responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5457

 

سَمِّه، ، طايفه و سلسله‌اى از پادشاهان سند از 734 تا 927. نسب اين طايفه كه ستمگان نيز خوانده مي‌شدند، به عكرمة بن عصام‌ بن ابي‌جهل يا به روايتى ديگر جمشيد (پادشاه پيشدادى) مي‌رسد. جام، لقب پادشاهان اين سلسله، حاكى از نسبت آنان به جمشيد است (رجوع کنید به فرشته، ج 2، ص 317؛ قانع تتوى، ج 3، ص 57ـ61، 99). اين طايفه پيش از اسلام، در پرگنه برهمن‌آباد (يكى از چهار منطقۀ سند) و تحت فرمان راى (حاكم) سند، سيهوس‌بن ساهسى، بودند. پس از آنكه اين منطقه به تصرف چچ، آخرين راى اين منطقه، درآمد نيز، آنان همچنان تابع او بودند. هنگامى كه محمدقاسم، فاتح سند، بر چچ مسلط شد، سمّه‌ها با ساز و دهل از او و سپاه اسلام استقبال كردند و محمدقاسم سردار خود، اميرمحمد، را والى اين طايفه و منطقه ايشان شد (كوفى، ص10، 27ـ28، 167ـ168؛ ندوى، ص 95ـ97).

از قرن پنجم به بعد، در سند دو گروه زمين‌دار قدرت را در دست داشتند: يكى سومره‌ها، شاخه‌اى از مسلمانان قوم راجپوت، و ديگرى سمّه‌ها (رجوع کنید به فرشته، همانجا). سومره‌ها با طايفه سمّه، كه تا آن زمان هندو مذهب بودند، اختلاف و درگيرى داشتند. سرانجام سمّه‌ها از تور، ناحيه‌اى در غرب سند، به كچ (كهچ) در شرق سند (دهانۀ سند) در كنار درياى عمان مهاجرت كردند. در 710، سمّه‌ها راىْ چاودا، حاكم كچ، را برانداختند و آن ناحيه را تصرف كردند (معصوم بكرى، ص60ـ61؛ نسيانى تتوى، ص 51؛ قانع تتوى، ج 3، ص 83). ضعف سومره‌ها موجب اتحاد سمّه‌ها با يكديگر و زمينه‌ساز پادشاهى آنان شد. برخى از پادشاهان سمّه عبارت بودند از:

اُنُرْبن بانيه. سمّه‌ها به سركردگى انربن بابنيه (يا بابنهه، بابنهنه، بابنهيه، پانيه) در 734، ارميل، آخرين پادشاه سومره‌ها، را كشتند. انر با اجماع امرا و اعيان، حاكم سند گرديدو به جام ملقب شد (معصوم بكرى، ص 61ـ62؛ قانع تتوى، ج 3، ص 99ـ100؛ نسيانى تتوى، ص 48ـ52؛ قس فرشته، همانجا). او پس از به سلطنت رسيدن، ملك رَتَن ترك، حاكم سيوستان (سهوان)، را در نبردى كشت. علت مرگ انر نامشخص و گويا بيمارى بوده است. همچنين گفته شده است كه كاهةبن تُماچى، وكيل انر، با دشمنان او، يعنى عليشاه ترك و ملك فيروز، متحد شد و آنان او را به قتل رساندند. پس از اين واقعه، افراد انر، كاهة بن تماچى و ملك فيروز را كشتند. عليشاه پس از مرگ انر، سه ماه بر سند حكومت كرد و سپس / 740، برادر انر به پادشاهى رسيد (رجوع کنید به معصوم بكرى، ص 62ـ63؛ قانع تتوى، ج 1، ص 100 پانويس 1؛ ندوى، ص 267ـ268). انر سه سال حكومت كرد و در زمان او شهر باستانى تته، كه از ديرباز پايتخت سند بود (ندوى، ص 14)، همچنان پايتخت باقى ماند.

2) جام جونة بن بابنيه. وى در آغاز به انتقام خون برادرش، دست به كشتار تركان در بهكر زد. عده بسيارى از ايشان گريختند. استقلال شاهان سمّه از اين زمان آغاز شد، تا آنكه در 751، علاءالدين محمدشاه تغلقى برادر خود، الغ‌خان، را به حكومت مولتان روانه كرد. او نيز ملك تاج كافورى را به جنگ جام جونه به سند فرستاد، اما پيش از رسيدن سپاه تغلقى (752)، جام جونه درگذشت (معصوم بكرى، ص 63؛ قانع تتوى، ج 3، ص100).

3) جام ماني‌بن جام جونا يا جام بابنيه، در 752 به سلطنت رسيد (فرشته، همانجا؛ قانع تتوى، ج 3، ص 101). در 762 فيروزشاه تغلقى، پادشاه دهلى، به سند تاخت اما جام مانى توانست او را به عقب‌نشينى وادار كند (فرشته، همانجا؛ قس شمس‌سراج عفيف، ص 199ـ204). در زمستان همان سال، فيروزشاه بار ديگر به سند حمله كرد كه جام مانى تسليم شد و سند جزء متصرفات تغلقيها گرديد. فيروزشاه، جام مانى و بستگانش را به دهلى برد. او در دربار فيروزشاه منشأ خدمات بسيار شد. ازاين‌رو فيروزشاه سند را به او باز گرداند، اما وى در 766 در راه بازگشت درگذشت (شمس‌سراج عفيف، ص240ـ247، 253ـ254؛ فرشته، ج 2، ص 318؛ اسيرندى، ص 131).

پس از جام مانى. جام تماجى، جام صلاح‌الدين، جام نظام‌الدين‌بن صلاح‌الدين، جام عليشيربن نظام‌الدين و جام كرن بعد از جام مانى به حكومت رسيدند (فرشته، ج 2، ص 318؛ معصوم بكرى، ص 66ـ68). منابع از تاريخ حكومت اين شاهان اطلاع دقيقى به دست نداده‌اند.

فتح‌خان‌بن اسكندر. او را كه جام كرن‌بن جام تماجى را به قتل رسانده بود، بزرگان قوم سمّه به سلطنت رساندند. مدت حكومتش پانزده سال و چند ماه بود (فرشته، ج 2، ص 319؛
معصوم بكرى، ص 68، 70). پس از او برادرش، تغلق‌بن اسكندر، در 826 به پادشاهى رسيد.

تغلق‌بن اسكندر. او با سلاطين گجرات متحد شد. مدت سلطنتش 28 سال و دوره‌اى قرين آرامش در سند بود (فرشته، ج 2، ص 319؛
معصوم بكرى، ص 68ـ70؛
قانع تتوى، ج 3، ص 64ـ65).

پس از تغلق‌بن اسكندر به ترتيب، جام مبارك (حك : سه روز)، جام اسكندربن جام فتح‌خان‌بن اسكندر و جام سنجر از خاندان ديگرى از قوم سمّه، بر سند سلطنت كردند (فرشته، همانجا؛
قس معصوم بكرى، ص70ـ72).

جام نظام‌الدين مشهور به نندا. او در 859 به سلطنت رسيد. در دوره او، جنگ با شاه‌بيگ ارغون، حاكم قندهار، آغاز شد. بهانه جنگ تصرف قلعه سولى و كشتن اميرقلعه (سلطان محمد، برادر شاه‌بيگ ارغون) بود. از سوى شاه‌بيگ ارغون، ميرزا عيسى ترخان به جنگ نظام‌الدين رفت و او را شكست داد. اين فتح شاه‌بيگ ارغون را به فتح سند ترغيب كرد، اما وى به تصرف چند قلعه بسنده كرد و به قندهار بازگشت. دوران طولانى سلطنت نندا دوره پررونقى براى سند بود. او در 921 در گذشت (فرشته، ج 2، ص 319ـ320؛
نسيانى تتوى، ص 56؛
قانع تتوى، ص 106؛
قس معصوم بكرى، ص 75).

جام فيروزبن جام نظام‌الدين. در 921 به سلطنت رسيد، اما حكومت او با شورشهايى مواجه شد. از جمله جام صلاح‌الدين، از اقوام او، ادعاى سلطنت كرد. جام فيروز به گجرات ــ كه با شاه آنجا، مظفرشاه، خويشى داشت ــ پناه برد. سپاهى از شاه گجرات گرفت و به سند بازگشت و با كمك درياخان، از سرداران سند، به سلطنت ادامه داد. بار ديگر، صلاح‌الدين در 926 سند را تصرف كرد و جام فيروز به شاه‌بيگ ارغون پناه برد. سپس با سپاهى از قندهار به جنگ صلاح‌الدين رفت و او را كشت و سند را تصرف كرد. شاه‌بيگ ارغون، كه همواره در پى تصرف سند بود، در 927 به تته لشكر كشيد و درياخان را كشت. جام فيروز نيز كه تاب مقابله نداشت، به گجرات رفت. رفتن او مصادف با مرگ شاه گجرات، مظفرشاه، بود. لذا او نتوانست سپاهى فراهم كند و درنتيجه، به بهادرشاه، جانشين مظفرشاه، پناه برد و از اين تاريخ، سلطنت شاهان سمّه به‌دست شاه‌بيگ ارغون منقرض شد (فرشته، ج 2، ص320؛
معصوم بكرى، ص 76ـ79؛
قانع تتوى، ص 107ـ109).

به گفتۀ نسيانى تتوى، دوره حكومت سمّه به‌ويژه در زمان جام نندا، از نظر برقرارى نظم و امنيت، شكوفايى اقتصادى، بازرگانى، كشاورزى، نحوۀ كشوردارى، تقويت سپاه، تنظيم دادگسترى، مساحى اراضى، تعيين ماليات و مشخص كردن اراضى و املاك شاهى، دوره‌اى ممتاز بود (همانجا؛
بهكرى، ص 64، يادداشت 4).


منابع :
(1) سيدطاهر محمد نسيانى تتوى، تاريخ بللاه تته المعروف به تاريخ طاهرى، چاپ نبي‌بخش خان بلوچ، حيدرآباد سند، 1964م؛
(2) سيدمحمد معصوم بكرى، تاريخ سند معروف به تاريخ معصومى، چاپ عمربن محمد داؤود پوته، بمبئى 1938؛
(3) ملاقاسم، فرشته، تاريخ فرشته، بمبئى 1868م؛
(4) شمس سراج عفيف، تاريخ فيروزشاهى، مولوى ولايت حسين، كلكته 1308ق، ميرعلى شير قانع تتوى، تحفةالكرام، چاپ سيدحسام‌الدين راشدى، حيدرآباد، 1671م؛
(5) يحيي‌بن احمدبن عبداللّه السيهرندى، تاريخ مبارك‌شاهى، چاپ محمدهدايت حسين، كلكته 1931؛
(6) علي‌بن حامد الكوفى، چچنامه (فتحنامه سند)، كوشش نبي‌بخش خان بلوچ، اسلام‌آباد، يوسف نمكين بهكرى، مظهر شاهجهانى، چاپ سيدحسام‌الدين راشدى، كراچى 1962؛
(7) سيدابوظفر بَذوى، تاريخ سند، لاهور 1997.



/ شكيل اسلم‌بيگ /

تاریخ انتشار اینترنتی: 25/9/1387

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5457
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست