حِسبه در عثمانى ، اصطلاح حسبه در دفاتر محاسباتى و اسناد دیوانى عثمانى نیامده و به جاى آن، هم در پایتخت و هم در ایالات، از اصطلاح رسمىِ احتساب استفاده شده است. معناى اصلى این اصطلاح، اخذ عوارض و مالیات از بازرگانان و پیشهوران و برخى كالاهاى وارداتى بود. هر چند واژه احتساب در نهایت بر تمام مجموعه فعالیتهایى اطلاق شد كه به مُحتَسِب یا احتساب آغاسى ( رجوع کنید به اوزون چارشیلى، ص 142) (و به ندرت احتساب امینى) تفویض گردید (این منصب را میتوان به صورت پُلیسِ بازار ترجمه كرد كه معناى محدود آن را نشان میدهد ( رجوع کنید به شاو، ج 1، ص 208)، در عین حال، محتسب، مُفَتِّش و بازرس بازار هم تلقى میشد)، ولى مسئولیت دقیق او از نظارت و رسیدگىِ صرف به بازارها و اعضاى اصناف بازرگانى فراتر میرفت. قوانین و مقررات مربوط به وظایف محتسب در احتسابْ قانونْنامهلرى مُدوّن شده بود كه بر اساس آن، صاحب این منصب میتوانست درباره هر چیزى كه به وظایف او ــ از لحاظ نظارت، بازرسى، تعزیرات، و به ویژه در ایالات، اخذ مالیات ــ مربوط میشد تحقیق و تفحص كند. این مقررات شامل فهرستى از قیمتها بود كه باید در فروش اجناس، كالاهاى فرآورى شده یا غیر آن، رعایت میگردید ( رجوع کنید به د.اسلام، چاپ دوم ذیل )"Narkh". به علاوه میزان مجاز مابهالتفاوت سود و نیز جریمههایى كه باید از تجار و پیشهورانِ متخلّف اخذ میشد در این مقررات آمده بود. این مقررات، همچنین مبلغ كل یا درصد مالیات، عوارض، بهرهها یا سایر خراجهایى را كه به نام احتساب جمعآورى میگردید و بر اعضاى صنفهاى تجارى وضع میشد، معین میكردند ( رجوع کنید به كوتوك اوغلو، ص 606ـ607؛ دورسون، ص 308). نشانى از وظایف اصلى و اولیه محتسب را میتوان در بعضى مُفاد این مقررات یافت كه براساس آنها، محتسب باید بر اخلاق و رفتار مردم در مكانهاى عمومى یا مقدّس و توجه مسلمانان به رعایت و انجام وظایف دینیشان نظارت میكرد. او همچنین ــ لااقل در استانبول ــ برتقسیم كالاهاى تجارى بین عمدهفروشان، بازرگانان و پیشهوران نظارت داشت ( رجوع کنید به شاو، ج 1، ص 160). مأمورانى با عنوان قول اوغلانلرى و نیز ملازمانى (داوطلب) با عنوان سَنَدْلى، كه مجوز رسمى انتصاب به این عنوان را دارا بودند، محتسب را در جمعآورى مالیات یارى میكردند (براى آگاهى بیشتر درباره قولها و وظایف هر یك رجوع کنید به مانتران، ص 129ـ 138؛ نیز رجوع کنید به كوتوك اوغلو، ص 607؛ اوزون چارشیلى، همانجا). منصب محتسب یا محتسب آغاسى سالیانه به مقاطعه (التزام) داده میشد ( رجوع کنید به شاو، ج 1، ص 161) و دارنده این عنوان، پس از تأیید قاضى (كه محتسب مستقیماً در برابر او مسئول بود) ( رجوع کنید به دورسون، همانجا)، وزیر اعظم یا حاكمِ ایالت، و نیز پس از پرداخت مبلغى به نامِ بدل مقاطعه یا ارزش نقدى حق الاجاره، براتِ انتصاب به این مقام را دریافت میكرد.
نخستین مجموعه مقرراتى كه براى احتساب میشناسیم، متعلق به دوره سلطان بایزید دوم (886ـ 918) است.
محتسب در زمینه مالى، مالیاتهایى اخذ میكرد كه حاصل احتساب یا به عبارت صحیحتر، احتسابْ رسومى بودند ( رجوع کنید به اوزون چارشیلى، ص 97؛ شاو، ج 1، ص 120)، به علاوه برخى از مالیاتهاى مربوط به واردات یا حق ثبت، و سرانجام مالیاتِ یومیه دكاكین كه مغازهداران براى تأمین حقالزحمه محتسب و زیردستانش پرداخت میكردند ( رجوع کنید به كوتوك اوغلو، همانجا). در استانبول و شهرهاى بزرگ عثمانى، مالیات احتساب شامل این موارد بود: 1)باج بازار، كه بر كلیه اجناسى وضع میگردید كه از خارج وارد، و در شهر فروخته میشدند. 2)بِتِرمه، مالیات سالیانهاى كه از تاجران مواد غذایى گرفته میشد. 3)دامغا رسمى، عوارض مُهر یا علامتِ تجارى (رجوع کنید به تمغا*) كه بر منسوجات و فلزات گرانبها یا غیرگرانبها وضع میشد. 4)حق قَپان یا رسمِ قَپان یا حق قنطار، عبارت از عوارضِ تعیین وزن بود كه در مورد غَلّات و علوفه خشك به صورت جنسى و در مورد محصولات دیگر به صورت نقدى پرداخت میشد ( رجوع کنید به شاو، ج 1، ص 160ـ161؛ دورسون؛ كوتوك اوغلو، همانجاها). در هر منطقه هم ممكن بود مالیاتهاى احتسابى دیگرى نیز وضع شود. مثلاً رسوم احتسابیه یا عوارض ورود كشتیهاى تجارى در استانبول، حق قاپى یا عوارض مرتبط با دروازه ادرنه و بایعیه یا عوارض فروش كه عمدتاً در قرون دوازدهم و سیزدهم گرفته میشد ( رجوع کنید به مانتران، ص 134). گاهى سلاطین برخى مالیاتهاى اجحافآمیزى را كه محتسبان وضع میكردند و به زیان مردم بود، لغو میكردند.
نظامِ به اجاره سپردنِ احتساب در 1242 در استانبول ملغا گردید و به جاى آن، اداره احتسابْ نظارتى تأسیس شد كه مقامى حكومتى با عنوان احتسابْ ناظرى بر آن ریاست میكرد. در 1271، عنوان احتساب ناظرى حذف، و اختیارات آن به شهر امینى سپرده شد ( رجوع کنید به د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "Shehir emanneti"؛ كوتوك اوغلو، همانجا؛ شاو، ج 2، ص 91ـ92، 94).
منابع : (1) ]داود دورسون، دین و سیاست در دولت عثمانى، ترجمه منصوره حسینى و داود وفائى، تهران 1381ش؛
(2) EI2, s.vv. "Narkh", (by M.S. Kutukoglu), "Shehir emaneti" (by St. Yerasimos); (3) Mubahat Kutukoglu, "The structure of the Ottoman economy", in History of the Ottoman state, society & civilisation, vol. 1, ed. Ekmeleddin Ihsanoglu, Istanbul: Research Centre for Islamic History, Art and Culture (IRCICA) 2001(; (4) Robert Mantran, "Un document sur l'ihtisab de Stamboul a la fin du XVIIe siecle", in Melanges Louis Massignon, vol.3. Damas: Institut Francais d'Etudes Arabes, 1957, repr. in Robert Mantran, L'empire ottoman du XVIe au XVIIIe Siecle, London 1984; (5) )Stanford J. Shaw, History of the Ottoman empire and modern Turkey, Cambridge, 1985; (6) Ismail Hakki Uzuncarsili, Osmanli devletinin merkez ve bahriye teskilati, Ankara 1988];
EI2, s.v. "Hisba.II: Ottoman Empire" برای صورت کامل منابع رجوع کنید به