حبیباللّه ساوجى ، از نگارگران دوره شاه عباس صفوى (حك : 996ـ1038). از زندگى وى اطلاع چندانى در دست نیست. رقم وى در نقاشیهایش، حبیب، حبیباللّه، حبیباللّه نقاش و مشهدى حبیباللّه است (رجوع کنید به سیمز و همكاران، ص 234، تصویر 148، ص 329، تصویر 250؛ اشوینتوخوفسكى، ص 293ـ296، تصاویر 2ـ5). برخى رقم اخیر را حبیباللّه مشهدى خوانده و او را نقاش دیگرى فرض كردهاند (رجوع کنید به كریمزاده تبریزى، ج 1، ص 145ـ146؛ پاكباز، ص 199 كه تنها حبیباللّه مشهدى را ذكر نموده است)، اما سودآور (ص 227) با توجه به طرز نوشتن رقم در نگاره شكارچى و تفنگ (رجوع کنید به سیمز و همكاران، ص 234) ــكه واژه مشهدى در پایین، حبیب در وسط و اللّه در بالا قرار گرفته ــ آن را مشهدى حبیباللّه دانسته، كه اشارهاى است به مسافرت هنرمند به مشهد و زیارت بارگاه امام رضا علیهالسلام. در نگاره مجمع پرندگان (رجوع کنید به همان، ص330)، رقم وى روى سنگى كوچك و تیره رنگ در وسط نقاشى، به برخى رقمهاى رضا عباسى در این دوره شباهت دارد.
حبیباللّه اهل ساوه بود (منشى قمى، ص 151) و احتمالا به دلیل استعدادى كه در نگارگرى داشت، براى یافتن حامیانى در دربار صفوى، راهى قزوین شد. در این دوره، بیتوجهى سلطان محمد خدابنده* به نقاشى و هنرهاى تصویرى به دلیل ضعف بیناییاش، به تعطیل شدن كارگاه سلطنتى انجامید و هنرمندان دربار قزوین در جستجوى حامى دیگرى برآمدند. به نوشته كنبى (1997، ص 91ـ92)، ظاهرآ برخى از آنان به هند و عثمانى و شمارى همانند حبیباللّه، محمدى، شیخ محمد و صادق بیك افشار* به مشهد یا هرات رفتند؛ اما به نوشته منشى قمى (ص 151ـ152)، حبیباللّه از ساوه به قم رفت و در آنجا به خدمت حسینخان شاملو (متوفى 1027)، حاكم قم، درآمد. ولش (ص 173) وى را با سلطان حسینخان شاملو (متوفى 988)، اشتباه گرفته و در به تصویر كشیدن محیط فرهنگى و هنرى زندگى حبیباللّه نیز به خطا رفته است.
اسكندر منشى (ج 2، ص 433) نخستینبار در سال 999 از حسینخان (حاكم قم) نام برده و از آنجا كه حبیباللّه در آن سالها نقاش صاحبنامى بوده است، احتمالاً حمایت حسینخان از وى چندان به پیش از این تاریخ بازنمیگردد. حسینخان حامى هنرمندان بود و كتابهایى از جمله شاهنامه و نزهتنامه علایى اثر شهمردانبن ابیالخیر به دستور وى نسخهپردازى و مصور شد (اشوینتوخوفسكى، ص 299، یادداشتها، ش 1). وقتى حسینخان شاملو حاكم هرات شد، حبیباللّه را نیز با خود به آنجا برد. در حدود سالهاى 1007 تا 1009، حبیباللّه با شاه دیدار كرد و شاه او را به كارگاه سلطنتى خود در اصفهان برد (منشى قمى، ص 152؛ اشوینتوخوفسكى، ص 291؛ كنبى، 2002، ص 105). از آن پس، اطلاعى از زندگى حبیباللّه در دست نیست، جز آنكه به درویشصفتى و قریحه شعرى او اشاره شده است (رجوع کنید به كریمزاده تبریزى، ج 1، ص 144ـ145).
حبیباللّه هنرمندى بااستعداد و سنّتگرا بود و در طراحى، پرداز (ضربات ریز قلم مو) و رنگپردازى مهارت داشت. وى از نظر سبكشناسى، به دوره انتقالى سبك دربار قزوین ــكه دنباله مكتب تبریز (رجوع کنید به تبریز*، مكتب) بودــ و سبك جدید كه در اصفهان تحت تأثیر رضا عباسى* به وجود آمد، تعلق داشت. به نظر میرسد، سبك حبیباللّه از سبك هنرمندان جوانتر دوره شاه طهماسب، بهویژه میرزاعلى (از نقاشان مشهور مكتب تبریز، متوفى 984)، تأثیر پذیرفته و بعدها احتمالاً در هرات، تحت ثأثیر آثار محمدى و رضا عباسى قرار گرفته است (اشوینتوخوفسكى، همانجا). سیمز و همكاران (ص 330) حبیباللّه را براساس نگاره مجمع پرندگان، از نسخهاى از منطقالطیر، احیاگر سبك تیمورى در دوره شاه عباس دانستهاند، اما با توجه به سهنگاره دیگرى كه با این نگاره، در حدود سال 1009، به این نسخه اضافه شدهاند و تركیب عناصرِ به ظاهرْ تیمورى با برخى تصاویرِ سبك اصفهانى، میتوان چنین استنباط نمود كه هنرمند یا هنرمندان بعدى ناگزیر به كار در چهارچوب سبك تیموریان بودهاند كه قبلاً در نسخههاى ناتمامى از این دست به كار گرفته میشد. همچنین در نگاره مجمع پرندگان، رنگآمیزى صخرهها و چهرههاى گرم و پر شور، به سبك دربار صفوى نزدیك است كه در بسیارى از نقاشیهاى شاهنامه طهماسبى نیز دیده میشود (اشوینتوخوفسكى، ص 290).
ظرافتى كه حبیباللّه در كشیدن طرحهاى ظریف روى پوشاك دارد، نشاندهنده آشنایى وى با هنر تذهیب* است. روشى كه در آثار دیگر هنرمندان همعصرش دیده نمیشود (د. ایرانیكا، ذیل مادّه).
هیچیك از نگارههاى رقمدار حبیباللّه تاریخ ندارد. با این حال، او را از روى برخى آثارش از جمله نگاره اسب نر كه شباهت زیادى به یكى از نگارههاى میرزاعلى در شاهنامه طهماسبى دارد، شاگرد میرزاعلى دانستهاند (اشوینتوخوفسكى، ص 289ـ290). همچنین وى را با توجه به نگاره مردجوان با كمان (در مجموعه سودآور)، تحت تأثیر محمدى، از نگارگران واقعگراى قرن دهم، و نیز باتوجه به نگارههایى كه احتمالا در اصفهان كشیده است، همچون شكارچى در حال پر كردن تفنگ و زنى با لباس نارنجى (هر دو در موزه طوپقاپیسراى)، متأثر از رضاعباسى دانستهاند (همان، ص 285ـ286).
برخى از كارهاى رقمدار حبیباللّه عبارتاند از نگاره مردى در حال وزن كردن خربزه و دو گاو نر، در نسخهاى از تیمورنامه یا ظفرنامه عبداللّه هاتفى؛ تصویر یك شتر و مردى با دوك نخریسى و تصویر شترى یك كوهانه، هر دو در موزه مدیترانهدر استكهلم؛ جوانى با تفنگ، در موزه دولتى برلین؛ زنى نشسته با یك گلابى در دست، در مجموعهاى در لندن (همان، ص 284ـ289).
با توجه به سبك حبیباللّه در كشیدن حالت صورت، چشم و ظرافت خطوط، نگارههاى دیگرى نیز به او نسبت دادهاند، از جمله سه نگاره دیگر منطقالطیر (د. ایرانیكا، همانجا؛ قس اشوینتوخوفسكى، ص 290 كه نگاره شیخ صنعان و دختر ترسا را از كارهاى حبیباللّه ندانسته است)؛ نگارههایى از شاهنامه و دو نگاره از نزهتنامه علایى و نگاره دربارى نشسته با باز اهلى در نیویورك و سرانجام چند اثر در آلبومى در لندن، از جمله تصویر جوانى با رداى راه راه و عمامه خراسانى، و تصویر قزلباشى كه فنجانى كوچك را در كنار لبانش نگه داشته است (د. ایرانیكا، همانجا).
منابع : (1) اسكندر منشى؛ (2) روئین پاكباز، دایرةالمعارف هنر: نقاشى، پیكرهسازى، گرافیك، تهران 1378ش؛ (3) ابوالعلاء سودآور، هنر دربارهاى ایران، ترجمه ناهید محمد شمیرانى، تهران 1380ش؛ (4) محمدعلى كریمزاده تبریزى، احوال و آثار نقاشان قدیم ایران و برخى از مشاهیر نگارگر هند و عثمانى، لندن 1363ـ1370ش؛ (5) احمدبن حسین منشى قمى، گلستان هنر، چاپ احمد سهیلى خوانسارى، تهران 1359ش؛
(6) Sheila R. Canby, The golden age of Persian art: 1501-1722, London 2002; (7) idem, Persian painting, London 1997; (8) EIr.s.v. "Habib-Allah Saveji" (by Barbara Schmitz); (9) Eleanor Sims, Boris Marshak, and Ernst J. Grube, Peerless images: Persian painting and its sources, New Haven 2002; (10) Marie L. Swietochowski, "Habib Allah", in Persian painting from the Mongols to the Qajars, ed. Robert Hillenbrand, London: I.B. Tauris Publishers, 2000; (11) Anthony Welch, Artists for the Shah: late sixteenth- century painting at the Imperial Court of Iran, New Haven 1976.