responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5263

 

جهانبانی ، از خاندانهای‌ درباری‌ ایرانی‌ و عمدتاً عهده‌دار مشاغل‌ نظامی‌ در دوره‌ قاجاریه‌ و پهلوی‌. سرسلسله‌ این‌ خاندان‌ سیف‌اللّه‌ میرزا، چهل‌ودومین‌ پسر فتحعلی‌شاه‌ قاجار، بود كه‌ در 14 رجب‌ 1229 در تهران‌ به‌ دنیا آمد. سیف‌اللّه‌میرزا پس‌ از تحصیلات‌ مقدماتی‌، در 1252 به‌ حكومت‌ سمنان‌ منصوب‌ گردید و پس‌ از آن‌ به‌ حكومت‌ قزوین‌ و سپس‌ ملایر و تویسركان‌ رسید (احمدمیرزا قاجار، ص‌ 226).

این‌ مقاله‌ مشتمل‌ است‌ بر شرح‌ حال‌ شش‌ تن‌ از مشهورترین‌ افراد این‌ خاندان‌.

1) ضیاءالدوله‌ امان‌اللّه‌میرزا، فرزند جهانگیرمیرزا و نوه‌ سیف‌اللّه‌میرزا. وی‌ در 1286 در تهران‌ متولد شد، در مدرسه‌ دارالفنون‌ در رشته‌ نظامی‌ تحصیل‌ كرد و زبانهای‌ روسی‌ و فرانسه‌ را به‌خوبی‌ یاد گرفت‌. پس‌از مدتی‌ به‌ قزاقخانه‌ رفت‌ و درجه‌ سلطانی‌ (سروانی‌) گرفت‌ و مراحل‌ ترقی‌ را به‌ سرعت‌ پیمود و درجه‌ میرپنجی‌ (سرتیپی‌) و امیرتومانی‌ (سرلشكر) گرفت‌ (همانجا).

وی‌ در 1323 به‌ ریاست‌ ستاد قزاقخانه‌ منصوب‌ شد، اما با بروز جنبش‌ مشروطه‌ و ریاست‌ لیاخوف‌ روسی‌ بر تشكیلات‌ قزاق‌ ایران‌ و عملكرد قزاقخانه‌ در مخالفت‌ با مشروطه‌، از سمت‌ خود كناره‌ گرفت‌ و به‌ مشروطه‌خواهان‌ پیوست‌ و به‌ نمایندگی‌ مجلس‌ دوره‌ اول‌ (18 شعبان‌ 1314 ـ 22 جمادی‌الاولی‌ 1326) برگزیده‌ شد. پس‌ از مدتی‌ كوتاه‌ از نمایندگی‌ كناره‌ گرفت‌ و در كابینه‌ میرزا علی‌اصغرخان‌ اتابك‌ اعظم‌ به‌ معاونت‌ وزارت‌ جنگ‌ گماشته‌ شد. جهانبانی‌ در دوره‌ استبداد صغیر انزوا پیشه‌ كرد و پس‌ از روی‌ كار آمدن‌ مجدد مشروطه‌خواهان‌، فرماندهی‌ قشون‌ و سرپرستی‌ ایالت‌ آذربایجان‌ را برعهده‌ گرفت‌ و در همین‌ سمت‌ لقب‌ ضیاءالدوله‌ یافت‌. تلاش‌ مستمر ضیاءالدوله‌ در مقابله‌ با تجاوز روسها به‌ خطه‌ آذربایجان‌ منجربه‌ ایجاد سپاهی‌ منظم‌ و كارآمد گردید. ضیاءالدوله‌ به‌ دلیل‌ همكاری‌ نزدیك‌ با انجمن‌ مشروطه‌خواهان‌ تبریز و از جمله‌ شخص‌ ثقه‌الاسلام‌ تبریزی‌ * و بازگذاشتن‌ دست‌ مجاهدان‌ تبریزی‌ در مقابله‌ با تجاوز روسها و منعكس‌ كردن‌ حقایق‌ تجاوز روسها به‌ حكومت‌ مركزی‌، مورد نفرت‌ شدید روسها بود. در پی‌ اشغال‌ تبریز از سوی‌ روسها، وی‌ به‌ كنسولگری‌ انگلیس‌ پناه‌ برد و در شرایطی‌ كه‌ مذاكراتی‌ میان‌ نمایندگان‌ روس‌ و انگلیس‌ بر سر مرگ‌ و زندگی‌ ضیاءالدوله‌ برقرار بود خود در صفر 1330 به‌ زندگی‌اش‌ خاتمه‌ داد. جنازه‌ او را در بارگاه‌ سید حمزه‌ در تبریز به‌ خاك‌ سپردند (هدایت‌، ص‌ 174؛ كسروی‌، ص‌ 263، 273، 381ـ393؛ نیز برای‌ آگاهی‌ از دلایل‌ و اهمیت‌ مقاومت‌ ضیاءالدوله‌ در مقابل‌ خواست‌ روسها رجوع کنید به عرفانیان‌، ص‌ 367).

2) سردار منتخب‌ حبیب‌اللّه‌ جهانبانی‌، فرزند جهانگیرمیرزا. وی‌ در 1288 متولد شد و پس‌ از انجام‌ تحصیلات‌ مقدماتی‌ وارد مدرسه‌ قزاقخانه‌ شد، دوره‌های‌ تعلیمی‌ را سپری‌ كرد و به‌ مقام‌ امیری‌ نایل‌ آمد و به‌ درجه‌ امیرتومانی‌ و سرداری‌ رسید و از احمدشاه‌ لقب‌ سردار منتخب‌ گرفت‌. در قشون‌ جدیدالتأسیس‌ رضاشاه‌ با درجه‌ امیرلشكری‌ به‌ ریاست‌ اداره‌ سررشته‌داری‌ (دفترداری‌) و مباشرت‌ (كارپردازی‌) قشون‌ منصوب‌ گردید. در 1317 ش‌ خاندان‌ جهانبانی‌ نفوذ خود را از دست‌ داد (رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌) و به‌ تبع‌ آن‌، سرلشكر جهانبانی‌ به‌ زندان‌ افتاد و پس‌ از آزادی‌، نام‌خانوادگی‌ كیكاووسی‌ را برای‌ خود برگزید. وی‌ در 1321 ش‌ در تهران‌ درگذشت‌ (عاقلی‌، ص‌ 286؛ رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌).

3) اسداللّه‌ ملك‌آرا ملقب‌ به‌ شهاب‌الدوله‌، فرزند عبدالحسین‌ میرزا شمس‌الشعراء. وی‌ در 1288 در تهران‌ متولد شد. تحصیلات‌ مقدماتی‌ را در این‌ شهر به‌ اتمام‌ رسانید و پس‌ از تحصیل‌ در مدرسه‌ دارالفنون‌، به‌ انگلستان‌ رفت‌ و در رشته‌ تلگراف‌ تحصیل‌ نمود و به‌ ایران‌ بازگشت‌ و در تلگرافخانه‌ با عنوان‌ مترجم‌ مشغول‌ به‌ كار شد و در همین‌ سمت‌ لقب‌ شهاب‌الدوله‌ گرفت‌. بعد از صدور فرمان‌ مشروطیت‌، چون‌ تحصیلكرده‌ اروپا بود و افكار آزادی‌خواهانه‌ داشت‌، از طرف‌ طبقه‌ اعیان‌، خانها و ملاكان‌ به‌ نمایندگی‌ دوره‌ اول‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ انتخاب‌ شد. او در انتخابات‌ دوره‌ دوم‌ با رأی‌ مردم‌ به‌ مجلس‌ رفت‌ (رجوع کنید به همانجا؛ مروارید،ج‌ 1، ص‌ 52، 211) و در 1328 در كابینه‌ میرزاحسن‌ خان‌ مستوفی‌الممالك‌ به‌ وزارت‌ پست‌ و تلگراف‌ منصوب‌ شد. پس‌ از سقوط‌ دولت‌ مستوفی‌الممالك‌ مدت‌ كوتاهی‌ به‌ حكومت‌ یزد منصوب‌ شد. او مجدداً در كابینه‌های‌ بعدی‌ مستوفی‌الممالك‌ سمت‌ وزارت‌ معارف‌ و اوقاف‌ و سپس‌ فوائد عامه‌ (وزارت‌ راه‌) و در 1334 در كابینه‌ عبدالحسین‌میرزا فرمانفرما وزارت‌ معارف‌ و اوقاف‌ را بر عهده‌ گرفت‌ (عاقلی‌، ص‌ 89). سپس‌ به‌ حكومت‌ كردستان‌ منصوب‌ شد و در 1337 به‌ ریاست‌ تشریفات‌ دربار احمدشاه‌ منصوب‌ گردید. شهاب‌الدوله‌ در 1300 ش‌ در كابینه‌ قوام‌السلطنه‌ به‌ وزارت‌ پست‌ و تلگراف‌ رسید. هنگام‌ خلع‌ قاجاریه‌ عده‌ای‌ از درباریان‌ به‌ زندان‌ افتادند كه‌ شهاب‌الدوله‌ هم‌ جزء آنها بود ولی‌ حبس‌ او چندان‌ طول‌ نكشید و رضاشاه‌ او را استاندار كردستان‌ كرد (همان‌، ص‌ 288؛ دولتهای‌ ایران‌ ، ص‌ 54 ـ 55، 76، 88، 124). پس‌ از شهریور 1320 شهاب‌الدوله‌ ابتدا استاندار كرمانشاه‌ و سپس‌ استاندار فارس‌ شد. در انتخابات‌ دوره‌ دوم‌ سنا به‌ سناتوری‌ انتخاب‌ شد و چهار سال‌ سناتور بود. وی‌ در 1338 ش‌ درگذشت‌. قسمتی‌ از خاطرات‌ خود را در سالنامه‌ دنیا در زمان‌ حیات‌ منتشر كرد (عاقلی‌، همانجا؛ برای‌ نمونه‌ای‌ از خاطرات‌ او رجوع کنید به شهاب‌الدوله‌، ص‌ 61 ـ81).

4) سپهبد امان‌اللّه‌ جهانبانی‌، نصرت‌اللّه‌ فرزند امان‌اللّه‌ میرزا (ضیاءالدوله‌). در 1308 متولد شد و بعد از فوت‌ پدرش‌، امان‌اللّه‌ خوانده‌ شد. در 1319 برای‌ ادامه‌ تحصیل‌ در رشته‌ نظام‌ عازم‌ روسیه‌ شد (جهانبانی‌، ص‌ 28؛ عاقلی‌، ص‌ 289). پس‌ از گذراندن‌ تحصیلات‌ مقدماتی‌ به‌ دانشكده‌ نظامی‌ راه‌ یافت‌ و از آن‌ دانشكده‌ فارغ‌التحصیل‌ گردید. در 1914 به‌ هنگام‌ آغاز جنگ‌ جهانی‌ اول‌ به‌ ایران‌ بازگشت‌ و با درجه‌ سلطانی‌ (سروانی‌) وارد دیویزیون‌ (لشكر) قزاق‌ شد و به‌ فرماندهی‌ توپخانه‌ آتریاد (واحد) پادگان‌ كرمانشاه‌ رسید. در 1337، در بحبوحه‌ جنگ‌ اول‌ جهانی‌، برای‌ ادامه‌ تحصیل‌ در دانشگاه‌ جنگ‌ به‌ روسیه‌ رفت‌ و مدتی‌ نیز در اروپا به‌ مطالعه‌ در امور نظامی‌ پرداخت‌ و مقارن‌ كودتای‌ اسفند 1299 وارد ایران‌ شد و در 1300، با ارتقا به‌ درجه‌ سرتیپی‌، رئیس‌ اركان‌ حرب‌ (ستاد ارتش‌) شد. وی‌ در 1301 ش‌ فرمانده‌ لشكر و والی‌ آذربایجان‌ گردید و هم‌زمان‌ اختیارات‌ سیاسی‌ و نظامی‌ این‌ منطقه‌ را در دست‌ گرفت‌. از دستاوردهای‌ مهم‌ وی‌ در این‌ سمت‌، وادار ساختن‌ اسماعیل‌ سمیتقو *و یارانش‌ به‌ متواری‌ شدن‌ به‌ خاك‌ تركیه‌ و فتح‌ قلعه‌ چهریق‌ (مركز فعالیت‌ آنان‌) بود كه‌ دریافت‌ نشان‌ ذوالفقار را برای‌ وی‌ به‌ دنبال‌ داشت‌. سرپرستی‌ محصلان‌ ارتشی‌ در خارج‌ از كشور به‌ مدت‌ سه‌ سال‌ (1302ـ 1305 ش‌) و فرماندهی‌ لشكر خراسان‌ از دیگر مأموریتهای‌ او بود. امان‌اللّه‌ در فروردین‌ 1307 به‌ پاس‌ تلاش‌ مؤثر در ایجاد امنیت‌ در مناطق‌ خراسان‌ و سیستان‌وبلوچستان‌ درجه‌ سرلشكری‌ گرفت‌. در 1310 ش‌ مجدداً به‌ اروپا رفت‌ و در دانشگاه‌ جنگ‌ در پاریس‌ تحصیل‌ كرد و پس‌ از بازگشت‌ به‌ سمتهایی‌ چون‌ ریاست‌ بازرسی‌ ارتش‌، فرماندهی‌ دانشگاه‌ جنگ‌ و ریاست‌ اداره‌ كل‌ صناعت‌ منصوب‌ گردید. دو سال‌ در سمت‌ اخیر بود كه‌ ناگهان‌ و به‌ دلیل‌ نامعلومی‌(گویا گزارش‌ خلاف‌ واقعی‌ از سوی‌ مختاری‌ رئیس‌ شهربانی‌ آن‌ زمان‌)، در اول‌ مرداد 1316 عزل‌ و از ارتش‌ اخراج‌ شد و یك‌سال‌ زندانی‌ گردید (عاقلی‌، مصاحبه‌، مورخ‌ 14 بهمن‌ 1385). عصبانیت‌ رضاشاه‌ از او به‌ حدی‌ بود كه‌ دستور داد تمام‌ جهانبانیها از ارتش‌ پاكسازی‌ شوند یا نام‌ خود را تغییر دهند و تعدادی‌ از اعضای‌ این‌ خاندان‌ نام‌خانوادگی‌ خود را تغییر دادند. پس‌ از استعفای‌ رضاشاه‌ و خروج‌ وی‌ از ایران‌، سرلشكر جهانبانی‌ به‌ خدمت‌ دعوت‌ گردید و درجه‌ او نیز داده‌ شد. وی‌ در كابینه‌ ذكاءالملك‌ فروغی‌ ابتدا وزیر كشور و بعد وزیر راه‌ شد. در كابینه‌ علی‌ سهیلی‌ به‌ وزارت‌ جنگ‌ منصوب‌ گردید. وی‌ مشاغل‌ دیگری‌ نیز داشت‌ و در 1353 ش‌ درگذشت‌ (عاقلی‌، ص‌ 289ـ 294؛ ضرغام‌ بروجنی‌، ص‌225،230،236؛ یكرنگیان‌، ص‌235، 244، 327ـ331).

از او چند اثر باقی‌ مانده‌ است‌، از جمله‌ مرزهای‌ ایران‌ و شوروی، عملیات‌ قشون‌ در بلوچستان‌ و سرباز ایرانی‌ و مفهوم‌ آب‌ و خاك‌: زندگینامه‌ خودنوشت‌ . اصلاح‌ امور نظامیان‌ و سامان‌ دادن‌ به‌ رتبه‌های‌ آنان‌ از جمله‌ اقدامات‌ وی‌ بود (مستوفی‌، ج‌ 3، ص‌ 373، 548).

5) سرتیپ‌ محمدحسین‌ جهانبانی‌، نوه‌ سیف‌اللّه‌میرزا. در 1310 متولد شد. پس‌ از اتمام‌ تحصیلات‌ مقدماتی‌، برای‌ ادامه‌ تحصیل‌ به‌ روسیه‌ رفت‌ و دوره‌ دانشكده‌ افسری‌ را طی‌ نمود و در 1334 به‌ ایران‌ بازگشت‌ و با درجه‌ یاوری‌ در قزاقخانه‌ مشغول‌ به‌كار شد. در 1301 ش‌ با درجه‌ سرهنگ‌ دومی‌، رئیس‌ ستاد لشكر غرب‌، و در 1304 ش‌ پس‌ از انتقال‌ به‌ ژاندارمری‌، رئیس‌ ستاد ژاندارمری‌ شد و بعد از مدتی‌ كوتاه‌ به‌ معاونت‌ و سپس‌ كفالت‌ ژاندارمری‌ كل‌ كشور منصوب‌ گردید و سرانجام‌ حاكم‌ نظامی‌ بهبهان‌ شد و در خلع‌ سلاح‌ عشایر آن‌ منطقه‌ كوشش‌ زیادی‌ كرد. پس‌ از مغضوب‌ شدن‌ امان‌اللّه‌ جهانبانی‌، محمدحسین‌ جهانبانی‌ نیز از ارتش‌ اخراج‌ گردید. وی‌ در دوره‌ دوم‌ نخست‌وزیری‌ سهیلی‌ مدتی‌ كوتاه‌ رئیس‌ شهربانی‌ كل‌ كشور گردید. او در كودتای‌ 28 مرداد با سرلشكر فضل‌اللّه‌ زاهدی‌ *همكاری‌ نزدیك‌ داشت‌ و در زمان ‌زمامداری‌ زاهدی‌ به‌ معاونت‌ و بعداً سرپرستی‌ وزارت‌ كشور منصوب‌ گردید. وی‌ در اردیبهشت‌ 1333 درگذشت‌ (عاقلی‌، ص‌ 300ـ301).

6) شوكت‌ الملك‌ جهانبانی‌، دختر عبداللّه‌میرزا و نوه‌ جهانگیرمیرزا. در 1286 ش‌ در تهران‌ متولد شد و تحصیلات‌ مقدماتی‌ و متوسطه‌ را در تهران‌ به‌ اتمام‌ رسانید و معلم‌ شد. پس‌ از مدتی‌، مدرسه‌ای‌ به‌ نام‌ ایران‌ (دخترانه‌) در خیابان‌ مولوی‌ تهران‌ دایر كرد. وی‌ هم‌زمان‌ با خدمات‌ فرهنگی‌، در كانون‌ بانوان‌ و جمعیتهای‌ مختلف‌ زنان‌ و احزاب‌ سیاسی‌ مشاركت‌ داشت‌. در دوره‌ بیست‌ و یكم‌، بیست‌ودوم‌ وبیست‌وسوم‌ نماینده‌ مجلس‌ شد. شوكت‌الملك‌ در 1354 ش‌ به‌ مجلس‌ سنا راه‌ یافت‌ و تا انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ عضو این‌ مجلس‌ بود (همان‌، ص‌ 301؛ مروارید، ج‌ 3، ص‌ 712، 792، 843). وی‌ در 4 آبان‌ 1374 در تهران‌ درگذشت‌.


منابع‌:
(1) احمدمیرزاقاجار، تاریخ‌ عضدی‌، چاپ‌ عبدالحسین‌ نوایی‌، تهران‌ 1376 ش‌؛
(2) امان‌اللّه‌ جهانبانی‌، سرباز ایرانی‌ و مفهوم‌ آب‌ و خاك‌: زندگینامه‌ خودنوشت‌ سپهبد امان‌اللّه‌ جهانبانی‌، ویراسته‌ محمد بقایی‌ (ماكان‌)، تهران‌ 1380 ش‌؛
(3) دولتهای‌ ایران‌ از میرزا نصراللّه‌خان‌ مشیر الدوله‌ تا میرحسین‌ موسوی‌ ، بر اساس‌ دفتر ثبت‌ كابینه‌های‌ نخست‌وزیری‌، تهران‌: وزارت‌ فرهنگ‌ و ارشاد اسلامی‌،1378 ش‌؛
4- اسداللّه‌ میرزا شهاب ‌الدوله، «داستان‌ كودتای‌ حوت‌ 1299»، سالنامه‌ دنیا، سال‌ 13 (1336 ش‌)؛
(5) جمشید ضرغام‌ بروجنی‌، دولتهای‌ عصر مشروطیت‌، تهران [? 1350 ش]؛
(6) باقر عاقلی‌، بنیاد دایره‌المعارف‌ اسلامی‌، تهران‌، مصاحبه‌، 14 بهمن‌ 1385؛
(7) همو، خاندان‌های‌ حكومتگر ایران، تهران‌ 1384 ش‌؛
(8) مسعود عرفانیان‌، «شاه‌زاده‌ امان ‌اللّه‌ میرزا جهانبانی‌ (ضیاءالدّوله‌)»، در سایه‌ سار مهربانی‌: ستایش‌ میلاد و كارنامه‌ دكتر منصوره‌ اتّحادیه ( نظام‌ مافی‌ )، خواسته‌ و ویراسته‌ مصطفی‌ زمانی‌نیا، تهران‌: كتاب‌ سیامك‌، 1383 ش‌؛
(9) احمد كسروی‌، تاریخ‌ هیجده‌ ساله‌ آذربایجان‌ ، تهران‌ 1378 ش‌؛
(10) یونس‌ مروارید، از مشروطه‌ تا جمهوری‌: نگاهی‌ به‌ ادوار مجلس‌ قانونگذاری‌ در دوران‌ مشروطیت‌ ، تهران‌ 1377 ش‌؛
(11) عبداللّه‌ مستوفی‌، شرح‌ زندگانی‌ من‌، یا، تاریخ‌ اجتماعی‌ و اداری‌ دوره‌ قاجاریه‌، تهران‌ 1360 ش‌؛
(12) مهدیقلی‌ هدایت‌، طلوع‌ مشروطیت‌ ، چاپ‌ امیراسماعیلی‌، تهران‌ 1363 ش‌؛
(13) حسین‌ یكرنگیان‌، سیری‌ در تاریخ‌ ارتش‌ ایران‌: از آغاز تا پایان‌ شهریور 1320، تهران‌ 1384 ش‌.

/ باقر عاقلی‌ /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5263
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست