حماسة (الحماسة) ، حماسة (الحماسة)، كتاب مشهورى در گزينش شعر عربىازشاعر بزرگ دوره عباسى، ابوتمّام* حبيببن اَوْس طائى (متوفى 231). گزينش اشعار عربى در سدههاى دوم و سوم صورت گرفت و مجموعههاى مهمى پديد آمد، همچون المُعَلَّقات يا السَّبْع الطِّوال از حَمّاد راويه* (متوفى 155)، المُفَضَّليّات از مُفَضّل ضبّى* (متوفى 168)، جَمْهَرَة اشعار العرب* از ابوزيد قرشى (متوفى 170 يا سده سوم)، الاَصْمَعِيّات از عبدالملك اَصْمعى* (متوفى 216)، و حماسه ابوتمّام.
ابوتمّام دو كتاب با عنوان حماسه داشته است كه الحماسة الكبرى يا ديوان الحماسه، و الحماسة الصغرى يا الوَحْشِيّات نام گرفتهاند. به گفته مسعودى (ج 7، ص 166)، برخى از مردم حماسه ابوتمّام را اَلخَبِيّه نام نهاده بودند. با توجه به اينكه ابوتمّام را داناترين فرد به شعر عربى در دوره خود دانستهاند (صولى، ص 118) و نيز با در نظر گرفتن اين نكته كه ابوتمّام در گزينش اشعار از آوردن سرودههاى بسيار دشوار يا بسيار پيشپا افتاده خوددارى كرده و حد وسط را برگزيده است (باقلانى، ص 117)، ارزش گزيدههاى او آشكارتر مىشود. حتى به گفته خطيب تبريزى* (متوفى 502، ج 1، ص 3)، ابوتمّام را در گردآورى اشعار حماسه شاعرتر دانستهاند تا در سرودن اشعار. به گفته ابوعلى مرزوقى* (متوفى 421؛ ج 1، ص 13)، ناقدان شعر اتفاقنظر دارند كه ابوتمّام در گزينش اشعار موفق بوده، زيرا ملاك او فقط انتخاب اشعار نيكو بوده است نه چيز ديگر.
در ماجراى تأليف كتاب آوردهاند كه ابوتمّام براى مدح والى خراسان، عبداللّهبن طاهر، عازم خراسان شد و در بازگشت، در همدان، مهمان ابوالوفاءبن سَلَمه گرديد. پيش از ترك همدان برف بسيار سنگينى باريد و راهها بسته شد. ابوالوفاء به ابوتمّام گفت كه راهها به اين زودى بازنخواهد شد و او را به كتابخانه خود راهنمايى كرد. ابوتمّام در آنجا پنج كتاب نگاشت، از جمله حماسه و الوحشيّات (قس طه حسين، ج 2، ص 343؛ سزگين، ج 2، جزء1، ص 106، كه تأليف پنج كتاب را در آن زمان كوتاه بسيار بعيد و غيرممكن دانستهاند). كتاب حماسه در كتابخانه آلسلمه باقى ماند و آنان كتاب را آشكار نمىكردند تا اينكه اوضاع آنان دگرگون گشت و فردى از اهالى دينور، به نام ابوالعواذل، به همدان رفت و به كتاب دست يافت و آن را با خود به اصفهان برد و اديبان به شرح الفاظ و معانى، اِعراب و تلخيص آن پرداختند (خطيب تبريزى، ج 1، ص 3ـ4؛ ابنخلّكان، ج 3، ص 84ـ85). مسعودى (همانجا) نيز تصريح كرده است كه كتاب حماسه پس از درگذشت ابوتمّام آشكار گشت. ابوتمّام گزينشهاى شعرى ديگرى نيز داشته است، از جمله كتاب الاختيارات من شعر الشعراء، و الاختيارات من شعر القبائل، و اختيار المُقَطَّعات (آمدى، 1363، ص 51 ـ52؛ ابننديم، ص190؛ سزگين، ج 2، جزء1، ص 145)، ولى حماسه بيش از آنها شهرت يافت و مورد مراجعه قرار گرفت (رجوع کنید به آمدى، 1363، ص 52)، حتى به تعبير زمخشرى* (متوفى 538) با اينكه ابوتمّام از شاعران مُحْدَث (نوخاسته؛ رجوع کنید به مولّد*) بوده است، وجود بيتى در حماسه دانشمندان را قانع مىكرد تا به آن استناد كنند (رجوع کنید به عبدالقادربن عمر بغدادى، ج 1، ص 4).
بسيارى از اديبان و حتى مفسران از ابيات حماسه شاهد مىآوردند، از جمله آمدى (متوفى 370؛ 1402، ص 98)، مَرْزُبانى (متوفى 378 يا 384؛ ص 207، 213ـ214)، و زمخشرى (ج 1، ص 12، 109). در كتابهاى نحو و لغت، از بسيارى از ابيات حماسه شاهد آورده شده است (براى نمونه رجوع کنید به ابنجنّى، 1372ـ1376، ج 1، ص 79، پانويس 5، ص110، پانويس 1؛ ابنمنظور، ذيل «صير»). برخى نيز، به سبب اهميت حماسه، آن را از بر مىكردند (رجوع کنید به ياقوت حموى، ج 4، ص1760؛ ابنخلّكان، ج 7، ص220، 238).
ابوتمّام نخستين شاعرى بود كه به گزينش اشعار عربى پرداخت، زيرا گزينش اشعار را پيش از او روايتگران و لغويان انجام مىدادند. در ميان اشعار حماسه به سرودههايى از شاعران جاهلى برمىخوريم، شاعرانى چون تَأَبَّطَ شَرآ* (رجوع کنید به ابوتمّام، 1980، ص 38ـ39)؛ شاعران مُخَضْرَم*، كه هم دوره جاهليت و هم صدر اسلام را درك كردهاند، همچون حَسّانبن ثابت* (رجوع کنید به همان، ص 555)؛ شاعران دوره بنىاميه، همچون فَرَزْدَق* (رجوع کنید به همان، ص190ـ191)؛ و شاعران معاصر ابوتمّام، همچون ابوالْعَتاهيه* (رجوع کنید به همان، ص 501؛ قس بروكلمان، ج 1، ص 78، كه شاعران كتاب حماسه را منحصر به شاعران دوره جاهلى و صدر اسلام دانسته است). برخى شاعرانى كه شعرشان در حماسه آمده است، از شاعران كم شعرند و ابوتمّام براى آنكه نوآورى كرده باشد از سرودههاى آنان نيز استفاده كرده؛ حتى از برخى شاعران، جز آنچه ابوتمّام در حماسه از آنان آورده است، شعر ديگرى يافت نمىشود (حسن، ج 1، ص 87). براى نخستين بار ابوتمّام از شاعران زن نيز سرودههايى آورده است (براى نمونه رجوع کنید به ابوتمّام، 1980، ص 209ـ210، 257ـ258). ابوتمّام آغازگر گزينش اشعار بهطور موضوعى بود. وى ــبرخلاف مفضّل و اصمعى كه تمام يك قصيده را مىآوردندــ ابياتى را كه با تقسيمبندى وى (رجوع کنید به ادامه مقاله) هماهنگ بوده در حماسه آورده و در موارد بسيار نادرى قصيده را بهطور كامل آورده است (شوقى ضيف، ص 179). از بسيارى شاعران دو قطعه شعر و از برخى ديگر تا ده قطعه شعر نيز آورده است (براى تفصيل رجوع کنید به حسين محمد نقشه، ص 195ـ202).
حماسه ابوتمّام، بنابر روايت جَواليقى*، داراى 895 قطعه شعر و شامل بيش از چهارهزار بيت است. نام 458 شاعر در اين كتاب آمده است (رجوع کنید به ابوتمّام، 1980، ص 653ـ673، فهرست نام شاعران). برخى قطعات نيز بدون نام شاعر است (براى نمونه رجوع کنید به همان، ص 542، 603). در برخى قطعات نيز نام قبيله شاعر آمده است نه نام شاعر، مانند شاعرى از بنىاسد يا بَكْر (رجوع کنید به همان، ص 607، 609). ابوتمّام بيشتر از سرودههاى شاعران عرب بهره برده و فقط پنج قطعه از آثار غيرعرب را آورده است (براى تفصيل رجوع کنید به حسين محمد نقشه، ص 192). از جمله آثار افراد غيرعرب، مرثيهاى از ابنمُقفّع* (متوفى 142) است (رجوع کنید به ابوتمّام، 1980، ص 241). يكى از معتبرترين راويان كتاب حماسه، ابومنصور جَواليقى است كه كتاب حماسه را با سلسله اِسنادهاى آن تا ابوتمّام نقل كرده است (رجوع کنید به همان، ص 26؛ براى ديگر ويژگيهاى روايت جواليقى از حماسه رجوع کنید به همان، مقدمه عبدالمنعم احمد صالح، ص 15).
حماسه در ده باب تنظيم شده است: 1) حماسه، شامل اشعارى با مضمون دلاورى و قهرمانى. 2) مَراثى، مشتمل بر مرثيههاى اعضاى خانواده، دوستان و همسايگان. 3) ادب، حاوى اشعارى با مضامين حِكْمى. 4) نَسيب، مشتمل بر تغزل و مضامين عاشقانه. 5) هجاء، در هجو قبايل دشمن و برخى افراد. 6) مَديح و اَضْياف، در ستايش قبايل و افراد و افتخار به كرم و بخشش و مهماننوازى. 7) صفات، داراى اشعارى در وصف صحرا و زندگى بدوى. 8) سَيْر و نُعاس، مشتمل بر اشعارى درباره سفر كردن و سختيهاى آن و استراحت در بين راه. 9) مُلَح، شامل اشعارى در مطايبات و گفتههاى خوش و لطيف. 10) مَذَمَّة النساء، مشتمل بر سرودههايى در نكوهش زنان. درباره منابع ابوتمّام در تأليف حماسه، به كتابى تصريح نشده است. نيز احتمال داده شده كه وى از گزيدههاى شعر عربى كه در اختيار داشته استفاده كرده است (رجوع کنید به سزگين، ج 2، جزء1، ص106ـ 107). ابوعبداللّه نَمَرى (متوفى 385) نيز در شرح خود بر حماسه، از كتاب المعانى احمدبن حاتِم باهلى (متوفى 231) چندين بار نام برده است (رجوع کنید به عبدالقادربن عمر بغدادى، ج 3، ص 579؛ سزگين، همانجا).
درباره نامگذارى كتاب، برخى بر آناند كه به دليل اهميت اشعار حماسى در ميان قوم عرب، ابوتمّام نخستين فصل كتاب را حماسه ناميد و بعدها از بابِ ناميدن كل به اسم جزء، كتابْ حماسه نام گرفت (رجوع کنید به بروكلمان، ج 1، ص 77؛ سزگين، همانجا)، ولى آمِدى (1402، ص 181) تصريح كرده كه ابوتمّام خود، نام حماسه را بر كتاب نهاده است.
ديگر اثر ابوتمّام، الحماسة الصغرى يا الوحشيّات (= نامأنوس)، ده باب دارد، مشابه بابهاى ذكر شده، با اين تفاوت كه باب هشتم مَشيب (= پيرى) ناميده شده و ابوتمّام (1427، ص 285) تصريح كرده كه اين باب جانشين سَيْر و نُعاس است، و اين قرينهاى است بر آن كه الحماسة الصغرى پس از حماسه تأليف شده است. اين كتاب ابوتمّام به اندازه كتاب حماسه شهرت نيافت (رجوع کنید به حسين محمد نقشه، ص 202ـ203).
شيوه انتخاب ابوتمّام و جايگاه بلند كتاب حماسه در ادبيات عربى، بسيارى از بزرگانِ پس از ابوتمّام را بر آن داشت تا كتابهايى با عنوان حماسه تأليف كنند، همچون بُحْتُرى* (متوفى 284 يا 286)، ابنفارِس* (متوفى 379 يا 395)، ابنشجرى* (متوفى 542)، صدرالدين بصرى (متوفى 659) و بسيارى ديگر (براى تفصيل رجوع کنید به بروكلمان، ج 1، ص 81ـ82؛ حسين محمد نقشه، ص 87ـ89)؛ اما هيچيك از آنها شهرت حماسه ابوتمّام را كسب نكردند.
از كتاب حماسه انتقاداتى نيز كردهاند. از جمله مرزوقى (ج 1، ص 14) گفته كه ابوتمّام گاه در اشعار برگزيده خود در حماسه تغييراتى داده و برخى الفاظ زيبا را جانشين برخى واژگان نازيبا كرده است. نيز گفته شده كه در بعضى اشعار كتاب حماسه تكرار و تصحيف صورت گرفته و برخى ابيات، در بابِ مناسب خود جاى نگرفتهاند (رافعى، ج 3، ص 229). با اين حال، شرحهاى متعدد بر حماسه بيانگر جايگاه والاى آن است.
نخستين شرح از ابورِياش احمدبن ابراهيم شَيْبانى (متوفى 339) است (رجوع کنید به مرزوقى، ج 1، مقدمه عبدالسلام هارون، ص 13؛ قس عبدالقادربن عمر بغدادى، ج 3، ص 541، كه ابوعبداللّه نَمَرى را نخستين شارح حماسه ذكر كرده است). از ديگر شارحان حماسه، ابنجنّى* (متوفى 392) است كه دو شرح بر آن نگاشته و در يكى از آنها كار تازهاى درباره نامهاى شاعران حماسه انجام داده است؛ برخى را ريشهيابى كرده (براى نمونه رجوع کنید به ابنجنّى، 1403، ص 58)، درباره برخى نامها مباحث نحوى مطرح نموده (براى نمونه رجوع کنید به ص 39) و در مورد برخى نامها به آيات قرآن استشهاد جسته است (براى نمونه رجوع کنید به ص 29). ولى كاملترين شرحهاى حماسه، يكى از ابوعلى مرزوقى است و ديگرى از خطيب تبريزى (براى مقايسه ميان اين دو شرح رجوع کنید به مرزوقى، ج 1، همان مقدمه، ص 15ـ18). خطيب تبريزى سه بار حماسه را شرح كرده است (رجوع کنید به ياقوت حموى، ج 6، ص 2825؛ سيوطى، ج 2، ص 338). از ديگر شارحان نامى حماسه، اين اشخاص بودهاند: ابوهلال عسكرى* (متوفى 395)؛ ابوالعلاء مَعَرّى* (متوفى 449؛ ياقوت حموى، ج 1، ص 332)؛ اَعلم شَنْتَمرى* (متوفى 476)، كه افزون بر شرح مبسوط حماسه آن را براساس حروف الفبا تنظيم نمود (رجوع کنید به ياقوت حموى، ج 6، ص 2848)؛ و ابوعلى طَبْرِسى* (متوفى 548؛ براى تفصيل درباره شرحهاى حماسه كه بالغ بر 36 شرح است رجوع کنید به حاجىخليفه، ج 1، ستون 691ـ692؛ اسماعيل بغدادى، ج 1، ستون 422؛ سركيس، ج 1، ستون 297؛ سزگين، ج 2، جزء1، ص 109ـ117؛ حسين محمد نقشه، ص 229ـ290). از متأخرترين شرحهاى حماسه، اسرارالحماسه سيدبن على مرصفى، استاد الازهر، در 1345 است (رجوع کنید به بروكلمان، ج 1، ص80). در اندلس نيز روايت حماسه ابوتمّام از سده پنجم آغاز گشت و بر آن شروحى نگاشته شد (رجوع کنید به اعلم شنتمرى، ج 1، مقدمه حمّودان، ص 44، 48ـ50). ابنخلّكان (ج 7، ص 137) نقل كرده است كه ابوالعباس احمد كورايى (متوفى 609) كتابى به شيوه حماسه ابوتمّام تأليف كرده با عنوان صَفْوَةالادب و ديوانُ العرب كه در ميان اهالى مغرب جايگاه حماسه ابوتمّام را در شرق دارد. برخى كاتبان نيز ابيات حماسه را به نثر بازمىگرداندند تا تمرينى براى كتابت آنان باشد. حتى علىبن محمد كاتب (متوفى 414) حماسه را به نثر درآورد و، با عنوان منثور البهائى، آن را براى بهاءالدوله ابنبويه فرستاد. نظير اين كار براى هيچ كتاب شعرى گزارش نشده است (رافعى، ج 3، ص 229ـ230). محمدبن ابراهيم اسدى (متوفى 500) نيز بر كتاب حماسه ذيلى نگاشت با عنوان الديوان المنصورى (رجوع کنید به قفطى، 1385، ج 1، ص 115). برخى نيز به معارضه با حماسه برخاستند و هر بيت آن را با بيتى از سرودههاى خود پاسخ دادند، از جمله مظفربن احمد اصفهانى طبيب در سده پنجم (رجوع کنید به همو، 1903، ص 328؛ بروكلمان، همانجا). نسخههاى خطى متعددى از حماسه در كتابخانههاى گوناگون نگهدارى مىشود (رجوع کنید به بروكلمان، ج 1، ص 78؛ سزگين، ج 2، جزء1، ص 107ـ 108).
فرايتاگ كتاب حماسه را در دو جزء، با تعليقاتى از شرح خطيب تبريزى، بين سالهاى 1244 تا 1263/ 1828 تا 1847 در بُن منتشر كرد. كتاب حماسه همچنين در 1286 در بولاق، در 1293 در لكهنو، در 1299 در بمبئى با شرح شيخلقمان، در 1306 در بيروت، در 1331 در قاهره، و در 1330/1912 با تحقيق كريمسكى در مسكو بهچاپ رسيد (رجوع کنید به بروكلمان، همانجا؛ سزگين، ج 2، جزء1، ص 108). در 1262/ 1846 مستشرق آلمانى، ف. روكرت، ترجمه آلمانى حماسه را در اشتوتگارت منتشر كرد (سزگين، همانجا). كلاين ـ فرانكه در 1342ش/1963 رساله دانشگاهى خود را درباره حماسه در كلن تأليف كرد. دنتس نيز رسالهاى به انگليسى درباره حماسه نگاشت و در 1350ـ1351ش/ 1971ـ1972 آن را منتشر كرد (رجوع کنید به همان، ج 2، جزء1، ص 107). تحقيقات مستقلى راجع به حماسه صورت پذيرفته است، از جمله حماسةُ ابىتمّام و شروحُها، از حسين محمد نقشه؛ دِراسَةٌ فى حِماسةِ ابىتمّام، از على نجدى ناصف؛ و «نظامُالجملة فى شعرالحِماسة من حِماسة ابىتمّام» كه پاياننامه عثمان على جمعه در دانشگاهامّ القرى، مكه 1406، است (رجوع کنید به د.ا.د.ترك، ذيل مادّه).
منابع: (1) حسنبن بشر آمدى، الموازنة بين ابىتمّام... و البحترى، چاپ محمد محيىالدين عبدالحميد، (بيروت ?1363/ 1944)؛ (2) همو، المؤتلف و المختلف فى اسماء الشعراء و كناهم و القابهم و انسابهم و بعض شعرهم، در محمدبن عمران مرزبانى، معجمالشعراء، چاپ ف. كرنكو، بيروت 1402/1982؛ (3) ابنجنّى، الخصائص، چاپ محمدعلى نجار، (قاهره 1372ـ1376/ 1952ـ 1957)، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛ (4) همو، المبهج فى تفسير اسماء شعراء ديوانالحماسة، بيروت 1403/1983؛ (5) ابنخلّكان؛ (6) ابنمنظور؛ (7) ابننديم (تهران)؛ (8) حبيببن اوس ابوتمّام، ديوانالحماسة، به روايت موهوببن احمد جواليقى، چاپ عبدالمنعم احمد صالح، بغداد 1980؛ (9) همو، كتاب الوحشيّات وهوالحماسة الصغرى، چاپ عبدالعزيز ميمنى راجكوتى و محمود محمد شاكر، قاهره 1427/2006؛ (10) يوسفبن سليمان اعلم شنتمرى، شرح حماسة ابىتمّام، چاپ على مفضل حمودان، دمشق 1422/ 2001؛ (11) محمدبن طيب باقلانى، اعجازالقرآن، چاپ احمد صقر، قاهره ( 1977)؛ (12) كارل بروكلمان، تاريخ الادب العربى، ج 1، نقله الى العربية عبدالحليم نجار، قاهره 1974؛ (13) اسماعيل بغدادى، ايضاح المكنون، ج 1، در حاجى خليفه، ج 3؛ (14) عبدالقادربن عمر بغدادى، خزانة الادب و لبلباب لسانالعرب، بولاق 1299، چاپ افست بيروت (بىتا.)؛ (15) حاجىخليفه؛ (16) عزة حسن، المكتبةالعربية : دراسة لأمّهات الكتب فى الثقافة العربية، ج 1، دمشق 1390/1970؛ (17) حسين محمد نقشه، حماسة ابىتمّام و شروحها، (قاهره) 1987؛ (18) يحيىبن على خطيب تبريزى، شرح ديوان الحماسة، (بولاق 1296)؛ (19) مصطفى صادق رافعى، تاريخ آداب العرب، بيروت 1425/2005؛ (20) زمخشرى؛ (21) يوسف اليان سركيس، معجم المطبوعات العربيّة و المعرّبة، قاهره 1346/1928، چاپ افست قم 1410؛ (22) فؤاد سزگين، تاريخالتراث العربى، ج 2، جزء1، نقله الى العربية محمود فهمى حجازى، (رياض )1403/1983، چاپ افست قم 1412؛ (23) عبدالرحمانبن ابىبكر سيوطى، بغيةالوعاة فى طبقات اللغويين و النحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره 1384؛ (24) شوقى ضيف، تاريخ الادب العربى، ج 1، قاهره ( 1977)؛ (25) محمدبن يحيى صولى، اخبار ابىتمّام، چاپ خليل محمود عساكر، محمد عبده عزام، و نظيرالاسلام هندى، بيروت (بىتا.)؛ (26) طه حسين، من تاريخ الادبالعربى، بيروت 1981ـ1998؛ (27) علىبن يوسف قفظى، تاريخ الحكماء، و هو مختصر الزوزنى المسمى بالمنتخبات الملتقطات من كتاب اخبارالعلماء باخبار الحكماء، چاپ يوليوس ليپرت، لايپزيگ 1903؛ (28) همو، المحمدون من الشعراء، چاپ محمد عبدالستارخان، حيدرآباد، دكن 1385/1966؛ (29) محمدبن عمران مرزبانى، معجمالشعراء، چاپ عبدالستار احمد فراج، (قاهره )1379/1960؛ (30) احمدبن محمد مرزوقى، شرح ديوانالحماسة، چاپ احمدامين و عبدالسلام هارون، بيروت 1411/1991؛ (31) مسعودى، مروج (پاريس)؛ (32) ياقوت حموى، معجمالادباء، چاپ احسان عباس، بيروت 1993؛