responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6667

 

حياتْ داوودى ، حياتْ داوودى، خاندان يا طايفهاى از لرها كه در ناحيه حيات داوودِ دشتستان استان بوشهر در جنوب ايران زندگى مىكنند.

زبان حيات داووديها فارسى با گويش لرى است و مذهب آنها شيعه است (لاريمر، ج 8، ص 698؛ صفىنژاد، ص 77).

حيات داوود ناحيهاى در حاشيه شمالى خليجفارس است كه از بندر ديلم تا بندر بوشهر و نوارى از اطراف آن مناطق را شامل مىشود (صفىنژاد، ص 63، پانويس 3). بنابراين، قلمرو حيات داوودى، واقع در دشتستان، كوچكترين ناحيه لرنشين است و مرزهاى جنوبى آن به سواحل خليجفارس منتهى مىشود (همان، ص 77). يكى از بنادر مهم اين ناحيه بندر ريگ* است (سديدالسلطنه، ص 499ـ500) كه اعتمادالسلطنه (ج 1، ص 458، 469) قدمت آن را تا دوره اسكندر مقدونى دانسته است.

حيات داوودى يكى از چهار گروه لر بزرگ به شمار آمده است و سه گروه ديگر، لرهاى بختيارى، لرهاى كهگيلويه و لرهاى ممسنى هستند (صفىنژاد، ص 77). ولى آنها اصل خود را از طايفه حيات غيبيهاى خرّمآباد و در نتيجه از لر كوچك مىدانند. شجره حيات غيبيهاى خرّمآبادِ لرستان به پير شمسالدينبن علىبن محمدبن احمد حياتالغيب مىرسد كه از علماى قديم لرستان بود و اينك مقبرهاش در دهستان تَشْكَن شهرستان خرّمآباد است. در اوايل دوره صفوى، بخشى از طايفه حيات غيبى از طايفه خود جدا شدند و از ديار خود هجرت كردند و به دشت داوودى رفتند و با تصرف كل ناحيه، آن را بلوك حيات داوود ناميدند و خود را حيات داوودى خواندند (حميدى، ص 53ـ54). مقدسى در نيمه دوم قرن چهارم (ص 453) از دشت داوودى در يك منزلى گناوه نام برده است.

صفىنژاد (همانجا) حيات داووديها را، ظاهراً به دليل لر بودنشان، يكى از طوايف كوچنده و ايلى به شمار آورده و به فعال بودن آنان در جنبشهاى عشايرى سالهاى 1320ش و يكجانشينى امروز آنان اشاراتى كرده است. حمداللّه مستوفى در 730 (ص 550) طايفه داوودى را يكى از طوايف لر كوچك معرفى كرده است. در منابع به كوچندگى و اقتصاد مبتنى بر دامدارى حيات داووديها اشارهاى نشده است. در دوره ناصرى، حيات داوود ناحيهاى در بلوك دشتستان در شمال بندر بوشهر، به طول پنج فرسخ و به پهناى بيش از يك فرسخ، بوده و از شمال به ناحيه گناوه، از مشرق و جنوب به ناحيه شبانكاره و از مغرب به درياى فارس محدود مىشده است. مهمترين محصولات آن گندم و جو ديمى و خرما، و قصبه اين ناحيه بندر ريگ بوده كه قبل از آبادى بندر بوشهر تاجرنشين درياى فارس بوده و ضابط و كلانتر اين ناحيه، خانعلىخان حياط داوودى نام داشته است (فسائى، ج 2، ص 1296، 1327). لاريمر، كه در حدود 1323/1905 در بوشهر بوده، نوشته كه اقتصاد ناحيه حيات داوود مبتنى بر كشاورزى و پرورش نخل و نيز واردات كالا از بندر ريگ است و براى حمل و نقل كالا در خشكى 350 اسب، 150 قاطر، 250 شتر و 2000 خر دارد (همانجا). وى به كوچنشينان حيات داوودى و اقتصاد دامدارى مبتنى بر كوچنشينى اشارهاى نكرده است. اداره اين ناحيه در زمان لاريمر در دست خانهايى از خاندان حيات داوودى بوده است. محل اقامت آنان در بندر ريگ بوده كه دروازه خليجفارس محسوب مىشده است (همانجا).

سرهنگ دوم لوئيس پلى، نايب كنسول بريتانيا در بوشهر و نماينده سياسى مقيم در خليجفارس، در گزارش رسمى خود در 1279 تا 1281/ 1862ـ1864 حيات داووديها را 975 خانوار ذكر كرده است كه در شانزده شهر و روستا ساكن بودهاند؛
بيشترين آنها در حيات داوود (100 خانوار) و در گناوه ( 150 خانوار) زندگى مىكردهاند (رجوع کنید به پلى، ص 107،130ـ131؛
جنوب ايران به روايت سفرنامهنويسان، مقدمه زنگنه، ص 3).

بهنوشته لاريمر (ج 8، ص 697ـ698)، مردم ناحيه حيات داوود لرها هستند، اجداد آنها از بهبهان آمدهاند، عدهاى از عربها و سادات نيز در آنجا زندگى مىكنند، در آن ناحيه حدود دوازده هزار خانوار شيعه مذهب بهسر مىبرند كه به گويش لرى سخن مىگويند.

سديدالسلطنه (متوفى 1320ش؛
همانجا) نيز نوشته است كه حيات داوود بلوكى از دشتستان و مضافات بوشهر است، با 37 روستا و دو بندرگاه (بندر ريگ و بندر گناوه) و حدود سه هزار خانوار كه اقتصادشان مبتنى بر كشاورزى است.

سفيرى (ص 53ـ54) درباره وقايع سالهاى 1335 تا 1339 جنوب ايران، از قول محليها نوشته است كه خانهاى حيات داوودى با انگليسيها مناسبات خوبى داشتند و براى ورود به بوشهر داراى مجوز بودند و برنج و قند و چاى و منسوجات پنبهاى به مقدار كلى مىخريدند و به برازجانيها مىفروختند، ولى وى از ايل يا طايفه حيات داوودى نامى نبرده است.

سيدجعفر حميدى ذيل طايفه حيات داوود، به توصيف طايفهاى با ساختار منسجم و سنّتهاى ايلى و عشيرهاى و اقتصاد كوچندگى نپرداخته، بلكه از خانها و بزرگان ناحيه حيات داوود سخن گفته و ظاهراً مقصود وى از واژه طايفه، خاندان بوده است (رجوع کنید به حميدى، ص 53ـ59).

در آمارى كه در 1377ش از عشاير كوچنده ايران تهيه شد، نامى از ايل يا طايفه مستقل حيات داوودى نيامده است.

جد اعلاى خاندان حيات داوودى حسينقلىخان ساكن گناوه بود. در زمان كريمخان زند، قايدحيدر حيات داوودى حاكم گناوه بود. در شورش ميرمهنّا* (رجوع کنید به بندر ريگ*) بر كريمخان زند، حيات داووديها طرفدار كريمخان زند بودند. ميرعلىخان حيات داوودى (بندر ريگى) به هنگام فرار لطفعلىخان زند به بوشهر، به او يارى رساند و سپاهيان اعزامى ابراهيم خان كلانتر را شكست داد (حميدى، ص 55).

حيدرخان حيات داوودى (1245ـ1313) ــكه همزمان با هجوم سوم نيروهاى انگليسى به بوشهر و اشغال آن در رمضان 1313، ضابط بندر ريگ بودــ سياسىترين و مقتدرترين ضابط اين طايفه بود. او شيوه حزم و احتياط در مقابل دشمن و سياست ملايمت و مذاكره را پيش گرفت و با مبارزان تنگستانى(رئيسعلى دلوارى*، شيخ حسين چاهكوتاهى*، زاير خضرخان اهرمى*) همكارى نكرد. واسموس آلمانى، كه در منطقه حيات داووديها به سر مىبرد، وقتى مهمان حيدرخان بود، براى فرار از چنگ انگليسيها از خانه حيدرخان گريخت و در سفر دوم خود، در انتظار مالالتجارهاى كه بايد از بصره مىرسيد، بازهم در منطقه حيات داوودى مهمان حيدرخان شد و حيدرخان كه به او شك كرده بود دستور بازرسى كالاى رسيده را داد و معلوم شد كه مهمات و سلاحهاى آلمانى است كه بعدها به تفنگ واسموسى معروف شد (همان، ص 62ـ64).

در زمان پهلوى اول، حيدرخان به شيراز تبعيد شد و در 1313ش در همانجا درگذشت. حيات داووديها از 1325ش، كه نهضت فارس شروع شد، تا 1337ش در ناحيه جنوب فعال بودند (همان، ص 65ـ67).


منابع:
(1) اعتمادالسلطنه؛
(2) لوئيس پلى، «سفرنامه جنوب ايران»، در جنوب ايران به روايت سفرنامهنويسان، گردآورى و ترجمه حسن زنگنه، شيراز : نويد شيراز، 1380ش؛
(3) جنوب ايران به روايت سفرنامهنويسان، همان؛
(4) حمداللّه مستوفى، تاريخگزيده؛
(5) جعفر حميدى، بندرريگ، تهران 1381ش؛
(6) محمدعلى سديدالسلطنه، سفرنامه سديدالسلطنه: التدقيق فى سيرالطريق، چاپ احمد اقتدارى، تهران 1362ش؛
(7) فلوريدا سفيرى، پليس جنوب ايران: اس. پى. آر.، ترجمه منصوره اتحاديه (نظاممانى) و منصوره جعفرى فشاركى (رفيعى)، تهران 1364ش؛
(8) جواد صفىنژاد، لرهاى ايران : لر بزرگ، لركوچك، تهران 1381ش؛
(9) حسنبن حسن فسائى، فارسنامه ناصرى، چاپ منصور رستگار فسائى، تهران 1382ش؛
(10) مقدسى؛


(11) J. G. Lorimer, Gazetteer of the Persian Gulf, 'Oman, and Central Arabia, Buckinghamshire 1986.

/ اصغر كريمى /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6667
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست