responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5911

 

سَيّدالشُهَداء ، لقب اعطايى رسول اكرم به عموى خود حمزة بن عبدالمطلب* و از القاب امام حسين عليه‌السلام*، به معناى سرور شهيدان. در غزوۀ احد، مشركان حمزه را به شهادت رساندند و سپس پيكرش را مثله كردند (واقدى، ج 1، ص 290؛ يعقوبى، ج 2، ص 47) و از اين زمان پيامبر او را سيدالشهداء خواند (رجوع کنید به محب‌الدين طبرى، ذخائرالعقبى، ص 176؛ صفدى، ج 13، ص 170). در بيشتر كتابهاى تاريخى و روايى، از حمزه با لقب سيدالشهداء ياد شده است (براى نمونه رجوع کنید به بلاذرى، ج 2، ص 394؛ ابن‌بابويه، الخصال، ج 2، ص 412، 555؛ مفيد، الارشاد، ص 37)، اما در بعضى روايات او را با عناوين ديگرى خوانده‌اند، مانند سيد شهيدان بهشت (ابن‌بابويه، الخصال، ج 1، ص 575)، سيد شهيدان اولين و آخرين جز انبيا و اوصيا (كتاب سليم‌بن قيس، ص 133ـ134؛ ابن‌بابويه، كمال‌الدين، ص 263ـ264)، خيرالشهداء (كتاب سليم‌بن قيس، ص 133؛ طوسى، الغيبه، ص 191؛ محب‌الدين طبرى، ذخائر العقبى، ص 176)، افضل‌الشهداء (فرات كوفى، ص 101؛ كلينى، ج 1، ص 450)، اسداللّه و اسد رسوله (واقدى، ج 1، ص 290؛ كلينى، ج 1، ص 224؛ ابن‌بابويه، الخصال، ج 1، ص 203ـ204).

اميرالمؤمنين عليه‌السلام در شوراى تعيين خليفه، امام حسن عليه‌السلام، امام حسين عليه‌السلام در كربلا، و محمدبن حنفيه در سخنان و احتجاجات خود، همواره به اين مقام حمزه اشاره كرده و از ملقب شدن حمزه به سيدالشهداء به مثابه يكى از افتخارات بني‌هاشم و اهل‌بيت ياد كرده‌اند (براى نمونه رجوع کنید به نهج‌البلاغه، نامه 28؛ طبرى، ج 5، ص 424؛ ابن‌بابويه، الخصال، ج 1، ص 320؛ مفيد، الارشاد، ج 2، ص 97؛ طوسى، الامالى، ص 546، 554، 563ـ564). در زيارت‌نامه رسول اكرم عبارت «السَّلامُ عَلى عَمِّكَ حَمزة سَيِّدِالشُّهَداء» و در زيارت‌نامه حمزه عبارت «السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمَّ رَسولِ اللّهِ وَ خيرَ الشُهَداء» ذكر شده است (ابن‌قولويه قمى، ص 62؛ ابن‌طاووس، اقبال‌الاعمال، ج 3، ص 124).

پس از شهادت امام حسين، لقب سيدالشهداء به ايشان نيز اختصاص يافت. اگر چه در احاديثى از رسول اكرم از امام حسين با لقب سيدالشهداء ياد شده (براى نمونه رجوع کنید به ابن‌قولويه قمى، ص 142، 148)، به نظر مي‌رسد كه عموميت يافتن اين لقب براى امام حسين عليه‌السلام از زمان امام صادق عليه‌السلام باشد. يكى از زنان صحابى امام صادق عليه‌السلام به نام ام‌سعيد احمسيه، كه از اهالى عراق بوده، قصد زيارت قبور شهداى مدينه را داشته است كه امام صادق به وى مي‌گويد چرا قبر سيدالشهداء را نزد خودتان زيارت نمي‌كنى؟ ام‌سعيد با تصور اينكه مقصود امام، قبر اميرالمؤمنين است مي‌پرسد : سيدالشهداء كيست؟ امام صادق پاسخ مي‌دهد: سيدالشهداء حسين‌بن على است (رجوع کنید به ابن‌قولويه قمى، ص 217ـ220؛ ابن‌بابويه، ثواب‌الاعمال، ص 97ـ98). ملاصالح مازندرانى (ج 11، ص 368) در توضيح اينكه اين لقب، هم به حمزه و هم به امام حسين اعطا شده چنين ذكر كرده كه حمزه سيدالشهداى زمان خود و امام حسين سيدالشهداى علي‌الاطلاق است. حضرت فاطمه سلام‌اللّه‌عليها پس از شهادت حمزه، از خاك مرقد وى تسبيحى ساخت كه با آن ذكر مي‌گفت. شيعيان از تربت امام حسين عليه‌السلام تسبيح مي‌سازند (طبرسى، مكارم الاخلاق، ص 281؛ نجفى، جواهرالكلام، ج 10، ص 404ـ405 نيز رجوع کنید به تسبيح*). امام صادق دربارۀ فضيلت تربت امام حسين بر تربت حمزه ذكر كرده است كه تربت امام حسين در دست انسان تسبيح مي‌گويد، اگر چه انسان ذكرى نگويد (طبرسى، همانجا).

افزون بر حمزه و امام حسين، از كسان ديگرى نيز با لقب سيدالشهداء ياد شده است، از جمله جرجيس* پيامبر (صنعانى، ج 3، ص 5، 150؛ ابن‌عساكر، ج 64، ص 192)، بلال حبشى* (هيثمى، ج 9، ص 300)، جعفربن ابي‌طالب* (متقي‌هندى، ج 11، ص 661، ج 13، ص 332) و مِهجَع‌بن عبداللّه اولين شهيد جنگ بدر (ثعلبى، ج 7، ص 270؛ بغوى، ج 3، ص 460). همچنين در روايتى، پيامبر اكرم سيدالشهداى بعد از حمزه را كسى دانسته است كه نزد حاكم ظالم برود و او را امر به معروف و نهى از منكر كند و در اين راه كشته شود (رجوع کنید به جصاص، ج 2، ص 43؛ محب‌الدين طبرى، ص 176).


منابع :
(1) محمدبن على ابن‌بابويه، ثواب‌الاعمال، چاپ محمدمهدى خرسان، قم 1364ش؛
(2) همو، الخصال، چاپ علي‌اكبر غفارى، قم 1403؛
(3) همو، كمال‌الدين و تمام‌النعمه، چاپ علي‌اكبر غفارى، قم 1405؛
(4) ابن‌عساكر، تاريخ مدينه دمشق، چاپ على شيرى، بيروت 1415؛
(5) محمد ابن‌قولويه قمى، كامل الزيارات، چاپ جواد قيومى، بي‌جا؛
(6) حسين‌بن مسعود بغوى، تفسير البغوى المسمى معالم التنزيل، چاپ عبدالرحمن عك و مروان سوار، بيروت 1995؛
(7) احمدبن يحيى بلاذرى، انساب‌الاشراف، چاپ محمدباقر محمودى، بيروت 1394/1974؛
(8) احمدبن محمد ثعلبى، الكشف و البيان، المعروف تفسير الثعلبى، چاپ على عاشور، بيروت 1422/1984؛
(9) احمدبن على رازى جصاص، احكام القرآن، چاپ عبدالسلام محمدعلى شاهين، بيروت 1415/1994؛
(10) صلاح‌الدين صفدى، الوافى بالوفيات؛
(11) عبدالرزاق صنعانى، تفسيرالقرآن، چاپ مصطفى سلم محمد، رياض 1410/1989؛
(12) طبرى، تاريخ (بيروت)؛
(13) محب‌الدين احمدبن عبداللّه طبرى، ذخائر العقبى فى مناقب ذوي‌القربى، قاهره 1356؛
(14) حسن‌بن فضل طبرسى، مكارم‌الاخلاق، قم 1392/1972؛
(15) محمدبن حسن طوسى الامالى، قم 1414؛
(16) همو، الغيبه، چاپ عبداللّه طهرانى و علي‌احمد ناصح، قم 1411؛
(17) كتاب سليم‌بن قيس، چاپ محمدباقر انصارى زنجانى، قم 1420؛
(18) محمدصالح مازندرانى، شرح اصول كافى، چاپ ابوالحسن شعرانى، بيروت 1421/2000؛
(19) علاءالدين متقى هندى، كنزالعمال، چاپ صفوه سقا، بيروت 1409/1989؛
(20) محمدبن محمدبن نعمان شيخ‌مفيد، الارشاد فى معرفه حجج‌اللّه علي‌العباد، بيروت 1414/1993؛
(21) محمدحسن نجفى، جواهرالكلام فى شرح شرائع الاسلام، چاپ عباس قوچانى، تهران؛
(22) نهج‌البلاغه، چاپ صبحى صالح، بيروت 1416؛
(23) محمدبن عمر واقدى، المغازى، چاپ مارسدن جونز، لندن 1966؛
(24) نورالدين هيثمى، مجمع‌الزوائد و منبع‌الفوائد، بيروت 1408/1988؛
(25) احمدبن ابي‌يعقوب يعقوبى، تاريخ اليعقوبى، بيروت: دارصادر، بي‌تا؛
(26) محمدبن يعقوب كلينى، الكافى، چاپ علي‌اكبر غفارى، تهران 1363ش؛
(27) فرات‌بن ابراهيم كوفى، تفسير فرات الكوفى، چاپ محمدكاظم، تهران 1410/1990.

/ مرضيه محمدزاده /

تاریخ انتشار اینترنتی: 17/12/1387

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5911
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست