حاجِرى ، عیسیبن سنجر، از شاعران نیمه نخست قرن هفتم. كنیه او را ابویحیى و ابوالفضل و لقبش را حسامالدین ضبط كردهاند (رجوع کنید به ابنخلّكان، ج 3، ص 501؛ ابنتغرى بردى، ج 6، ص290). وى و اجدادش را از سپاهیان ترك دانستهاند (ابنتغرى بردى، همانجا؛ فرّوخ، ج 3، ص 526).
حاجرى در 582 در شهر اربیل*/ اِربل بهدنیا آمد و در آنجا پرورش یافت ولى چون از منطقه حاجِر، شهركى در حجاز، فراوان یاد كرده به حاجرى معروف شده است (ابنخلّكان، ج 3، ص 504؛ فرّوخ، همانجا).
نزدیكترین منبع به روزگار او وفیاتالاعیان است كه ابنخلّكان (متوفى 681؛ ج 3، ص 501ـ503) در آن آورده كه میان او و حاجرى دوستى بوده و حاجرى بسیارى از سرودههاى خود را براى او میخوانده است. همچنین وى با برادر ابنخلّكان دوستى داشته، چنانكه اشعارى در وصف فراق او سروده است.
حاجرى به علتى نامعلوم به زندان افتاد و در قلعه خُفْتِیدْكان/ خُفْتید اسیر شد و در 626 به قلعه اربل منتقل گردید (رجوع کنید به همان، ج 3، ص 503، 505؛ فرّوخ، همانجا). وى پس از رهایى از زندان، در بارگاه امیرمظفرالدین كوكُبورى/ كوكُبرى مورد توجه قرار گرفت و به درویشى گرایید و جامه درویشان بر تن كرد. وى پس از مرگ مظفرالدین در 630 از اربل كوچ كرد و در دوره حكومت شمسالدین باتكین (امیر اربل از سوى مستنصر عباسى) به آن شهر برگشت. حاجرى در 632ـ633، با ضربه كارد فردى ناشناس، زخمى شد و روز بعد درگذشت و در گورستان بابالمیدان اربل به خاك سپرده شد (ابنخلّكان، ج 3، ص 503ـ504؛ ابنكثیر، ج 7، جزء13، ص 154ـ155).
حاجرى شاعرى خوشبیان بود. الفاظ اشعارش فصیح و تركیباتش عارى از هرگونه پیچیدگى، اما تعابیرش گاه عامیانه است. صنایع لفظى و معنوى در حد اعتدال در شعر او آمده است. شعر حاجرى بیشتر قطعاتى است كه در آن اسامى اماكن حجاز و مفاهیم صوفیانه ذكر شده و محتواى اشعارش مدح، حكمت، وصفخمر، موشَّحات و بذلهگویى است و گاه هجویاتى نیز در اشعار او یافت میشود، مانند هجو ابنسَمْعون*/ شمعون (طبیب یهودى، متوفى 623). در بین اشعارشرباعى (الدوبیت) و مَوالیا* نیز دیده میشود (ابنخلّكان، ج 3، ص 501؛ فرّوخ، ج 3، ص 526ـ527).
دیوان حاجرى در زمان حیات وى میان مردم رایج بوده، چنانكه ابنخلّكان نیازى به آوردن نمونههاى شعر او ندیده و فقط 27 بیت از اشعار او را نقل كرده است (رجوع کنید به ابنخلّكان، ج 3، ص 501ـ504). دیوان حاجرى با نام بلبل الغرام الكاشف عن لثام الانسجام در هفت بخش، با عناوین غزل، قصائد فیالسِّجن، مخمّسات، متفرقات، قصائد فیالهجاء، موالیا، الدوبیت، به دست عمربن محمد دمشقى تنظیم شد و در 1305 در مطبعة الشرقیة قاهره به چاپ رسید. ابتدا این دیوان در 1208 چاپ شد (حاجیخلیفه، ج 1، ستون 783؛ بروكلمان ، ج 5، ص 17ـ18؛ فرّوخ، ج 3، ص 528).
اثر دیگر وى مسارح الغزلان الحاجریة نام دارد كه نسخه خطى آن در كتابخانه دیوان هند موجود است. نسخهاى خطى از قصاید متفرقه او، در مجموعهاى با نام نزهةالناظر و شرح الخاطر در كتابخانه سلطنتى برلین موجود است (لوت، ج 1، ص 239ـ240؛ آلوارت، ج 7، ص 238ـ239؛ بروكلمان، ج 5، ص 18؛ سركیس، ج 1، ستون 732). مجموعهاى دیگر با نام القصائد الحجازیات فى مدح خیرالبریات بهوى نسبت داده شده است (رجوع کنید به بروكلمان، همانجا).
منابع : (1) ابنتغرى بردى، النجومالزاهرة فى ملوك مصر و القاهرة، قاهره [? 1383[ـ1392/[? 1963[ـ1972؛ (2) ابنخلّكان؛ (3) ابنكثیر، البدایة و النهایة، ج 7، چاپ احمد ابوملحم و دیگران، بیروت 1407/1987؛ (4) كارل بروكلمان، تاریخالادبالعربى، ج 5، نقله الیالعربیة رمضان عبدالتواب، قاهره 1975؛ (5) حاجیخلیفه؛ (6) یوسفالیان سركیس، معجمالمطبوعات العربیة و المعربة، قاهره 1346/1928، چاپ افست قم 1410؛ (7) عمر فرّوخ، تاریخ الادبالعربى، ج 3، بیروت 1989؛
(8) W.Ahlwardt, Verzeichniss der arabischen der Handschriften Koniglichen Bibliothek zu Berlin, Berlin 1887-99; (9) Otto Loth, A catalogue of the Arabic manuscripts in the Library of the India Office, vol. 1, London 1877.