responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5295

 

جُهَنی‌ ، مَعبدبن‌ عبداللّه، محدّث‌ قرن‌ اول‌ هجری‌ و اولین‌ كسی‌ كه‌ در باره‌ قَدَر سخن‌ گفت‌. وی‌ در سال‌ 20 هجری‌ یا اندكی‌ پیش‌ از آن‌، احتمالاً در كوفه‌، به‌دنیا آمد( د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ «معبدبن‌ عبداللّه‌»). جهنی‌ به‌ جُهَینه‌ * ، تیره‌ای‌ از قبیله‌ قضاعه‌، منسوب‌ است‌. این‌ تیره‌ ساكن‌ كوفه‌ بودند و محله‌ای‌ منتسب‌ به‌ آنان‌ در آنجا وجود داشت‌. برخی‌ از جهنیها نیز در بصره‌ زندگی‌ می‌كردند (سمعانی‌، ج‌ 2، ص‌ 134؛ برای‌ اطلاعات‌ بیشتر در باره‌ جهنیها رجوع کنید به همان‌، ج‌ 2، ص‌ 134ـ135).

در منابع‌ نام‌ پدر معبد جهنی‌، علاوه‌ بر عبداللّه‌، خالد نیز آمده‌ و نام‌ جد او، به‌ اختلاف‌، عُوَیمر، عُوَیم‌، عُكَیم‌ و عُلیم‌ ضبط‌ شده‌ است‌ و آورده‌اند كه‌ نَسَب‌ معبد جهنی‌ نامعلوم‌ است‌ (رجوع کنید به بخاری‌، 1407، ج‌ 7، جزء 4، قسم‌ 1، ص‌ 399ـ400؛
ابن‌ابی‌حاتم‌، ج‌ 8، ص‌280؛
مزّی‌، ج‌ 28، ص‌ 244).

از تحصیلات‌ و نام‌ استادان‌ معبد جهنی‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌. تنها نقل‌ شده‌ كه‌ وی‌ از طبقه‌ دوم‌ یا سوم‌ تابعین‌ اهل‌ بصره‌ بوده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن‌عساكر، ج‌ 59، ص‌ 326؛
مزّی‌، ج‌ 28، ص‌ 245).

جهنی‌ از حسن‌بن‌ علی‌ ابی‌طالب‌ علیه‌السلام‌ و عمربن‌ خطاب‌ (به ‌نحو مرسل‌)، عثمان‌بن‌ عفان‌، عبداللّه‌بن‌ عمر، عبداللّه‌بن‌ عباس‌، حارث‌بن‌ عبداللّه‌ جهنی‌، حُذَیفه‌بن‌ یمان‌ (به ‌نحو مرسل‌)، معاویه‌بن‌ ابی‌سفیان‌ و یزیدبن‌ عَمِیره‌ زبیدی‌ حدیث‌ نقل‌ كرده‌ است‌ (ابن‌عساكر، ج‌ 59، ص‌ 319؛
مزّی‌، ج‌ 28، ص‌ 244؛
ابن‌كثیر، ج‌ 9، ص‌ 34). در بیشتر منابع‌، بر ثقه‌ و صدوق‌ بودن‌ او تأكید شده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن‌ابی‌حاتم‌، همانجا؛
مزّی‌، ج‌ 28، ص‌ 245؛
ذهبی‌، 1963 ـ 1964، ج‌ 4، ص‌ 141). چند تن‌ از كسانی‌ كه‌ از وی‌ روایت‌ كرده‌اند عبارت‌اند از: قَتاده‌، مالك ‌بن دِینار، حسن‌ بصری‌، سعدبن‌ ابراهیم‌ و عبداللّه‌بن‌ فیروز داناج‌ (مزّی‌، ج‌ 28، ص‌ 245؛
ذهبی‌، 1402، ج‌ 4، ص‌ 185).

معبد در ابتدا مورد توجه‌ خلفای‌ بنی‌امیه‌ بود تاجایی‌كه‌ عبدالملك‌، پنجمین‌ خلیفه‌ اموی‌ (حك : 65ـ86)، او را به‌ سفارت‌ به‌ روم‌ شرقی‌ فرستاد و تربیت‌ فرزندش‌، سعیدالخیر، را به‌ وی‌ سپرد ( د. اسلام‌ ، همانجا).

معبد در جریان‌ تحكیم‌ در جنگ‌ صفّین‌ (سال‌ 38 هجری‌) نیز حاضر بود و حكمین‌ را به‌ رعایت‌ انصاف‌ در حكم‌ توصیه‌ نمود ولی‌ عمروعاص‌ وی‌ را طرد كرد و از دخالت‌ در امر حكمیت بازداشت‌ (ابن‌عساكر، ج‌ 59، ص‌ 315ـ 316؛
ابن‌كثیر، همانجا).

به‌ گواهی‌ یحیی‌بن‌ یعمر (متوفی‌ 129)، جهنی‌ اولین‌ كسی‌ است‌ كه‌ در بصره‌ در باره‌ قدر (اختیار انسان‌) سخن‌ گفت‌ (رجوع کنید به بخاری‌، 1406، ص‌ 115؛
بغدادی‌، ص‌ 18، پانویس‌ 4؛
نیز رجوع کنید به قدریه‌*). نقل‌ شده‌ است‌ كه‌ وی‌ عقیده‌ خود را در باره‌ قدر از فردی‌ نصرانی‌، كه‌ اسلام‌ آورد اما بعدها مجدداً نصرانی‌ شد، بر گرفت‌ (ذهبی‌، 1402، ج‌ 4، ص‌ 187؛
ابن‌نباته‌، ص‌ 290). در خصوص‌ نام‌ این‌ فرد اختلاف‌نظر هست‌. ابن‌عساكر (ج‌ 59، ص‌ 318ـ 319) نام‌ وی‌ را سستویه‌، سسویه‌، ستویه‌ و به‌ نقل‌ از اوزاعی‌، سوسن‌ ذكر كرده‌ است‌. بعدها غیلان‌ دمشقی‌ این‌ عقیده‌ را از معبد اخذ كرد (رجوع کنید به مزّی‌، ج‌ 28، ص‌ 246؛
ذهبی‌، 1402، همانجا).

معبد جهنی‌، به‌ دلیل‌ قائل‌ شدن‌ به‌ قدر، مورد طعن‌ و تكفیر بسیاری‌ از معاصرانش‌، از جمله‌ حسنِ بصری‌ *، قرار گرفت‌ تا جایی‌كه‌ نقل‌ شده‌ است‌ حسن‌ بصری‌ مردم‌ را از مجالست‌ با معبد بر حذر می‌داشت‌ و وی‌ را گمراه‌ و گمراه‌كننده‌ می‌دانست‌ (ذهبی‌، 1963ـ1964، همانجا). هرچند بنا بر گزارشی‌ كه‌ ابن‌قتیبه‌ در المعارف‌ (ص‌ 441)، از گفتگویی‌ میان‌ حسن‌ بصری‌ و معبد، آورده‌ است‌ می‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌ حسن‌ بصری‌ با وجود تكفیر معبد به‌ سبب‌ اعتقاد به‌ قدر، خود از مخالفان‌ سرسخت‌ جبرگرایان‌ بوده‌ است‌.

معبد جهنی‌ در سال‌ 80 یا اندكی‌ پس‌ از آن‌ كشته‌ شد. در باره‌ نحوه‌ كشته‌ شدن‌ وی‌ اختلاف ‌نظر هست‌. بنا به‌ گزارشی‌، او به‌ همراه‌ ابن‌اشعث‌ * برضد حجّاج‌بن‌ یوسف‌ ثقفی‌ * قیام‌ كرد و زخمی‌ شد و به‌ مكه‌ رفت‌، در آنجا حجّاج‌ او را شكنجه‌ كرد و سرانجام‌ به‌ قتل‌ رساند (مزّی‌، ج‌ 28، ص‌ 247؛
ابن‌عماد، ج‌ 1، ص‌ 88). برخی‌ نیز گزارش‌ كرده‌اند كه‌ عبدالملك‌، به‌ سبب‌ اعتقاد معبد به‌ قدر، وی‌ را در دمشق‌ به‌ دار آویخت‌(رجوع کنید به ابن‌عساكر،ج‌ 59، ص‌ 325؛
ابن‌تغری‌ بردی‌، ج‌ 1، ص‌ 201؛
ابن‌عماد، همانجا؛
برای‌ آگاهی‌ از گزارشهای‌ دیگر رجوع کنید به د. اسلام‌، همانجا؛
برای‌ آگاهی‌ از نام‌ افرادی‌ از قبیله‌ جهنی‌ رجوع کنید به سمعانی‌، ج‌ 2، ص‌ 135).


منابع‌:
(1) ابن‌ ابی‌حاتم‌، كتاب‌الجرح‌ و التعدیل، حیدرآباد، دكن‌ 1371ـ1373/ 1952ـ1953، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ [بی‌تا.(؛
(2) ابن‌تغری‌ بردی‌، النجوم‌الزاهره‌ فی‌ ملوك‌ مصر و القاهره‌، قاهره‌ ) ؟ 1383(ـ1392/ )? 1963( ـ1972؛
(3) ابن‌عساكر، تاریخ‌ مدینه‌ دمشق‌ ، چاپ‌ علی‌شیری‌، بیروت‌ 1415ـ1421/ 1995ـ2001؛
(4) ابن‌ عماد؛
(5) ابن‌قتیبه‌، المعارف‌، چاپ‌ ثروت‌ عكاشه‌، قاهره‌ 1960؛
(6) ابن‌كثیر، البدایه‌ و النهایه، بیروت‌ 1411/1990؛
(7) ابن ‌نباته‌، سرح‌العیون‌ فی‌ شرح‌ رساله‌ ابن‌ زیدون‌، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ 1383/1964؛
(8) محمدبن‌ اسماعیل‌ بخاری‌، كتاب ‌التواریخ‌ الكبیر، )بیروت‌ ? 1407/1986(؛
(9) همو، كتاب‌الضعفاء الصغیر، چاپ‌ محمد ابراهیم‌ زاید، بیروت‌ 1406/1986؛
(10) عبدالقاهربن‌ طاهر بغدادی‌، الفرق‌ بین‌الفرق‌، چاپ‌ محمد محیی‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌: مكتبه‌ محمدعلی‌ صبیح‌ و اولاده‌، )بی‌تا.(؛
(11) محمدبن‌ احمد ذهبی‌، سیراعلام‌النبلاء ، ج‌ 4، چاپ‌ شعیب‌ ارنؤوط‌ و مأمون‌ صاغرجی‌، بیروت‌ 1402/1982؛
(12) همو، میزان‌ الاعتدال‌ فی‌ نقدالرجال‌ ، چاپ‌ علی‌ محمد بجاوی‌، قاهره‌ 1963ـ1964، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ )بی‌تا.]؛
(13) سمعانی‌؛
(14) یوسف‌بن‌ عبدالرحمان‌ مزّی‌، تهذیب‌ الكمال‌ فی‌ اسماء الرجال‌ ، چاپ‌ بشار عواد معروف‌، بیروت‌ 1422/2002؛


(15) EI 2 , s.v. "Mabad B . Abd Allah B. Ukaym Al-Djuhani" (by J. van Ess).

/ مریم‌ كیانی‌فرید /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5295
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست