1) در حديث و فقه. در احاديث پيامبر اكرم و ائمه عليهمالسلام، و براساس آنها در كتابهاى فقهى، به موضوع حمام و استحمام از برخى جهات توجه شده است. از يكسو بر اهميت و فضيلت استحمام و حمام تأكيد شده و حمام خانه خوبى وصف شده است كه هم گرماى آن آتش دوزخ را به ياد مىآورد و هم، آلودگى و شوخ را زايل مىسازد (رجوع کنید به كلينى، ج 6، ص 496). همچنين تأكيد شده است كه استحمام نقش درمانى دارد (رجوع کنید به ابنبابويه، 1404، ج 1، ص 126) و يك روز در ميان به حمام رفتن، و نه بيش از آن، نيكوست (كلينى، ج 6، ص 497، 499). در عين حال، بنا بر حديثى كه ابنبابويه (1404، ج 1، ص 115) آن را از امام على عليهالسلام روايت كرده، حمام از آن جهت كه پوشيدگيها را نمايان مىسازد و شرم از ميان مىرود، مكانى نامطلوب خوانده شده است، اما كلينى (ج 6، ص 496) از امام صادق عليهالسلام نقل كرده كه اين جمله، سخن خليفه دوم بوده كه در گفتگوى با امام على عليهالسلام مطرح كرده بوده است. به نظر حرّ عاملى (ج 2، ص 31) غير از احتمال تقيه، سياق عبارت اين احتمال را تقويت مىكند كه دليل نامطلوب دانستن حمام، برهنه شدن مردم در آنجا بوده و در واقع، برهنه بودن در حمامها، پيش از اسلام رواج داشته است. به همين دليل، يكى از نكاتى كه در احاديثِ متعدد بر آن تأكيد شده است مسئله نهى از برهنه به حمام رفتن است، به طورى كه اين امر با ايمان به خدا و آخرت پيوند زده شده است (براى نمونه رجوع کنید به همان، ج 6، ص 497ـ499، 501ـ 502). همچنين در برخى احاديث، زنان از رفتن به حمام نهى شدهاند (رجوع کنید به ابنحنبل، ج 3، ص 339، ج 6، ص 362؛ كلينى، ج 6، ص 502). اين نهى از آنرو بوده كه گاهى برخى افراد براى تفريح و خوشگذرانى به حمام مىرفتهاند و به علاوه، حمامها مختلط و رفتن به آنجا موجب مفسده بودهاست (رجوع کنید به مجلسى، 1368ش، ج 22، ص 404 و پانويس). در احاديث، برخى كارها در حمام مكروه شمرده شده است، از جمله مسواك كردن (ابنبابويه، 1404، ج1، ص 54، 116؛ همو، 1385ـ1386، ج 1، ص292) با توجه به شستشوى تن در آب آن و احتمال انتقال برخى آلودگيها، گرسنه يا سير به حمام رفتن، قرق كردنِ حمام براى شخص (كلينى، ج 6، ص 497، 501ـ503).
همچنين در احاديث، برخى اعمال در حمام مستحب دانسته شده است، از جمله بستن دستار به هنگام خروج از حمام در زمستان و تابستان (رجوع کنید به همان، ج 6، ص 500؛ ابنبابويه، 1404، ج 1، ص 117)، استفاده از نوره براى زدودن موهاى زائد بدن (كلينى، ج 6، ص 505ـ507)، و خضاب كردن بدن با حنا (همان، ج 6، ص 509).
پارهاى اعمال هم در حمام مجاز شمرده شده است، از جمله قرائت تمام قرآن در حمام براى كسى كه اِزار داشته باشد (رجوع کنید به همان، ج 6، ص 502)، نكاح (طوسى، 1364ش، ج 1، ص371)، و ورود به حمام بسيار گرم (حرّ عاملى، ج 2، ص 64). دعاهايى نيز براى ورود به حمام ذكر شده است (براى نمونه رجوع کنید به ابنبابويه، 1404، ج 1، ص 113؛ همو، 1358ـ 1386، همانجا). درباره آب حمام در احاديث نكاتى آمده است، از جمله اينكه آب حمام از حيث احكام به منزله آب جارى است و آن وقتى است كه داراى مادّه (مخزن) باشد كه در اين صورت با ملاقات نجاست نجس نمىشود، زيرا حكم آب جارى را دارد (رجوع کنید به حِمْيَرى، ص 309؛ طوسى، 1364ش، ج 1، ص 378). در اينجا بين فقها اختلاف وجود دارد كه آيا كُر بودن مادّه شرط است يا خير. برخى آن را اصلا شرط ندانسته و دستهاى كُر بودن هر دو مخزن بالا و پايين را لازم دانستهاند و بنابر قولى، كُر بودن مخزن بالا كافى است (رجوع کنید به مجلسى، 1403، ج 77، ص 34ـ35؛ نجفى، ج 1، ص 93ـ110).
در احاديث به حكمِ غُساله (پس آب) حمام نيز توجه شده است. بنابر پارهاى احاديث، اگر آب حمام مادّه داشته باشد ــكه در اين صورت به منزله آب جارى و نهر است ــ شستشوى اشخاصِ جُنُب، غيرمسلمان و كودكان در آن، طهارت بلكه مطهر بودن آن را زايل نمىسازد (براى نمونه رجوع کنید به كلينى، ج 3، ص 14؛ طوسى، 1364ش، ج 1، ص 378ـ379)، اما براساس پارهاى ديگر از احاديث، غُسل مسلمان در آبى كه غيرمسلمانان و كودكان در آن شستشو كردهاند جايز نيست (براى نمونه رجوع کنید به كلينى، همانجا؛ طوسى، 1364ش، ج 1، ص 373). حرّ عاملى (ج 1، ص 220) احاديث نوع دوم را، به دليل وجود احاديث معارض آنها، حمل بر كراهت كرده است. مجلسى (1403، ج 77، ص 37) از مجموع آراى فقهاى شيعه در اين باب، به اين نتيجه رسيده است كه هيچ فقيهى فتوا به نجاست غُساله نداده و حتى از ظاهر عبارتِ ابنبابويه (1385ـ1386، همانجا)، پاك بودن آن برمىآيد. به نظر وى همين حكم به واقعيت نزديكتر است، چرا كه هم با رواياتِ طهارت آب سازگارتر است و هم با اصل برائت.
در ابواب فقه، از وجوه گوناگون، درباره حمام بحث شده است، از جمله كراهت نماز در حمام (رجوع کنید به طوسى، 1400، ص 99؛ همو، 1407ـ1417، ج 1، ص 498)، جواز ورود مُحرم به حمام (طوسى، 1407ـ1417، ج 1، ص 314)، كراهت ورود شخص روزهدار به حمام (محقق حلّى، ج 1، ص 145). يكى ديگر از مسائلى كه درباره حمام مطرح شده اين است كه اگر شخصى كه به حمام رفته، هنگام خروج از حمام اُجرت صاحب حمام را (در صورت نبودن وى) در ظرف خاصى بگذارد و برود، ذمّهاش برى مىشود يا خير؟ براى اين پرسش، فرضها و جوابهاى متفاوتى مطرح شده است (رجوع کنید به نجفى، ج 27، ص 296؛ انصارى، ج 3، ص 75؛ نيز رجوع کنید به معاطات*).
علماى اخلاق آدابى براى حمام ذكر كردهاند، از جمله قصد قربت كردن، دادن اجرت صاحب حمام قبل از ورود به حمام، با پاى راست داخل حمام شدن، گفتن بَسْمله هنگام ورود، صرفهجويى در مصرف آب، حرارت حمام را مايه تذكر حرارت آتش جهنم قرار دادن، و سپاسگزارى از خدا پس از فراغت از حمام (رجوع کنید به غزالى، ج 1، ص 185ـ186؛ نراقى، ج 3، ص 316ـ 320).
منابع: (1) ابنبابويه، عللالشرايع، نجف 1385ـ1386، چاپ افست قم (بىتا.)؛ (2) همو، كتاب مَن لايَحضُرُه الفقيه، چاپ علىاكبر غفارى، قم 1404؛ (3) ابنحنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، بيروت: دارصادر، (بىتا.)؛ (4) مرتضىبن محمدامين انصارى، كتابالمكاسب، ج 3، قم 1424؛ (5) حرّعاملى؛ (6) عبداللّهبن جعفر حِمْيَرى، قربالاسناد، قم 1413؛ (7) محمدبن حسن طوسى، تهذيبالاحكام، چاپ حسن موسوىخرسان، تهران 1364ش؛ (8) همو، كتابالخلاف، قم 1407ـ1417؛ (9) همو، النهاية فى مجرد الفقه و الفتاوى، بيروت 1400/1980؛ (10) محمدبن محمدغزالى، احياء علومالدين، بيروت 1412/1992؛ (11) كلينى؛ (12) محمدباقربن محمدتقى مجلسى، بحارالانوار، بيروت 1403/1983؛ (13) همو، مرآةالعقول فى شرح اخبار آلالرسول، ج 22، چاپ على آخوندى، تهران 1368ش؛ (14) جعفربن حسن محقق حلّى، شرائع الاسلام فى مسائل الحلال و الحرام، چاپ صادق شيرازى، تهران 1409؛ (15) محمدحسنبن باقر نجفى، جواهرالكلام فى شرح شرائع الاسلام، بيروت 1981؛ (16) محمدمهدىبن ابىذر نراقى، جامع السعادات، چاپ محمد كلانتر، نجف 1387/1967، چاپ افست بيروت (بىتا.).