responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5482

 

معركه ‌گيرى ، هنرنمايى در ميدانها و كوچه و بازار براى جلب توجه مردم و كسب درآمد. معركه، از ريشه ع رك، به معناى جنگ‌گاه است (جوهرى، ج 3، ص 1599) و اصطلاحآ به جايى موقتى گفته مي‌شود كه معركه‌گيران در آنجا هنرنمايى مي‌كنند و مردم را گرد خود مي‌آورند (رجوع کنید به كاشفى سبزوارى، ص 275). مترادف فارسى معركه‌گير، «هنگامه‌گير» است كه دست‌كم در متون قرن ششم به بعد، از جمله در كتاب نقض (ص 67)، ذكر شده است (نيز رجوع کنید به سعدى، بيت 2443، ص 133؛ برهان، ج 4، ذيل «هنگامه» و «هنگامه‌گير»، ص 2383). به آن دسته از معركه‌گيرانى كه در معركه شعبده‌گرى مي‌كردند، بُلعجب/ ابوالعجب هم مي‌گفتند (رجوع کنید به دهخدا، ذيل «بلعجب»). معركه‌گيران پس از اتمام هنرنمايى، از جمع تماشاچيان پول درخواست مي‌كردند كه به آن اصطلاحآ «چراغ» مي‌گفتند (رجوع کنید به مستوفى، ج 3، ص 293، پانويس 1؛ جمالزاده، ذيل «چراغ»، ص 82).

جامع‌ترين توضيحات دربارۀ معركه‌گيرى و گروههاى گوناگون معركه‌گيران در فتوت‌نامه سلطانى (ص 275ـ343)، نوشتۀ حسين واعظ كاشفى سبزوارى در قرن نهم، آمده است. اينكه در كتابى مختص به فتوت، گروههاى معركه‌گيران معرفى شده‌اند، بر ارتباط آنان با آيين فتوت دلالت دارد.

حسين واعظ كاشفى معركه‌گيران را به سه گروه، اهل سخن و اهل زور و اهل بازى، تقسيم كرده است (كاشفى سبزوارى، ص 279). گروههاى معركه‌گير در تاريخ اجتماعى ايران عبارت بوده‌اند از: 1) مداحان. آنان با شعرخوانى و خطبه‌گويى در منقبت پيامبر اكرم صلي‌اللّه عليه‌وآله‌وسلم و اهل‌بيت عليهم‌السلام يا با خواندن نوحه و رثائيه دربارۀ اهل‌بيت، معركه مي‌گرفتند (همان، ص 280ـ281). براساس فتوت‌نامه سلطانى (ص 286)، ابزارهاى ويژۀ مداحان، نيزه، توق، شَدّه، سفره، چراغ و تبرزين بود. نيزه را به هنگام سخنرانى و شعرخوانى به دست مي‌گرفتند يا بر سر آن نمدى مي‌بستند و بدين‌گونه «توق» مي‌ساختند و آن را در ميدان معركه به زمين فرومي‌كردند. حيطۀ معركۀ هر مداح تا جايى بود كه سايۀ توق او امتداد مي‌يافت و هيچ مداحى اجازه نداشت در محدودۀ مداح ديگر معركه بگيرد (كاشفى سبزوارى، ص 287ـ288). ظاهرآ واژۀ «پاتوق» از همين موضوع سرچشمه گرفته است (رجوع کنید به دهخدا، ذيل «پاتوغ»). شدّه، ميان‌بندى بوده است كه بر توق يا نيزه مي‌بستند (همان، ص 291). سفره را در ميدان معركۀ خود مي‌گستراندند و وسط آن چراغ مي‌گذاشتند (همان، ص 289ـ290). تبرزين را هم در حين معركه‌گيرى به دست مي‌گرفتند (همان، ص 291ـ292). در عهد صفوى، كار مداحان رونق داشته است. يكى از مشاهير آنان ملا لوحى اصفهانى بوده است كه بيشتر مداحانِ دوره‌گرد و معركه‌گير اشعار او را مي‌خواندند (رجوع کنید به نصرآبادى، ص 430). فرقۀ عجم، شاخه‌اى از خاكساران (رجوع کنید به خاكساريه*)، هنگامى كه به مقام «درويش اختيارى» مي‌رسيدند در ميدانها معركه مي‌گرفتند و مداحى مي‌كردند (رجوع کنید به تبريزى، ص 286ـ287). اين دسته از درويشان، دوازده* «وصله» (ابزار و جامۀ درويشى)، به نشان دوازده امام، داشتند كه عبارت بود از: تاج؛ كمر؛ جام‌نشان؛ فاتيل؛ ردا؛ كتاب فال؛ صندلى، كه بر آن مي‌نشستند و مداحى مي‌كردند؛ عصا؛ رَشمه؛ بساط خواص، كه به وسيلۀ آن از اسرار اختران و پيشامدهاى آينده براى مردم سخن مي‌گفتند؛ دست‌خط؛ و تبرزين (رجوع کنید به همان، ص 268ـ269). 2) سقايان. در واقع همان مداحان بودند كه علاوه بر مداحى، سقايى هم مي‌كردند (رجوع کنید به كاشفى سبزوارى، ص 292). آنان در روزهاى سوكوارى امام حسين عليه‌السلام در ماه محرّم، با مَشكى آب بر دوش و جامى در دست، در كوچه و خيابان مي‌گشتند و ضمن مداحى و نوحه‌خوانى، به مردم آب مي‌دادند (رجوع کنید به پرتو بيضائى، ص 43ـ44). 3) قصه‌خوانان. اين گروه در ميدان معركه بر صندلى مي‌نشستند و به دو روش حكايت‌گويى و نظم‌خوانى براى مردم قصه نقل مي‌كردند (رجوع کنید به كاشفي‌سبزوارى، ص 303ـ305؛ نيز رجوع کنید به نقالى*). 4) بساط‌اندازان. اين گروه در علم فقه و طب و كاركردن با رمل و اسطرلاب تبحر داشتند. در معركۀ خود بر «زيلوچه»اى مي‌نشستند و براى مردم از اسرار اختران و خواص اشيا و رويدادهاى آينده سخن مي‌گفتند (براى تفصيل رجوع کنید به كاشفي‌سبزوارى، ص 297ـ302). 5) پهلوانان. برخى پهلوانان با نمايش كارهاى پهلوانى در كوچه و خيابان معركه مي‌گرفتند و در دورۀ قاجار «زورگر» ناميده مي‌شدند (رجوع کنید به پرتو بيضائى، ص 123). در عصر حاضر، معركه‌گيريهاى اين گروه از پهلوانان بيشتر شامل پاره‌كردن زنجيرهاى ضخيم، خم كردن مفتولهاى آهنين و شكستن سنگهاى بزرگ است (رجوع کنید به پرتو بيضائى، ص 123ـ125؛ نيز رجوع کنید به پهلوان*). 6) لوطيان. در دورۀ قاجار شامل چندين گروه بودند كه در جغرافياى اصفهان، اثر ميرزا حسين‌خان تحويلدار (ص 86ـ87)، به تفصيل دربارۀ آنان بحث شده است: الف) شيربانان، كه شير را پرورش مي‌دادند و رام مي‌كردند و به گردنش قلاده مي‌بستند و با آن در شهرها و روستاها مي‌گشتند تا توجه مردم را جلب كنند. ب) لوطيان تنبك به دوش، كه ميمون يا بچه خرسى را در كوچه و خيابان مي‌گرداندند، تنبكى را با ريسمان از دوش خود مي‌آويختند و ضرب مي‌گرفتند و ميمون يا بچه خرس را به رقص در مي‌آوردند. پ) خيمه‌شب‌بازان. حسين واعظ كاشفى هم در فتوت‌نامه سلطانى (ص 337ـ342) از آنان جزو «اهل‌بازى» ياد كرده و معركه‌گيرى آنان را لعبت‌بازى ناميده و آن را به دو گونه بازى با خيمه و بازى با پيش‌بند تقسيم كرده است. بازى با خيمه را در روز انجام مي‌دادند (براى اطلاع بيشتر رجوع کنید به خيمه‌شب‌بازى*). ت) طاس‌بازان و حقّه‌بازان. شعبده‌گرانى بودند كه در معركه خود، طاس (پياله‌اى كوچك) را در جبّه خود ناپديد مي‌كردند يا مهره‌هايى را در حقّه (قوطى) مي‌ريختند و ناپديد مي‌كردند (رجوع کنید به كاشفي‌سبزوارى، ص 337ـ339، 343). به اين دسته بلعجب/ ابوالعجب نيز مي‌گفتند (رجوع کنید به دهخدا، ذيل «بلعجب»). ث) بندبازان. گروهى از لوطيان بودند كه دو سر يك طناب را به دو ستون محكم مي‌بستند و با چوبى بر آن حركت مي‌كردند (رجوع کنید به همان، ص 326). تحويلدار (ص 86) آنان را «لوتيان چوبينى پا» ناميده است (نيز رجوع کنید به بندبازى*).


منابع :
(1) محمدمهدى تبريزى، وسيلةالنجاه، در فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاكساريه، چاپ مهران افشارى، تهران، 1382ش؛
(2) حسين‌خان تحويلدار، جغرافياى اصفهان، چاپ منوچهر ستوده، تهران، 1342ش؛
(3) حسين پرتو بيضائى كاشانى، تاريخ ورزش باستانى ايران (زورخانه)، تهران، 1382ش؛
(4) اسماعيل‌بن حمّاد جوهرى، الصحاح، تاج‌اللغة و صحاح العربيه، چاپ احمد عبدالغفور عطار، تهران، 1368ش؛
(5) محمدعلى جمالزاده، فرهنگ لغات عاميانه، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران، 1341ش؛
(6) دهخدا؛
(7) فتوّت‌نامه‌ها و رسائل خاكساريه (سي‌رساله)، چاپ مهران افشارى، تهران، 1382ش؛
(8) عبدالجليل قزوينى رازى، نقض، معروف به بعض مثالب النواصب فى نقص «بعض فضائح الرّوافض، چاپ ميرجلال‌الدين محدث ارموى، تهران، 1358ش؛
(9) حسين كاشفى سبزوارى، فتّوت‌نامه سلطانى، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران، 1350ش؛
(10) محمدطاهر نصرآبادى، تذكره نصرآبادى، چاپ وحيد دستگردى، تهران، 1361ش.

/ مهران افشارى /

تاریخ انتشار اینترنتی: 25/ 10/ 1387

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5482
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست