responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5943

 

خاورى شيرازى ، ميرزا فضل‌اللّه، مورخ و شاعر دورۀ قاجار و مؤلف تاريخ ذوالقرنين. وى در دهۀ 1190 در شيراز به دنيا آمد. پدرش ميرزا عبدالنبى شريفي‌حسينى و مادرش، دختر آقامحمدهاشم ذهبى و نوۀ دخترى سيد قطب‌الدين (از عرفاى فرقۀ ذهبيه) بود (فسايى حسينى، ج 2، ص 945؛ ديوان بيگى، ج 1، ص 535). هنگامى كه حسينعلى ميرزا فرمانفرما، پسر فتحعلى شاه، در 1214 حاكم فارس شد، خاورى شيرازى به عنوان نديم مخصوص وى همراه او شد (ديوان بيگى، ج 1، ص 536). خاورى در 1219 برای بازپس‌گيرى املاك موروثي‌اش به تهران رفت و با ميرزا محمدشفيع، صدراعظم وقت، ملاقات كرد. صدراعظم او را به شاه معرفى نمود و از آن هنگام تا فوت صدراعظم (1234)، خاورى در تهران دبير رسائل و منشى ديوان صدارت بود (خاورى شيرازى، 1380ش، ج 1، ص 6؛ رجوع کنید به ديوان‌بيگى، همانجا، كه مدت اقامت او را در تهران تا 1234، پانزده سال دانسته است؛ قس زرگري‌نژاد، 1377ش، ص :3 ده سال). پس از فوت ميرزا محمدشفيع، خاورى شيرازى به عنوان وزير محمودميرزا، پسر فتحعلي‌شاه، به نهاوند رفت. اين مأموريت مورد رضايت خاورى نبود و ظاهرآ به اصرار شاه آن را پذيرفته بود (رجوع کنید به خاورى شيرازى، ج 1، ص 7). محمودميرزا در 1241 به حكومت لرستان گمارده شد. خاورى اشاره كرده است كه محمودميرزا دوبار به جان او سوء قصد نمود (همان، ج 2، ص 987).

پس از محمودميرزا، برادرش همايون‌ميرزا، حاكم نهاوند شد. او نيز همچون محمودميرزا با مردم بد سلوك بود. در زمان حكومت او، اموال خاورى را غضب كردند و خودش را نيز هفت ماه در قلعۀ روئين‌دز ــكه محمودميرزا آن را ساخته بودــ حبس كردند (همان، ج 2، ص 698)، زيرا محمودميرزا و همايون‌ميرزا با شيخعلي‌ميرزا، برادر ناتنى آنان و حاكم ملاير، اختلاف داشتند و چون خاورى با محمدحسن شيرازى، وزير شيخعلي‌ميرزا، نسبت فاميلى داشت، خاورى متهم به همراهى با حاكم ملاير شد (همانجا؛ اعتضادالسلطنه، ص 209؛ زرگري‌نژاد، 1377ش، ص 4). خاورى پس از هفت ماه موفق به فرار شد و به قريۀ آورزمان ملاير، در دو فرسخى نهاوند، پناه برد. سپس با خانواده‌اش به قريه چوبينِ (دولت‌آباد كنونى) ملاير و مقر شيخعلى ميرزا رفت و حدود دوازده روز در خانۀ محمدحسن شيرازى اقامت كرد. سپس، شيخعلى ميرزا او و خانواده‌اش را با سكه‌هاى طلا و نقره و اسب و استر و غيره به سلطان‌آباد كزّاز (اراك كنونى) و خدمت غلامحسين‌خان سپهدار، داماد شاه، فرستاد. پس از آن در جمادي‌الاولى 1244، خاورى به قم رفت و موفق به ديدار شاه كه به آن شهر رفته بود، شد (رجوع کنید به خاورى شيرازى، ج 2، ص 697ـ699).

پس از آن، خاورى بار ديگر به تهران بازگشت و منصب ملفوفه‌نگارى (نگارش فرمان شاه با مهر كوچك و بدون ثبت) را به عهده گرفت (همان، ج 2، ص 700). ظاهرآ خاورى پيش از آن نيز چنين شغلى داشته است (همانجا). خاورى تا 1251 اين شغل را داشت و پس از آن، تنها اطلاع از وى مربوط به سال 1254 است كه مشغول تأليف تذكره خاورى بود (خاورى شيرازى، 1379ش، ص 135؛ رجوع کنید به آقابزرگ طهرانى، ج 9، بخش اول، ص 288، كه ذكر كرده است خاورى شيرازى تا 1263 زنده بوده است). تاريخ فوت خاورى در منابع ذكر نشده و تنها در فهرست نسخه‌هاى خطى كتابخانه ملى ملك (افشار، دانش‌پژوه، ج 2، ص 386 مكرر) تاريخ فوت او 1266 آمده است. وى در شيراز فوت كرد و در همانجا نيز دفن شد (خاورى شيرازى، مقدمه افشارفر، ج 1، ص سي‌وپنج).

خاورى شيرازى آثارى از خود به جاى گذاشته است كه مهم‌ترين آنها، تاريخ ذوالقرنين، مشتمل بر دو جلد و يك خاتمه است. جلد اول «نامه خاقان» و جلد دوم «رساله صاحبقرانى» نام دارد. جلد اول حاوى شرح اصل و نسب و طايفه قاجار و حوادث 1212 تا 1242 است. جلد دوم از وقايع 1242 آغاز و به مرگ فتحعلي‌شاه و جلوس محمدشاه (1250) و وقايع 1251 پايان مي‌يابد (همان، ج 1، ص 9). خاتمه كتاب نيز به نام «خاتمه روزنامچه همايون» شامل اخلاق و صفات فتحعلى شاه، ذكر زنان و رامشگران، فرزندان و بستگان وى است. خاورى در آوردن خاتمه از محمدصادق وقايع‌نگار مروزى تقليد كرده است. هدايت و سپهر با اندك تفاوتى، اين قسمت كتاب تاريخ ذوالقرنين را در انتهاى كتابهاى خود آورده‌اند (زرگري‌نژاد، همانجا). خاورى اين كتاب را به درخواست فتحعلى شاه نوشت. پيش از وى، محمدصادق وقايع‌نگار مروزى در تاريخ جهان‌آرا و ميرزا محمدرضى تبريزى در زينت‌التواريخ به ثبت وقايع سلطنت فتحعلى شاه مبادرت كرده بودند. با اينكه تاريخ جهان‌آرا شامل حوادث 36 سال سلطنت فتحعلى شاه است، نثر پيچيده و نيز اختصار وقايع و حتى افتادگى بسيارى از رويدادها در تاريخ جهان‌آرا سبب شد تا شاه از خاورى شيرازى بخواهد كه كتابى در تاريخ قاجار، با انشايى ساده و عباراتى به دور از تكلف بنويسد (زرگري‌نژاد، همانجا؛
همو، 1380ش، ص 219). زينت‌التواريخ نيز تنها ده سال از حوادث سلطنت فتحعلى شاه را در برداشت (خاورى شيرازى، ج 1، ص 8).

تاريخ ذوالقرنين از كامل‌ترين منابع صدر قاجار محسوب مي‌شود. به لحاظ ساده‌نويسى و درج غالب رويدادهاى دوره فتحعلي‌شاه، هيچ اثرى به پاى آن نمي‌رسد. تقريبآ تمام مورخان بعد از خاورى در دورۀ قاجار، شيوۀ نگارش او را در پيراستگى كلام از صنايع لفظى و معنوىِ آزار دهنده مورد استفاده قرار داده‌اند. اين كتاب منبع اصلى تاريخ‌نويسان دورۀ ناصرى ( 1264ـ1313)، چون هدايت در تأليف روضةالصفاى ناصرى، سپهر در ناسخ‌التواريخ، اعتضادالسلطنه در اكسيرالتواريخ و نيز خورموجى در تأليف حقايق‌الاخبار ناصرى بوده است (زرگري‌نژاد، 1377، ص 4؛
همو،1380ش، ص 222،232). تاريخ ذوالقرنين نخستين‌بار در 1380ش با تصحيح ناصر افشارفر در تهران به چاپ رسيد. چاپ ديگرى از بخشى از تاريخ ذوالقرنين، مربوط به دورۀ دوم جنگهاى ايران و روس به ضميمۀ مآثر سلطانيه، به تصحيح غلامحسين زرگري‌نژاد در 1383ش در تهران منتشر شده است.

خاورى شيرازى شعر نيز مي‌سرود و خاورى تخلص مي‌كرد (خاورى شيرازى، ج 1، ص 6؛
قس هدايت، ج 2، بخش اول، ص :285 خاور). ديوان اشعار او با عنوان مهرخاورى شامل پانزده هزار بيت قصيده و غزل است (خاورى شيرازى، ج 1، ص 9). پس از سرودن اين ديوان، خاورى به تأليف تاريخ ذوالقرنين پرداخته است (همانجا). آثار ديگر خاورى ديوان يوسف و زليخا شامل هفتاد هزار بيت (آقابزرگ طهرانى، ج 9، بخش اول، ص 288) و تذكره خاورى است. اين تذكره در اخلاق و رفتار فتحعلى شاه، زنان، فرزندان، نوه‌ها و ساير بستگان اوست، در سه باب و هشت فصل. اين كتاب در 1378ش به تصحيح ميرهاشم محدث در زنجان منتشر شد. خاورى همچنين خبر از تأليف تاريخ جديدى دربارۀ حوادث سلطنت محمدشاه (1250ـ1264) داده كه گويا به اتمام نرسانده است (خاورى شيرازى، ج 2، ص 937؛
رجوع کنید به فسايى حسينى، ج 2، ص 946، پانويس 2؛
زرگري‌نژاد، 1377ش، ص 5، آثار بسمل شيرازى را كه هدايت در مجمع‌الفصحاء، ج 2، بخش اول، ص 182 ذكر كرده است، به خاورى شيرازى نسبت داده‌اند.


منابع :
(1) آقابزرگ طهرانى، الذريعه الى تصانيف الشيعه، قم 1366؛
(2) عليقلى ميرزااعتضادالسلطنه، اكسير التواريخ، چاپ جمشيد كيانفر، تهران 1370ش؛
(3) ايرج افشار و محمدتقى دانش‌پژوه، فهرست نسخه‌هاى خطى كتابخانه ملى ملك، تهران 1354ش؛
(4) فضل‌اللّه خاورى شيرازى، تاريخ ذوالقرنين، چاپ ناصر افشارفر، تهران 1380ش؛
(5) همو، تذكره خاورى، چاپ ميرهاشم محدث، زنجان 1378ش؛
(6) احمد ديوان‌بيگى، حديقةالشعرا، چاپ عبدالحسين نوائى، تهران 1364ش؛
(7) غلامحسين زرگري‌نژاد، «تاريخ ذوالقرنين: متنى مهم درباره صدر قاجاريه و ميرزافضل‌اللّه خاورى شيرازى»، كتاب ماه، سال 2، ش 1 (آبان 1377)؛
(8) همو، «خاورى شيرازى و تثبيت مكتب تاريخ‌نويسى استرآبادى»، تاريخ، سال 2، ش 1 (1380ش)؛
(9) ميرزاحسن فسائى حسينى، فارسنامه ناصرى، چاپ منصور رستگار فسائى، تهران 1367ش؛
(10) رضاقلي‌خان هدايت، مجمع‌الفصاء، چاپ مظاهر مصفا، تهران 1339ش.

/ ناصر افشارفر /

تاریخ انتشار اینترنتی:



06/03/1388

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5943
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست