حسنپاشا صوقْلِلی زاده (صقوللیزاده) ، دولتمرد عثمانى و فرزند محمدپاشا صوقللى، صدراعظم عثمانى. از سال تولد او اطلاعى در دست نيست. او، به مناسبت شهرت و لقب پدرش، به وزيرزاده (د.ا.ترك، ذيل مادّه) و طويلزاده (دانشمند، ج 3، ص130) معروف شد. نخستين مقامش، بيگىِ (امارتِ) بوسنه در 969 بود (رجوع کنید به پچوى، ج 2، ص 306؛ اوزون چارشيلى، ج 2، ص 552). مدتى بعد به آناطولى انتقال يافت.
ظاهراً از 980 بيگلربيگى دياربكر بود (د.ا.ترك، همانجا). وى در 984 مأمور سركوب ياغيان شام شد و بيگلربيگى ارزروم گرديد. حسنپاشا در 985، به منظور فرونشاندن قيام دروزيان* و محافظت از روستاهاى «خواص همايون»، كه غارت شده بودند، و نيز نظارت بر دخل و خرج املاك و اوقاف وسيع پدرش در شام، به اميرالامرايى آنجا گمارده شد (همانجا). در 986 بههمراه لالامصطفی پاشا*، سردار سپاه عثمانى، عازم جنگ با ايران شد (دانشمند، ج 3، ص 34). سال بعد، ضمن شركت در ساخت دژ قارْص، مأمور تهيه ارزاق و رساندن مهمات به نيروهاى عثمانى در قلعه تفليس گرديد، كه در محاصره نيروهاى ايرانى بودند (پچوى، ج 2، ص 304؛ هامر ـ پورگشتال، ج 4، ص 77). وى در فتح بعضى شهرهاى قفقاز جنوبى شركت كرد و به ويژه در لشكركشى به گورى غنايم فراوانى به دست آورد (رجوع کنید به پچوى، ج 2، ص 320) و احتمالاً در لشكركشى به تبريز در 997 نيز شركت داشته است (رجوع کنید به د.ا.ترك، همانجا).
سرانجام، پس از انعقاد قرارداد صلح در استانبول بين ايران و عثمانى در جمادی الاولى 998 در اوايل سلطنت شاهعباس اول (فلسفى، ج 5، ص 1685ـ1686؛ هامر ـ پورگشتال، ج 4، ص 181ـ182)، حسنپاشا نيز مانند بيشتر امراى عثمانى، به ايالات غربى امپراتورى انتقال يافت (رجوع کنید به د.ا.ترك، همانجا). وى در جمادی الاولى 999 بيگلربيگى آناطولى بود (رجوع کنید به دانشمند، ج 3، ص 115، 119).
حسنپاشا در 999 بيگلربيگى تمشوار*، واقع در جنوب مجارستان، بود و در 1001 در آستانه جنگ اتريش و عثمانى، ضمن ارتقا به رتبه وزارت، به اميرالامرايى بُدين* نيز منصوب گرديد (د.ا.ترك، همانجا). در 1002 سردارْسنانپاشا، مقام بيگلربيگى رومايلى را از پسرش گرفت و به حسنپاشا داد (صولاقزادهمحمد همدمى، ص633ـ634). حسنپاشا با استفاده از توپهاى بزرگ، دشمن را وادار به بستن دروازه دژى كرد كه پايگاه حمله به نيروهاى عثمانى بود (پچوى، ج 2، ص 351ـ 352). وى تا 1006 در جنگهاى گوناگون با اتريش شركت داشت و در بيشتر آنها پيروز بود (همان، ج2، ص29؛ هامر ـ پورگشتال، ج 4، ص 221؛ درباره شركت وى در بعضى جنگهاى جبهه غربى رجوع کنید به نعيما، ج 1، ص 125، 131، 147ـ151، 157ـ168).
حسنپاشا در رمضان 1006 به حكومت بغداد گمارده شد (ثريا، ذيل مادّه). در اين زمان، فردى به نام سيدمبارك در حوالى بصره قيام كرد و آباديهاى اطراف را غارت نمود. چون به درخواست اهالى، حدود سه هزار قزلباش نيز از جانب دربار صفوى مأمور سركوبى سيدمبارك شده بودند (نعيما، ج 1، ص 192ـ193)، حسنپاشا طورى رفتار می كرد كه در آن خصوص با ايران اختلافى پيش نيايد (د.ا.ترك، همانجا).
حسنپاشا، پس از معزولشدن از حكومت بغداد، مأمور سركوب عبدالحليم قرهيازيجى* جلالى شد. قرهيازيجى با شكست دادن چند سردار عثمانى، خطرى جدّى براى دولت عثمانى شده بود (رجوع کنید به جلالى*، قيامها). حسنپاشا با گردآوردن نيرويى عظيم از اقوام عرب و كرد و ترك، قرهيازيجى را كه سى هزار نيرو تحت فرمان داشت، در محلى به نام سيدلو، در نزديكى اِلبِستان، در صفر 1010 شكست سختى داد و قرهيازيجى كشته شد (پچوى، ج 2، ص 404؛ نعيما، ج 1، ص293؛ صولاقزادهمحمد همدمى، ص663؛ گريزولد، ص29ـ 30). سپس حسنپاشا تا توقات* پيش رفت. وى قصد داشت زمستان را در آنجا بگذراند. از طرفى، هواداران قرهيازيجى در اطراف برادر او، دَلی حسن (دَلوُحسن)، گرد آمدند و با چند سركرده جلالى كه به دلی حسن پيوسته بودند، خود را به توقات رساندند. حسنپاشا كه در خود ياراى مقاومت نديد، در قلعه شهر پناه گرفت. در آن ميان، شخصى كه از قلعه فرار كرده بود، محلى را كه پاشا غالباً در آنجا می نشست، به محاصرهكنندگان نشان داد و سرانجام حسنپاشا در شوال يا ذيحجه 1010 به قتل رسيد و اموالش، پيش از رسيدن به توقات، به تصرف دلی حسن درآمد (رجوع کنید به پچوى، همانجا؛ نعيما، ج 1، ص 295؛ صولاقزاده محمد همدمى، همانجا؛ هامرـ پورگشتال، ج 4، ص320ـ321).
حسنپاشا خدمات بسيارى به دولت عثمانى كرد. وى در بيشتر نبردها پيروز بود و در صورت شكست، به آسانى ميدان نبرد را خالى نمی كرد. پچوى، كه حسنپاشا را از نزديك می شناخت، به علاقه وى به اشياى زيبا و قيمتى اشاره كرده است. به دستور حسنپاشا، در بغداد تخت سيمينى به نام كاخ بهشت برايش ساخته بودند كه با نقش و نگار درختان و شكوفهها تزيين شده بود و حدود پنجاه قروش ارزش داشت (رجوع کنید به ج 2، ص 290).
منابع : (1) محمد ثريا، سجل عثمانى، استانبول 1308ـ1315/1890ـ1897، چاپ افست انگلستان 1971؛ (2) صولاقزاده محمد همدمى، صولاقزاده تاريخى، استانبول 1297؛ (3) نصراللّه فلسفى، زندگانى شاهعباس اول، تهران 1364ش؛ (4) مصطفى نعيما، تاريخ نعيما، (استانبول) 1281 ـ 1283؛
(5) Ismail Hami Danismend, Izahli Osmanli tarihi kronolojisi, Istanbul 1971-1972; (6) William J. Griswold, Anadolu'da buyuk isyan: 1591-1611, tr. Ulkun Tansel, Istanbul 2002; (7) Joseph von Hammer-Purgstall, Geschichte des osmanischen Reiches, Graz 1963; (8) IA, s.v. "Hasan Pasa" (by M. Tayyib Gokbilcin); (9) Ibrahim Pecevi, Pecev tarihi, ed. Murat Uraz, Istanbul 1968-1969; (10) Ismail Hakki Uzancarsili, Osmanli tarihi, vol.2, Ankara 1998.