چادی ، زبانها. خانواده زبانی چادی، شاخهای از مجموعه زبانهای افریقایی ـ آسیایی، مشتمل بر حدود 135 زبان است، كه در منطقه جنوب صحرای افریقا، در مغرب و جنوب و مشرق دریاچه چاد، به آنها تكلم میشود. شمار دقیق زبانهای این خانواده روشن نیست، چرا كه با گذر زمان زبانهای جدیدی به این مجموعه اضافه میشوند و زبانهای دیگری كه پیش از این مستقل قلمداد میشدند، گویشها یا گونههایی از زبانهای دیگر این خانواده میشوند. مهمترین عضو خانواده زبانی چادی، زبان هوسا است كه حدود 25 میلیون گویشور بومی دارد و ظاهراً نیمی از این افراد آن را به عنوان زبان دوم بهكار میبرند. دیگر زبانهای چادی نیز گویشورانی از حدود نیم میلیون تا كمتر از هزار نفر دارند.
خانواده زبانی چادی را میتوان به سه شاخه اصلی و یك شاخه چهارم مستقل تقسیم كرد: 1) شاخه چادی غربی، كه هوسا جزو آن است، حدود شصت زبان دارد كه به هفت گروه تقسیم میشود. به تمامی زبانهای این شاخه، بهجز هوسا كه تا درون نیجر هم رواج دارد، در شمال نیجریه تكلم میشود. 2) شاخه بیوـ ماندارا، كه حدود 45 زبان دارد و به یازده گروه دستهبندی میشوند. این زبانها در كرانهها و حوزه رودخانههای گونگولا و بنوئه در نیجریه تا كوههای ماندارا در كامرون به كار میروند. 3) شاخه كوچكتر، چادی شرقی است كه حدود 25 زبان و شش گروه دارد. گویشوران آن در چاد مركزی و بهطور مشخص در مسیر جنوبغربی به شمال شرقی از مرز كامرون تا مرز سودان پراكندهاند. 4) شاخه ماسا، دارای یك گروهِ متشكل از پنج زبان مرتبط، كه در محدوده بین جنوبشرقیترین زبانهای بیوماندارایی تا جنوب غربیترین زبانهای چادی شرقی به آن سخن میگویند. با اینكه ارتباط زبانهای چادی (بهویژه هوسا) با سایر زبانهای افریقایی ـ آسیایی از یك قرن و نیم پیش شناخته شده بود، این ارتباط در دوره متأخر مقبولیت عام یافته است.
قرار گرفتن چادی در میان زبانهای افریقایی ـ آسیایی به سبب این مؤلفههاست: الف) وجود صورتسازِ t، كه نشانه تأنیث/ تصغیر/ مفرد بودن اسم است؛ ب) استفاده از نشانههای n/t/n ، به ترتیب برای مطابقت مذكر/ مؤنث/ جمع در نظام اشاری؛ ج) وجود پیشوند -m، كه نامهای دارای حالتهای عاملی، ابزاری و مكانی را میسازد؛ د) استفاده از پسوند n - و میانوند -a- ، به عنوان یكی از شیوههای جمع بستن اسم؛ ه ) وجود صیغههای ضمیری مشترك؛ و) الگوی فعلهای امر مكمل به كمك افعال «آمدن» و «رفتن»؛ ز) تمایز یكسان جنس دستوری برای واژگان منفرد؛ ح) واژگان پایه همریشه چون «بدن»، «مردن»، «نوشیدن»، «آتش»، «دانستن»، «نام»، «آب» و «چه».
بهنظر برخی دانشمندان، باید چادی را (بهغیر از اوموتیك ) دورترین عضو خانواده افریقایی ـ آسیایی دانست، حال آنكه عدهای دیگر معتقدند كه چادی ارتباط محكمی با خانواده بربر دارد. بههرحال، چنین پیشنهادهایی بیشتر سلیقهای است. به هنگام دستهبندی ویژگیهای مشترك خانواده چادی، باید به خاطر داشت كه این ویژگیها الزاماً در همه زبانهای چادی وجود ندارد و اگر هم باشد، یكسان نیست. همچنین باید بدانیم كه همگی این ویژگیها را نمیتوان برای زبان چادی مادر بازسازی كرد.
تا آنجا كه میدانیم، تمامی زبانهای چادی نواختی هستند. در این خانواده، نظام دونواختی، و سه نواختی مشاهده میشود. نظام واكهای این زبانها از دو واكه /ə / و /a/ تا هفتواكه/ o u /c a e i a بهعلاوه كشش ممیزه واكهای متغیر است. بیشتر زبانهای چادی علاوه بر همخوانهای واكدار و بیواك، حاوی مجموعهای از همخوانهای چاكنایی شدهاند كه عمدتاً همخوانهای مكیده میباشند.
همچنین باید به حضور گسترده همخوانهای سایشی كناری (چون / ł / و/ Зı / ) در خانواده زبانهای چادی توجه داشت. این همخوانها در شاخه چادی شرقی و در زیرشاخهای از چادی غربی ــ كه هوسا به آن تعلق دارد ــ از بین رفتهاند، ولی در دیگر زبانهای چادی بهوفور یافت میشوند.
در حوزه فرایندهای واژ ـ نحوی، زبانهای چادی انواعی از ستاكهای فعلی دارند (كه با تسامح ستاكهای «تشدیدی» خوانده میشوند) و بیانگر تكرار عمل هستند، یعنی فعل با چند فاعل یا با تأثیر بر چند مفعول بارها تكرار میشود. این ستاكهای«چند كاره» با مضاعفسازی، تشدید همخوان یا با افزودن میانوندِ -a- ساخته میشوند. مثلاً، در گائاندا، l- C بهمعنای كشتن و al- C به معنای بسیار كشتن است.
دیگر ویژگی مشترك زبانهای چادی آن است كه افعال، وندهای اشتقاقی میگیرند و بیانكننده انجام عمل در، بهسوی، پایین، بالای یا ورای چیزی هستند یا بر انجام عمل بهطور كامل یا ناقص دلالت میكنند. گاه این وندها ماهیتی تصریفی مییابند و بر مفاهیمی چون بهرهوری، نمودتام، متعدیسازی یا لازمسازی دلالت میكنند.
جنس دستوری در خانواده چادی پدیده مشخصی است كه به چادی مادر (و از آنهم دورتر) باز میگردد. بسیاری از زبانهای این خانواده، كه اكنون جنس دستوری ندارند، جنسهای خود را از دست دادهاند و این فرایند بهطور مستقل در چند خانواده یا زیرشاخه زبانی رخ داده است. زبانهای جنسدار، دو جنس (مذكر و مؤنث) را فقط در شمار مفرد نشان میدهند. تمایز جنس در شمار جمع دیده نمیشود. در نظام ضمیری، جنس دستوری هم در دوم شخص وجود دارد و هم در سوم شخص.
بهلحاظ آرایش واژگانی زبانهای چادی عمدتاً پیشاضافهای هستند و مالك را پس از مملوك قرار میدهند. رایجترین آرایش واژگانی در جملههای فعلی، فاعل + فعل + مفعول ( SVO ) است، هرچند كه آرایش VSO (فعل + فاعل + مفعول) نیز مشاهده میشود، بهخصوص در زبانهای بیوماندارا در مرز كامرون. وجود آرایش SOV در چادی شاهدی ندارد. با اینكه آرایش SVO رایجترین آرایش واژگانی در این خانواده است و در تمامی شاخههای چهارگانه آن یافت میشود، شواهدی نیز وجود دارد كه نشان میدهد آرایش واژگانی در چادی مادر VSO بوده است، یعنی همان آرایشی كه به احتمال بسیار در زبانِ افریقایی ـ آسیای مادر نیز وجود داشته است.
منابع:
(1) R.C. Abraham, The language of the Hausa people , London 1959; (2) C. Gouffe, "La langue haoussa", in Les Langues de l'Afrique subsaharienne , ed. G. Manessy, Paris: CNRS, 1981, 415-428; (3) P. Newman, Chadic classification and reconstructions , Malibu, Calif. 1977; (4) idem, The classification of Chadic within Afroasiatic , Leiden 1980; (5) F.W. Parsons, Writings on Hausa grammar , ed. G. Furniss, Ann Arbor, Mich. 1981.