خروس جنگى ، نام انجمنى هنرى و مجلهاى در اواخر دهۀ بيست و اوايل دهۀ سى شمسى در تهران. تغيير وضع سياسى و دگرگونى جوّ فرهنگى توأم با آن ــ كه ناشى از ورود نيروهاى متفقين (1320ش/ 1941) به ايران بود ــ هنرمندان را به آزمودن شيوههاى گوناگون، از خيالپردازيهاى سوررئاليستى تا شكلبنديهاى انتزاعى، سوق داد (يارشاطر، اتينگهاوزن، ص 373). گزينش اين عنوان از سوى اعضاى انجمن نيز نشاندهندۀ ستيهندگى اين گروه در برابر سبك و سياق قديم رايج در هنر و ادب بود.
اين انجمن نخستين بار با گردهمايى گروهى از نقاشان و موسيقيدانان و شاعران و اديبان در كارگاه نقاشى جليل ضياءپور، پس از بازگشت وى از نخستين سفرش به فرانسه، در 1327ش شكل گرفت (حقانى، ص110؛ مجابى، ص20). افزون بر ضياءپور، ديگر بنيانگذاران اين انجمن عبارت بودند از : منوچهر شيبانى (براى اطلاع بيشتر رجوع کنید به مشار، ج 6، ص 314)، شاعر و نقاش؛ غلامحسين غريب (براى اطلاع بيشتر رجوع کنید به حقانى، ص110)، داستاننويس و موسيقيدان؛ و حسن شيروانى، نمايشنامهنويس (حقانى، ص110). بهتدريج اين انجمن، با برگزارى جلسات بحث و گفتگو دربارۀ هنر نو، مركز تجمع هنرمندان نوگرا شد (طاهباز، ص 5). انجمن نمايشگاههايى نيز از آثار اعضا يا هنرمندان جوان (براى نمونه رجوع کنید به خروس جنگى، ش 2، ص 19) برپا ميكرد.
سرانجام انجمن مجلهاى به نام خروس جنگى منتشر كرد كه شمارۀ نخست آن با شعر «از شهر صبح» نيما يوشيج آغاز ميشد. از همان ابتدا در تهيۀ مطالب نوعى تقسيم كار، براساس ذوق و حوزۀ فعاليت، ميان اعضاى انجمن به چشم ميخورد كه تا آخرين شماره كم و بيش ادامه يافت؛ بدينترتيب كه ضياءپور مقالات دربارۀ نقاشى (براى نمونه رجوع کنید به خروس جنگى، ش 1، ص 12ـ15، ش 2، ص 13ـ18، ش 3، ص 3ـ18، ش 4، ص 31ـ41)، غريب مطالب مربوط به ادبيات داستانى (براى نمونه رجوع کنید به خروس جنگى، ش 1، ص 16ـ30، ش 2، ص 3ـ10، ش 3، ص 36ـ63، ش 4، ص 21ـ39) و شيروانى نمايشنامه و نقد تئاتر (براى نمونه رجوع کنید به خروس جنگى، ش 1، ص 31ـ45، ش 2، ص30ـ35، ش 3، ص 23ـ34، ش 4، ص 6ـ17) را تهيه ميكردند. در هر شماره نيز اشعارى از نيما (رجوع کنید به خروس جنگى، ش 3، ص 1ـ2، ش 2، ص 1، ش 4، ص30) و شيبانى (براى نمونه رجوع کنید به همان، ش 4، ص 1ـ5، ش 2، ص20ـ24، ش 3، ص 35) بهچاپ ميرسيد. ضمن آنكه مقالهاى از مرتضى حنانه در حوزۀ موسيقى (رجوع کنید به همان، ش 1، ص 3ـ7)، گوياى همكارى هنرمندانى جز اعضاى انجمن با نشريۀ مذكور بود. دورۀ اول مجلۀ خروس جنگى، به سردبيرى جليل ضياءپور، دو هفته يك بار منتشر ميشد و در مجموع، از 1328 تا 1329ش پنج شماره از آن انتشار يافت (صدرى طباطبايى، ج 1، ص 286ـ287؛ برزين، ص 172). روى جلد همۀ شمارهها، تصوير خروسى در حال خواندن بود كه ضياءپور آن را كشيده بود (طاهباز، ص 9). مجله در اين دوره، با وجود نوآورى، لحنى نسبتآ محافظهكارانه داشت و هدف آن «بالابردن سطح معرفت عمومى» بود (پشت جلد شمارههاى مجله، طاهباز، ص 4). آيدين آغداشلو (ص 404) از هنرمندان ديگرى، همچون حسين كاظمى (براى اطلاع بيشتر رجوع کنید به مجابى، ص 14، 92ـ97)، جواد حميدى (رجوع کنید به همان، ص 13، 64ـ82)، محمود جواديپور (رجوع کنید به همان، ص 16، 116ـ129) و احمد اسفنديارى (رجوع کنید به همان، ص 15، 158ـ165)، در كنار اعضاى انجمن، نام برده و آنان را نه تنها اشاعهدهندۀ نقاشى مدرن، بلكه آغازكنندگان چالش مدرنيسم و رواجدهندگان مفهوم جديد نقاشى و «شيپورچى آغاز نبرد» نو و كهنه دانسته است كه با تلاش و مبارزه و رنج بسيار، دستكم اصطلاح «مدرنيسم» را جا انداختند. در اين سالها نوگرايان تندروترى به انجمن پيوستند كه شاخصترين آنان هوشنگ ايرانى (براى اطلاع بيشتر رجوع کنید به طاهباز، كتابشناسى پايان مقاله)، نيما يوشيج، سهراب سپهرى و بهمن محصص (نقاش و كاريكاتوريست) بودند (حقانى، ص110). در اين سالها انتشار دورۀ دوم مجلۀ خروس جنگى، با بيانيۀ هنرى و ادبى «سلاخ بلبل» در سيزده بند، كه عمدتآ نوشتۀ هوشنگ ايرانى و بيانكنندۀ آراى او بود، آغاز شد. در اين بيانيه آمده است : «هنر خروس جنگى، هنر زنده ماست. اين خروس تمام صداهايى را كه بر فراز هنر قديم نوحهسرايى ميكنند خاموش خواهد كرد» و در آن تأكيد شده است كه هنر نو «با صميميت با درون» و به عنوان «گذرگاه آفرينش» و «گسيختن قراردادها» و «تكيه تفكر هنرمند بر دانش نوين»، «نبرد بيرحمانه بر ضد تمام سنن و قوانين هنرى گذشته» و «نابودى كليه مجامع طرفدار هنر قديم» را شعار خود ميداند (طاهباز، ص 8، 10). در اين دوره، جليل ضياءپور از عضويت در هيئت تحريريه كناره گرفت.
دورۀ دوم در چهار شماره، از اول ارديبهشت تا 15 خرداد 1330، منتشر شد و با توقف انتشار آن، اخلاف انجمن در 1332ش، نشريۀ پنجه خروس را، به سردبيرى بهمن محصص، بنيان نهادند كه آن نيز عمر كمى داشت (صدرى، ص 182).
نحوۀ نگرش و روحيۀ بانيان اين انجمن تأثيرى جدّى در فضاى هنرى آن روزگار نهاد (پاكباز، ذيل مادّه)، چنانكه عبارت «جيغ بنفش»، از يكى از سرودههاى هوشنگ ايرانى به نام «كبود» (رجوع کنید به خروس جنگى، ش 2؛ طاهباز، ص 59)، تا مدتها كنايهاى براى اشاره به شعر نو و آثار شاعران نوگرا بود. در هنرهاى تجسمى نيز نظريات انجمن، در دهۀ چهل شمسى راه را براى آنچه آغداشلو (ص 72) هنر مدرن ايران ناميده است گشود.
منابع : (1) آيدين آغداشلو، گفتارها و گفتگوهاى ديگر، تهران، 1382ش؛ (2) ريچارد اتينگهاوزن، احسان يارشاطر، ادجهاى درخشان هزايران، ترجمه هرفر عبداللهى و رويين پاكباز، تهران، 1379ش؛ (3) مسعود برزين، شناسنامه مطبوعات ايران از 1215 تا 1357 شمسى، تهران، 1371ش؛ (4) رويين پاكباز، دائرةالمعارف هنر، تهران، 1378ش؛ (5) صباحقانى «خروس غريب»، شرق، سالنامه 1383ش؛ (6) رضاعبدلى و حامد قاموس مقدم، «گفتگو با جليل ضياءپور»، برگ فرهنگ، سال اول، شماره اول، مهر و آبان 1378ش؛ (7) سيدمحمد صدرى طباطبايى نائينى، راهنماى مطبوعات ايران 1304ـ 1357، تهران، زمستان 1378ش؛ (8) سيروس طاهباز، خروس جنگى بيمانند درباره زندگى و هنر هوشنگ ايرانى، تهران، 1380ش؛ (9) جواد بجابى، پيشگامان نقاشى معاصر ايران نسل اول، ترجمه كريم امامى، به كوشش منيژه ميرعمادى، تهران، 1326ش و شمارههاى دو دوره مجله خروس جنگى در كتابخانه مجلس بخش نشريات شماره 49/37، شماره ثبت 39940.