responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6482

 

حِلْيَةُالاَولياء ، (نام كامل آن: حلية‌الاولياء و طبقاتُ الْاَصفياء) كتابى‌به عربى در شرح‌حال حدود هفتصد تن از صحابه بزرگ پيامبر صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم و نيز عابدان و عارفان از صدر اسلام تا زمان مؤلف، نوشته احمدبن عبداللّه، مشهور به ابونُعَيمِ اصفهانى*، حافظ و محدّث قرن چهارم و پنجم.

درباره نام اين كتاب، در منابع اختلاف اندكى هست. اسماعيل‌پاشا بغدادى (ج 1، ستون 75) آن را حلية‌الاولياء و بهجة‌الاصفياء ناميده است. حليه در لغت به معناى زيور است (ابن‌منظور، ج 3، ص 311). اين كتاب چنان مشهور است كه در منابع متقدم و متأخر، گاه مؤلفِ آن را «صاحب حلية‌الاولياء» خوانده‌اند (مثلا رجوع کنید به ابن‌خلَّكان، ج 1، ص 91، ج 3، ص 297، ج 4، ص 292؛
خوانسارى، ج 1، ص 273؛
سركيس، ج 1، ستون 351). خوانسارى (همانجا) برآن است حلية‌الاولياء متضمن احاديثى در مناقب حضرت على عليه‌السلام است كه در كتابهاى ديگر يافت نمى‌شود. آقابزرگ طهرانى (ج 7، ص 81) اين كتاب را در فهرست تصانيف شيعه ياد كرده است. نورى (ص 108ـ 109) از ميرزا عبداللّه افندى مؤلف رياض‌العلما نقل مى‌كند كه محمدباقر مجلسى، ابونعيم را از اجداد خود و از شيعيان دانسته است.

به نوشته ابونعيم اصفهانى (ج 1، ص 3ـ4)، انگيزه وى تأليف كتابى بوده است كه در آن نام جماعتى از صحابه و تابعان و تابعانِ تابعان و ناسكان و بعضى از روايات و سخنان آنان آمده باشد. وى همه آنان را از اعلام صوفيه و پيشوايان ايشان دانسته است. ابونعيم اصفهانى افراد مذكور در حلية‌الاولياء را به پنج طبقه تقسيم، و مقام معنوى و محامد اخلاقى آنان را گزارش كرده است: طبقه نخست، در شرح حال اميرمؤمنان عليه‌السلام و سه خليفه اول (رجوع کنید به ج 1، ص 28ـ87)؛
طبقه دوم در معرفى ساير صحابه كه در رتبه پس از خلفا قرار داشتند (ج 1، ص 87 ـ 337)؛
طبقه سوم در شرح‌حال اهل صفّه (ج 1، ص 337ـ385، ج 2، ص 1ـ39)؛
طبقه چهارم درباره زنان ناسكه از صحابه، كه با شرح‌حال حضرت زهرا سلام‌اللّه عليها و همسران پيامبر آغاز شده است (ج 2، ص 39ـ79)؛
و طبقه پنجم درباره تابعان و تابعانِ تابعان است كه از مهم‌ترين آنها حسن بصرى است (ج 2، ص 79ـ389). بخش اعظم حلية‌الاولياء به شرح احوال تابعان تابعانى مى‌پردازد كه در شمار فقها و محدّثان حكيم، امراى زاهد و عرفاى بزرگ بوده‌اند از جمله نام سه امام شيعيان: امام زين‌العابدين (رجوع کنید به ج 3، ص 133ـ145)، امام محمدباقر (ج3، ص180ـ192) و امام جعفر صادق عليهم‌السلام (ج 3، ص192ـ 206)؛
محدّث شيعى، طاوس‌بن كيسان (ج 4، ص 3ـ 23)؛
خليفه اموى، عمربن عبدالعزيز (ج 5، ص 253ـ 353)؛
مؤسس فقه مالكى، مالك‌بن انس (ج 6، ص 316ـ 356) مؤسس فقه حنبلى، احمدبن حنبل (ج 9، ص 161ـ 234) و عرفاى بزرگى مانند: ابراهيم ادهم (ج 7، ص 367ـ395)، فضيل‌بن عياض (ج 8، ص 84ـ140)، ذوالنون مصرى (ج 9، ص 321ـ 395)، بايزيد بسطامى (ج 10، ص 33ـ 42) و يحيى‌بن معاذ (ج 10، ص 51ـ70).

ابونعيم در تأليف حلية‌الاولياء از بسيارى از احاديث و رواياتِ زنان و مردان صحابى درباره افراد، صفات مؤمنان و مسائل فقهى بهره برده و از قول مشايخ نيز مواعظ و نصايحى را مطرح كرده است. حلية‌الاولياء منبع بسيارى از كتابهاى بعدى بوده است. مؤلفان شيعه از آن به عنوان منبعى براى نقل فضائل حضرت على و ديگر امامان عليهم‌السلام استفاده كرده‌اند (مثلا رجوع کنید به ابن‌شهرآشوب، ج 1، ص 9؛
بهاءالدين اربلى، ج 1، ص 91). به گفته كولبرگ (ص 78؛
پانويس50)، از آنجا كه سيدبن طاوس از حلية‌الاولياء در كتابهاى خود نقل قول كرده است، روشن مى‌گردد كه محافل شيعه با اين اثر آشنا بوده‌اند. ابشيهى در المستطرف فى كلّ فنّ مستظرف (ج 1، ص 251) و ابن‌حجر عسقلانى در لسان‌الميزان (ج 2، ص 406، ج 4، ص 118) از حلية‌الاولياء بهره برده‌اند. زركلى اين كتاب را جزو منابع خود در تأليف الاعلام (ج 8، ص 302) معرفى كرده است. به گزارش آقابزرگ طهرانى (ج 13، ص 314ـ315، ج 22، ص 364)، احمدبن على ماجدى در شرح بخشى از الشافيه ابوفراس و ميرزامحمد كشميرى دهلوى در المنتخبات من الكتب الكثيرة لإهل السنة، از حلية‌الاولياء استفاده كرده‌اند. به سبب اهميت احاديثى كه ابونعيم در اين كتاب نقل كرده و مقامى كه وى نزد محدّثان داشته، بلوشى نيز در تصحيح طبقات المحدثين باصبهان تأليف عبداللّه‌بن محمد ابوالشيخ از حلية‌الاولياء استفاده كرده است (رجوع کنید به ج 1، مقدمه، ص 126). بنابه گزارش حاجى‌خليفه (ج1، ستون 689، ج 2، ستون 1080) و آقابزرگ طهرانى (ج 7، ص 81)، ابن‌جوزى (متوفى 597) اين كتاب را خلاصه كرده و آن را صفةُالصفوة ناميده و در تلخيص آن افراط كرده است. همچنين آن‌گونه كه از گزارش حاجى‌خليفه (ج 1، ستون 689) برمى‌آيد، محمدبن حسن حسينى هم اين كتاب را، با رعايت جانب اعتدال، خلاصه كرده است. از اين دو اختصار، صفة‌الصفوة در چهار جزء در حيدرآباد چاپ شده است (همان، ج 2، ستون1080). احمدبن محمد مَقَّرى (ج 5، ص 429) كتاب انواراليقين فى شرح حديث اولياءاللّه المتقين، نوشته ابن‌مرزوق، را شرحِ نخستين حديثِ كتاب حلية‌الاولياء دانسته است.

درباره اهميت حلية‌الاولياء گفته‌اند كه اين كتاب را در زمان حيات ابونعيم به نيشابور بردند و در آنجا به چهارصد دينار فروختند (رجوع کنید به ذهبى، ج 3، ص 1094؛
ابن‌عماد، ج 3، ص 245). ابن‌خلّكان (ج 1، ص 91) آن را از بهترين كتابها دانسته است (نيز رجوع کنید به ذهبى، همانجا؛
سركيس، ج 1، ستون 351). صديق حسن‌خان (ج 2، ص 375) مطالعه حلية‌الاولياء را به كسانى كه مى‌خواهند از احوال و مقامات اوليا و صالحان مؤمن آگاه شوند، توصيه كرده است.

از حلية‌الاولياء انتقادهايى نيز شده است. مثلا، ابن‌جوزى (ج 1، ص 21ـ31) در سيزده مورد از ابونعيم انتقاد كرده است، از جمله در تكرار اخبار، اطاله احاديث، ذكر احاديث باطل و نسبت تصوف به صحابه (نيز رجوع کنید به حاجى‌خليفه، ج 1، ستون 689).

حلية‌الاولياء در 1311ش/1932 در قاهره، و در 1346ش/ 1967 براساس نسخه خطى مدرسه احمديه حلب و مطابقت آن‌با نسخه خطى موجود در الازهر مصر، در ده مجلد به چاپ رسيد (زركلى، همانجا؛
ابونعيم اصفهانى، مقدمه خانجى، ص 1). پس از آن نيز بارها در بيروت چاپ شده است. كمال يوسف الحوت فهرست آن را فراهم كرده و اين فهرست نيز بارها به همراه حلية‌الاولياء به چاپ رسيده است.


منابع:
(1) آقابزرگ طهرانى؛
(2) محمدبن احمد ابشيهى، المستطرف فى كلّ فنّ مستظرف، چاپ مفيد محمد قميحه، بيروت 1406/1986، چاپ افست قم 1368ش؛
(3) ابن‌جوزى، صفة‌الصفوة، چاپ محمود فاخورى و محمدرواس قلعه‌جى، بيروت 1399/1979؛
(4) ابن‌حجر عسقلانى، لسان الميزان، حيدرآباد، دكن 1329ـ1331، چاپ افست بيروت 1390/1971؛
(5) ابن‌خلّكان؛
(6) ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابى‌طالب، چاپ هاشم رسولى محلاتى، قم (بى‌تا.)؛
(7) ابن‌عماد؛
(8) ابن‌منظور؛
(9) عبداللّه‌بن محمد ابوالشيخ، طبقات المحدثين باصبهان و الواردين عليها، چاپ عبدالغفور عبدالحق حسين بلوشى، بيروت 1407ـ1408/ 1987ـ1988؛
(10) ابونعيم اصفهانى، حلية‌الاولياء و طبقات الأصفياء، چاپ محمدامين خانجى، بيروت 1387/1967؛
(11) اسماعيل بغدادى، هدية‌العارفين، ج 1، در حاجى‌خليفه، ج 5؛
(12) على‌بن عيسى بهاءالدين اربلى، كشف النعمة فى معرفة الائمة، چاپ هاشم رسولى محلاتى، بيروت 1401/1981؛
(13) حاجى‌خليفه؛
(14) خوانسارى؛
(15) محمدبن احمد ذهبى، كتاب تذكرة الحفاظ، حيدرآباد، دكن 1376ـ1377/ 1956ـ1958، چاپ افست بيروت (بى‌تا.)؛
(16) خيرالدين زركلى، الاعلام، بيروت 1980؛
(17) يوسف اليان سركيس، معجم المطبوعات العربيّة و المعرّبة، قاهره 1346/1928، چاپ افست قم 1410؛
(18) صديق حسن‌خان، ابجدالعلوم، ج 2، بيروت 1395؛
(19) احمدبن محمد مَقَّرى، نفح‌الطيب، چاپ احسان عباس، بيروت 1388/1968؛
(20) حسين‌بن محمدتقى نورى، الفيض‌القدسى قى ترجمة العلامة المجلسى، در مجلسى، ج 102؛


(21) Etan Kohlberg, A medieval Muslim scholar at work: Ibn Tawus and his library, Leiden 1992.

/ سيدجعفر سجادى و حسن سيدعرب /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6482
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست