حضرت بال ، مهمترین مركز عبادى و زیارتگاه مسلمانان در كشمیر و محل نگهدارى تار مویى منسوب به حضرت محمد صلیاللّهعلیهوآلهوسلم. درگاه حضرت بال در كرانه غربى دریاچه دل در سرینگر واقع است (اسحاقخان، ص 172، 174).
تقدس متعلقات اولیا و بزرگان دینى در كشمیر سابقهاى دیرین دارد. مثلاً، هیوئن تسانگ (قرن اول/ هفتم) از دندان بودا كه نزد راهبان بودایى در كشمیر محترم بوده، سخن گفته است (رجوع کنید به همان، ص 176، پانویس 16). پیشینه انتقال تار موى منسوب به پیامبر از مدینه به هند به اوایل قرن یازدهم میرسد، چنانكه به گفته فرشته (ج 2، ص 89ـ90)، در 1005 در دوره ابراهیم عادلشاه دوم، میرمحمد صالح همدانى چند رشته موى پیامبر را از مدینه به بیجاپور آورد كه بسیار مورد توجه سلطان قرار گرفت.
در دوران شاهجهان (حك: 1037ـ1068) نیز یكى از خادمان حرم پیامبر، به نام سید عبداللّه بیجاپورى، تار مویى منسوب به آن حضرت را از عربستان به شهر بیجاپور هند بُرد. درباره صحت انتساب این تار مو به پیامبر و تاریخ دقیق ورود آن به بیجاپور، اطلاعات متناقضى در دست است. در 1111، در زمان حكومت اورنگزیب، بازرگانى كشمیرى به نام خواجه نورالدین ایشبارى این تار مو (معروف به موى مقدّس) را خرید، اما هنگام بازگشت به زادگاهش درگذشت و موى مقدّس به همراه جسد وى به سرینگر برده شد (كهویهامى، حصه 1، ص 302؛ اسحاقخان، ص 174). تار مو ابتدا در خانقاه نقشبندیه در سرینگر به نمایش عموم گذاشته شد، اما چون خانقاه گنجایش جمعیت زیادِ بازدیدكننده را نداشت به دستور حاكم مغول كشمیر، فاضلخان، و به توصیه اعیان شهر، تار مو را به باغ صادقآباد منتقل كردند و عمارت این باغ براى زیارت «موى شریف» وقف شد و حضرت بال نام گرفت. بال در زبان كشمیرى بهمعناى «كنار آب» است و چون این مكان بر كرانه دریاچه دل قرار گرفته است، شاید وجه تسمیه آن ازاینرو باشد. از طرفى، بال در این زبان به معناى مو نیز هست (رجوع کنید به كهویهامى، حصه 1، ص 302ـ303 و پانویس 975؛ اسحاقخان، همانجا؛ گوهر، ص 24، 27، 35؛ اسكوفیلد، ص 22؛ براى دیگر معانى بال رجوع کنید به گوهر، ص 15).
معمارى اولیه عمارت صادقخان معروف به صادقآباد ــكه به گفته كهویهامى (حصه 1، ص 303 و پانویس 977) در 1033 ساخته شده است ــ تركیبى از معمارى مغولى و كشمیرى بود (گوهر، ص 229) كه با آوردن موى مقدّس به این مكان، وسعت پیدا كرد و در مغرب آن مسجد و در مشرق آن خانقاه بزرگى ساخته شد (كهویهامى، حصه 1، ص 301ـ302). حضرت بال از 1322ش/1943 تحت نظارت اوقاف اسلامیه قرار دارد (اسحاقخان، ص 181 و پانویس 33؛ گوهر، ص 255). بناى كنونى تمامآ از سنگ مرمر سفید ساخته شده و طرحى از مسجد پیامبر در مدینه است (گوهر، ص230). به دستور شیخعبداللّه، نخستوزیر وقت، در 1347ش/1968 اوقاف اسلامیه ساخت این بنا را در مكان ساختمان پیشین آغاز كرد (همانجا).
موى منسوب به رسول اكرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم در صندوقى شیشهاى نگهدارى میشود و هر ساله در سالروز میلاد پیامبر و معراج وى و چند مناسبت دیگر در معرض بازدید و زیارت جمعیت انبوهى قرار میگیرد كه از سراسر كشمیر با این هدف به سرینگر میآیند (اسحاقخان، ص 172ـ173؛ گوهر، ص 53). شخصى با منصب «نشانده» مسئولیت به نمایش گذاشتن موى مقدّس را برعهده دارد (رجوع کنید به گوهر، ص 27). مراسم نشان دادن مو، كه باشكوه تمام برپا میشود، مناسبات اجتماعى و اقتصادى گستردهاى میان روستانشینان و شهرنشینان مسلمان كشمیرى و نیز مردم شهرها با یكدیگر ایجاد كرده است. به هنگام برپایى این مراسم و در بیرون حضرت بال، بازارهاى دورهاى تشكیل میشود و براى بازرگانان و صنعتگران فرصتى فراهم میگردد تا كالاهاى خویش را عرضه كنند (اسحاقخان، ص180). زیارتكنندگان حضرت بال و موى مقدّس، رفع حوائج گوناگون خویش (چون درمان بیماریها، بچهدار شدن، طول عمر، و محافظت در برابر سیل و قحطى و بلایاى دیگر) را خواستارند و نذرها و هدایایى نیز براى تحقق خواستهایشان به این درگاه* تقدیم میكنند (همان، ص 178). امروزه مردم براى تبرك، به دست و بدن و حتى لباس كسانى كه موى مقدّس را به نمایش میگذارند دست میكشند (همان، ص 179).
حضرت بال از منظر مسلمانان كشمیرى حلقه اتصال حیات روحانى پیامبر با پیروان اوست (همان، ص 175). ارج و اهمیت این یادگار در میان مسلمانان كشمیر در اشعار و ترانههاى محلى آنها هویداست و زیارت حضرت بال با زیارت مسجدالنبى در مدینه قابل قیاس دانسته شده است. این درگاه را مدینه ثانى نیز خواندهاند (رجوع کنید به دیدمرى، ص 423؛ اسحاقخان، ص 175، 177؛ گوهر، ص 27ـ31، 237ـ246).
موى مقدّس در 6 دى 1342/ 26 دسامبر 1963 مفقود گردید و نُه روز بعد ادعا شد كه تار مو به حضرت بال بازگردانده شده است. به گفته اسحاقخان (ص 184ـ185) كسى از اسرار این حادثه به درستى آگاهى ندارد. اغتشاشها و ناآرامیهایى كه در آن چند روز، همه كشمیر و برخى شهرهاى هند را فراگرفت، نشاندهنده اهمیت موى مقدّس در حیات سیاسى و اجتماعى مسلمانان كشمیر است (براى آگاهى بیشتر درباره جزئیات این حادثه و پیامدهاى آن رجوع کنید به همانجا؛ اكبر، ص 157، 163ـ164؛ نیز رجوع کنید به كشمیر*).
منابع : (1) محمداعظمبن خیرالدین دیدمرى، واقعات كشمیر، ترجمه ظهور شهداد اظهر، سرینگر 2003؛ (2) محمدقاسمبن غلامعلى فرشته، تاریخ فرشته (گلشن ابراهیمى)، (لكهنو): مطبع منشى نولكشور، (بیتا.)؛ (3) غلامحسن كهویهامى، تاریخ حسن، حصه 1، سرینگر [? 1954[؛
(4) M.J. Akbar, Kashmir: behind the vale, New Delhi 2002; (5) G.N. Gauhar, Hazratbal: the central stage of Kashmir politics, New Delhi 1998; (6) Muhammad Ishaq Khan, " The significance of the dargah of Hazratbal in the socio- religious and political life of Kashmiri Muslims", in Muslim shrines in India: their character, history and significance, ed. Christian W. Troll, New Delhi: Oxford University Press, 2004; (7) Victoria Schofield, Kashmir in the crossfire, London 1996.