responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5338

 

چاپ‌ و چاپخانه (1) ، صنعت‌ تكثیر نوشته‌ها و تصاویر بر روی‌ كاغذ، كه‌ با اختراع‌ دستگاه‌ چاپ‌ توسط‌ گوتنبرگ، در 1436/840، تحولی‌ بزرگ‌ یافت‌. این‌ مقاله‌ در باره مباحث‌ كلی‌، چاپ‌ و چاپخانه‌ در ایران‌ و چاپ‌ و چاپخانه‌ در جهان‌ عرب‌ است‌.

1) كلیات‌. فن‌ چاپ‌، همچون‌ كاغذسازی‌، از ابداعات‌ چینیان‌ است‌ (برای‌ گاه‌شماری‌ تحولات‌ فن‌ چاپ‌ و كاغذسازی‌ از ابتدا تا 906/ 1500 رجوع کنید به شعبان‌ عبدالعزیز خلیفه‌، ص‌ 157ـ191). اما چاپ‌ رایج‌ در شرق‌ دور، هم‌ به‌ لحاظ‌ شیوه‌ و هم‌ به‌لحاظ‌ هدف‌، تفاوتی‌ عمده‌ با چاپ‌ در دوره جدید داشت‌. چاپ‌ آسیایی‌، اغلب‌، باسمه‌ای‌ بود و با الواح‌ چوبی‌ یا فلزی‌ انجام‌ می‌شد، نه‌ با حروف‌ متحرك‌. هدف‌ از آن‌ نیز، بیشتر، تكثیر تصاویر یا متون‌ مقدّس‌ و جادویی‌ بود، نه‌ انتشار علم‌ به‌ معنای‌ عام‌ (بورستین‌، ص‌ 36؛ در باره تحولات‌ چاپ‌ باسمه‌ای‌ و دیگر انواع‌ چاپ‌ برجسته‌ رجوع کنید به دوما، ج‌ 2، ص‌ 868ـ885، ج‌ 3، ص‌ 958ـ964؛ نیز رجوع کنید به باسمه‌*). با این‌ وصف‌، حروف‌ متحرك‌ نیز اختراع‌ چینیان‌ است‌. گونه‌ای‌ ابتدایی‌ از این‌ حروف‌ چاپی‌ نخستین‌ بار در دوره چینگ‌لی‌ (433ـ440/ 1041ـ 1048) به‌وسیله صنعتگری‌ به‌نام‌ پی‌شنگ‌ ساخته‌ شد، اما دشواری‌ تهیه‌ و استفاده‌ از بیش‌ از سی‌هزار نشانه چاپی‌ برای‌ زبان‌ بدون‌ الفبای‌ چینی‌، مانع‌ رواج‌ این‌ شیوه‌ شد (بورستین‌، ص‌40؛ مركلی، ص‌ 5؛ برای‌ اطلاع‌ از ابتكارات‌ چاپچیهای‌ كره‌ای‌ در چاپ‌ باسمه‌ای‌ و حروفی‌ تا پیش‌ از گوتنبرگ‌ رجوع کنید به استیپچویچ‌، قسم‌ 2، ص‌ 17ـ23؛ بورستین‌، ص‌ 41ـ42). چاپ‌ در خاور دور پیش‌ از آنكه‌ به‌ خدمت‌ علم‌ درآید، در زندگی‌ روزانه مردم‌ به‌كار می‌رفت‌. چاپ‌ روی‌ منسوجات‌ و چاپ‌ كارتهای‌ بازی‌ سنّتهایی‌ دیرینه‌ دارد. همچنین‌ چاپ‌ اسكناسهای‌ چرمی‌ و كاغذی‌ سالها در میان‌ چینیان‌ و پس‌ از آن‌ مغولان‌ رایج‌ بود. در اواخر قرن‌ چهارم‌/ اوایل‌ قرن‌ یازدهم‌ تشكیلاتی‌ گسترده‌ در چین‌ برای‌ چاپ‌ پول‌ كاغذی‌ فعال‌ بود كه‌ سالانه‌ چهار میلیون‌ قطعه‌ اسكناس‌ منتشر می‌ساخت‌ (بورستین‌، ص‌ 38ـ40؛ در باره تلاش‌ برای‌ چاپ‌ پول‌ كاغذی‌ در ایران‌ عصر ایلخانی‌ رجوع کنید به چاو*).

مسلمانان‌، سالها پیش‌ از اختراع‌ دستگاه‌ گوتنبرگ‌، از طریق‌ ارتباط‌ با شرق‌ از مصارف‌ گوناگون‌ این‌ صنعت‌ آگاهی‌ یافتند (رجوع کنید به سامرائی‌، ص‌ 49؛ كالدی‌ ـ ناگی‌ ، ص‌ 201). مسلمانان‌ در اواخر سده سوم‌ در مشرق‌ اسلامی‌ و اندلس‌ به‌ شیوه چینیان‌ كتابهایی‌ چاپ‌ می‌كردند. بیش‌ از پنجاه‌ سند كشف‌ شده‌ در نزدیكی‌ فیوم‌ مصر، متعلق‌ به‌ سالهای‌ 278 تا 751، با قالبهای‌ چوبی‌ بر روی‌ پوست‌، كاغذ و پارچه‌ چاپ‌ شده‌اند (رجوع کنید به استیپچویچ‌، قسم‌ 1، ص‌ 249ـ250؛ سامرائی‌، همانجا). به‌رغم‌ این‌ شواهد، گاه‌ مسلمانان‌ مانعی‌ در برابر انتقال‌ فن‌ چاپ‌ از خاور دور به‌ اروپا دانسته‌ شده‌اند (كارتر، ص‌ 213؛ قس‌ سامرائی‌، ص‌ 48ـ51 كه‌ گسترش‌ صنعت‌ كاغذسازی‌ و چاپ‌ باسمه‌ای‌ در مغرب‌ اسلامی‌ را زمینه‌ساز دستیابی‌ اروپاییان‌ به‌ صنعت‌ چاپ‌ می‌داند). اما ظاهراً اكراه‌ مسلمانان‌ از به‌كارگیری‌ فن‌ چاپ‌، كه‌ در این‌ دوره‌ فقط‌ با الواح‌ چوبی‌ ممكن‌ بود، بیش‌ از آنكه‌ دلیلی‌ دینی‌ داشته‌ باشد، دلایل‌ فنی‌ و هنری‌ داشته‌ است‌. پیشرفت‌ مسلمانان‌ در هنر خوشنویسی‌ و كتاب‌آرایی‌ چندان‌ چشمگیر بود كه‌ تا مدتها كتابهای‌ ساده چاپی‌ نمی‌توانست‌ در بازارهای‌ اسلامی‌ جایی‌ باز كند (رجوع کنید به سامرائی‌، ص‌ 49؛ برای‌ نمونه‌ای‌ از مقاومت‌ نساخان‌ در برابر ترویج‌ چاپ‌ رجوع کنید به خلیل‌ صابات‌، ص‌ 299).

دومین‌ تحول‌ بزرگ‌ در تاریخ‌ چاپ‌ هنگامی‌ رخ‌ داد كه‌ گوتنبرگ‌ در خلال‌ سالهای‌ 1436 تا 1444/ 840 تا 848 قالب‌ حروف‌ یا ماتریس‌ را اختراع‌ كرد و با استفاده‌ از حروف‌ فلزی‌ متحرك‌ شیوه نوین‌ چاپ‌ را پدید آورد. او نخست‌ برای‌ هر یك‌ از حروف‌، حركتها و نشانه‌های‌ سجاوندی‌، یك‌ سنبه نشانی‌ از فلز سخت‌ ساخت‌. بعد سنبه‌ را در فلزی‌ نرم‌تر كوبید تا قالبی‌ برای‌ ریختن‌ قطعاتی‌ مشابه‌ همان‌ حرف‌ پدید آید. جنس‌ این‌ حروف‌، همبسته‌ای‌ (آلیاژی‌) از سرب‌، آنتیموان‌ و قلع‌ بود (برای‌ آگاهی‌ از شیوه كار دستگاه‌ گوتنبرگ‌ و تصاویری‌ از حروف‌ و ماشین‌ چاپ‌ او رجوع کنید به مركلی‌، ص‌ 5؛ در باره حروفچینی‌ دستی‌ رجوع کنید به معصومی‌ همدانی‌، 1359 ش‌ الف‌ ، ص‌ 13ـ15؛ در باره حروفچینی‌ ماشینی‌ و دستگاههای‌ لاینوتایپ‌ و مونوتایپ‌ رجوع کنید به همو، 1359 ش‌ ب‌ ، ص‌ 52 ـ54). نزدیك‌ به‌ چهل‌ سال‌ بعد مسلمانان‌ از این‌ اختراع‌ آگاهی‌ یافتند و احتمالاً به‌ آزمودن‌ و به‌كار بستن‌ آن‌ تمایل‌ داشتند، چرا كه‌ سلطان‌ عثمانی‌ بایزید دوم‌ در 890، از بیم‌ تحریف‌ كتابهای‌ دینی‌، رعایای‌ خود را از چاپ‌ كتاب‌ با حروف‌ عربی‌ برحذر داشت‌ و پسر او سلطان‌سلیم‌ در 921 لازم‌ دید فرمان‌ پدر را تجدید كند. البته‌ باب‌ عالی‌*در این‌ فرمانها یهودیان‌ را مستثنا كرده‌ بود (رجوع کنید به شیخو، ص‌ 17ـ 18؛ خلیل‌ صابات‌، ص‌ 21ـ22). گوتنبرگ‌ در طراحی‌ حروف‌ و صفحه‌آرایی كتابهای چاپی خود از اسلوب‌ صومعه‌ها در تهیه نسخه‌های‌ خطی‌ نفیس‌ پیروی‌ كرد (مركلی‌، ص‌ 5). نخستین‌ كتابی‌ كه‌ او چاپ‌ كرد انجیلی‌ بود با حروف‌ گوتیك‌، اما بعداً تنوع‌ قلمهای‌ حروف‌ كارگاهِ وی‌ تقریباً به‌ سیصد نوع‌ رسید. اومانیستهای‌ ایتالیایی‌ آن‌ روزگار معتقد بودند كه‌ حروف‌ خط‌ گوتیگ‌ از دور تار و محو به‌نظر می‌رسد و از نزدیك‌ چشم‌ را خسته‌ می‌كند؛ ازاین‌رو كوشیدند تا با الهام‌ از كتیبه‌های‌ رم‌ باستان‌، حروفی‌ ساده‌تر و زیباتر پدید آورند (رجوع کنید به در باره این‌ كوششها و نتایج‌ آن‌ رجوع کنید به دروئه‌، ص‌ 11ـ12).

اندك‌ زمانی‌ بعد از اختراع‌ گوتنبرگ‌، نخستین‌ حروف‌ متحرك‌ سربی‌ برای‌ زبانهای‌ شرقی‌ نیز ساخته‌ شد. در 860/1455 تورات‌ به‌ زبان‌ عبری‌ به‌ طبع‌ رسید و در 920/1514 كتاب‌ صَلاه السَّواعی‌ به‌عربی‌ چاپ‌ شد (شیخو، ص‌ 9). تهیه حروف‌ متحرك‌ كاری‌ بسیار پرهزینه‌ بود، اما فعالیتهای‌ تبشیری‌ و تبلیغی‌ آبای‌ كلیسا انگیزه‌ای‌ قوی‌ برای‌ صرف‌ این‌ هزینه‌ بود. همه چاپخانه‌های‌ اروپایی‌ كه‌ دارای‌ حروف‌ عربی‌ بودند عهد جدید یا بخشهایی‌ از آن‌ را به‌ عربی‌ ترجمه‌ و چاپ‌ كردند. برای‌ نمونه‌، چاپخانه مدیچی‌ در 1000/1591 چهار هزار نسخه‌ از ترجمه عربی‌ عهد جدید به‌طبع‌ رساند كه‌ این‌ شمارگان‌ در آن‌ زمان‌ چشمگیر بود (رجوع کنید به سامرائی‌، ص‌ 55 ـ56). چند سال‌ پیشتر، در 992/1584 نخستین‌ كتاب‌ علمی‌ به‌ زبان‌ عربی‌ طبع‌ شده‌ بود. این‌ كتاب‌ البستان‌ فی‌ عجائب‌ الارض‌ و البلدان‌، اثر سَلامِش‌بن‌ كندغدی‌/ كُنْدُكْجی‌ صالحی‌، بود (شیخو، ص‌10؛ قس‌ سامرائی‌، ص‌ 56، كه‌ كتاب‌ را از ابوالعباس‌ احمدبن‌ خلیل‌ صالحی‌ می‌داند). حروف‌ به‌ كار رفته‌ در این‌ چاپها در مقایسه‌ با نسخه‌های‌ خطی‌ نفیس‌ مسلمانان‌ چندان‌ جذابیتی‌ نداشت‌. برای‌ نمونه‌، كتاب‌ قانون‌ ابن‌سینا، چاپ‌ 1002/1593 مطبعه مدیچی‌، یك‌ دهم‌ نسخه خطی‌ این‌ اثر قیمت‌ داشت‌ ولی‌ طلاب‌ مسلمان‌ حاضر به‌ خریداری‌ آن‌ نبودند (رجوع کنید به قدوره‌، ص‌ 117).

شیوه چاپ‌ سنگی‌ یا لیتوگرافی‌ روش‌ كم‌هزینه‌ای‌ بود كه‌ نخستین‌ بار در 1211/1796 زنه‌فلدر، نمایشنامه‌نویس‌ مونیخی‌، تصادفاً به‌ آن‌ دست‌ یافت‌ و در 1233/1817 آن‌ را به‌ كمال‌ رساند. در این‌ روش‌، بخشهای‌ چاپی‌ و غیرچاپی‌، هر دو، به‌ صورت‌ هم‌سطح‌ بر روی‌ سنگ‌ لیتو یا سنگ‌ چاپ‌ قرار دارد و مرز میان‌ آن‌ مرزی‌ شیمیایی‌ است‌. بخشهای‌ چاپی‌ لوحه‌، آب‌ را دفع‌ و مركّب‌ را جذب‌ می‌كند و بخشهای‌ غیرچاپی‌، به‌عكس‌، آب‌ را جذب‌ و مركّب‌ را دفع‌ می‌كند. در دستگاه‌ چاپ‌ زنه‌فلدر، صفحه كاغذ با سنگ‌ آغشته‌ به‌ مركّب‌ تماس‌ پیدا می‌كرد و از پشت‌ فشرده‌ می‌شد. در 1268/1851، گئورگ‌ زیگل‌ نخستین‌ دستگاه‌ چاپ‌ سنگی‌ چندرنگ‌ را به‌كار انداخت‌. گام‌ بعد در تكمیل‌ چاپ‌ سنگی‌، ابداع‌ لوحه‌های‌ فلزی‌ به‌جای‌ سنگهای‌ گران‌وزن‌ به‌ وسیله آیرا ریوبل‌ امریكایی‌ و همكارش‌ در 1904/1322 بود. این‌ لوحه‌های‌ فلزی‌، كه‌ حامل‌ نقش‌ و تصویر بود، به‌ مركّب‌ آغشته‌ می‌شد. سپس‌ رطوبت‌ موجود، مركّب‌ اضافی‌ را دفع‌ می‌كرد و تصویر برجای‌ مانده‌ به‌ نوردی‌ پوشیده‌ از لاستیك‌ منتقل‌ می‌شد و سرانجام‌ این‌ نقش‌ به‌ صفحه كاغذ انتقال‌ می‌یافت‌. این‌ شیوه غیرمستقیم‌ چاپ‌، افست‌ نامیده‌ شد (دوما، ج‌ 3، ص‌ 971ـ972؛ مركلی‌، ص‌ 7).

چاپ‌ سنگی‌ كمتر از سی‌ سال‌ پس‌ از ابداع‌، به‌ سرزمینهای‌ اسلامی‌ راه‌ یافت‌ و به‌ زودی‌ بر چاپ‌ حروفی‌ برتری‌ پیدا كرد، چرا كه‌ با این‌ روش‌ می‌شد سنّت‌ دیرینه خوشنویسی‌ و حتی‌ كتاب‌آرایی‌ اسلامی‌ را تداوم‌ بخشید. كتابهای‌ چاپ‌ سنگی‌ دوره‌های‌ اولیه پیدایش‌ این‌ صنعت‌ به‌ تقلید از نسخه‌های‌ خطی‌، خوشنویسی‌ شده‌ و آراسته‌ است‌ (برای‌ نمونه‌هایی‌ از تزیینات‌ چاپهای‌ سنگی‌ دوره قاجار رجوع کنید به هاشمی‌ دهكردی‌، ص‌ 94ـ105).


منابع‌:
(1) الكساندر استیپچویچ‌، تاریخ‌ الكتاب‌، ترجمه محمد م‌. ارناؤوط‌، كویت‌ 1413/1993؛
(2) دانیل‌جی‌ بورستین‌، «فن‌ چاپ‌ پیش‌ از گوتنبرگ‌»، ترجمه حسین‌ معصومی‌ همدانی‌، نشر دانش‌، سال‌ 7، ش‌ 2 (بهمن‌ و اسفند 1365)؛
(3) خلیل‌ صابات‌، تاریخ‌ الطباعه فی‌ الشرق‌ العربی‌، [ قاهره‌ ? 1958]؛
4- روژه‌ دروئه‌، «خوشنویسی‌ و طراحی‌ حروف‌ چاپی‌ در اروپا»، ترجمه مسعود سپهر، پیام‌ یونسكو، ش‌ 218 (مرداد 1367)؛
(5) موریس‌ دوما، تاریخ‌ صنعت‌ و اختراع‌ ، ترجمه عبداللّه‌ ارگانی‌، تهران‌ 1378 ش‌؛
(6) قاسم‌ سامرائی‌، «الطباعه العربیه فی‌ اوروبا»، در ندوه تاریخ‌ الطباعه العربیه حتی‌ انتهاء القرن‌ التاسع‌ عشر: 28ـ29 جمادی‌الاولی‌ 1416 ه = 22ـ23 اكتوبر/ تشرین‌ الاول‌ 1995 م‌ ، ابوظبی‌: منشورات‌ المجمع‌ الثقافی‌، 1996؛
(7) شعبان‌ عبدالعزیز خلیفه‌، الببلیوجرافیا، او، علم‌الكتاب‌: دراسه فی‌ اصول‌ النظریه الببلیوجرافیه و تطبیقاتها، قاهره‌ 1417/1997؛
(8) لویس‌ شیخو، تاریخ‌ فن‌ الطباعه فی‌المشرق‌ ، بیروت‌ 1995؛
(9) وحید قدوره‌، «اوائل‌ المطبوعات‌ العربیه فی‌ تركیا و بلادالشام‌»، در ندوه تاریخ‌ الطباعه العربیه ، همان‌؛
(10) ورنر مركلی‌، «از حروف‌ متحرك‌ تا ریزتراشه‌: رویدادهای‌ مهم‌ در تاریخ‌ چاپ‌»، ترجمه كاوه‌ بیات‌، پیام‌ یونسكو ، ش‌ 218 (مرداد 1367)؛
(11) حسین‌ معصومی‌ همدانی‌، «حروف‌چینی‌ دستی‌»، نشر دانش‌ ، سال‌ 1، ش‌ 1 (آذر و دی‌ 1359 الف‌ )؛
(12) همو، «حروف‌چینی‌ ماشینی‌»، همان‌، سال‌ 1، ش‌ 2 (بهمن‌ و اسفند 1359 ب‌ )؛
(13) حسن‌ هاشمی‌ دهكردی‌، «چاپ‌ سنگی‌، حیات‌ تازه‌ای‌ در كتابت‌»، فصلنامه هنر ، ش‌ 7 (زمستان‌ 1363)؛


(14) Thomas F. Carter, "Islam as a barrier to printing", The Moslem world , XXXIII (1943);
(15) GY. Kaldy-Nagy, "Beginnings of the Arabic - letter printing in the Muslim world", in The Muslim East: studies in honour of Julius Germanus , Budapest: Lorand Eotvos University, 1974.

/ سیداحمد هاشمی‌ /

2) در ایران‌. در باب‌ آغاز چاپ‌ در ایران‌ اتفاق‌نظر قطعی‌ نیست‌. عده‌ای‌ آغاز چاپ‌ در ایران‌ را در عصر ایلخانیان‌ (ح 654ـ 750) دنبال‌ كرده‌اند؛
برخی‌ احتمال‌ داده‌اند كه‌ یهودیان‌ فارسی ‌زبان‌ پیش‌ از سایر گروههای‌ فارسی‌زبان‌ به‌ اهمیت‌ چاپ‌ كتاب‌ پی‌برده‌ باشند، زیرا ترجمه‌ای‌ فارسی‌ از تورات‌ را به‌ خط‌ عبری‌ در 953/1546 در استانبول‌ چاپ‌ كرده‌اند (رجوع کنید به نفیسی‌، 1337 ش‌، ص‌ 232). در 1049/1639 سه‌ كتاب‌ به‌ زبان‌ و خط‌ فارسی‌ از سوی‌ هیئتهای‌ تبلیغی‌ مسیحی‌ و در باب‌ تبلیغ‌ مسیحیت‌ در لیدن‌ هلند به‌ چاپ‌ رسیده‌ و چاپخانه‌ای‌ كه‌ این‌ كتابها در آن‌ چاپ‌ شده‌، ظاهراً نخستین‌ چاپخانه فارسی‌ در جهان‌ است‌ (پروین‌، ج‌ 1، ص‌ 19، به‌ نقل‌ از آربری‌؛
نیز رجوع کنید به تبشیر*).

بر اساس‌ مدارك‌ موجود، نخستین‌ كتابی‌ كه‌ در خود ایران‌ چاپ‌ شده‌، زبور داوود یا ساغموس‌ است‌ كه‌ در 1047/1638 به‌ زبان‌ و خط‌ ارمنی‌ در 572 صفحه‌ در جلفای‌ اصفهان‌ و به‌ دست‌ كشیشان‌ ارمنی‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌ (میناسیان‌، ص244؛
نیز رجوع کنید به جلفا *). اینكه‌ ارمنیان‌، پیش‌ از دیگر گروههای‌ قومی‌ ـ زبانی‌ ساكن‌ ایران‌ توانسته‌اند در ایران‌ چاپخانه‌ای‌ از آن‌ خود تأسیس‌ كنند و آزادانه‌ به‌ چاپ‌ و نشر منابع‌ مسیحی‌ بپردازند و در میان‌ اقوام‌ جهان‌ مقام‌ پانزدهم‌ را از حیث‌ قدمت‌ چاپ‌ احراز كنند، دلایل‌ بسیاری‌ دارد كه‌ مهم‌ترین‌ آن‌، محیط‌ آزاد و تشویق‌آمیزی‌ بود كه‌ به‌ویژه‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ صفوی‌ (حك: 996ـ 1038) و فرمانروایان‌ دیگر این‌ سلسله‌ برای‌ آنها ایجاد كرده‌ بودند (میناسیان‌، ص‌ 242؛
فلسفی‌، ج‌ 3، ص‌ 206ـ209؛
مولانا، ص‌ 28). ارمنیان‌ حدود سی‌ سال‌ پس‌ از كوچ‌ به‌ جلفای‌ اصفهان‌، احتمالاً در دهه 1020 /1610 «بصمه‌خانه‌»ای‌ در این‌ شهر دایر و چاپ‌ كتاب‌ را آغاز كردند (رجوع کنید به باسمه‌ *؛
ارامنه‌ *). بر اساس‌ مطالعات‌ لئون‌ میناسیان‌ درخصوص‌ تاریخ‌ ارمنیان‌ ساكن‌ ایران‌، خاچاطور، خلیفه ارمنیان‌، به‌ توسعه چاپخانه‌ بسیار علاقه‌مند بوده‌ و در 1049/1639 راهبی‌ را به‌ نام‌ هُوانِس‌ وارداپِتْ برای‌ آموختن‌ فن‌ چاپ‌ به‌ اروپا فرستاده‌ است‌ (رجوع کنید به ص‌ 243ـ 245؛
برای‌ روایت‌ اندكی‌ متفاوت‌تر رجوع کنید به درِهوهانیان‌، ص‌ 402). هوانس‌ هفت‌ سال‌ در اروپا تعلیم‌ دید و همراه‌ خود یك‌ دستگاه‌ چاپ‌ و حروف‌ جدید به‌ ایران‌ آورد و در 1057/ 1647 موفق‌ شد كتابی‌ را در جلفای‌ اصفهان‌ به‌ چاپ‌ برساند. او سه‌ سال‌ بعد چاپ‌ عهدین‌ را آغاز كرد، اما به‌ اتمام‌ آن‌ توفیق‌ نیافت‌ و به‌ عللی‌ كه‌ به‌ دقت‌ شناخته‌ شده‌ نیست‌، چاپخانه‌ سی‌ سال‌ تعطیل‌ ماند (رجوع کنید به میناسیان‌، ص‌ 245).

براساس‌ اشاره‌های‌ سیاحان‌ خارجی‌، به‌ویژه‌ شاردن‌، شماری‌ از ایرانیان‌ در عصر صفویه‌ از كار چاپ‌ و چاپخانه‌ آگاهی‌ داشته‌ و به‌ ورود آن‌ به‌ ایران‌ شایق‌ بوده‌اند. شاردن‌ در سفرنامه‌اش‌ می‌گوید كه‌ دربار ایران‌ بارها به‌ او پیشنهاد كرده‌ است‌ چاپخانه‌ای‌ به‌ ایران‌ بیاورد و در اصفهان‌ نصب‌ كند. او می‌افزاید اگر شاه‌ عباس‌ [دوم‌] زنده‌ بود، این‌ كار به‌ آسانی‌ تحقق‌ می‌یافت‌، اما جانشینان‌ او دربند این‌ امور نیستند و هر چه‌ دانشمندان‌ و خیراندیشان‌ تشویق‌ می‌كنند، فایده‌ نمی‌بخشد (رجوع کنید به ج‌ 4، ص‌ 274، 283).

ویلم‌ فلور هم‌ به‌ ملاقات‌ هیئت‌ مبلّغان‌ مسیحی‌ كَرْمِلی‌ با شاه‌ عباس‌ و صحبتهای‌ آنها در باره دستگاههای‌ چاپ‌ اشاره‌ كرده‌ است‌. ظاهراً شاه‌ از آنها خواسته‌ است‌ دستگاه‌ چاپی‌ به‌ ایران‌ بیاورند (رجوع کنید به فلور، ص‌ 777) ولی‌ هیچ‌ نشانه‌ای‌ مبنی‌ بر خارج‌ شدن‌ فن‌ یا ابزارهای‌ چاپ‌ از جمع‌ ارمنیان‌ جلفای‌ اصفهان‌ در دست‌ نیست‌، هر چند كه‌ از علاقه بی‌سرانجام‌ برخی‌ از رجال‌ دولتی‌ به‌ ورود چاپ‌ به‌ ایران‌ و تعلیم‌ فنون‌ آن‌، شواهدی‌ در دست‌ است‌ (رجوع کنید به محبوبی‌ اردكانی‌، ج‌ 1، ص‌ 210ـ211). حتی‌ از كاربرد حروف‌ عربی‌/ فارسی‌ در چاپ‌ در عصر صفویه‌، تاكنون‌ هیچ‌ نشانه‌ای‌ به‌ دست‌ نیامده‌ است‌ (فلور، همانجا).

ارمنیان‌ مقیم‌ جلفای‌ اصفهان‌، به‌رغم‌ تعطیل‌ و وقفه‌هایی‌ در كار چاپ‌، چاپخانه كلیسای‌ وانك‌* را دایر نگاه‌ داشتند و كاغذ مورد نیاز را خود در محل‌ تولید كردند (سركیسیان‌، ص‌ 56) و طی‌ حدود سه‌ قرن‌ فعالیت‌ توانستند بیش‌ از چهارصد كتاب‌ به‌ چاپ‌ برسانند (میناسیان‌، ص‌ 246؛
نیز رجوع کنید به رائین‌، ص‌ 27؛
برای‌ آشنایی‌ با بقایای‌ چاپخانه كلیسای‌ وانك‌ رجوع کنید به «در اولین‌ چاپخانه ایران‌»، صنعت‌ چاپ، ش‌ 104، ص‌ 2ـ 8، ش‌ 105، ص‌ 36ـ 39). لطف‌اللّه‌ هنرفر، اصفهان‌ شناس‌، در جریان‌ بررسی‌ گورسنگهای‌ ارمنیان‌ جلفای‌ اصفهان‌، پنجاه‌ شغل‌ و منصب‌ شناسایی‌ كرده‌ كه‌ از جمله آنها حرفه چاپگری‌ است‌ (رجوع کنید به ص‌ 69ـ73).

جان‌ پینكرتون‌ و جونس‌ هنوی‌، كه‌ در عصر نادرشاه‌ افشار (حك: 1148ـ1160) به‌ ایران‌ سفر كرده‌اند، از جزوه‌هایی‌ صحبت‌ به‌ میان‌ آورده‌اند كه‌ به‌ زبان‌ لاتینی‌ و عربی‌ چاپ‌ و منتشر می‌شده‌ است‌ (رجوع کنید به مولانا، ص‌ 29). احتمال‌ می‌رود انتشار چند جزوه مسیحی‌ در آن‌ زمان‌، به‌ دستور نادرشاه‌ و به‌ كمك‌ ماشینهای‌ كوچك‌ چاپ‌ بوده‌ باشد (همان‌، ص‌ 30). بر اساس‌ مطالعات‌ ناصرالدین‌ پروین‌ (ج‌ 1، ص‌ 19)، فرهنگی‌ فارسی‌ به‌ انگلیسی‌ در 1194/1780، حدوداً یك‌ سال‌ پس‌ از مرگ‌ كریم‌خان‌ زند، در هند به‌ چاپ‌ رسیده‌ است‌. از 1195 تا 1233 (سال‌ انتشار نخستین‌ كتاب‌ فارسی‌ در ایران‌)/ 1781ـ1817، دست‌ كم‌ 55 عنوان‌ كتاب‌ فارسی‌ در هند و حدود 25 عنوان‌ در اروپا چاپ‌ شده‌ كه‌ عمدتاً آثار ادبی‌ و مذهبی‌ قدیم‌ و همه‌ به‌ روش‌ چاپ‌ حروفی‌ سربی‌، نه‌ سنگی‌، بوده‌ است‌.

تحول‌ عمده‌ در فن‌ چاپ‌ و انتشار مواد چاپی‌، اعم‌ از كتاب‌، روزنامه‌ و مواد دیگر، از دوره ولایتعهدی‌ عباس‌ میرزا قاجار (1203ـ1249) آغاز شد كه‌ مصادف‌ است‌ با پیامدهای‌ جنگهای‌ ایران‌ و روس‌، تلاش‌ شماری‌ از دولتمردان‌ ایرانی‌ برای‌ آشنایی‌ با علوم‌ و فنون‌ جدید و ترویج‌ آنها در كشور و متحقق‌ ساختن‌ برنامه عمومی‌ عباس‌ میرزا برای‌ نوسازی‌ (مدرنیزاسیون‌) كشور (برای‌ جزئیات‌ رجوع کنید به د. ایرانیكا، ذیل‌ «عباس‌میرزا»). در واقع‌، ایرانیان‌ فارسی ‌زبان‌ در قیاس‌ با بسیاری‌ از كشورها از مزایای‌ چاپ‌ دیرتر بهره‌مند شده‌اند (آرین‌پور، ج‌ 1، ص‌ 229). نخست‌ به‌ امر عباس‌ میرزا، هم‌ از ایران‌ كسانی‌ برای‌ آموختن‌ فن‌ چاپ‌ و تهیه‌ كردن‌ دستگاهها و ابزارهای‌ چاپ‌ به‌ خارج‌ فرستاده‌ شدند و هم‌ شخصی‌ به‌ نام‌ ادوارد برجس‌ را، كه‌ نزد ایرانیان‌ به‌ برجیس‌ شهرت‌ یافت‌، برای‌ آموزش‌ فن‌ چاپ‌ و تأسیس‌ چاپخانه‌ به‌ ایران‌ دعوت‌ كردند (تربیت‌، ارمغان‌، ش‌ 6، ص‌ 379؛
آدمیت‌، ص‌ 374). میرزا صالح‌ شیرازی‌*، از نخستین‌ دانشجویان‌ اعزامی‌ به‌ اروپا، به‌ هنگام‌ تحصیل‌ در انگلستان‌ با فن‌ چاپ‌ آشنا شد و در بازگشت‌، یك‌ دستگاه‌ كوچك‌ چاپ‌ و وسایل‌ و ابزارهای‌ لازم‌ را به‌ ایران‌ فرستاد (مینوی‌، ص‌ 421ـ422؛
ایوری، ص‌ 816). او همچنین‌ در سفری‌ به‌ روسیه‌ چند دستگاه‌ چاپ‌ به‌ تبریز آورد كه‌ یكی‌ دو دستگاه‌ آن‌ بعداً به‌ تهران‌ منتقل‌ شد (محبوبی‌ اردكانی‌، ج‌ 1، ص‌ 214). در باره دستگاههای‌ چاپی‌ كه‌ میرزا صالح‌ به‌ ایران‌ آورده‌ است‌ ظاهراً تردیدی‌ نیست‌ و نیز نقش‌ او در انتشار روزنامه‌ در ایران‌ محرز است‌، اما در باب‌ اینكه‌ چاپخانه‌ای‌ در تبریز تأسیس‌ كرده‌ باشد، تردید هست‌. قاسمی‌ (1379 ش‌ ب‌ ، ص‌ 62) با اشاره‌ به‌ كتابهای‌ برجامانده‌ از آن‌ چاپخانه‌، این‌ تردیدها را نابجا می‌داند. چاپخانه‌ای‌ كه‌ بنا بر مدارك‌ فعلی‌، وجود آن‌ محرز است‌، در 1233 به‌ دست‌ آقا زین‌العابدین‌ تبریزی‌ و با حمایت‌ عباس‌ میرزا در تبریز تأسیس‌ شده‌ است‌ (تقی‌زاده‌، ص‌ 12، به‌ نقل‌ از هوتم‌ شیندلر ؛
تربیت‌، همانجا).

در باب‌ تأسیس‌ چاپخانه‌ای‌ در شیراز، پیش‌ از تهران‌ و حتی‌ تبریز فرضیه‌ای‌ وجود دارد، ولی‌ تقی‌زاده‌ (ص‌ 12، پانویس‌ 8) آن‌ را ضعیف‌ می‌داند.

فتح‌نامه، اثر میرزا ابوالقاسم‌ قائم‌ مقامِ فراهانی‌*، تفصیلی‌ از جنگهای‌ ایران‌ و روس‌، ظاهراً نخستین‌ كتاب‌ فارسی‌ است‌ كه‌ در ذیحجه 1234 در ایران‌ چاپ‌ و منتشر شده‌ است‌ (تقی‌زاده‌؛
تربیت‌، همانجاها؛
مینوی‌، ص‌ 428).جهادیه‌، اثر میرزا عیسی‌ قائم‌ مقام‌ فرهانی‌*(چاپ‌ رمضان‌ 1233)، مآثر سلطانیه‌(شرح‌ سلطنت‌ فتحعلی‌ شاه‌ از جلوس‌ تا 1241)، تعلیم‌نامه‌(رساله‌ای‌ در باره آبله‌كوبی‌)، گلستان‌ سعدی‌ و چند كتاب‌ دیگر نیز از جمله نخستین‌ كتابهای‌ فارسی‌ چاپی‌ است‌ كه‌ در دهه 1240 طبع‌ و منتشر شده‌ است‌ (برای‌ فهرست‌ برخی‌ از نخستین‌ آثار چاپ‌ شده‌ رجوع کنید به تقی‌زاده‌، ص‌ 13؛
بابازاده‌، ص‌ 81 ـ 205).

بررسی‌ نخستین‌ كتابهای‌ چاپی‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ دولت‌ وقت‌ از فنّاوری‌ چاپ‌ به‌ سود و در جهت‌ مقاصد خود استفاده‌ می‌كرده‌ است‌. كتابها عمدتاً تاریخی‌، دینی‌، ادبی‌، یا در جهت‌ ترویج‌ اصول‌ بهداشتی‌، ترویج‌ جنبه‌هایی‌ از حیات‌ مدنی‌ و فرهنگ‌ زندگی‌ اجتماعی‌ جدید بوده‌ است‌. تنوع‌ كتابها، البته‌ پس‌ از رواج‌ بیشتر ترجمه‌ و تأسیس‌ دارالفنون‌ و دارالطباعه‌، به‌ مراتب‌ بیشتر شده‌ است‌ (رجوع کنید به ادامه مقاله‌).

در 1240، حدوداً هفت‌ سال‌ پس‌ از تأسیس‌ چاپخانه‌ در تبریز، میرزا زین‌العابدین‌ به‌ امر فتحعلی‌شاه‌ به‌ تهران‌ احضار و به‌ تأسیس‌ چاپخانه‌ و چاپ‌ كتاب‌ مأمور شد. زین‌العابدین‌ در پایان‌ یكی‌ از این‌ كتابها مبدع‌ فن‌ چاپ‌ در ایران‌ دانسته‌ شده‌ است‌ (تربیت‌، ارمغان‌، ش‌ 6، ص‌ 381). او زیر نظر منوچهرخان‌ گرجی‌*(معتمدالدوله‌) كار می‌كرده‌ و كتابهایی‌ كه‌ به‌ «چاپ‌ معتمدی‌» معروف‌ است‌ و پس‌ از 1240 در تهران‌ چاپ‌ شده‌، به‌ اهتمام‌ وی‌ بوده‌ است‌. بنا بر برآوردی‌، مجموع‌ كتابهای‌ چاپ‌ معتمدی‌ به‌ هشتصد هزار جلد بالغ‌ شده‌ است‌ (همان‌، ش‌ 7، ص‌ 449). شمار چاپخانه‌های‌ تهران‌ هم‌ به‌ مرور زیاد شد و تحت‌ نظر معتمدالدوله‌ در هم‌ ادغام‌ گردید و به‌ نوعی‌ نخستین‌ چاپخانه دولتی‌ ایران‌ به‌ وجود آمد. این‌ چاپخانه‌ تا 1265 در تهران‌ برقرار بود و كتابهای‌ چاپ‌ معتمدی‌ در این‌ چاپخانه‌ به‌ چاپ‌ می‌رسید (میرزای‌ گلپایگانی‌، ص‌ 16). پس‌ از تبریز و تهران‌، به‌ ترتیب‌ در این‌ شهرها چاپخانه‌ تأسیس‌ شد: شیراز، اصفهان‌، ارومیه‌، بوشهر، مشهد، بندر انزلی‌، رشت‌، اردبیل‌، همدان‌، خوی‌، یزد، قزوین‌، كرمانشاه‌، گروس‌، كاشان‌ (تقی‌زاده‌، ص‌ 13ـ14، به‌ نقل‌ از تربیت‌).

چاپ‌ سنگی‌ در ایران‌ بنابه‌ عللی‌ (رجوع کنید به ادامه مقاله‌) پس‌ از چاپ‌ سربی‌ رواج‌ یافت‌. جعفرخان‌ تبریزی‌ برای‌ تعلیم‌ دیدن‌ چاپ‌ سنگی‌ به‌ مسكو فرستاده‌ شد و او در بازگشت‌، یك‌ دستگاه‌ چاپ‌ سنگی‌ را در 1239ـ1240، چند سالی‌ پس‌ از ورود چاپ‌ سربی‌، با خود به‌ تبریز آورد. میرزا اسداللّه‌ شیرازی‌ نیز به‌ همین‌ منظور به‌ سن‌پترزبورگ‌ فرستاده‌ شد (ایوری‌، ص‌ 819). چاپ‌ سنگی‌ هم‌ به‌ حمایت‌ و تشویق‌ عباس‌ میرزا در ایران‌ رواج‌ یافت‌، اما گسترش‌ آن‌ به‌ حدی‌ وسیع‌ بود كه‌ بیش‌ از شصت‌ سال‌ توسعه چاپ‌ سربی‌ را متوقف‌ كرد (تربیت‌، همانجا؛
برای‌ دلایل‌ رجوع کنید به ادامه مقاله‌).

نخستین‌ كتاب‌ چاپ‌ سنگی‌ ظاهراً قرآنی‌ بود كه‌ در 1248 به‌ همت‌ میرزا اسداللّه‌ در تبریز چاپ‌ شد (قس‌ تقی‌زاده‌، ص‌ 13، به‌ نقل‌ از تربیت‌، كه‌ تاریخ‌ چاپ‌ این‌ قرآن‌ را1240 و نفیسی‌، 1325 ش‌، ص‌ 24، كه‌ تاریخ‌ آن‌ را 1250 می‌داند) و سه‌ سال‌ بعد، باز به‌ همت‌ او و در تبریز، زادالمعاد انتشار یافت‌. این‌ دو كتاب‌ به‌ خط‌ میرزا حسین‌ خوشنویس‌ بود (آرین‌پور، ج‌ 1، ص‌ 232). در 1259، شخصی‌ به‌ نام‌ آقا عبدالعلی‌ وسایل‌ چاپ‌ سنگی‌ را از تبریز به‌ تهران‌ آورد و چاپ‌ كتاب‌ را در تهران‌ آغاز كرد. المعجم‌ فی‌ آثار ملوك‌العجم‌ و تاریخ‌ پطر كبیر از نخستین‌ كتابهایی‌ بود كه‌ در تهران‌ چاپ‌ سنگی‌ شد (تقی‌زاده‌، ص‌ 12، به‌ نقل‌ از هوتم‌ شیندلر). در همین‌ سال‌ لیلی‌ و مجنون‌ ، اثر مكتبی شیرازی‌، با چهار مجلس‌ تصویر، ظاهراً در تبریز چاپ‌ شد كه‌ نخستین‌ كتاب‌ چاپ‌ مصور سنگی‌ در ایران‌ است‌ (نفیسی‌، 1325 ش‌، ص‌ 27).

كتابهای‌ چاپ‌ سنگی‌ با اقبال‌ عمومی‌ بیشتری‌ روبه‌رو شد، كه‌ علت‌ عمده آن‌ دشواری‌ حروفچینی‌ حروف‌ فارسی‌ در چاپ‌ سربی‌ و غلط‌گیری‌ آن‌، نیاز به‌ تخصص‌ و مهارت‌ در حروفچینی‌، دشواریهای‌ ساختن‌ تصویر، علاقه مردم‌ به‌ خط‌ و به‌ویژه‌ خط‌ نستعلیق‌، وجود خوشنویسان‌ بنام‌، و حفظ‌ هنر ملی‌ خطاطی‌ بوده‌ است‌ (رجوع کنید به همان‌، ص‌ 26ـ27؛
محبوبی اردكانی‌، ج‌1، ص‌ 217). مارزلف‌ (ص‌ 14) هم‌ مهم‌ترین‌ علتهای‌ رواج‌ چاپ‌ سنگی‌ را در ایران‌ به‌ دو دسته اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌ و اجتماعی‌ ـ فرهنگی‌ تقسیم‌ كرده‌ و ارزانی‌، سادگی‌، نیاز به‌ تخصص‌ و تجهیزات‌ كمتر را در دسته اول‌، و طبیعت‌ خط‌ فارسی‌ و علاقه خاص‌ مردم‌ ایران‌ را به‌ خط‌ نستعلیق‌ در دسته دوم‌ جای‌ داده‌ است‌. همچنین‌ چاپ‌ متنهای‌ عربی‌ اعراب‌گذاری‌ شده‌، به‌ویژه‌ قرآن‌ كریم‌، با روش‌ چاپ‌ سنگی‌ بسیار آسان‌تر بود. چاپ‌ سنگی‌ به‌ لحاظ‌ محدودیتهای‌ فنی خود نتوانسته‌ از هنرهای‌ رنگ‌آمیزی‌ استفاده‌ كند، اما سایر ویژگیهای‌ هنری‌، مانند تذهیب‌، تشعیر، طرحها و نقشهای‌ هنری‌، كتیبه‌سازی‌، سرلوح‌ سازی‌، حاشیه‌سازی‌ و مجلس‌سازی‌ را در هنر كتاب‌سازی‌ ایران‌ حفظ‌ كرده‌ و حتی‌ ترویج‌ داده‌ است‌ (هاشمی‌ دهكردی‌، ص‌ 91). اوج‌ فن‌ چاپ‌ سنگی‌ همراه‌ با نقاشی‌ در ایران‌، میان‌ سالهای‌ 1270 تا 1300 بوده‌ است‌ (نفیسی‌، 1325 ش‌، ص‌ 33).

چاپ‌ سنگی‌ جز در تبریز و تهران‌ در بسیاری‌ از شهرهای‌ دیگر ایران‌ رواج‌ یافت‌، تا آنكه‌ در دوره ناصرالدین‌ شاه‌ قاجار (حك : 1264ـ1313)، چاپ‌ سربی‌ پس‌ از مدتی‌ بیش‌ از نیم‌ قرن‌ بار دیگر رایج‌ شد (تربیت‌، ارمغان‌ ، ش‌ 7، ص‌ 449 به‌ بعد؛
برای‌ صورت‌ برخی‌ كتابهای‌ چاپ‌ سنگی‌ تهران‌ از ابتدا تا انقلاب‌ مشروطه‌ رجوع کنید به میرزای‌ گلپایگانی‌، ص‌ 445ـ451؛
برای‌ فهرست‌ شماری‌ از كتابهای‌ چاپ‌ سنگی‌ تبریز و تهران‌ رجوع کنید به تربیت‌، ارمغان‌ ، ش‌ 7، ص‌ 451ـ453؛
برای‌ صورتی‌ از چاپگران‌ سنگی‌ رجوع کنید به مارزلف‌، ص‌ 290ـ294). كتابهای‌ چاپ‌ سنگی‌ ایران‌ با كتابهای‌ مشابه‌ در افغانستان‌، تركستان‌، عثمانی‌، مصر و هند از حیث‌ طراحی‌، تصاویر و تنظیم‌ اجزای‌ كتاب‌ و رنگ‌ و جنس‌ كاغذ تفاوت‌ دارد (برای‌ تفصیل‌ تفاوتها رجوع کنید به هاشمی‌ دهكردی‌، ص‌ 105ـ107). چاپ‌ سنگی‌ حتی‌ بنا به‌ ضرورت‌ فنی‌ بر خط‌ فارسی‌ تأثیر گذاشت‌ و در شیوه تحریری‌ آن‌ تغییری‌ ایجاد كرد؛
تراش‌ قلمها پر گوشت‌تر شد تا پس‌ از چاپ‌ و لاغر شدنِ نقش‌ حروف‌، سواد و بیاضها به‌ معیار اصلی‌ بازگردد (رجوع کنید به همان‌، ص‌ 92).

چاپ‌ در ایران‌ از عصر ناصری‌ دستخوش‌ تحولاتی‌ تازه‌ شد. انتشار روزنامه‌، رواج‌ نسبی‌ روزنامه‌نگاری‌، تهدیدی‌ كه‌ حكومت‌ خودكامه‌ از جانب‌ مطبوعات‌ و اشاعه اندیشه‌ها احساس‌ كرد و به‌ ایجاد تدابیری‌ برای‌ نظارت‌ و تسلط‌ بر مطبوعات‌ دست‌ زد، سرنوشت‌ چاپ‌ را عملاً به‌ مطبوعات‌ گره‌ زد، چندان‌ كه‌ تاریخ‌ چاپ‌ از آن‌ پس‌ از تاریخ‌ مطبوعات‌ تفكیك‌پذیر نیست‌ و حكومتها در واقع‌ از راه‌ نظارت‌ مستقیم‌ بر چاپخانه‌ها، مطبوعات‌ را عملاً زیر نظر قرار داده‌اند و هر تصمیمی‌ كه‌ در باره مطبوعات‌ گرفته‌اند، نتیجه آن‌ بی‌درنگ‌ در چاپخانه‌ها محسوس‌ شده‌ است‌ (برای‌ تفصیل‌ بیشتر رجوع کنید به سانسور*؛
نیز رجوع کنید به خسروی‌، ص‌ 144ـ 151).

سفرنامه‌های‌ ناصرالدین‌ شاه‌ كه‌ به‌ خط‌ میرزا رضای‌ كلهر و تصویرهای‌ میرزا بزرگ‌ و میرزا ابوتراب‌ غفاری‌ چاپ‌ شده‌، از بهترین‌ نمونه‌های‌ چاپ‌ مصور در تاریخ‌ چاپ‌ ایران‌ است‌ (نفیسی‌، 1325 ش‌، ص‌ 29). چاپخانه سنگی‌ سیار، چاپخانه كوچكی‌ بود كه‌ در سفرهای‌ ناصرالدین‌ شاه‌ و همراه‌ اردوی‌ وی‌، بر اسب‌ و قاطر جابه‌جا می‌كردند. روزنامه مرآت‌السفر و مشكوه الحضر و روزنامه اردوی‌ همایون‌ در همین‌ چاپخانه سیار چاپ‌ می‌شد (رضوانی‌، ص‌ 22).

تأسیس‌ مدرسه دارالفنون‌ * بر وضع‌ و سیر چاپ‌ در ایران‌ تأثیر گذارد. نیاز به‌ انتشار كتابهای‌ درسی‌، سبب‌ شد كه‌ در این‌ مدرسه‌ كارگاهی‌ مختص‌ چاپ‌ آثار استادان‌ دارالفنون‌، منابع‌ درسی‌ محصلان‌ و نیز پاره‌ای‌ كتابهای‌ دیگر تأسیس‌ شود (آدمیت‌، ص‌ 367). چاپخانه كوچك‌ دارالفنون‌ ظاهراً در 1268 و با نام‌ «دارالطباعه خاصه علمیه مباركه دارالفنون‌ تهران‌» و زیرنظر علیقلی‌ میرزا اعتضادالسلطنه‌ تشكیل‌ شد و تا 1300 دایر بود و شاید حدود چهل‌ عنوان‌ كتاب‌ درسی‌ در آن‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ باشد (میرزای‌ گلپایگانی‌، ص‌ 30؛
نیز در باره كتابهای‌ درسی‌ چاپ‌ انجمن‌ معارف‌ رجوع کنید به ریاحی‌، ص‌ 61).

چاپخانه دولتی‌، كه‌ تحت‌ عناوین‌ مختلف‌ فعالیت‌ می‌كرد و به‌ چاپ‌ كتاب‌ و روزنامه‌ می‌پرداخت‌، در دوره ناصرالدین‌ شاه‌ تأسیس‌ شد و مدیریت‌ آن‌ از جمله‌ با منوچهرخان‌ معتمدالدوله‌، علیقلی‌ میرزا اعتضادالسلطنه‌، ابوالحسن‌خان‌ صنیع‌الملك‌ و محمدحسن‌ خان‌ اعتمادالسلطنه‌ بود. به‌ نظر می‌رسد این‌ چاپخانه‌ در خود محل‌ اداره انطباعات‌ (دارالطباعه دولتی‌) مستقر بوده‌ است‌ (میرزای‌ گلپایگانی‌، ص‌ 16، 18ـ24). در این‌ دوره‌ چاپ‌ مصور نیز رواج‌ یافت‌. میرزا عبدالمطلب‌ نقاش‌باشی‌، كه‌ «انطباعِصور» (چاپ‌ مصور) را در اروپا آموخته‌ بود، این‌ فن‌ را وارد ایران‌ كرد. میرزا ابوتراب‌، نقاش‌ مخصوص‌ وزارت‌ انطباعات‌ در 1300، از شاگردان‌ اوست‌ (محبوبی‌ اردكانی‌، ج‌ 1، ص‌ 221). اداره انطباعات‌، میرزا ابراهیم‌خان‌، معروف‌ به‌ مصوِر رحمانی‌، را نیز برای‌ آموختن‌ فنون‌ جدید عكاسی‌ و حكاكی‌ به‌ اروپا فرستاد. او در بازگشت‌ مظفرالدین‌ شاه‌ (حك :1313ـ1324) از سفر دوم‌ فرنگ‌، دستگاه‌ چاپ‌ سربی‌ را به‌ ایران‌ آورد و چاپخانه خورشید را در تهران‌ تأسیس‌ كرد و تعدادی‌ كتاب‌ در زمینه اخلاق‌، ورزش‌ و خانه‌داری‌ در آن‌ به‌ چاپ‌ رساند. میرزا ابراهیم‌خان‌ روشهای‌ جدید گراوورسازی‌ را، به‌ جای‌ روشهای‌ ناكارآمد پیشین‌ ترویج‌ داد كه‌ به‌ كمك‌ تیزآب‌ در ورقه‌های‌ فلزی‌ مسطح‌، حفره‌ ایجاد می‌شد و چاپ‌ تصاویر كیفیت‌ چندان‌ مطلوبی‌ نداشت‌. شماری‌ از روزنامه‌ها و كتابهایی‌ كه‌ در عصر مظفرالدین‌ شاه‌ در چاپخانه‌های‌ دولتی‌ ایران‌ چاپ‌ شده‌ به‌ حدی‌ نفیس‌ و هنرمندانه‌ است‌ كه‌ بخشی‌ از میراث‌ ارزشمند تاریخ‌ چاپ‌ در ایران‌ را تشكیل‌ می‌دهد ( د. ایرانیكا ، ذیل‌ «عكاس‌باشی‌»).

نهضت‌ مشروطه‌ * در ایران‌ عامل‌ افزایش‌ تعداد عناوین‌ و شمارگان‌ روزنامه‌ها، گرایش‌ بیشتر مردم‌ به‌ خواندن‌ مطالب‌ سیاسی‌ و اجتماعی‌، و نیز تقویت‌ و گسترش‌ چاپ‌ در ایران‌ بود. چاپ‌ ژلاتینی‌، كه‌ بعداً جای‌ خود را به‌ روش‌ چاپ‌ استنسیلی‌ داد، احتمالاً از اواخر عصر ناصری‌، و هم‌ زمان‌ با آغاز تحركات‌ سیاسی‌ تازه‌، برای‌ تكثیر اعلامیه‌های‌ پنهانی‌، نامه‌های‌ سرگشاده‌ و شب‌نامه‌های‌ سیاسی‌ مورد استفاده‌ قرار گرفت‌ و ظاهراً چاپخانه‌های‌ مخفی‌ كوچكی‌ برای‌ چاپ‌ ژلاتینی‌ تشكیل‌ شده‌ بود (رجوع کنید به پروین‌، ج‌ 1، ص‌ 23). از شمار دقیق‌ چاپخانه‌ها در عصر مشروطیت‌ آماری‌ در دست‌ نیست‌، اما شمار چاپخانه‌های‌ دایر، رسمی‌ و فعال‌ در پایان‌ عصر ناصری‌ و آغاز دوره مظفری‌ 42 واحد، مركّب‌ از دولتی‌ و خصوصی‌، در سراسر ایران‌ برآورد شده‌ است‌ (رجوع کنید به قاسمی‌، 1380 ش‌ الف‌ ، ج‌ 1، ص‌ 220؛
برای‌ فهرستی‌ از نام‌ چاپگران‌ دولتی‌ در آن‌ عصر رجوع کنید به همان‌، ج‌1، ص‌222ـ224).

چاپخانه مجلس‌ شورای‌ ملی‌، مدت‌ كوتاهی‌ پس‌ از تشكیل‌ مجلس‌ اول‌، به‌ منظور چاپ‌ و نشر روزنامه‌ و نیز مطالب‌ اختصاصی‌ خودِ مجلس‌، به‌ سرعت‌ تأسیس‌ شد و در مدت‌ كوتاهی‌ به‌ بزرگ‌ترین‌ چاپخانه كشور تبدیل‌ گردید. چاپخانه مجهز دیگری‌ به‌ نام‌ چاپخانه شاهنشاهی‌، به‌ سرپرستی‌ عبداللّه‌خان‌ قاجار كه‌ مدیریت‌ او در صنعت‌ چاپ‌ معروف‌ بوده‌ است‌، پس‌ از استقرار مشروطیت‌ تأسیس‌ شد و تا 1328 فعال‌ بود و گویا در همان‌ سال‌ در تشكیلات‌ تازه‌ای‌ از چاپخانه‌های‌ دولتی‌ ادغام‌ شد (میرزای‌ گلپایگانی‌، ص‌ 118ـ123). به‌ چاپخانه سربی‌ دیگری‌ كه‌ روزنامه ایران‌ در آن‌ چاپ‌ می‌شده‌ و از 1321 تا 1329 فعال‌ بوده‌ نیز اشاره‌ شده‌ است‌. چاپخانه روزنامه رسمی‌ دولتی‌، كه‌ در عین‌ حال‌ تعدادی‌ روزنامه‌ و نشریه‌ هم‌ چاپ‌ می‌كرد، در 1328 تأسیس‌ شد (همان‌، ص‌ 68، 71، 155). دو سال‌ پس‌ از استقرار مشروطیت‌، «قانون‌مطبوعات‌» در محرّم‌ 1326 به‌ تصویب‌ مجلس‌ رسید. مادّه اول‌ فصل‌ اول‌ این‌ قانون‌ در باره چاپ‌ و چاپخانه‌ است‌ (رجوع کنید به ایران‌. قوانین‌ و احكام‌، ص‌ 13ـ14).

در دوره محمدعلی‌ میرزا، استفاده‌ از چاپخانه‌های‌ سربی‌ اختصاصی‌ و غیردولتی‌ به‌ جای‌ چاپخانه‌های‌ سنگی‌ دولتی‌ معمول‌ شد، به‌ طوری‌ كه‌ بنا به‌ تخمین‌ حوالی‌ سال‌ 1330 معدودی‌ چاپخانه سنگی‌ به‌ فعالیت‌ ادامه‌ می‌دادند (میرزای‌ گلپایگانی‌، ص‌ 105)، البته‌ چاپ‌ سنگی‌ تا دوره پهلوی‌ اول‌ (1304ـ 1320 ش‌) ادامه‌ یافت‌ و در این‌ دوره‌ بود كه‌ به‌ طور كلی‌ منقرض‌ شد (بر اساس‌ پرسش‌ از مطّلعان‌ قدیمی‌).

دوره پهلوی‌ اول‌ فاصله میان‌ دو جنگ‌ جهانی‌ و مقارن‌ با دوره‌ای‌ از تحولات‌ جهانی‌ در فنّاوری‌ چاپ‌ است‌، اما به‌ لحاظ‌ اینكه‌ در این‌ عصر نظارت‌ دولتی‌ در ایران‌ در همه زمینه‌ها، به‌ ویژه‌ بر چاپ‌ كه‌ از انتشار كتاب‌ و مطبوعات‌ جدایی‌ نداشته‌، برقرار بوده‌ است‌ و نظارت‌ بر امور چاپ‌ در دامنه شمول‌ تفتیش‌ شدید حكومتی‌ قرار می‌گرفته‌، رشد چاپ‌ در ایران‌ فقط‌ در مسیر سیاستهای‌ دولتی‌ ممكن‌ بوده‌ است‌. بنا به‌ برآوردی‌ آماری‌، پیش‌ از 1300 ش‌ در سراسر كشور حدود چهل‌ چاپخانه‌ وجود داشته‌ است‌ (رجوع کنید به قاسمی‌، 1379 ش‌ الف‌ ، ج‌ 1، ص‌ 299ـ301) اما بر اساس‌ آماری‌ متعلق‌ به‌ 1315 ش‌، شمار چاپخانه‌های‌ كشور 145 واحد (130 چاپخانه سربی‌ و 15 چاپخانه سنگی‌) بوده‌ است‌. از این‌ تعداد، 62 واحد (59 سربی‌ و 3 سنگی‌) در تهران‌ و بقیه‌ در شهرستانها فعالیت‌ می‌كردند. بعد از تهران‌، استانهای‌ آذربایجان‌ شرقی‌، اصفهان‌ و گیلان‌، به‌ ترتیب‌ با سیزده‌ و یازده‌ چاپخانه‌ در مرتبه دوم‌ و سوم‌، و فارس‌ با نُه‌ چاپخانه‌ در مرتبه چهارم‌ قرار داشتند و گرگان‌، كردستان‌، كاشان‌، قم‌ و محلات‌، قزوین‌ و زنجان‌، هر كدام‌ دارای‌ یك‌ چاپخانه‌ بودند (رجوع کنید به مجله بانك‌ ملی‌ ایران‌، ش‌ 27، ص‌ 367ـ368). شماری‌ از دستگاههای‌ چاپ‌ مورد نیاز چاپخانه‌ها را، اعم‌ از ماشینهای‌ دستی‌، پایی‌ یا سیلندری‌، به‌ صورت‌ دست‌ دوم‌ و با قیمتهای‌ مناسب‌ از خارج‌ خریده‌ بودند و ظاهراً دانش‌ فنی‌ چاپ‌ در حوالی‌ 1310 ش‌ در سطح‌ پیشرفته‌ای‌ نبوده‌ است‌ (موسسه‌ نوریانی‌، ص‌ 1). بر اساس‌ بررسی‌ كتابهایی‌ كه‌ در آن‌ عصر انتشار یافته‌ است‌، چاپخانه‌های‌ اتحادیه‌، اقدام‌، باقرزاده‌، بروخیم‌، تمدن‌، خاور، خورشید، روشنایی‌، سنگی اخوان‌ كتابچی‌، سنگی حاج‌ عبدالرحیم‌، سنگی علمی‌، سیروس‌، فاروس‌، فردوسی‌، فردین‌، فرهومند، قشون‌ و مجلس‌ در تهران‌؛
حقیقت‌، تبریز، سعادت‌ و سنگی علمیه‌ در تبریز؛
اتحاد، سعادت‌، سنگی‌ فرهنگ‌ و سنگی‌ گلبهار در اصفهان‌؛
اتحاد، تجدد و جاوید در رشت‌؛
سعادت‌ و شرافت‌ احمدی‌ در كرمانشاه‌ و تعدادی‌ چاپخانه دیگر در زمره چاپخانه‌های‌ فعال‌ كتاب‌ در كشور بوده‌اند.

در 1307، 1310 و 1317 ش‌ برای‌ چاپ‌ و نشر كتابهای‌ درسی‌ در سراسر كشور و به‌ شیوه‌ای‌ نو اقدام‌ شد. در دوره وزارت‌ یحیی‌ قراگوزلو و اسماعیل‌ مرآت‌، شمار قابل‌ توجهی‌ كتاب‌ درسی‌ برای‌ دبستانها و دبیرستانها چاپ‌ و منتشر گردید (ریاحی‌، ص‌ 62ـ64) كه‌ برخی‌ از آنها از حیث‌ تدوین‌، ویرایش‌ (به‌ معنای‌ امروزی‌ كلمه‌)، نفاست‌ چاپ‌، دوام‌ و استحكام‌ كاغذ و صحافی‌ نمونه‌ است‌.

تأسیس‌ دانشگاه‌ تهران‌ و نهادهای‌ جدید آموزشی‌ در این‌ عصر، همراه‌ با دولت‌ و ارتشِ رو به‌ گسترش‌، نیاز به‌ چاپ‌ برخی‌ مطالب‌ را در مقیاسی‌ وسیع‌تر فراهم‌ آورد. تأسیس‌ چندین‌ چاپخانه دولتی‌ و وابسته‌ به‌ دولت‌، مانند چاپخانه ارتش‌، چاپخانه بانك‌ ملی‌ ایران‌، چاپخانه دخانیات‌ ایران‌، چاپخانه راه‌آهن‌ و مانند اینها، حاصل‌ نیاز دولت‌ به‌ تأمین‌ احتیاجات‌ خود در زمینه چاپ‌ به‌ طور مستقل‌ بود. چاپ‌ در دوره رضاشاه‌ به‌ تناقضی‌ بزرگ‌ گرفتار شده‌ بود، زیرا از یك‌ سو جنبه صنعتی‌ و اقتصادی‌ چاپ‌ بر اثر سیاست‌ نوسازی‌ میل‌ به‌ تقویت‌ و گسترش‌ داشت‌، و از سوی‌ دیگر تفتیش‌ دولتی‌ و سیاست‌ نظارت‌ بر همه‌ چیز، انگیزه‌های‌ گسترش‌ متوازن‌ را از چاپ‌ می‌گرفت‌. در آن‌ دوره‌، نه‌ تنها برای‌ چاپ‌ هرگونه‌ نشریه‌، بلكه‌ برای‌ چاپ‌ هرگونه‌ برگه‌ای‌، كسب‌ مجوز رسمی‌ از بازرس‌ ویژه شهربانی‌ لازم‌ بود. بازرسان‌ ویژه‌ پس‌ از بررسی‌ مطالب‌، مهر «روا» را فقط‌ بالای‌ صفحاتی‌ می‌زدند كه‌ مجوز چاپ‌ می‌گرفت‌ (رجوع کنید به خسروی‌، ص‌ 159؛
سفری‌، ج‌ 1، ص‌ 79). شماری‌ از كارگران‌ چاپخانه‌ در این‌ دوره‌ دستگیر و زندانی‌ شدند و هیئت‌ مدیره اتحادیه كارگران‌ چاپ‌ بر اثر فشار حكومت‌ ناچار شد این‌ اتحادیه‌ را منحل‌ اعلام‌ كند (میرزای‌ گلپایگانی‌، ص‌ 394).

از شهریور 1320 تا 1380 ش‌ را می‌توان‌ به‌ دو دوره اصلی‌ و چند دوره فرعی‌ تقسیم‌ كرد. دوره‌های‌ اصلی‌ شامل‌ 1320 تا 1357 ش‌ (دوره پهلوی‌ دوم‌)، 1357 ش‌ (وقوع‌ انقلاب‌ اسلامی‌) به‌ بعد است‌. تقسیم‌ دوره اصلی‌، كه‌ بیشتر تاریخی‌ است‌، به‌ دوره‌های‌ فرعی‌تر بر حسب‌ عاملهای‌ مؤثر در چاپ‌، مانند فنّاوری‌ چاپ‌، رویدادهای‌ فرهنگی‌، تحولات‌ آموزشی‌ و متغیرهای‌ دیگر، است‌. از 1320 تا 1332 ش‌، به‌رغم‌ مداخلات‌ ادواری‌ حكومت‌ و ممیزیهای‌ موقت‌، چاپ‌ و نشر تقریباً آزاد بود. شمار مطبوعات‌ كه‌ در ابتدای‌ دوره رضاشاه‌ كاهش‌ یافته‌ بود، پس‌ از سقوط‌ او مجدداً افزایش‌ یافت‌ (الول‌ ـ ساتون‌ ، ص‌ 248ـ249). چاپخانه تابان‌، به‌ عنوان‌ نخستین‌ چاپخانه خصوصی‌ كه‌ به‌ دستگاههای‌ جدید و خودكار مجهز شد، در همین‌ سالهای‌ پس‌ از جنگ‌، تحولی‌ چشمگیر را از سرگذراند. چاپخانه بانك‌ ملی‌ ایران‌ هم‌ به‌ دستگاههای‌ ملخی‌ جدید مجهز گردید (مؤسسه نوریانی‌، ص‌ 3). چاپخانه اطلاعات‌ هم‌ كه‌ پیش‌ از 1320 ش‌ چاپخانه بزرگی‌ بود، مجهزتر گردید. در 1326 ش‌، كارگران‌ چاپخانه بانك‌ ملی‌ ایران‌ اعتصاب‌ كردند (قاسمی‌، 1380 ش‌ ب‌ ، ص‌ 97). در 1329 ش‌، در دوره حكومت‌ رزم‌آرا، دستور داده‌ شد چاپخانه‌ها را شدیداً تحت‌نظر قرار دهند. آزادی‌ چاپ‌ و مطبوعات‌، با سیاست‌ حكومت‌ وقت‌ مغایر بود (سفری‌، ج‌2، ص‌79ـ80؛
نیز رجوع کنید به قاسمی‌، 1380ش‌ ب‌ ، ص‌ 98ـ99).

با كودتای‌ نظامی‌ 28 مرداد 1332 و برقراری‌ حكومت‌ نظامی‌ در پی‌ آن‌، ایجاد اختناق‌ سیاسی‌ و تعطیل‌ شدن‌ مطبوعات‌ عصر آزادی‌، چاپخانه‌های‌ بخش‌ خصوصی‌ با بحران‌ روبه‌رو شدند. چاپگران‌ مخفی‌ تا مدتها پس‌ از كودتا در چاپ‌ اعلامیه‌ها و بیانیه‌های‌ سیاسی‌ شگردهایی‌ به‌ كار می‌گرفتند. محرّمعلی‌خان‌، مفتّش‌ شهربانی‌، و شگردها و ترفندهای‌ او در اعمال‌ نظارت‌ دولت‌ بر چاپخانه‌ها، فصلی‌ از تاریخ‌ سانسور چاپخانه‌ها و كتاب‌ و مطبوعات‌ در دوره پهلوی‌ دوم‌ است‌ (برای‌ وصفی‌ از او رجوع کنید به بهزادی‌، ص509 ـ537؛
نیز رجوع کنید به باقری‌، ص‌ 84 ـ85).

در دهه 1330 ش‌، دستگاههای‌ افست‌ رُتاتیو و دورنگ‌ و چهاررنگ‌ جدید به‌ ایران‌ وارد شد و تحولی‌ فنی‌ در چاپ‌ به‌ بار آورد. چاپخانه‌های‌ افست‌، روزنامه كیهان‌ و سپهر، مهم‌ترین‌ چاپخانه‌های‌ آن‌ دهه‌ به‌ شمار می‌آیند (براساس‌ گفتگو با افراد مطّلع‌).

در دهه 1340 ش‌ چاپ‌ وارد مرحله تازه‌ای‌ شد و انتشار كتابهای‌ درسی‌ در هیئتی‌ جدید، كتابهای‌ ارزان‌ قیمت‌ جیبی‌ و شماری‌ نشریه‌ و گسترش‌ آموزشهای‌ چاپ‌ بر رونق‌ آن‌ افزود.

در مهر 1340 مؤسسه نوریانی‌ (تأسیس‌ 1309ش‌)، كه‌ فعال‌ترین‌ نهاد در زمینه چاپ‌ بود، آموزشگاه‌ چاپ‌ و حروفچینی‌ خود را افتتاح‌ كرد كه‌ هم‌ كارگر چاپ‌ مبتدی‌ می‌پذیرفت‌ و هم‌ كارگر با تجربه‌. این‌ مؤسسه‌ به‌ ایجاد كارگاه‌ مجهزی‌ به‌ انواع‌ دستگاههای‌چاپ‌، لیتوگرافی‌،صحافی ‌و تعمیر دستگاههای‌ چاپ‌، و به‌ویژه‌ برای‌ مقاصدآموزشی‌، اقدام‌ كرد(مؤسسه نوریانی‌، ص‌4).

تا حدود نیمه دهه 1340 ش‌، آموزش‌ چاپ‌ در ایران‌ به‌ شیوه استادی‌ ـ شاگردی‌ و از طریق‌ چاپخانه‌ها انتقال‌ می‌یافت‌. در 1344 ش‌، رشته چاپ‌ در هنرستان‌ فنی‌ تا مقطع‌ دیپلم‌ فنی‌ دایر شد (درویش‌، ص‌ 6). از 1345 ش‌ به‌ بعد، هر سال‌ چند تن‌ برای‌ فراگرفتن‌ فنون‌ جدید چاپ‌ به‌ اتریش‌ اعزام‌ می‌شدند و در هنرستانهای‌ وین‌ تعلیم‌ می‌دیدند. یازده‌ تن‌ از این‌ عده‌ پس‌ از گذراندن‌ دوره‌ها تا 1351 ش‌ به‌ ایران‌ بازگشتند و در هنرستان‌ صنعتی‌ به‌ تدریس‌ چاپ‌ پرداختند. این‌ هنرستان‌ كه‌ از مهر 1342 با همكاری‌ اتریشیها بر پا شد و به‌ تربیت‌ هنرآموزان‌ چاپ‌ پرداخت‌، نخست‌ با نام‌ مجتمع‌ رضا پهلوی‌ فعالیت‌ می‌كرد، در دهه 1250 ش‌ به‌آموزشكده‌ تبدیل‌ گردید و پس‌ از انقلاب‌، آموزشكده‌ و هنرستان‌ شد و اكنون‌ همچنان‌ دایر است‌ و با عنوان‌ هنرستان‌ امام‌ صادق‌ به‌ فعالیت‌ آموزشی‌ خود ادامه‌ می‌دهد («تاریخچه رشته چاپ‌ در هنرستان‌ امام‌ صادق‌ (ع‌)»، ص‌ 9).

سالهای‌ منتهی‌ به‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ در دهه 1350 ش‌ نیز برای‌ چاپ‌ كشور از سالهای‌ پر تعارض‌ به‌ شمار می‌آید. افزایش‌ چشمگیر درآمد كشور و طرحهای‌ گسترده توسعه‌، كه‌ گسترش‌ چاپ‌ را هم‌ اقتضا می‌كرد، با سیاست‌ نظارتِ بسیار شدید بر چاپ‌ كتاب‌ و مطبوعات همراه‌ شد. ورود تجهیزات‌ جدید چاپ‌، از جمله‌ دستگاه‌ لاینوترون‌، پاسخی‌ به‌ نیازهای‌ رو به‌ افزایش‌ منابع‌ چاپی‌، به‌ویژه‌ كتابهای‌ درسی‌ مدارس‌ و دانشگاهها، بود، حال‌ آنكه‌ تنوع‌ آموزشی‌ و تكثر منابع‌ كه‌ نیاز جدید كشور بود، با سیاست‌ نظارت‌ چاپی‌ در تضاد كامل‌ قرار داشت‌. نتیجه این‌ وضع‌، كه‌ بازتابی‌ از بن‌بست‌ سیاسی‌ كشور بود، به‌ انفجار چاپی‌ انبوهی‌ از مواد و مطالب‌ ممنوع‌، با عنوان‌ كتابهای‌ «جلد سفید» و ظهور و رواج‌ گسترده چاپ‌ مخفی‌ انجامید (رجوع کنید به باقری‌، ص‌ 84 ـ90؛
رمضان‌ شیرازی‌، ص‌ 99ـ101).

در جریان‌ انقلاب‌ اسلامی‌ 1357 ش‌، چاپخانه‌ها یكی‌ از مهم‌ترین‌ و حساس‌ترین‌ كانونهای‌ فعالیت‌ برضد حكومت‌ پهلوی‌ بودند. مانند سالهای‌ 1331ـ1332 ش‌، بسیاری‌ از چاپخانه‌ها در سه‌ نوبتِ شبانه‌ روز كار می‌كردند و باز هم‌ از عهده تأمین‌ نیازهای‌ چاپی‌ برنمی‌آمدند. شمارگان‌ روزنامه‌های‌ اطلاعات‌ و كیهان‌ از مرز یك‌ میلیون‌ نسخه‌ و آیندگان‌ از مرز ششصدهزار نسخه‌ در روزهای‌ انقلاب‌ گذشت‌، كه‌ در تاریخ‌ چاپ‌ ایران‌ بی‌سابقه‌ بود (بهشتی‌پور، ص‌ 230).

از خروج‌ محمدرضا پهلوی‌ از ایران‌ در دی‌ 1357 تا آغاز تجاوز نظامی‌ عراق‌ به‌ خاك‌ ایران‌ در پایان‌ شهریور 1359، بیش‌ از 350 عنوان‌ روزنامه‌ در ایران‌ چاپ‌ شده‌ است‌ (محسنیان‌راد، ص‌ 65). در اردیبهشت‌ 1358 بیش‌ از هشتاد حزب‌ و سازمان‌ سیاسی‌ اعلام‌ موجودیت‌ كرده‌ بودند و قریب‌ به‌ اتفاق‌ آنها به‌ نوعی‌ فعالیت‌ چاپی‌ داشتند (همان‌، ص‌ 69، به‌ نقل‌ از روزنامه سپهر ، 23 اردیبهشت‌ 1358). بی‌نظمی‌ در امر چاپ‌ سبب‌ شد كه‌ در مدت‌ كوتاهی‌ یك‌ آیین‌نامه‌ و دو لایحه قانونی‌ به‌ تصویب‌ برسد: لایحه قانونی‌ مطبوعات‌، مصوب‌ شورای‌ انقلاب‌ در مرداد 1358؛
لایحه قانونی‌ چاپ‌ اسناد و اوراق‌ بهادار دولتی‌، مصوب‌ همان‌ شورا در تیر 1359؛
و آیین‌نامه تأسیس‌ چاپخانه‌ و گراوورسازی‌، مصوب‌ همان‌ شورا در اسفند 1358 (برای‌ قوانین‌ و مقررات‌ مصوب‌ چاپ‌ رجوع کنید به رئیس‌ دانایی‌، ص‌ 55).

چاپ‌ در ایران‌ از 1357ش‌ به‌ این‌ سو به‌ طور كلی‌ بر اثر چند عامل‌ رو به‌ رشد نهاده‌ است‌: افزایش‌ عناوین‌ كتاب‌ و نشریه‌؛
برداشته‌ شدن‌ ممیزی‌، جز در دوره‌هایی‌ كوتاه‌؛
گسترش‌ آموزش‌ چاپ‌؛
انتشار نشریه‌های‌ تخصصی‌ در این‌ زمینه‌؛
گسترش‌ و تقویت‌ صنف‌ چاپ‌ و صنفهای‌ وابسته‌؛
ورود تجهیزات‌ و فنون‌ جدید چاپ‌، به‌ ویژه‌ استفاده‌ از رایانه‌ و دستگاهها و شبكه‌ها و نظامهای‌ رایانه‌ای‌ كه‌ انقلابی‌ در اطلاعات‌ و ارتباطات‌ در سطح‌ جهانی‌ به‌ بار آورده‌ است‌؛
توسعه دانشگاهها و آموزش‌ عالی‌؛
افزایش‌ جمعیت‌ و رشد سریع‌ نسل‌ جدید لازم‌التعلیم‌ و نیاز به‌ چاپ‌ منابع‌ جدید؛
گسترش‌ نهضت‌ سوادآموزی‌ و نظایر اینها.

در 1371 ش‌ روش‌ چاپ‌ رنگی‌ در مطبوعات‌ به‌ كار گرفته‌ شد. روزنامه همشهری‌ نخستین‌ روزنامه رنگی‌ ایران‌ است‌. در همین‌ سال‌ آیین‌نامه جدیدی‌ در خصوص‌ تأسیس‌ چاپخانه‌ها و واحدهای‌ وابسته‌ و چگونگی‌ نظارت‌ بر آنها به‌ تصویب‌ رسید (قاسمی‌،1380 ش‌ ب، ص‌135).

آموزش‌ چاپ‌ هم‌ اكنون‌ در چند سطح‌ جریان‌ دارد. هنرستان‌ امام‌ صادق‌، هنرستان‌ فنی‌ سروش‌ (اصفهان‌ 1366 ش‌)، هنرستان‌ شهید آقایی‌زاده‌ (مشهد 1370 ش‌) و هنرستان‌ والفجر (قم‌ 1373 ش‌) در سطح‌ دیپلم‌ فنی‌ چاپ‌ آموزش‌ می‌دهند (رجوع کنید به «رشته چاپ‌ در هنرستان‌ها»، ص‌ 19ـ22). سالانه‌ حدود سیصد هنرجو از این‌ هنرستانها فارغ‌التحصیل‌ می‌شوند (كریمیان‌، ص‌ 549). دانشگاه‌ شهید رجایی‌ (تهران‌ ـ لویزان‌ 1374 ش‌) و مركز آموزش‌ عالی‌ فنی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ (تهران‌ 1376 ش‌) در مقطع‌ كاردانی‌، و مركز آموزش‌ علمی‌ ـ كاربردی‌ فرهنگ‌ (تهران‌ 1377 ش‌) در مقطع‌ كاردانی‌ و كارشناسی‌ ناپیوسته‌ دانشجو می‌پذیرد («مراكز سه‌گانه‌ آموزش‌ عالی‌ [چاپ‌]»، ص‌ 6ـ10).

موادی‌ از درسهای‌ مرتبط‌ با چاپ‌ در دانشكده‌های‌ هنر، ارتباطات‌ و علوم‌ كتابداری‌ و اطلاع ‌رسانی‌ در سطوح‌ كارشناسی‌ و كارشناسی‌ ارشد، و نیز در دوره‌های‌ آموزش‌ نشر و ویرایش‌ تدریس‌ می‌شود.

در زمینه چاپ‌ سه‌ نشریه تخصصی‌ و نیمه‌تخصصی‌ انتشار می‌یابد: ماهنامه صنعت‌ چاپ‌؛
ماهنامه چاپ‌ و بسته‌بندی‌ ؛
ماهنامه چاپ‌ و انتشار . اتحادیه‌های‌ دایر و فعال‌ در این‌ زمینه‌ عبارت‌اند از: اتحادیه صنف‌ چاپخانه‌داران‌؛
اتحادیه سازندگان‌ كلیشه‌ و لیتوگراف‌، مهر و پلاك‌، چاپ‌ اسكرین‌؛
اتحادیه صنف‌ صحافان‌؛
اتحادیه فروشندگان‌ كاغذ و مقوا؛
اتحادیه ناشران‌ و كتاب‌فروشان‌.

چاپ‌ تمبر، اوراق‌ بهادار، اسناد، بلیت‌ اتوبوسهای‌ شهری‌، برگه‌های‌ عوارض‌ و نظایر اینها در چاپخانه‌های‌ دولتی‌ و تحت‌ مقررات‌ خاصی‌ انجام‌ می‌گیرد. چاپخانه ویژه چاپ‌ اسكناس‌ در 1361 ش‌ تأسیس‌ و سال‌ بعد به‌ بهره‌برداری‌ رسید و از 1367 ش‌ اسكناس‌ كشور كلاً در این‌ چاپخانه‌ چاپ‌ شده‌ است‌ («چاپ‌ اسكناس‌»، ص‌ 19). چاپ‌ جعلی‌ یكی‌ از مشكلاتی‌ است‌ كه‌ ایران‌ و سایر كشورها با آن‌ روبه‌رو هستند و برای‌ مقابله‌ با خسارتهای‌ سنگینی‌ كه‌ به‌ اقتصاد ملی‌ كشورها وارد می‌كنند، نیروهای‌ ویژه‌ای‌ تربیت‌ می‌شوند.

بر اثر توسعه چاپ‌ در سالهای‌ اخیر در ایران‌، شمار مشاغل‌ در حوزه چاپ‌ به‌ 140 شغل‌ افزایش‌ یافته‌ است‌ (رجوع کنید به كریمیان‌، ذیل‌ عناوین‌). شمار مشاغلی‌ كه‌ به‌ گونه‌ای‌ با چاپ‌ مرتبط‌ است‌، نسبتاً زیاد و در حال‌ افزایش‌ است‌. كاربرد گسترده رایانه‌ در چاپ‌، ورود شیوه‌های‌ چاپ‌ رقومی‌ (دیجیتال‌) و ابزارهای‌ فتوالكتریكی‌، و ارتباطی‌ كه‌ فنّاوری‌ مخابرات‌ دوربرد و ماهواره‌ای‌ با فنون‌ چاپ‌ دارد، بر شمار مشاغل‌ و تخصصهای‌ چاپ‌ افزوده‌ است‌. در ضمن‌، چاپِ هم‌زمان‌ و انتشار روزنامه‌ در چند شهر در ساعتی‌ معین‌، پدیده جدید دیگری‌ است‌ كه‌ در ایران‌ در حال‌ گسترش‌ است‌. یكی‌ از بزرگ‌ترین‌ چالشهایی‌ كه‌ چاپخانه‌های‌ كشور، و به‌ویژه‌ چاپخانه‌های‌ قدیمی‌ با آن‌ روبه‌رو هستند، تحولات‌ سریع‌ در فناوری‌ چاپ‌ دیجیتال‌ و تأثیر آن‌ بر تولید و كاربرد ابزارهای‌ جدید است‌.


منابع‌:
(16) فریدون‌ آدمیت‌، امیركبیر و ایران، تهران‌ 1354 ش‌؛
(17) یحیی‌ آرین‌پور، از صبا تا نیما، ج‌ 1، تهران‌ 1354 ش‌؛
(18) لارنس‌ پل‌ الول‌ ـ ساتون‌، «مطبوعات‌ ایران‌ در نگاه‌ الول‌ساتن‌: متن‌ سخنرانی‌الول‌ ساتن‌ در باره مطبوعات‌ ایران‌ (سالهای‌ 26ـ1320)»، كلك‌ ، ش‌ 84 (اسفند 1375)؛
(19) ایران‌. قوانین‌ و احكام‌، قانون‌ مطبوعات‌ طی‌ صد سال‌ در ایران‌ ، تحقیق‌ و تدوین‌ مسلم‌ رضایی‌، تهران‌ 1379 ش‌؛
(20) شهلا بابازاده‌، تاریخ‌ چاپ‌ در ایران‌ ، تهران‌ 1378 ش‌؛
(21) محمود باقری‌، «سلسله‌ گفت‌وگوها پیرامون‌ نشر و فرهنگ‌: گفت‌وگوی‌ هشتم‌ با محمود باقری‌»، به‌كوشش‌ عبدالحسین‌ آذرنگ‌ و علی‌ دهباشی‌، بخارا ، ش‌ 12 (خرداد و تیر 1379)؛
(22) علی‌ بهزادی‌، شبه‌خاطرات‌، تهران‌ 1375 ش‌؛
(23) مهدی‌ بهشتی‌پور، «تشكل‌های‌ صنفی‌ مطبوعات‌»، كلك، ش‌ 84 (اسفند 1375)؛
(24) ناصرالدین‌ پروین‌، تاریخ‌ روزنامه‌نگاری‌ ایرانیان‌ و دیگر پارسی‌نویسان‌ ، ج‌ 1، تهران‌ 1377 ش‌؛
(25) «تاریخچه رشته چاپ‌ در هنرستان‌ امام‌ صادق‌ (ع‌)»، صنعت‌ چاپ‌ ، ش‌ 115 (تیر 1371)؛
(26) محمدعلی‌ تربیت‌، «تاریخ‌ تأسیس‌ مطبعه‌»، ارمغان‌ ، سال‌ 12، ش‌ 6 (مرداد 1310)، ش‌ 7 (مهر 1310)؛
(27) حسن‌ تقی‌زاده‌، «چاپخانه‌ و روزنامه‌ در ایران‌»، كاوه‌ ، دوره جدید، سال‌ 2، ش‌ 5 (رمضان‌ 1339)؛
(28) «چاپ‌ اسكناس‌»، صنعت‌ چاپ‌ ، ش‌ 185 (اردیبهشت‌ 1377)؛
(29) «چاپ‌ كتاب‌های‌ درسی‌: مأموریت‌ حساس‌ برای‌ چاپخانه‌ها»، همان‌، ش‌ 226 (مهر 1380)؛
(30) فریبرز خسروی‌، سانسور: تحلیلی‌ بر سانسور كتاب‌ در دوره پهلوی‌ دوم‌ ، تهران‌ 1378 ش‌؛
(31) «در اولین‌ چاپخانه ایران‌ در برابر اولین‌ كتاب‌ چاپی‌»، صنعت‌ چاپ‌ ، ش‌ 104 (خرداد 1370)، ش‌ 105 (تیر 1370)؛
(32) بیژن‌ درویش‌، «26 سال‌ آموزش‌ چاپ‌ در ایران‌: 1370ـ1344»، همان‌، ش‌ 106 و 107 (مرداد و شهریور 1370)؛
(33) هاروتون‌ درهوهانیان‌، تاریخ‌ جلفای‌ اصفهان‌ ، ترجمه لئون‌ میناسیان‌ و محمدعلی‌ موسوی‌ فریدنی‌، اصفهان‌ 1379 ش‌؛
(34) اسماعیل‌ رائین‌، اولین‌ چاپخانه ایران‌ ، تهران‌ 1347 ش‌؛
(35) «رشته چاپ‌ در هنرستان‌ها»، صنعت‌ چاپ‌ ، ش‌ 202 (مهر 1378)؛
(36) محمداسماعیل‌ رضوانی‌، «نقش‌ مطبوعات‌ در انقلاب‌ مشروطیت‌»، كلك‌ ، ش‌ 84 (اسفند 1375)؛
(37) داود رمضان‌ شیرازی‌، «سلسله‌ گفت‌وگوها پیرامون‌ نشر و فرهنگ‌: گفت‌وگوی‌ نهم‌ با داود رمضان‌ شیرازی‌»، به‌كوشش‌ عبدالحسین‌ آذرنگ‌ و علی‌ دهباشی‌، بخارا ، ش‌ 13 و 14 (مرداد ـ آبان‌ 1379)؛
(38) محمدامین‌ ریاحی‌، «ماجرای‌ كتابهای‌ درسی‌»، هماان‌، سال‌ 1، ش‌ 2 (مهر و آبان‌ 1377)؛
(39) اقدس‌ رئیس‌دانایی‌، فهرست‌ قوانین‌ و مصوبات‌ فرهنگی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌: از اسفند سال‌ 1357ـ1375 ، تهران‌ 1377 ش‌؛
(40) كاركین‌ سركیسیان‌، «ارامنه‌ و ایران‌»، ترجمه هراند قوكاسیان‌، مجله هور ، ش‌ 35 (اردیبهشت‌ 1353)؛
(41) محمدعلی‌ سفری‌، قلم‌ و سیاست‌ ، تهران‌ 1371ـ1380 ش‌؛
(42) نصراللّه‌ فلسفی‌، زندگانی‌ شاه‌عباس‌ اول‌ ، ج‌ 3، تهران‌ 1353 ش‌؛
(43) ویلیام‌ فلور، «چاپخانه‌ در ایران‌ عصر صفوی‌»، ترجمه قدرت‌اللّه‌ روشنی‌ زعفرانلو، آینده‌ ، سال‌ 12، ش‌ 11ـ12 (بهمن‌ ـ اسفند 1365)؛
(44) فرید قاسمی‌، تاریخ‌ روزنامه‌نگاری‌ ایران‌، مجموعه‌ مقالات‌: «چاپ‌ و نشر در سال‌ پرماجرای‌ 1297 خورشیدی‌»، تهران‌ 1379 ش‌ الف‌ ؛
(45) همو، «سرآغاز چاپ‌ مطبوعات‌ در ایران‌»، صنعت‌ چاپ‌ ، ش‌ 215 (آبان‌ 1379 ب‌ )؛
(46) همو، سرگذشت‌ مطبوعات‌ ایران‌ ، ج‌ 1 و 2؛
(47) روزگار محمدشاه‌ و ناصرالدین‌شاه‌ ، تهران‌ 1380 ش‌ الف‌ ؛
(48) همو، مطبوعات‌ ایران‌ در قرن‌ بیستم‌ ، تهران‌ 1380 ش‌ ب‌ ؛
(49) مرتضی‌ كریمیان‌، راهنمای‌ مشاغل‌ صنعت‌ چاپ‌ 1378 ، تهران‌ 1378 ش‌؛
(50) مجله بانك‌ ملی‌ ایران‌ ، ش‌ 27 (شهریور 1317)؛
(51) حسین‌ محبوبی‌ اردكانی‌، تاریخ‌ مؤسسات‌ تمدنی‌ جدید ، تهران‌ 1354ـ 1368 ش‌؛
(52) مهدی‌ محسنیان‌راد، «مطبوعات‌ سالهای‌ نخست‌ انقلاب‌ اسلامی‌»، كلك‌ ، ش‌ 84 (اسفند 1375)؛
(53) «مراسم‌ افتتاح‌ شهر چاپ‌ مشهد»، گزارش‌ كتاب‌ ، ش‌ 45 (مرداد 1380)؛
(54) «مراكز سه‌گانه آموزش‌ عالی‌ [چاپ‌]»، صنعت‌ چاپ، ش‌ 202 (مهر 1378)؛
(55) مؤسسه نوریانی‌، پنجمین‌ نمایشگاه‌ چاپ‌ و بسته‌بندی‌ ، تهران‌ 1377 ش‌ (جزوه تكثیر شده‌)؛
(56) حمید مولانا، سیر ارتباطات‌ اجتماعی‌ در ایران‌ ، تهران‌ 1358 ش‌؛
(57) حسین‌ میرزای‌ گلپایگانی‌، تاریخ‌ چاپ‌ و چاپخانه‌ در ایران‌: 1050 قمری‌ تا 1320 شمسی‌، تهران‌ 1378 ش‌؛
(58) لئون‌ میناسیان‌، «اولین‌ چاپخانه‌ در ایران‌»، در مجموعه‌ مقالات‌ پنجمین‌ كنگره تحقیقات‌ ایرانی‌ ، ج‌ 1، به‌كوشش‌ مرتضی‌ تیموری‌، اصفهان‌: دانشگاه‌ اصفهان‌، 1354 ش‌؛
(59) مجتبی‌ مینوی‌، تاریخ‌ و فرهنگ‌ : «اولین‌ كاروان‌ معرفت‌»، تهران‌ 1352 ش‌؛
(60) سعید نفیسی‌، «صنعت‌ چاپ‌ مصور در ایران‌»، پیام‌ نو ، دوره 2، ش‌ 5 (فروردین‌ 1325)؛
(61) همو، «نخستین‌ چاپهای‌ مصور در ایران‌»، راهنمای‌ كتاب‌ ، سال‌ 1، ش‌ 3 (پاییز 1337)؛
(62) حسن‌ هاشمی‌ دهكردی‌، «چاپ‌ سنگی‌: حیات‌ تازه‌ای‌ در كتابت‌»، فصلنامه هنر ، ش‌ 7 (زمستان‌ 1363)؛
(63) لطف‌اللّه‌ هنرفر، «مشاغل‌ و مناصب‌ ارامنه جلفای‌ اصفهان‌ در دوره صفویه‌ و قاجاریه‌»، وحید ، سال‌ 2، ش‌ 8 (مرداد 1344)؛


(64) Peter Avery, "Printing: the press and literature in modern Iran", in The Cambridge history of Iran , vol.7, ed. Peter Avery, Gavin Hambly, and Charles Melville, Cambridge 1991;
(65) Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l'Orient , new ed. by L. Langles, Paris 1811;
(66) EIr . s.vv. Abbās Mirza" (by H. Busse)," Akkas- Basi" (by F. Gaffary);
(67) Ulirch Marzolph, Narrative illustration in Persian lithographed books , Leiden 2001.

/ عبدالحسین‌ آذرنگ‌ /

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5338
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست