responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5794

 

حبیب‌اللّه‌خان ، پادشاه افغانستان از 1319 تا 1337. وى در جمادی‌الاولى 1289 در سمرقند تولد یافت و در آنجا، علوم متداول عصر را فراگرفت. چنان‌كه از گزارشهاى سراج‌التواریخ اثر فیض محمد برمی‌آید، وى در هنگام حكومت پدرش (عبدالرحمان‌خان) در افغانستان، وظایف و مأموریتهایى را در ولایات گوناگون به عهده داشت (رجوع کنید به ج 3، قسم2، ص 51، 249، 253) و هنگامى به پادشاهى رسید كه رقیبان وى از بین رفته بودند (فرخ، ص 423). در تاریخ افغانستان، این اولین بار بود كه بدون جنگ داخلى و خون‌ریزى انتقال قدرت صورت می‌گرفت (فرهنگ، ج 1، ص 493). وى در ابتداى سلطنتش براى ارائه چهره‌اى مذهبى از خود، یكى از پنج زن خود را به حُكم شرع اسلام طلاق داد. همچنین، امر كرد تا برقع زنان به رنگ خاكى و عارى از هرگونه زینت باشد، سراینده‌ها و رقاصه‌هاى زن را وادار به توبه كرد، براى مسلمان‌شدگان هندو انعام مقرر كرد و در یازده شهر افغانستان، به هزینه دولت مدرسه حفظ قرآن دایر نمود (غبار، ج 1، ص 700؛ خوافى، ج 2، ص 557ـ 558).

گام مهم دیگر او، تلاش براى كاهش مظالمى بود كه پدرش بر مردم افغانستان روا داشته بود. آزاد كردن هزاران زندانى سیاسى و ممنوع كردن برخى مجازاتهاى دوران پدرش (نظیر كور كردن و گوش بریدن) و شكنجه از جمله این اقدامات بود (غبار، ج 1، ص 701؛ خوافى، ج 2، ص 556). همچنین، تبعیدشدگان دوران حكومت پدرش را عفو كرد و به آنان حق بازگشت داد كه درنتیجه آن، افرادى با دیدگاهها و آموخته‌هاى جدید و گاه متضاد وارد كشور شدند؛ از جمله خانواده طرزى (در رأس آنان محمود طرزى*) كه از شامات بازگشتند. طرزى در ایجاد گرایشهاى جدید ملی‌گرایى و تجددطلبى در میان افغانهاى جوان نقش مهمى ایفا كرد و بناى مطبوعات جدید افغانستان را گذاشت (زلمى، ص 271؛ خوافى، همانجا؛ هایمن، ص 24).

حبیب‌اللّه‌خان در 1320 لقب سراج‌الملة والدین به خود داد (غبار، ج 1، ص700). وى شیوه حكومت پدرش را قدرى تعدیل كرد و گرچه چارچوب نظام استبدادى قبلى را حفظ كرد، اما از خشونت فزاینده دوره گذشته كاست (فرهنگ، ج 1، ص 495).

فعالیتهاى فرهنگى حبیب‌اللّه‌خان بعدها تأثیر مهمى بر افغانستان گذاشت. وى مدارس جدیدى تأسیس كرد، ازاین‌رو می‌توان او را پایه‌گذار شكل جدید آموزش و پرورش در افغانستان دانست. او معتقد بود كه ترقى دولت و ملت بدون ترقى علم امكان ندارد (غبار، همانجا). حبیب‌اللّه‌خان در 1321، نخستین مدرسه عالى به نام مدرسه حبیبیه* و چندى بعد، مدرسه نظامى حربیه را در كابل تأسیس كرد. در این دو مدرسه، معلمان هندى و افغان افزون بر دروس قدیمى به تدریس دروس جدید می‌پرداختند. در 1325، عده‌اى معلم ترك در این مدارس استخدام شدند (فرهنگ، ج 1، ص 504).

در 1323، حبیب‌اللّه‌خان پیشنهاد جمعى از روشنفكران و تحصیل‌كردگان مدرسه شاهى و مدرسه حبیبیه را براى تأسیس انجمن سراج‌الاخبار پذیرفت. این انجمن به ریاست مولوى عبدالرئوف‌خان قندهارى متخلص به خاكى تشكیل شد. هدف مؤسسان انجمن، بیدار ساختن مردم و آشنا كردن آنها با مدنیت جدید و وقایع تازه دنیا بود. انجمن نشریه‌اى به نام سراج‌الاخبار منتشر كرد كه پس از مدتى به سبب ممانعت دولت انگلیسى هند، انتشار آن متوقف گردید (حبیبى، ص 25ـ28؛ براى آگاهى بیشتر در مورد سراج‌الاخبار رجوع کنید به جراید*، بخش :6 افغانستان).

امیر حبیب‌اللّه پس از سفر به هند در 1324، و آشنایى با پیشرفتهاى علمى و فنى دولت انگلیسى هند، مصمم به ایجاد تحولاتى در كشور گردید (فرهنگ، ج 1، ص 507). از جمله اقدامات وى پس از این سفر عبارت بودند از: تغییر دادن شكل معمارى افغانستان؛ بنا كردن عماراتى به سبك معمارى هندوستان؛ ایجاد كاروان‌سرا در بین راهها؛ احداث شبكه تلفن و ایجاد نیروگاه برق آبى (ریاضى، ص260؛ فرخ، ص 425ـ426؛ غبار، ج 1، ص 705ـ706).

امیر حبیب‌اللّه در سیاست خارجى وابسته به انگلیس بود (فرخ، ص 428)، ولى در برابر خواسته‌هاى لرد كرزن (نماینده این كشور در هند) نظیر مراقبت بر ورود اسلحه به افغانستان، خوددارى افغانستان از كمك به قبایل علیه انگلیس در مرز بین افغانستان و دولت انگلیسى هند و امتداد راه‌آهن به قندهار مقاومت می‌كرد (آدامك، كتاب 2، ص 36ـ39؛ فرهنگ، ج 1، ص 496ـ497)، اما طولى نكشید كه با سفر هیئتى انگلیسى به سرپرستى سر لوئیس دین، وزیر امورخارجه وقت بریتانیا، به كابل و پس از مذاكراتى طولانى، در 14 محرّم 1323/ 21 مارس 1905 موافقت‌نامه‌اى بین دو طرف به امضا رسید كه بر حسب آن امیر حبیب‌اللّه‌خان متعهد شد، برخلاف قراردادهاى پدرش با انگلیس رفتار نكند و در امور خارجى بدون مصلحت انگلیس كارى انجام ندهد (آدامك، كتاب 2، ص 76ـ77؛ غبار، ج 1، ص 727ـ 728؛ فرهنگ، ج 1، ص 501ـ502).

مسئله دیگر در سیاست خارجى، اختلاف با ایران بر سر آب هیرمند و تغییر مجراى آن بود كه موجب تنش بین دو كشور شد. این موضوع نیز در 1321، مانند سابق، به حكمیت انگلیس گذاشته شد و هیئتى به سرپرستى مك ماهون، به منطقه اعزام گردید كه در 4 صفر 1323 نظر خود را اعلام كرد ولى با اعتراض ایران روبه‌رو شد (سایكس، ج 2، ص 364؛ فرخ، ص 425؛ فرهنگ، ج 1، ص 497ـ498).

انعقاد قرارداد 1907 (1325) بین روسیه و انگلستان یكى از مسائل مهم در دوره حبیب‌اللّه‌خان بود. براساس این قرارداد، افغانستان خارج از حوزه نفوذ روسیه قرار گرفت و بدین‌ترتیب استعمار انگلیس در افغانستان زمام امور را به دست گرفت. حبیب‌اللّه‌خان پس از آگاهى از مُفاد قرارداد، با آن مخالفت كرد (غبار، ج 1، ص730؛ براى آگاهى بیشتر رجوع کنید به قرارداد 1907*).

با آغاز جنگ جهانى اول (1914ـ1918) حبیب‌اللّه‌خان اعلام بی‌طرفى كرد. در ذیحجه 1334/ اكتبر 1916، هیئت مشترك آلمانى و عثمانى با نامه‌هایى از امپراتور آلمان و سلطان عثمانى، وارد كابل گردید و امیر افغانستان را به اعلان جنگ برضد انگلیس تشویق كرد. این هیئت بر فشار خود بر حبیب‌اللّه افزود و حتى در مجلس مشورتى كه امیر حبیب‌اللّه تشكیل داد، برادرش، نایب‌السلطنه سردار نصراللّه‌خان، خواستار جهاد علیه انگلیس و بازگرداندن استقلال اراضى از دست رفته افغانستان بود، ولى امیر از قبول درخواستهاى هیئت مشترك آلمانى و عثمانى و اصرار جناحهاى داخلى به اعلان جهاد سر باز زد و به وعده‌هاى انگلیس مبنى بر به رسمیت شناختن استقلال سیاسى افغانستان پس از پایان جنگ و نیز كمك مالى آنان دل‌خوش كرد (غبار، ج 1، ص 460، 739).

اعمال این سیاست خاشعانه نسبت به انگلیس، ایجاد و تشدید خفقان و استبداد به‌ویژه پس از 1328، و سركوب خونین مشروطه‌خواهان و آزادی‌طلبان (در جنبش آزادی‌خواهى افغانستان، پس از كشف حزب سرّى ملى كه از احزاب مخالف امیرحبیب‌اللّه بود، اعضاى آن به دستور او كشته شدند)، سرانجام حس انتقام‌جویى را در میان جوانان این كشور تقویت كرد و یكى از آنان، عبدالرحمان‌خان لودین (نویسنده سراج‌الاخبار)، در 1336 در شب جشن تولد امیر حبیب‌اللّه، او را ترور كرد كه ناكام ماند تا اینكه حبیب‌اللّه در جمادی‌الاولى 1337 در یك تبانى دربارى و احتمالا نقشه مشروطه‌خواهان در شكارگاه كله‌گوش، در ولایت لغمان به ضرب گلوله از پاى درآمد. پس از وى، سردار نصراللّه‌خان (برادر امیرحبیب‌اللّه) در جلال‌آباد اعلان حكومت كرد، اما درباریان و بزرگان حكومت در كابل، بر پادشاهى پسر حبیب‌اللّه (امان‌اللّه) توافق كردند. سردار نصراللّه‌خان نیز از مقامش استعفا داد و با امان‌اللّه بیعت كرد (همان، ج 1، ص 717ـ718، 720ـ721، 740ـ743).


منابع :
(1) لودویگ آدامك، تاریخ روابط سیاسى افغانستان در نیمه نخست سده بیستم، كتاب 2، ترجمه فاضل صاحب‌زاده، پاریس 1384ش؛
(2) عبدالحى حبیبى، جنبش مشروطیت در افغانستان، قم 1372ش؛
(3) یعقوب على خوافى، پادشاهان متأخر افغانستان، پیشاور 1377ش؛
(4) محمدیوسف ریاضى، عین‌الوقایع: تاریخ افغانستان در سالهاى 1207ـ1324ق، چاپ محمد آصف فكرت، تهران 1369ش؛
(5) محمد ولى زلمى، دكندهار مشاهیر، كابل 1349ش؛
(6) غلام محمد غبار، افغانستان در مسیر تاریخ، ج 1، تهران 1374ش؛
(7) مهدى فرخ، تاریخ سیاسى افغانستان، قم 1371ش؛
(8) میرمحمد صدیق فرهنگ، افغانستان در پنج قرن اخیر، تهران 1385ش؛
(9) فیض محمد، سراج‌التواریخ، تهران 1372ش؛


(10) Anthony Hyman, Afghanistan under Soviet domination, 1964-83, New York 1984;
(11) Percy Molesworth Sykes, A history of Persia, London 1958.

/ فاروق انصارى /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5794
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست