چِرام ، بخش، شهر و ایلی در استان كهگیلویه و بویراحمد.
1) بخش چرام. در جنوب و جنوبشرقی شهرستان كهگیلویه واقع، و مشتمل است بر دو دهستان به نامهای چرام و الغچین و شهر چرام كه مركز بخش محسوب میشود (ایران. وزارت كشور، 1384 ش، ذیل «استان كهگیلویه و بویراحمد»).
رشتهكوه زاگرس مركزی در این بخش امتداد دارد و كوههای اشكر و البرز با بیش از 900 ، 2 متر ارتفاع و چست خوار با بیش از 300 ، 2 متر ارتفاع از مهمترین كوههای این بخش بهشمار میآیند (جعفری، ج 1، ص 63، 67، 191). رود فصلی تغار، از ریزابههای رود دهدشت، در این بخش جریان دارد (افشین، ج 1، ص 202).
محصولات عمده بخش، غلات، برنج، حبوبات، پشم و لبنیات، و صنایعدستی آن قالیچه، گلیم، جوال و جاجیم است (رزمآرا، ج 6، ص 106).
بخش چرام در 30 شهریور 1354 تأسیس گردید (ایران. وزارت كشور، 1382 ش، ذیل «استان كهگیلویه و بویراحمد»). در 1375 ش، جمعیت آن 800 ، 19 تن بوده است (مركز آمار ایران، 1378 ش، ص 55).
از جمله آثار تاریخی و طبیعی این بخش است: آتشگاه شمسآباد چرام و ویرانههای آتشگاهی است كه در محل به آن تشگه میگویند؛ قلعه تلگرد؛ قلعه الغچین؛ خرابههای كاروانسرایی متعلق به دوره صفوی در 21 كیلومتری قلعه الغچین؛ بقعه شیخحسین؛ بقعه سیدمحمدباقر؛ امامزاده علی در محلی به نام سادات كه قبلاً چرام نام داشت؛ و چشمه بلقیس در باغ اسكندرخان(اقتداری، ص 489، 491، 495؛گاوبه،ص 87، 231؛ مجیدی كرائی، ص 92ـ93، 163، 199، 233).
اهالی بخش شیعه دوازده امامیاند و به زبان فارسی با گویش لری سخن میگویند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها،ج19، ص227).
2) شهر چرام. در 1355 ش تأسیس گردید (ایران. وزارت كشور، 1382 ش، همانجا). در مغرب یاسوج (مركز استان) و بیست كیلومتری مشرق دهدشت قرار دارد. این شهر در 1375 ش، 687 ، 9 تن جمعیت داشت (مركز آمار ایران، 1376 ش، ص هشتادودو).
پیشینه. چرام را از ریشه «چرا» و «چرانیدن»، و نیز به معنای «چراغ من» و «روشنایی من» دانستهاند (رجوع کنید به اقتداری، ص 833؛ الیما، ص 79).
در قرن ششم، ابنبلخی (ص 144) چرام و بارزنگ را دو ناحیه به شمار آورده و از هوای سرد و كوههای همیشه پر برف و شكار فراوان آن یاد كرده است. حمداللّه مستوفی نیز در قرن هشتم تقریباً سخنان ابنبلخی را تكرار كرده است (رجوع کنید به ص 128). در دوره صفویان چرام شامل دو قسمت سردسیر و گرمسیر بود (غفاری، ص 37). در 999 شخصی كه به دروغ خود را شاهاسماعیل خوانده بود، بر تمام ایلات چرام ممسنی، كه حدود چهارده ایل بودند، تسلط یافت ولی «همدم سلطان»، حاكم نواحی كهگیلویه، كه مقر حكومتش دهدشت بود، او را سركوب كرد (مجیدی كرائی، ص 114).
به نوشته حسینیمنشی در قرن یازدهم، چرام از مضافات بلاد شاپور است و روستاها و مواضع زیاد و ییلاق و قشلاق بیشمار دارد، انواع میوه در آنجا بهدست میآید، عسل مصفا و گزانگبین سفید خوب دارد و رودخانههای متعددی از آنجا عبور میكند و به بهبهان و زیدان جریان مییابد و سرانجام به بحر فارس میپیوندد. این محال مخصوص الوار ممسنی بلاد شاپور است (ص 33).
در 1299، چرام خالصه دولت بود كه در مقابل مبلغی به نصیرالملك شیرازی واگذار شد و او نیز بعد از مدتی چرام را به بختیاریها فروخت (ضرابی، ج 9، ص 299؛ نیز رجوع کنید به غفاری، ص 36). فسائی در تاریخ فارسنامه ناصری (ج 1، ص 273)، قصبه آن را ناحیه تلگرد در ده فرسخی بهبهان آورده و ناحیه رِوِن را سردسیر و ناحیه بلاد شاپور را گرمسیر وصف كرده است.
در زمان پهلوی اول، بختیاریها چرام را به موسوی (رئیسالتجار) اجاره دادند و او نیز آن را به چرامیها اجاره داد. این قرارداد تا 1320 ش برقرار بود. پس از آن، خانهای چرام آنجا را رسماً تصرف كردند. بعد از 1322 ش، مدتی چرام در اختیار عبداللّهخان ضرغامپور بود و پس از 1323 ش در اختیار چرامیها قرار گرفت (ضرابی، همانجا). در 1341 ش، املاك چرام مشمول قانون اصلاحات ارضی شد و به كشاورزان واگذار گردید (غفاری، ص 39).
3) ایل چرام. از ایلات لُر زبان منطقه بویراحمد در استان كهگیلویه و بویراحمد كه در منطقهای به وسعت 50ر611 كیلومترمربع به سرمیبرند. نیمه غربی این منطقه، گرمسیری و نیمه شرقی آن سردسیر است. منطقه گرمسیری چرام پرآبترین و حاصلخیزترین منطقه كهگیلویه است (صفینژاد، 1347 ش، ص 45).
ایل چرام از ایل چهار بنیچه از طایفه جاكی كهگیلویه است (فسائی، همانجا؛ اقتداری، ص 349). این طایفه چندین محل از ناحیه بلاد شاپور و ناحیه رِون كهگیلویه را تصاحب نموده كه به ناحیه چرام مشهور گشته است. تیرههای این طایفه عبارتاند از: بگلر بناری، پروخوری، تارمونی، حسام بهاءالدینی، دیلگون، شیخ گلبار، گشتاسب، كمانكشی و مسیحشاهی (فسائی، همانجا).
در دوره صفویه، گشتاسبیها به دلیل اعتقاد به مذهب شیعه، از وفادارترین حامیان صفویه بودند و سلاطین صفوی نیز از آنان حمایت میكردند، اما نادرشاه، پس از به قدرت رسیدن، گشتاسبیها را به فارس كوچاند كه در جریان این كوچ برخی از گشتاسبیها در منطقه چرام (قلعه كَرَّ) و برخی دیگر در منطقه خیرآباد (قریه گراب) ساكن شدند (تقوی مقدّم، ص 82).
در 1302 ش، منطقه چرام بین دو كلانتر، حسینقلیخان و اماناللّهخان، تقسیم گردید. حسینقلیخان در قلعه تلگرد و اماناللّهخان در قلعه كرّ و تلبابونه مستقر شدند. این كلانتران به منظور حفظ ایل خود از تهدیدات ایلات همجوار، بهویژه ایل بویراحمد، با حكومت رضاشاه برخوردی نداشتند و در صورت لزوم با آنها همكاری هم میكردند (همان، ص 332ـ333). در 1315 ش، به دستور حكومت مركزی، همه عشایر منطقه، از جمله عشایر منطقه چرام، مجبور به اسكان شدند (صفینژاد، 1366 ش، ص 43).