حازِمى ، حسن بن خالد، فقیه، ادیب و صاحبمنصب در منطقه یمن. وى در 1188 (زباره یمنى، ج 1، ص 323) یا 1170 (صدیق حسنخان، ص 264؛ بیطار، ج 1، ص 485) در هجرة ضَمَد واقع در عسیر* به دنیا آمد. حازمى از اعقاب امام حسن مجتبى علیهالسلام و از طایفه حَوازِمه بهشمار میرود (رجوع کنید به زباره یمنى، همانجا). در عصر او مدارس دینى پررونق بود (همان، ج 1، ص 324). وى نزد استادانى چون قاضى احمدبن عبداللّه ضَمَدى تهامى درس خواند و در زمانى كوتاه، در تفسیر و حدیث و فقه صاحبنظر شد، ولى پس از مدتى فقط به قرآن و حدیث پرداخت (همان، ج 1، ص 323). حازمى به حرمت تقلید معتقد بود و رسالهاى در این باره تألیف كرد. به نظر او، عامه مردم، همانند صحابیان در صدر اسلام، امكان دستیابى به احكام شرعى را دارند و ازاینرو، مردم را از آموزش فقه تمام مذاهب اسلامى منع میكرد. این امر به مخالفت طرفداران تقلید و عالمان معاصر با وى انجامید (صدیق حسنخان؛ بیطار، همانجاها؛ زباره یمنى، ج 1، ص 324).
حازمى وزیر و مشاور حاكم عسیر، حمود بن محمود، شد تا جاییكه حمود كارهاى خود را غالبآ با مشورت وى انجام میداد (بیطار؛ زباره یمنى، همانجاها). حازمى همچنین امیر منطقه صبیا و فرمانده لشكر و متولى جنگ گردید و حدود شرعى را خود مستقلا اجرا میكرد (بیطار، همانجا؛ فؤاد حمزه، ص 359). او در بیش از بیست جنگ شركت كرد و شجاعت بسیارى از خود نشان داد (زباره یمنى، همانجا) و حتى بعد از فوت حمود بن محمد و اسارت فرزندش احمد بن حمود در جنگ با تركان عثمانى، دست از جنگ برنداشت. وى، بهرغم پیروزیهاى نخستین، سرانجام به دست نیروهاى عثمانى در 1234 یا 1235 در محلى به نام شَكّر در سَراة كشته شد (صدیق حسنخان؛ بیطار، همانجاها؛ زبارهیمنى، ج 1، ص 326ـ327).
از دیگر آثار حازمى است: رسالهاى فقهى درباره واجب نبودنِ جَهْر (آشكار خواندن) بسماللّه در نمازهاى جهریه؛ رساله قوت القلوب بمنفعة توحید علّام الغیوب، درباره توحید عملى و رد عقاید عامه مردم كه منافى با توحید در عبادت است؛ شرحى ناتمام بر منظومه حدیثىعمدةالاحكام، اثر عبداللّهبن محمد امیر؛ نثرالدرر، كه شرحى است بر منظومه محمدسعید سفر، عالم مدینه؛ مجموعهاى از محاورات و مناظرات او با عالمان؛ و مجموعه اشعار، از جمله قصیدهاى در مدح شریف حمود (رجوع کنید به زباره یمنى، ج 1، ص 324ـ326؛ زركلى، ج 2، ص 189).
منابع : (1) عبدالرزاقبن حسن بیطار، حلیة البشر فى تاریخ القرن الثالث عشر، چاپ محمد بهجة بیطار، بیروت 1413/1993؛ (2) محمد زباره یمنى، نیل الوَطَر من تراجم رجال الیمن فى القرن الثالث عشر، (قاهره) 1348ـ1350، چاپ افست صنعا (بیتا.)؛ (3) خیرالدین زركلى، الاعلام، بیروت 1999؛ (4) صدیق حسنخان، التّاج المُكَلَّل من جواهر مآثر الطّراز الآخر و الاوّل، چاپ ابراهیم شمسالدین، بیروت 1424/2003؛ (5) فؤاد حمزه، قلب جزیرة العرب، ریاض 1388/1968.