفی، ج 6، ص 245ـ 246؛
قس دینوری، ص 301، که گفته است یکی از یاران مختار، عمربن سعد را اسیر کرد و نزد مختار برد و سپس کیسان به دستور مختار او را گردن زد).

سرانجام عبدالله‌بن زبیر- که بر حجاز و مناطقی دیگر از جهان اسلام استیلا یافته بود و طرفداران و یاران مختار را مانع بزرگی برای خود می‌دانست- در سال 67 برادرش، مصعب‌بن زبیر، رابه جنگ مختار فرستاد. در جنگی که در جایی به نام حمّام اَعْیَن (از توابع کوفه) روی داد، کیسان فرمانده موالی سپاه مختار بود. در این جنگ- که به قتل مختار و پیروزی مصعب‌بن زبیر انجامید- ظاهراً‌ ابوعمره کیسان نیز کشته شد (رجوع کنید به طبری، ج 6، ص 93ـ 116؛
ابن‌اثیر، ج 4، ص 267ـ 278).


منابع:
(1) ابن‌اثیر؛
(2) احمد ابن‌اعثم الکوفی، کتاب‌الفتوح، چاپ علی شیری، بیروت 1411/ 1991؛
(3) اسماعیل ابن‌کثیر الدمشقی، البدایة والنهایة، بیروت 1407/ 1986؛
(4) جعفربن محمدابن نماحلی، ذوب‌النضار فی شرح‌الثار، چاپ فارس حسون کریم، قم 1416؛
(5) اخبارالدولةالعباسیة، چاپ عبدالعزیز دوری و عبدالجبار مطلبی، بیروت 1391؛
(6) احمدبن یحیی بلاذری، کتاب جهل من انساب‌الأشراف، چاپ سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت 1417/ 1996؛
(7) شارل پلا، تعلیقات، مسعودی، مروج الذهب؛
(8) احمدبن داود دینوری، الأخبارالطوال، چاپ عبدالمنعم عامر، قاهره 1960؛
(9) طبری، تاریخ،بیروت؛
(10) محمدبن حسن طوسی، الامالی، قم 1414؛
(11) محمدبن عمر کَشّی، اختیار معرفةالرجال المعروف برجال الکشیّ (برگزیدۀ محمدبن حسن طوسی)، چاپ حسن مصطفوی، مشهد 1348؛
(12) مسعودی، مروج الذهب،بیروت؛
(13) محمدبن محمد مفید، الفصول‌المختارة، چاپ علی میرشریفی، قم 1414ق/ 1993؛
(14) مطهربن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس 1899ـ 1919؛
(15) نشوان‌بن سعید حمیری، الحورالعین، چاپ کمال مصطفی، افست تهران 1972؛
(16) نصربن مزاحم، وقعة صِفّین، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره 1382؛
(17) یاقوت حموی؛
(18) حسن‌بن موسی نوبختی، فرق‌الشیعة، چاپ محمدجواد مشکور، تهران 1361ش.

/زیبا شمسی/



تاریخ انتشار اینترنتی: 25/12/1389

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6829
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست