responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6461

 

حَلق‌الوادى ، (امروزه: لاگولت)، شهرى بندرى در كنار درياى مديترانه در شمال تونس. اين شهر در محل اتصال درياچه تونس با خليج تونس، واقع شده و محل اتصال، حلق‌الوادى ناميده شده است (مقديش، ج 1، ص120).

آبراهه‌اى به طول يازده كيلومتر، بندر حلق‌الوادى را به درياچه تونس ــ كه شهر تونس در كنار آن است ــ متصل مى‌سازد. با حفر اين آبراهه، درياچه تونس و شهر تونس با درياى مديترانه مرتبط شده‌اند و اين امر موجب شده است بندر حلق‌الوادى، به‌سبب كاركرد گذرگاهى خود، دروازه تونس محسوب گردد (رجوع کنید به ابن‌ابى‌دينار، ص 25؛ >اطلس جهان تايمز<، نقشه 88). اين شهر، به سبب واقع شدن در ساحل درياى مديترانه، داراى آب و هواى مديترانه‌اى با زمستانها و تابستانهاى معتدل است.

حلق‌الوادى از طريق خطوط راه‌آهن ــ كه در 1289/ 1872 افتتاح شده ــ با شهر تونس در ارتباط است (بيرم‌الخامس، ج 2، ص 344). جمعيت آن، كه تركيبى از عربها و اروپاييان و يهوديان است، در 1363ش/1984 حدود 600،61 تن گزارش شده است (رجوع کنید به د. ا. د. ترك، ذيل مادّه).

بخشى از استحكامات نظامى دوران تسلط اسپانياييها و عثمانيها و قصرها و ميدان احمدباى از آثار قديمى شهر است. در گذشته دو قصر به نامهاى حلق‌الوادى و بيت‌البحر نيز وجود داشته كه امروزه به‌كلى ويران شده‌اند (بن‌خوجه، ص 79؛ ريكار، ص 3).

پيشينه. با آنكه مسلمانان در سال 17 بر مصر تسلط يافتند، نخستين بار در سال 26 و ديگر بار در سال 45 به سوى افريقيه پيش رفتند، ولى كسى از مسلمانان در آنجا اقامت نكرد. اين دو جنگ مقدمه فتح تونس شد كه در سال 50 به فرماندهى عُقبة‌بن نافع* انجام گرفت. وى براى آنكه مسلمانان در افريقيه مستقر شوند، شهر قَيْروان را بنا نهاد تا پايگاه نظامى نيز باشد. سرانجام، فتح كامل افريقيه (شامل حلق‌الوادى) در 81 به دست حسّان‌بن نعمان تحقق يافت (بلاذرى، ص320ـ321؛ مالكى، ج 1، ص 10 و پانويس 3؛ ابن‌ابى‌دينار، ص 27، 33؛ ثامر، ص 39ـ41).

حسان آبراهه‌اى را در محل حلق‌الوادى حفر كرد و درياچه تونس را به درياى مديترانه متصل ساخت (ابن‌ابى‌دينار، ص 25؛ وزير، ج 1، ص290ـ291). براثر همين اقدام، تونس گذرگاهى براى ورود به مديترانه يافت و از آن پس، سرنوشت حلق‌الوادى از تونس جدايى‌ناپذير شد و با از رونق افتادن بندر كارتاژ، بندر مهم تونس گرديد. به‌سبب اهميت بسيار زياد آبراهه، قلعه‌اى نظامى از آن محافظت مى‌كرد و از قلعه به مثابه پايگاه گمركى نيز استفاده مى‌شد (د.اسلام، چاپ دوم، ذيل مادّه).

ادريسى در قرن ششم (ج 1، ص 285ـ286، 300) فاصله حلق‌الوادى را تا كارتاژ حدود چهار كيلومتر ضبط كرده و با توصيف آبراهه حلق‌الوادى، به رفت و آمد كشتيها در اين آبراهه و ادامه آبراهه تا شهر تونس اشاره كرده است.

در 554، عبدالمؤمن مغربى شهر تونس را از مسير حلق‌الوادى براى موحدون* گشود (تجانى، ص 345ـ346؛ نيز رجوع کنید به ابن‌ابى‌دينار، ص 116). در اواخر 599 و به هنگام حمله ابن‌غانيه (رجوع کنید به بنوغانيه*) به تونس، غازى‌بن اسحاق با استقرار در حلق‌الوادى و بستن آبراهه، تونس را پس از چهار ماه محاصره و شكست دادن موحدون، در سال 600 تصرف كرد (تجانى، ص 352ـ 355؛ نيز رجوع کنید به ابن‌خلدون، ج 6، ص 333؛ محمد عبداللّه عنان، عصر3، قسم 2، ص 262). در قرن دهم نبرد دولت عثمانى با دولتهاى اروپايى، به منظور دستيابى بر مديترانه غربى، آغاز شد. برادران بارباروس (درباره آنها رجوع کنید به بارباروس*، خيرالدين (خضر) پاشا)ــ در 908/ 1503 با كسب موافقت ابوعبداللّه محمد پنجم، سلطان حفصيان*، پايگاهى در حلق‌الوادى براى عمليات خود، ايجاد كردند (پچوى، ج 1، ص 493؛ شاو، ج 1، ص 96؛ مرزوقى، ص 211؛ اوزون چارشيلى، ج 2، ص 364ـ366).

ايجاد و توسعه اين پايگاه، در زمانى كه دولت اسلامى نيرومندى در شمال افريقا وجود نداشت، در تحولات بعدى اين منطقه تأثير جدّى داشت. دولت اسپانيا در اين دوره در انديشه تصرف سواحل افريقا بود؛ ازاين‌رو، نمايندگانى الجزايرى براى كسب حمايت برادران بارباروس به حلق‌الوادى رفتند و براى راندن اسپانياييها از بجايه*، خواستار كمك شدند. دو برادر اگرچه در تصرف بجايه موفق نشدند، توانستند ميان سالهاى 921 تا 924/ 1516ـ1518 اسپانياييها را از الجزاير بيرون برانند (اوزون چارشيلى، ج 2، ص 366ـ367). برادران بارباروس مدتى بعد هجوم فرانسه را به حلق‌الوادى دفع كردند (ايلتر، ص 54).

در 937/1530، اسپانياييها در حلق‌الوادى قلعه مستحكمى بنا نهادند و با فراهم ساختن تجهيزات جنگى، حلق‌الوادى را پايگاه خود در شمال افريقا كردند (ابن‌ابى‌دينار، ص 185؛ ايلتر، ص 115؛ ژولين، ص 258؛ مطوى، ص 704).

در 940/1533، سلطان عثمانى، خيرالدين را فرمانده كل نيروى دريايى عثمانى و حكمران الجزاير كرد. سپس خيرالدين، براى تصرف تونس، در حلق‌الوادى نيرو پياده كرد و حلق‌الوادى بدون مقاومت گشوده شد. خيرالدين در 941/1534 با برانداختن سلطنت حفصيان، به نام سلطان سليمان اول خطبه خواند و سكه زد (اوزون چارشيلى، ج 2، ص 372ـ373؛ هامر ـ پورگشتال، ج 2، ص170ـ171؛ شاو، ج 1، ص 97؛ حسين مؤنس، ج 2، جزء3، ص 165). خيرالدين پس از تصرف قلعه حلق‌الوادى، آن را به صورت قلعه‌اى مستحكم درآورد (د. اسلام، همانجا).

شارل پنجم در همان سال با ناوگان جنگى نيرومندى، به همراه نيروهاى آلمانى و ايتاليايى و مالتى به سوى تونس حركت كرد و در 942/1535 در حلق‌الوادى نيروهاى خود را مستقر ساخت. خيرالدين، با وجود تلاش فراوان، به علت خيانت تونسيها شكست خورد و قلعه حلق‌الوادى ــ كه كليد فتح تونس به شمار مى‌رفت ــ سقوط كرد. پس از سقوط قلعه، فرنگيها مهمات و تجهيزات جنگى خيرالدين، از جمله صد كشتى و سيصد عراده توپ، را غنيمت گرفتند و پرچم شارل را بر فراز قلعه به اهتزاز در آوردند و خيرالدين به الجزاير پناه برد (اوزون چارشيلى، ج 2، ص 373؛ هامر ـ پورگشتال، ج 2، ص171ـ 173؛ مانتران، ص 413؛ ايلتر، ص 115ـ116). نيروهاى

شارل، پس از اين پيروزى، چند روز به كشتار و غارت در تونس پرداختند. شارل پنجم، كه به اهميت سوق‌الجيشى حلق‌الوادى آگاهى داشت، حكومت تونس را با شرايطى، از جمله تعلق حلق‌الوادى به امپراتور، به مولاحسن حفصى واگذار كرد و عملا تونس تحت‌الحمايه اسپانيا شد. شارل پيش از ترك تونس، تعداد درخور توجهى از سربازان و كشتيهاى خود را در حلق‌الوادى مستقر كرد (رجوع کنید به وزير، ج 1، ص 461ـ462؛ ناصرى، ج 5، ص 59؛ هامر ـ پورگشتال، ج 2، ص 173ـ176).

حلق‌الوادى تا 981/1573 كه سنان‌پاشا آن را فتح كرد، زير سلطه اسپانيا بود (حسين خوجه، ص 87؛ مقديش، ج 2، ص 77؛ نيز رجوع کنید به حسن حسنى عبدالوهاب، قسم 3، ص 269)، البته در 978/1570 اولوچ (قليچ) على‌پاشا، بيگلربيگى* الجزاير، تونس را تصرف كرد، اما نتوانست حلق‌الوادى را از اسپانيا بگيرد (اوزون چارشيلى، ج 3، بخش 1، ص 29؛ نيز رجوع کنید به هامر ـ پورگشتال، ج 3، ص 603). اندكى بعد دَن‌ژوان، پسر شارل، تونس را از حيدرپاشا، بيگلربيگى تونس، گرفت؛ ازاين‌رو، سلطان‌سليم دوم در 982/1574 سنان‌پاشا و درياسالار قليچ على‌پاشا را با دويست كشتى به تونس فرستاد. مصطفى‌پاشا و حيدرپاشا نيز در تونس به آنان پيوستند. نيروهاى عثمانى به‌آسانى تونس را تصرف كردند، اما قلعه مستحكم حلق‌الوادى در برابر آنان سخت مقاومت كرد و سرانجام به كمك توپ و منجنيق در جمادى‌الاولى 982/ اوت 1574 گشوده شد. سنان‌پاشا، براى جلوگيرى از دستيابى دوباره اسپانيا به قلعه حلق‌الوادى، آن را ويران كرد. دولت حفصيان با اين شكست منقرض شد و تونس يكى از ايالات دولت عثمانى گرديد (نهروالى، ص 469ـ472؛ سلانيكى مصطفى افندى، ج 1، ص 91ـ 97؛ پچوى، ج 1، ص 502ـ503؛ هامر ـ پورگشتال، ج 3، ص 603ـ604). شكست اسپانيا در حلق‌الوادى حتى در ادبيات اسپانيا نمود يافت. لطيفه‌سرايان اسپانيا لطيفه‌اى سرودند كه در آن به از دست رفتن آسان حلق‌الوادى، در نتيجه سستى دن‌ژوان، اشاره شده است. از اين لطيفه كوچك اهميت حلق‌الوادى آشكار مى‌شود، زيرا از دست رفتن آن برابر با از دست رفتن تونس بود (رجوع کنید به بريج، ص 185 و پانويس). اگرچه در دوره مراديان (حك : 1041ـ1114/ 1631ـ 1702) و حسينيان* (حك : 1117ـ1376 (1336ش)/ 1705ـ 1957) اهميت سوق‌الجيشى حلق‌الوادى همچنان حفظ شد و در آن وقايع و حوادث و نبردهاى دريايى بسيارى روى داد (رجوع کنید به ابن‌ابى‌دينار، ص 203ـ211؛ وزير، ج 2، ص 348، 396، 454ـ 478، و جاهاى ديگر؛ ابن‌ابى‌الضَّيّاف، ج 2، ص 34، 200، ج 3، ص 37، 79، ج 4، ص 124، و جاهاى ديگر)، اما بازسازى و توسعه آن نيز شدت يافت. برخى از عمليات عمرانى قرن سيزدهم/ نوزدهم در حلق‌الوادى، عبارت بود از: ايجاد برجهاى حلق‌الوادى، كه امروزه مسجدجامع است؛ تكميل استحكامات نظامى به فرمان حموده‌پاشا (حك : 1196ـ 1229)؛ بناى مسجد و قصر زيبا به‌فرمان اميرباى؛ توسعه و بهسازى بندر حلق‌الوادى و ايجاد كارخانه كشتى‌سازى در آن به‌دستور خيرالدين‌پاشا در 1274/ 1857؛ بناى قصر تابستانى و انبار مهمات به‌دستور احمدباى* (1253ـ 1271/ 1837ـ 1855)؛ احداث راه‌آهن بين تونس و حلق‌الوادى و باردو* در 1288/ 1872 (رجوع کنید به ابن‌ابى‌الضياف، ج 4، ص 157؛ احمدبن عامر، ص 302؛ سنوسى، ج 1، ص120 و پانويس، 185ـ186 و پانويس 1 و 2).


منابع:
(1) ابن‌ابى‌الضَّيّاف، اتحاف اهل‌الزمان باخبار ملوك تونس و عهدالامان، تونس 1990؛
(2) ابن‌ابى‌دينار، المؤنس فى اخبار افريقيا و تونس، چاپ محمد شمام، تونس 1387؛
(3) ابن‌خلدون؛
(4) احمدبن عامر، تونس عبرالتاريخ: منذ اقدم العصور الى اعلان الجمهورية، تونس 1379/1960؛
(5) محمدبن محمد ادريسى، كتاب نزهة المشتاق فى اختراق الآفاق، قاهره: مكتبة الثقافة‌الدينية، (بى‌تا.)؛
(6) عزيز سامح ايلتر، الاتراك العثمانيون فى افريقيا الشماليّة، ترجمة محمود على عامر، بيروت 1409/1989؛
(7) آنتونى بريج، سليمان باشكوه (تازيانه آسمان)، ترجمه محمدحسين آريا، مشهد 1367ش؛
(8) بلاذرى (بيروت)؛
(9) بن‌خوجه (محمد)، صفحات من تاريخ تونس، چاپ حمّادى ساحلى و جيلانى بن حاج يحيى، بيروت 1986؛
(10) محمدمصطفى بيرم‌الخامس، صفوة‌الاعتبار بمستودع الامصار و الاقطار، ج 2، چاپ على‌بن طاهر شنوخى، رياض مرزوقى، وعبدالحفيظ منصور، تونس 1999؛
(11) ابراهيم پچوى، تاريخ پچوى، استانبول 1281ـ1283؛
(12) عبداللّه‌بن محمد تجانى، رحلة‌التجانى، چاپ حسن حسنى عبدالوهاب، تونس 1377/1958؛
(13) حبيب ثامر، هذه تونس، چاپ حمّادى ساحلى، بيروت 1408/1988؛
(14) حسن حسنى عبدالوهاب، ورقات عن‌الحضارة‌العربية بافريقية التونسية، قسم 3، تونس 1972؛
(15) حسين خوجه، ذيل بشائر اهل الايمان بفتوحات آل عثمان، چاپ طاهر معمورى، تونس 1395/1975؛
(16) حسين مؤنس، تاريخ‌المغرب و حضارته، بيروت 1412/1992؛
(17) محمد سنوسى، مُسامرات الظريف بحسن‌التعريف، چاپ محمد شاذلى نيفر، بيروت 1994؛
(18) محمدبن طيب قادرى، نشرالمثانى لاهل‌القرن الحادى عشر و الثانى، چاپ محمد حجى و احمد توفيق، رباط 1397ـ 1407/ 1977ـ 1986؛
(19) عبداللّه‌بن محمد مالكى، كتاب رياض‌النفوس، چاپ بشير بكوش، بيروت 1401ـ1403/1981ـ1983؛
(20) محمد عبداللّه عنان، دولة الاسلام فى‌الاندلس، قاهره 1417/1997؛
(21) محمد مرزوقى، قابس: جنّة‌الدنيا، (قاهره ? 1962)؛
(22) محمد عروسى مطوى، السلطنة‌الحفصية: تاريخها السياسى و دورها فى‌المغرب الاسلامى، بيروت 1406/ 1986؛
(23) محمود مقديش، نزهة الانظار فى عجائب التواريخ و الاخبار، چاپ على زوارى و محمد محفوظ، بيروت 1988؛
(24) احمدبن خالد ناصرى، كتاب الاستقصا لاخبار دول المغرب الاقصى، چاپ جعفر ناصرى و محمد ناصرى، دارالبيضاء 1954ـ1956؛
(25) محمدبن احمد نهروالى، البرق اليمانى فى الفتح‌العثمانى، رياض 1387/1967؛
(26) محمدبن محمد وزير، الحلل السندسية فى الاخبار التونسية، چاپ محمد حبيب هيله، بيروت 1985؛


(27) EI2, s.v. "Halk al-wadi" (by J. Despois);
(28) Joseph von Hammer-Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz 1963;
(29) Ch. Andre Julien, Histoire de l'Afrique du nord: Tunisie, Algerie, Maroc, Paris 1964;
(30) Robert Mantran, Histoire de l'empire Ottoman, Lille, Fr. 1989;
(31) Prosper Ricard, Les merveilles de l'autre France: Algerie, Tunisie, Maroc, [Paris] 1924;
(32) Selaniki Mustafa Efendi, Tarih-i Selaniki, ed. Mehmet Ipsirli, Istanbul 1989;
(33) Stanford J. Shaw, History of the Ottoman empire and the modern Turkey, Cambridge 1985;
(34) The Times atlas of world, London: Times Books, 1992;
(35) TDVIA, s.v. "Halkulvadi" (by Mahmut H.Sakiroglu);
(36) Ismail Hakki Uzuncarsli, Osmanl tarihi, Ankara, vol. 2, 1983, vol. 3, pt.1, 2003.

/ احمد آرين‌نيا /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 6461
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست