responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5434

 

چُرماغون‌ ، فرمانده‌ مغول‌ و از امرای‌ اوگتای‌قاآن‌ در ایران‌. نام‌ وی‌ در منابع‌ به‌ صورت‌ جرماغون‌، جورماغون‌ و چورماغون‌ نیز ضبط‌ شده‌ است‌. از تاریخ‌ تولد و آغاز زندگی‌ وی‌ اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌. به‌ گفته رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌ (ج‌ 1، ص‌ 73)، چرماغون‌ از قوم‌ سونیت‌ بود. وی‌ در زمان‌ چنگیزخان‌ (549 ـ624) از قورچیان‌ به‌ شمار می‌آمد ( تاریخ‌ سرّی‌ مغولان، ج‌ 1، ص‌ 202؛
رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، همانجا).

دو سال‌ پس‌ از درگذشت‌ چنگیزخان‌، پسر سومش‌، اوگتای‌قاآن‌ *، به‌ حكومت‌ رسید. در همان‌ سال‌، اوگتای‌قاآن‌ چرماغون‌ را با لشكری‌ عظیم‌ برای‌ تعقیب‌ و سركوبی‌ سلطان‌ جلال‌الدین‌ خوارزمشاه‌ منكبرنی‌ *به‌ خراسان‌ و عراق‌ فرستاد (جوینی‌، ج‌ 1، ص‌ 149ـ150؛
وصّاف ‌الحضره‌، ص‌ 574؛
ابن‌عبری‌، ص‌ 245؛
قس‌ شبانكاره‌ای‌، ص‌ 250: 627). در این‌ مأموریت‌، جنتمور *نیز برای‌ همراهی‌ با او تعیین‌ شد و در خوارزم‌ به‌ وی‌ پیوست‌ (جوینی‌، ج‌ 2، ص‌ 218؛
رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌ 1، ص‌ 660).

سلطان‌ جلال‌الدین‌ خوارزمشاه‌ با شنیدن‌ خبر عبور چرماغون‌ از رود جیحون‌، به‌رغم‌ دشمنی‌ با خلیفه عباسی‌، مستنصر باللّه‌ *، و سلاطین‌ شام‌ و روم‌، خبر حمله لشكریان‌ مغول‌ را به‌ آنان‌ داد و از آنان‌ یاری‌ خواست‌ و خود به‌ مقابله‌ با آنان‌ پرداخت‌، اما در 628، ظاهراً به‌ دست‌ كردان‌ كشته‌ شد (جوینی‌، ج‌ 2، ص‌ 182ـ183؛
رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌ 1، ص‌ 653ـ 655؛
وصّاف‌الحضره‌، ص‌ 587؛
بناكتی‌، ص‌ 383ـ 384). لشكریان‌ چرماغون‌ شهرهای‌ آذربایجان‌، ارّان‌ و عراق‌ عجم‌ را تسخیر و غارت‌ كردند. فقط‌ شهر اصفهان‌ به‌ سبب‌ مقاومت‌ اهالی‌ آن‌ تا 633 مصون‌ ماند (منهاج‌ سراج‌، همانجا؛
وودز ، ص‌ 50).

مأموریت‌ دیگر چرماغون‌ حمله‌ به‌ بغداد و جنگ‌ با ناصرلدین‌للّه‌ * ، خلیفه عباسی‌، بود. مستنصر باللّه‌ عباسی‌ (كه‌ در آن‌ زمان‌ به‌ خلافت‌ نرسیده‌ بود)، برای‌ مقابله‌ با مغولان‌، به‌ فرماندهی‌ سپاه‌ منصوب‌ شد. چندبار میان‌ طرفین‌ جنگ‌ در گرفت‌ كه‌ در نتیجه آن‌، چرماغون‌ و لشكریانش‌ شكست‌ خوردند. پس‌ از آن‌، چرماغون‌ در محدوده قم‌ و كاشان‌ اقامت‌ گزید و برخی‌ از مغولان‌ نیز به‌ سوی‌ فارس‌ و كرمان‌ رفتند ( تاریخ‌ سرّی‌ مغولان‌ ، همانجا؛
وصّاف‌الحضره‌، ص‌ 30؛
شبانكاره‌ای‌، ص‌ 250؛
قس‌ منهاج‌ سراج‌، همانجا، كه‌ مستنصر را امیرالمؤمنین‌ خوانده‌ است‌). منطقه فارس‌ و كرمان‌ بدون‌ درگیری‌ به‌ تصرف‌ مغولان‌ در آمد (منهاج‌ سراج‌، ج‌ 2، ص‌ 159).

چرماغون‌ به‌ امور خراسان‌ بی‌توجهی‌ می‌كرد (جوینی‌، ج‌ 2، ص‌ 219؛
بناكتی‌، ص‌ 384). به‌ همین‌ سبب‌، پس‌ از چندی‌ گروهی‌ از سپاهیان‌ جلال‌الدین‌ خوارزمشاه‌، از طایفه قَنقْلی‌، در منطقه نیشابور و اطراف‌ آن‌ اغتشاش‌ كردند. چرماغون‌ جنتمور را برای‌ سركوب‌ آنان‌ فرستاد، اما وی‌ پس‌ از سه‌بار نبرد شكست‌ خورد (رجوع کنید به بناكتی‌، همانجا؛
سیفی‌هروی‌، ص‌ 92؛
اسفزاری‌، بخش‌ 2، ص‌ 70). سپس‌ كُلبُلات‌، از امرای‌ مغول‌، مأمور سركوبی‌ آنان‌ شد كه‌ به‌ پیروزی‌ وی‌ انجامید و قراجه‌، فرمانده‌ سپاهیان‌ جلال‌الدین‌ در این‌ اغتشاشات‌، به‌ سیستان‌گریخت‌. از سوی‌ دیگر، اوگتای‌قاآن‌، با شنیدن‌ نابسامانی‌ اوضاع‌ خراسان‌، طایر بهادر، از امرای‌ مغول‌، را از بادغیس‌ برای‌ سركوبی‌ یاغیان‌ فرستاد. طایر بهادر در میانه راه‌ با خبر شد كه‌ قراجه‌ در قلعه‌ای‌ در سیستان‌ پناه‌ گرفته‌ است‌. وی‌ قلعه‌ را محاصره‌ و پس‌ از دو سال‌، آن‌ را تسخیر كرد. آنگاه‌ برای‌ جنتمور پیغام‌ فرستاد كه‌ اوگتای‌قاآن‌ امور خراسان‌ را به‌ او واگذار كرده‌ است‌. جنتمور در پاسخ‌ گفت‌ كه‌ قاصدی‌ نزد اوگتای‌ می‌فرستد تا او مصلحت‌ را تعیین‌ نماید، اما چرماغون‌ به‌ جنتمور پیغام‌ فرستاد تا حكومت‌ خراسان‌ و مازندران‌ را به‌ طایر بهادر واگذارد. اما در بیشتر نواحی‌ خراسان‌ حاكمیت‌ جنتمور پذیرفته‌ شد. اوگتای‌قاآن‌ نیز، پس‌ از آگاهی‌ از اقدامات‌ جنتمور، امارت‌ خراسان‌ و مازندران‌ را به‌ وی‌ واگذار كرد و دستور داد تا چرماغون‌ و امرای‌ دیگر در امور آنجا دخالت‌ نكنند (جوینی‌، ج‌ 2، ص‌ 220ـ223؛
رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌، ج‌ 1، ص‌ 660ـ662؛
سیفی‌هروی‌، ص‌ 92ـ93).

از 633 تا 637، چرماغون‌ و لشكریانش‌ به‌ منطقه قفقاز، از جمله‌ گرجستان‌ و ارمنستان‌، حمله‌ كردند و این‌ سرزمینها به‌ تصرف‌ مغولان‌ در آمد. چرماغون‌ محدوده‌ای‌ به‌ مركزیت‌ گنجه‌ را به‌ عنوان‌ منطقه حكومتی‌ در دست‌ گرفت‌ (اشپولر، ص‌ 34؛
اقبال‌ آشتیانی‌، ص‌ 144ـ 145؛
لین‌، ص‌ 61؛
د. ایرانیكا، همانجا).

در 637، سرپرستی‌ امور خراسان‌ (در واقع‌ كلیه سرزمینهایی‌ كه‌ در آسیای‌ غربی‌ در اختیار چرماغون‌ بود) به‌ گَرگوز، از امرای‌ مغول‌، واگذار شد (جوینی‌، ج‌ 2، ص‌ 237؛
بویل، ص‌ 337). به‌ نوشته ابن‌عبری‌ (ص‌ 251)، چرماغون‌ در 639 شهر ارزنهالروم‌ را تسخیر كرد و بسیاری‌ را به‌ قتل‌ رساند. در همان‌ سال‌، وی‌ به‌ بیماری‌ فلج‌ مبتلا شد و همسرش‌ اداره امور را برعهده‌ گرفت‌. اوگتای‌قاآن‌، بایجو *(امیر مغول‌) را به‌ عنوان‌ حاكم‌ جدید به‌ قفقاز فرستاد (اشپولر، ص‌ 35؛
د. ایرانیكا، همانجا). چرماغون‌ پس‌ از آنكه‌ به‌ همراه‌ بایجو در كوسه‌ داغ‌ * سلجوقیان‌ روم‌ را شكست‌ داد (641)، به‌ پیشنهاد بایجو، با كیخسرو دوم‌ سلجوقی‌ صلح‌ كرد (ابن‌بی‌بی‌، ج‌ 1، ص‌ 517، 532 ـ536؛
تاریخ‌ آل‌ سلچوق‌ در آناطولی‌ ، ص‌ 48ـ49).

تاریخ‌ دقیق‌ درگذشت‌ چرماغون‌ مشخص‌ نیست‌، ولی‌ احتمالاً وی‌ تا 641 زنده‌ بوده‌ است‌. ابن‌ بی‌بی‌ (ج‌ 1، ص‌ 532) از دیدار بایجو با چرماغون‌ در این‌ سال‌ یاد كرده‌ است‌. چرماغون‌ در اداره امور كم‌ توان‌ بود ( د. ایرانیكا ، همانجا) كه‌ بی‌توجهی‌ به‌ منطقه خراسان‌ و شورش‌ در آن‌ منطقه‌ در زمان‌ حكومت‌ وی‌ در ایران‌، این‌ مطلب‌ را تأیید می‌كند. به‌ گفته حمداللّه‌ مستوفی‌ (همانجا)، در زمان‌ حكومت‌ وی‌ در خراسان‌، امام‌ ركن‌الدین‌ زاكانی‌، از علمای‌ سنّی‌مذهب‌، نزد چرماغون‌ رفت‌ و از چرماغون‌ حكم‌ گرفت‌ كه‌ بر پیشانی‌ روافض‌ داغ‌ گذارده‌ شود.


منابع‌:
(1) ابن‌بی‌بی‌، الاوامر العلائیه فی‌ الامور العلائیه، ج‌ 1، چاپ‌ عكسی‌ از نسخه خطی‌ كتابخانه ایاصوفیه‌، ش‌ 2985، چاپ‌ عدنان‌ صادق‌ ارزی‌، آنكارا 1956؛
(2) ابن‌عبری‌، تاریخ‌ مختصر الدول‌، چاپ‌ انطون‌ صالحانی‌ یسوعی‌، بیروت‌ 1958؛
(3) معین‌الدین‌ محمد اسفزاری‌، روضات‌ الجنات‌ فی‌ اوصاف‌ مدینه هرات‌، چاپ‌ محمدكاظم‌ امام‌، تهران 1338ـ 1339 ش‌؛
(4) عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تاریخ‌ مغول‌: از حمله چنگیز تا تشكیل‌ دولت‌ تیموری‌، تهران‌ 1364 ش‌؛
(5) داوودبن‌ محمد بناكتی‌، تاریخ‌ بناكتی‌ = روضه اولی‌الالباب‌ فی‌ معرفه التواریخ‌ و الانساب‌ ، چاپ‌ جعفر شعار، تهران‌ 1348 ش‌؛
(6) تاریخ‌ آل‌ سلچوق‌ در آناطولی، چاپ‌ عكسی‌ از نسخه خطی‌ كتابخانه ملی‌ فرانسه‌، ش‌ suppl.Pers. 1553 ، آنكارا 1952؛
(7) جوینی‌؛
(8) حمداللّه‌ مستوفی‌، تاریخ‌ گزیده؛
(9) رشیدالدین‌ فضل‌اللّه‌؛
(10) سیف‌بن‌ محمد سیفی‌هروی‌، تاریخ‌نامه هراه، چاپ‌ محمد زبیر صدیقی‌، كلكته‌ 1362/1943، چاپ‌ افست‌ تهران‌ 1352 ش‌؛
(11) محمدبن‌ علی‌ شبانكاره‌ای‌، مجمع ‌الانساب، چاپ‌ میرهاشم‌ محدث‌، تهران‌ 1363 ش‌؛
(12) فضل‌اللّه‌بن‌ روزبهان‌، تاریخ‌ عالم‌ آرای‌ امینی‌ = شرح‌ حكمرانی‌ سلاطین‌ آق‌قوینلو و ظهور صفویان‌ ، چاپ‌ محمداكبر عشیق‌، تهران‌ 1382 ش‌؛
(13) رنه‌ گروسه‌، امپراطوری‌ صحرانوردان‌ ، ترجمه عبدالحسین‌ میكده‌، تهران‌ 1365 ش‌؛
(14) معین‌الدین‌ نطنزی‌، منتخب‌ التواریخ‌ معینی‌ ، چاپ‌ ژان‌ اوبن‌، تهران‌ 1336 ش‌؛
(15) عثمان‌بن‌ محمد منهاج‌ سراج‌، طبقات‌ ناصری‌، یا، تاریخ‌ ایران‌ و اسلام، چاپ‌ عبدالحی‌ حبیبی‌، تهران‌ 1363 ش‌؛
(16) میرخواند؛
(17) محمدبن‌ احمد نسوی‌، سیرت‌ جلال‌الدین‌ مینكبرنی‌، چاپ‌ مجتبی‌ مینوی‌، تهران‌ 1365 ش‌؛
18- عبداللّه‌بن‌ فضل‌اللّه‌ وصّاف‌الحضره‌، تاریخ‌ وصّاف‌، چاپ‌ سنگی‌ بمبئی‌ 1269؛


(19) John Andrew Boyle, "Dynastic and political history of the Il-Khans", in The Cambridge history of Iran , vol.5, ed. John Andrew Boyle, Cambridge 1968;
(20) EIr . s. v. "Čormagun" (by Peter Jackson);
(21) George Lane, Early Mongol rule in thirteenth-century Iran , London 2003;
(22) The Secret history of the Mongols , vol.1, tr. Francis Woodman Cleaves, Cambridge, Mass. Harvard University Press, 1982;
(23) Bertold Spuler, Die Mongolen in Iran , Leiden 1985;
(24) John E. Woods, "Anote on the Mongol capture of Isfahan", Journal of Near Eastern studies , vol.36 (Jan.- Oct. 1977).

/ مریم‌ ارجح‌ /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5434
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست