حسین هزارفن ، دانشمند دانشنامهنگار عثمانى. در جزیره استانكوى زاده شد. نام پدرش جعفر بود. در پارهاى از آثارش خود را «حسینبن جعفر استانكویى الشّهیر بهزارفن» خوانده است. وى كه ظاهراً تحصیلاتش را در استانكوى آغاز و در استانبول تكمیل كرده بود، هنگامى كه در دربار بهسر میبرد معلم تاریخ محمد چهارم (حك : 1058ـ 1099) بود. مدتى نیز نزد على اُفْقیبیگ*، «ترجمان دیوان همایون» (= مترجم دیوان)، خدمت كرد. در این اثنا، توجه دولتمردان را به خود جلب نمود، تحت حمایت فاضل احمدپاشا، وزیر اعظم، قرار گرفت و همراه او در لشكركشى به كِرْت شركت كرد. در آن ایام، احتمالاً دفتردار* (دفتر امینى) بوده است. بعدها، بهسبب علاقه به كسب دانش، از وظایف رسمى كناره گرفت و با تدریس خصوصى امرار معاش كرد. وى خود را وقف مطالعه، فراگیرى، پژوهش و تألیف كتاب كرد. وى چون یونانى و لاتینى میدانست، به مطالعه منابع غربى نیز پرداخت و با بهرهمندى از این آثار، در تاریخ یونان، روم و بیزانس پژوهش كرد و در آن اثنا با خاورشناسانى چون كنت دو مارسیلیى، دمتریوس كانتمیر، فرانسوا پتى دولاكروا و آنتوان گالان، كه به استانبول آمده بودند، آشنا شد. آنتوان گالان ــ كه در 1081 همراه سفیر لوئى چهاردهم به استانبول اعزام شده و در آن شهر مسئول تحقیقات علمى بودــ در اثر خود با عنوان >خاطرات روزانه استانبول < (ج 1، ص 239)، حسینافندى را باهوش، دانا و فرهیخته خوانده كه با فراگیرى زبان فرانسه، مشتاق دیدار كشور فرانسه شده است. هزارفن نسخهاى از كتاب تنقیح التواریخ خود را به سفیر فرانسه اهدا كرد. ظاهراً وى با سفیران كشورهاى دیگر نیز دوستى برقرار كرده بود و كتابخانه غنى خود را براى استفاده در اختیار ایشان میگذاشت. حسینافندى پیرو طریقت نقشبندیه بود. به روایتى وى در 1089 (بروسهلى، ج 3، ص 244)، و به روایت مطمئنترى در 1103 درگذشت (بابینگر، ص 251).
آثار. حسین هزارفن، به سبب آشنایى با زبانهاى بیگانه، پس از كاتب چلبى، دومین مؤلف عثمانى است كه از منابع خارجى بهره برده است. تألیفات او عبارتاند از: 1) تلخیص البیان فى قوانین آلعثمان، در تاریخ نظام ادارى عثمانى، در سیزده باب و مشتمل بر مطالبى چون ظهور حكومت عثمانى؛ تأسیس شهر استانبول و بناهاى تاریخى آن؛ ابواب جمعى دربار؛ جلسات دیوان همایون؛ عواید و مخارج خزانه؛ نظام ادارى شهرستانها و گردانندگان آنها، كه بیگلربیگى و سنجقبیگى در رأس آنها قرار داشتند؛ سازمان ینیچریان؛ ترسانه* عامره؛ خانهاى كریمه؛ مراسم لشكركشى؛ تشكیلات روحانیان؛ و عروسیهاى دربارى و ضیافتهاى باشكوه. منابع اصلى تلخیصالبیان، آصفنامه لطفیپاشا، قوانین آلعثمان عینعلیافندى، و دستورالعمل كاتب چلبى بوده است. حسینافندى در تلخیصالبیان از پارهاى نابسامانیها و فروپاشیهاى نوظهور در حكومت نیز سخن گفته و راهحلهایى پیشنهاد كرده است. او كه كموبیش با دنیاى غرب آشنا بود، تقریباً مانند اصلاحگرایان همعصر خود میاندیشید. وى دوران سلطان سلیم یاوز را دورانى آرمانى میدانست، اما به بازگشت حكومت عثمانى به اقتدار پیشین خود امید چندانى نداشت. از تلخیصالبیان، در خارج از تركیه، چهار نسخه موجود است (رجوع کنید به ونیز، (بخش) سان ماركو، ش 91؛ كتابخانه ملى پاریس، (بخش) متون قدیمى، ش40؛ لنینگراد، مؤسسه شرقشناسى، ش 357). نسخه دیگرى نیز، كه آنتوان گالان آن را در 1112/1700 با حروف لاتینى نوشته و بسیار دشوارخوان است، در (بخش) تركى كتابخانه ملى پاریس نگهدارى میشود (ش 694). تلخیصالبیان را دونادو در 1099/ 1688 به ایتالیایى، و فرانسوا پتى دولاكروا در 1106/ 1695 به فرانسوى برگرداندهاند. بخشى از آن نیز در سده یازدهم/ هفدهم به آلمانى ترجمه شده است (بابینگر، ص 254). سویم ایلگورل نیز آن را با حروف امروزى تركیه چاپ كرده است (آنكارا 1377ش/1998).
2) تنقیح تواریخ الملوك. تاریخ عمومى مختصرى است با یك مقدمه و نُه باب و دو خاتمه، كه مؤلف آن را براى تدریس تاریخ به محمد چهارم فراهم كرده بود. حسینافندى براى تألیف بابهاى تاریخ یونان و روم و بیزانس به منابع یونانى و لاتینى مراجعه كرده و از یاریهاى پانایوت افندى و على افقیبیگ، مترجم اول و مترجم دوم دیوان همایون، نیز بهره برده است. وى براى نوشتن بابهاى راجع به حكومتهاى اسلامى و ترك، از روضةالصفا* اثر میرخواند، العَیلَمالزاخر تألیف ابومحمد جنّابى* ، كُنهالاخبار و فصولالحل و العقد تألیف مصطفى عالى* و جهاننما* اثر كاتب چلبى استفاده كرده است. در این كتاب، بهترتیب، از تاریخ ایران و اسلام و تشكیل حكومت عثمانى، جغرافیاى سرزمین عثمانى و تاریخ سایر سرزمینهاى شرقى همچون چین و هند، و كشف قاره امریكا سخن رفته است. از مطالعه این اثر معلوم میشود كه وى در مورد جمعیت سرزمینها و حكومتها، از نظریه اطوار ابنخلدون متأثر بوده است. نسخههاى خطى متعددى از این كتاب در كتابخانههاى تركیه و خارج از آن موجود است (رجوع کنید به >فهرستهاى نسخ خطى تاریخ و جغرافیاى كتابخانههاى استانبول<، ص 31ـ35؛ قاراتاى، ج 1، ص 267ـ268؛ بابینگر، ص 253). نسخهاى از این اثر، كه در موزه بریتانیا ((بخش) شرقشناسى، ش 12965) نگهدارى میشود، به احتمال بسیار به خط خود مؤلف است (یوردآیدین، ص 137). به نوشته بابینگر، باب چهارم تنقیحالتواریخ را، كه درباره دانشمندان است، آندرهآس داوید مورتمان، و باب مربوط به یونان و روم باستان را هاینریش فردریش فون دیتس،هر دو بهطور ناقص، به آلمانى برگرداندهاند. تنقیحالتواریخ در تاریخنگارى عثمانى، بهسبب جدا شدن از شیوه سنّتى وقایعنگارى و نزدیك شدن به شیوه نگارش روشمند داراى اهمیت خاصى است.
3) انیس العارفین و مرشدالسالكین. این اثر با حكایات كوتاهش، مجموعهاى حاوى قواعد سیاسى و اصول اخلاقى است كه در 1090 تألیف شده است. نسخهاى از آن در كتابخانه واتیكان و نسخه دیگرى دركتابخانه سلیمانیه موجود است ((بخش) دوغوملو بابا، ش 227).
4) جامعالحكایات. این اثر حاوى 38 حكایت است و نسخهاى از آن در كتابخانه موزه طوپقاپیسراى نگهدارى میشود ((بخش) كوغوشلار، ش 919).
5) محاسنالكلام و الحِكَم فى شرح اسماللّه الاعظم، درباره تصوف. مؤلف در این كتاب از انتساب خود به طریقت نقشبندیه سخن گفته است (بروسهلى، ج 3، ص 244).
6) رساله حِكَمیه. به گفته محمدطاهر بروسهلى (ج 3، ص 245)، وى نسخهاى از این اثر را به خط مؤلف در كتابخانه خود داشته است.
7) شرح اللَّمعة النورانیة فى الأَوراد الربّانیة (همان، ج 3، ص 244).
9) لسانالأَطباء فى لغة الأدویة. این لغتنامه پزشكى در دو بخش، به ترتیب، عربى به تركى و تركى به عربى، تنظیم شده و حاوى اصطلاحات پزشكى است. در این كتاب، علاوه بر تعریف مختصر انواع بیماریها و مزاجها و طبایع، از داروهاى توصیه شده پزشكان معروف عرب و عجم و روم سخن به میان آمده است. نسخهاى از این اثر در كتابخانه سلیمانیه موجود است ((بخش) شهیدعلیپاشا، ش 1/2086). در برخى منابع (براى نمونه رجوع کنید به بروسهلى، همانجا)، كتاب فهرسالأَروام لغتنامه دیگرى از هزارفن دانسته شده است كه در واقع، همان لسانالاطباء است (آدیوار، ص 157). نسخهاى از این كتاب نیز در كتابخانه سلیمانیه (استانبول) موجود است ((بخش) حمیدیه، ش 14/1041).
10) ترجمه لغات هندى. لغتنامه (سه زبانه) هندى به فارسى و تركى است كه مؤلف، آن را با كمك فیضاللّه افندى، سفیر ازبكها، تألیف كرده است (بروسهلى، ج 3، ص 245).
11) تلخیصالبیان فى تخلیص البُلدان. از تألیفات اواخر زندگى مؤلف است كه در 32 فصل درباره حكومتهاى اسلامى و حكمرانان معروف تنظیم شده است. در این اثر تأكید شده كه براى فهم عموم، این اثر از سجع و عبارات عربى و فارسى عارى است. نسخهاى از آن در كتابخانه آتاتورك شهردارى استانبول موجود است (ش K. 581).
از كتاب ترجمه مفردات ابنبیطار (نام كامل آن : الجامعلمفردات الادویة و الاغذیة*) حسینافندى نیز سخن به میان آمده (رجوع کنید به آدیوار، ص 17) و ظاهراً وى بر تقویم التواریخ* كاتب چلبى نیز ذیلى نوشته بوده است. نسخهاى از كتاب اخیر در كتابخانه كوپْریلى به ثبت رسیده است (ش 1064). اثرى كه در عثمانلى مؤلفلرى (بروسهلى، ج 3، ص 244) از آن با عنوان مختصر تاریخ عمومى تاریخ دولت رومیه یاد شده و تنها نسخه آن در كتابخانه دانشگاه استانبول ((بخش) نسخههاى خطى تركى، ش 2641) موجود است، درواقع و با اندكى تغییر، شامل بخشهایى از تنقیحالتواریخ است و ازاینرو، برخى تاریخدانان آن را اثر مستقلى نمیشمارند (رجوع کنید به آنهگر، ص 365).
(3) [A. Adnan Adivar, Osmanli Turklerinde ilim, Istanbul 2000]; (4) Robert Anhegger, "Hezarfen Huseyin Efendi'nin Osmanli devlet teskilatina dair mulahazalari", TM, X (1953); (5) Franz Babinger, Osmanli tarih yazarlari ve eserleri, tr. Coskun Ucok, Ankara 1982; (6) Antoine Galland, Istanbul'a ait gunluk hatiralar: 1672-1673, tr. Nahid Sirri Orik, Ankara 1987; (7) Istanbul kutuphaneleri tarih-cografya yazmalari kataloglari I:Turkce tarih yazmalari, vol.1, fasc.1-10, Istanbul 1943-1951; (8) Fehmi Edhem Karatay, Topkapi Sarayi Muzesi Kutuphanesi Turkce yazmalar katalogu, vol.1, Istanbul 1961; (9) Huseyin G. Yurdaydin, Islam tarihi dersleri, Ankara 1971, 134-139;