حمزة بن عمرو اَسْلَمى ، حمزة بن عمرو اَسْلَمى، صحابى و راوى برخى احاديث رسول اكرم صلىاللّهعليهوآلهوسلم. با اينكه حمزةبن عمرو در بسيارى منابع، اهل مدينه (براى نمونه رجوع کنید به ابنابىحاتم، ج 3، ص 212؛ ابنحِبّان، ج 3، ص70) و از انصار (طوسى، ص 35) معرفى شده، ابنعساكر (ج 15، ص 223) او را از مهاجران دانسته است.
بنابر گزارشى از خود حمزه، رسول اكرم او را «مُتعب» ناميده (رجوع کنید به همان، ج 15، ص 228) كه ابنماكولا (ج 7، ص 204) آن را به صورت «مثعب» يا «معقب» ضبط كرده است.
نام پدرش را بهاشتباه عُمَر نيز ضبط كردهاند (رجوع کنید به ابنحجر عسقلانى، ج 2، ص 107). كنيه مشهور حمزه، ابومحمد است (رجوع کنید به ابنسعد، ج 4، ص 315؛ ابنعساكر، ج 15، ص 223) و پيامبر نيز كنيه ابوصالح را به او داد (بخارى، كتاب التاريخ الكبير، ج 3، جزء2، قسم 1، ص 46؛ صفدى، ج 13، ص 172). ابنسعد (همانجا) او را در شمار كسانى آورده است كه پيش از فتح مكه مسلمان شدند.
واقدى (ج2، ص584) به شركت او در صلح حديبيه تصريح كرده و افزوده است از داوطلبانِ راهنمايى در نيزارها و خارستانها بود، اما از عهده برنيامد. واقدى به حضور حمزه در سَريه كَديد در سال هشتم هجرت اشاره كرده (ج 2، ص 752) و آورده است كه به هنگام سوءقصد منافقان، در بازگشت از تبوك همراه پيامبر بوده و در تاريكى شب، سرانگشتاناو درخشيدنگرفته و چيزهايى را كه از مَركبها فروافتاده بوده، جمع كرده است (ج 3، ص1043؛ نيز رجوع کنید به ابنعساكر، همانجا). حمزه مژده پذيرش توبه كعببن مالك را به كعب رسانده است (همانجا؛ واقدى، ج 3، ص 1054).
حمزةبن عمرو پس از رحلت پيامبر اكرم، در جنگهاى افريقا (ابنعساكر، ج 15، ص 225) و شام شركت كرد و مژده پيروزى در جنگ اَجنادَين را براى ابوبكر آورد (مِزّى، ج 7، ص 334؛ ابنكثير، 1408، ج 8، ص 232).
از مستندات جواز گشودن روزه در سفر، روايتى از حمزةبن عمرو است. او چون پيوسته روزه مىگرفت، از پيامبر درباره جواز يا عدم جواز گشودن روزه در سفر پرسش كرد و پيامبر او را مخيَّر فرمود (رجوع کنید به بخارى، صحيح، ج 2، ص 237؛ مسلمبن حجاج، ج 3، ص 144ـ145؛ ترمذى، ج 2، ص 107؛ نسائى، ج 4، ص 185ـ187). بسيارى از مفسران، ذيل آيه 185 سوره بقره، درباره جواز گشودن روزه در سفر، به اين حديث استناد كردهاند (براى نمونه رجوع کنید به طبرى؛ ميبدى؛ ابنكثير، ذيل آيه).
حمزةبن عمرو شاهد برخىاز معجزات پيامبر اكرم بوده است (براى نمونه رجوع کنید به قطبراوندى، ج 2، ص 913؛ هيثمى، ج 6، ص 191). او برخى مستحبات و آداب غذا خوردن را، بدون واسطه، از رسول اكرم شنيده است (رجوع کنید به همان، ج 5، ص 23).
بهجز رسول خدا، او از پدر خود (ابنابىحاتم، ج7، ص236؛ ابنحبّان، ج 5، ص 357) و ابوبكر و عمر (ابنسعد، همانجا) روايت كرده است. نووى (ج 1، ص 171) شمار مرويّات او را نُه روايت دانستهاست. پسرش محمد، امالمؤمنين عايشه، سليمانبن يسار، عُروَةبن زُبَير، ابوسلمةبن عبدالرحمان، ابومَراوِح (برده آزاد شده ابوذر غفارى) و حنظلةبن على اسلمى از او روايت كردهاند.
حمزةبن عمرو اسلمى، بنابر مشهور، در سال 61 هجرى، در 71 سالگى، وفات يافت (ابنحبّان، ج 3، ص70؛ حاكم نيشابورى، ج 3، ص520؛ ابناثير، ج 2، ص 51). بنابر قولى ضعيف، او در هشتاد سالگى درگذشته است (ابنعساكر، ج 15، ص230؛ ابناثير، همانجا).
منابع: (1) ابناثير، اسدالغابة فى معرفة الصحابة، تهران: انتشارات اسماعيليان، (بىتا.)؛ (2) ابنابىحاتم، كتاب الجرح و التعديل، حيدرآباد، دكن 1371ـ1373/ 1952ـ1953، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛ (3) ابنحِبّان، كتابالثقات، حيدرآباد، دكن 1393ـ1403/ 1973ـ1983، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛ (4) ابنحجر عسقلانى، الاصابة فى تمييز الصحابة، چاپ عادل احمد عبدالموجود و علىمحمد معوض، بيروت 1415/1995؛ (5) ابنسعد (بيروت)؛ (6) ابنعساكر، تاريخ مدينة دمشق، چاپ على شيرى، بيروت 1415ـ1421/ 1995ـ2001؛ (7) ابنكثير، البداية و النهاية، چاپ على شيرى، بيروت 1408/1988؛ (8) همو، تفسيرالقرآن العظيم، چاپ على شيرى، بيروت (بىتا.)؛ (9) ابنماكولا، الاكمال فى رفع الارتياب عن المؤتلف و المختلف فى الاسماء و الكنى و الانساب، چاپ عبدالرحمانبن يحيى معلمى يمانى، بيروت (بىتا.)؛ (10) محمدبن اسماعيل بخارى، صحيح البخارى، (چاپ محمد ذهنىافندى)، استانبول 1401/1981، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛ (11) همو، كتاب التاريخ الكبير، (بيروت ?1407/ 1986)؛ (12) محمدبن عيسى ترمذى، سننالترمذى، ج 2، چاپ عبدالرحمان محمد عثمان، بيروت 1403؛ (13) محمدبن عبداللّه حاكم نيشابورى، المستدرك على الصحيحين، چاپ يوسف عبدالرحمان مرعشلى، بيروت 1406؛ (14) صفدى؛ (15) طبرى، جامع؛ (16) محمدبن حسن طوسى، رجال الطوسى، چاپ جواد قيومى اصفهانى، قم 1415؛ (17) سعيدبن هبةاللّه قطبراوندى، الخرائج و الجرائح، قم 1409؛ (18) يوسفبن عبدالرحمان مِزّى، تهذيبالكمال فى اسماء الرجال، چاپ بشار عواد معروف، بيروت 1422/2002؛ (19) مسلمبن حجاج، الجامع الصحيح، بيروت: دارالفكر، (بىتا.)؛ (20) احمدبن محمد ميبدى، كشفالاسرار و عدةالابرار، چاپ علىاصغر حكمت، تهران 1361ش؛ (21) احمدبن على نسائى، سنن النسائى، بشرح جلالالدين سيوطى، بيروت 1348/1930؛ (22) يحيىبن شرف نووى، تهذيب الاسماء و اللغات، بيروت 1421/2001؛ (23) محمدبن عمر واقدى، كتاب المغازى، چاپ مارسدن جونز، لندن 1966؛ (24) علىبن ابوبكر هيثمى، مجمعالزوائد و منبعالفوائد، بيروت 1408/1988.