responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5261

 

جهان‌ اسلام (1)‌ ، منطقه‌ای‌ مشتمل‌بر مجموعه‌ فضای‌ پیوسته‌ از كشور مغرب‌ در افریقای‌ شمالی‌ تا شبه‌قاره‌ هند و آسیای‌ مركزی‌ و از قزاقستان‌ تا مشرق‌ افریقا و چند قسمت‌ ناپیوسته‌ در جنوب‌ و جنوب‌شرقی‌ آسیا و اروپا و حوزه‌های‌ كوچك‌ مسلمان‌نشین‌ جهان‌. این‌ مقاله‌ درباره‌ این‌ حوزه‌ فرهنگ‌ و تمدنی‌ است‌، و شامل‌ چهار قسمت‌ واژه‌شناسی‌؛ حدود و وسعت‌ از آغاز تا دوره‌ معاصر؛ ویژگیهای‌ طبیعی‌ (چهره‌ طبیعی‌، آب‌ و هوا و طبقه‌بندی‌ اقلیمی‌ و پیامدهای‌ ویژگیهای‌ طبیعی‌)؛ ویژگیهای‌ انسانی‌ ـ اقتصادی‌ (جمعیت‌ و خصوصیات‌ آن‌، نژاد و زبان‌، تركیب‌ مذهبی‌، توزیع‌ جمعیت‌ شهری‌ روستایی‌، اقتصاد و توسعه‌ انسانی‌) است‌.

1) واژه‌شناسی‌. نام‌گذاری‌ و ناحیه‌بندی‌ این‌ واحد عظیم‌، از آغاز تشكیل‌ نخستین‌ جامعه‌ اسلامی‌ در مدینه‌ و در طول‌ انتشار و گسترش‌ تدریجی‌ اسلام‌، با هر نوع‌ محتوای‌ سیاسی‌ حاكم‌ بر این‌ فرآیند، با كاربرد اصطلاحات‌ و تركیبات‌ همگونی‌، به‌ ویژه‌ از سوی‌ جغرافی‌دانان‌، همراه‌ بوده‌ است‌.

عبارت‌ جهانِ اسلام‌ كه‌ در چند دهه‌ اخیر رواج‌ یافته‌، مركّب‌ از دو واژه‌ با كاربردهای‌ گوناگون‌ است‌. واژه‌ جهان‌، كه‌ در مقدمه‌ شاهنامه‌ ابومنصوری‌ (پایان‌ یافته‌ در سال‌ 260) آمده‌ (رجوع کنید به قزوینی‌، ج‌ 2، ص‌ 42)، در فارسی‌ دری‌ به‌ معنای‌ زمین‌ یا ربع‌ مسكون‌ به‌ كار رفته‌ است‌. واژه‌ جهان‌ در عنوان‌ كتابهای‌ جغرافیایی‌ دوره‌ اسلامی‌ نیز آمده‌، از آن‌ جمله‌ است‌: جهان‌نامه‌ نجیب‌ بكران‌، جهان‌ نمای‌ حاجی‌خلیفه‌ كه‌ دارای‌ مطالبی‌ در باره‌ جغرافیای‌ جهان‌ اسلام‌ است‌، و جهان‌نمای‌ فلوغون‌ رفائیل‌.

در دوره‌ معاصر، واژه‌ جهان‌ به‌تدریج‌ در تركیبهای‌ گوناگون‌ به‌ كار رفته‌ است‌، از جمله‌ در جهان‌ سوم‌، و برنامه‌ها و سازمانها با مقیاس‌ فراقاره‌ای‌ مانند تجارت‌ جهانی‌، بازار جهانی‌، جهان‌ شهرها و سازمان‌ تجارت‌ جهانی‌ . در قرن‌ اخیر، به‌ مجموعه‌ای‌ از كشورها با ویژگیهای‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌ خاص‌، كه‌ مشخصه‌ اصلی‌ و مشترك‌ اعضای‌ یك‌ كلیت‌ است‌، واژه‌ جهان‌ اطلاق‌ گردیده‌ است‌.

جغرافی‌دانان‌ متقدم‌ دوره‌ اسلامی‌ مفهوم‌ جهان‌ اسلام‌ را با عناوین‌ گوناگونی‌ عرضه‌ كرده‌اند. مثلاً، ابن‌حوقل‌ در اواسط‌ قرن‌ چهارم‌ تركیب‌ مملكت‌ اسلام‌ و بلاد اسلام‌ را به‌ كار برده‌ است‌ (رجوع کنید به ص‌ 16ـ17) و مقدسی‌ بلد الاسلام‌ را معادل‌ عبارت‌ مذكور قرار داده‌ و اجزای‌ آن‌ را در چهارده‌ اقلیم‌ جداگانه‌ توصیف‌ كرده‌ است‌ (رجوع کنید به ص‌ 6، 9). در كتاب‌ اشكال‌ العالم‌ ، تألیف‌ ابوالقاسم‌بن‌ احمد جیهانی‌، اصطلاحات‌ گوناگونی‌ برای‌ معرفی‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ كار رفته‌، از جمله‌ واژه‌ اسلام‌ در جاهای‌ متعددی‌ به‌ معنای‌ سرزمینهای‌ اسلامی‌ به‌ كار رفته‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به ص‌ 56، 63، 82) یا ممالك‌/ مملكت‌ اسلام‌ یكی‌ از چهار مملكت‌ جهان‌ (اسلام‌، روم‌، چین‌ و هند) با حدود مشخص‌ معرفی‌ شده‌ (رجوع کنید به جیهانی‌، دیباچه‌ كاتب‌، ص‌ 35ـ 36)، بلاد اسلام‌ با بیست‌ اقلیم‌ برای‌ شناساندن‌ جهان‌ اسلام‌ استفاده‌ شده‌ (رجوع کنید به همان‌ دیباچه‌، ص‌ 40) و مسعودی‌ (ج‌ 2، ص‌ 377)، به‌ نقل‌ از فزاری‌، برای‌ بیان‌ حدود جهان‌ اسلام‌ از «قلمرو امیرالمؤمنین‌» (مراد خلیفه‌ عباسی‌ است‌) سخن‌ گفته‌ است‌.

جغرافی‌دانان‌ فارسی‌نویس‌ متقدم‌ نیز علاوه‌ بر آنكه‌ جهان‌ اسلام‌ را با تركیبات‌ مشابه‌ به‌ كار برده‌اند، معانی‌ دیگری‌ از جهان‌ نیز عرضه‌ كرده‌اند. مثلاً، مؤلف‌ حدود العالم‌ (ص‌ 57، 200) ناحیت‌ مسلمانی‌ یا حدود مسلمانی‌ را برای‌ معرفی‌ قلمرو مسلمانان‌ به‌ كار برده‌ است‌. گردیزی‌ (ص‌ 544) بخشی‌ از جهان‌ اسلام‌ را «میان‌ جهان‌»، برای‌ معرفی‌ محدوده‌ای‌ از مكه‌ و مدینه‌ تا خراسان‌ و نیمروز و بخشی‌ از شام‌، نامیده‌ است‌.

اصطلاح‌ جهان‌ اسلام‌ در سال‌ 1324/ 1906 در عنوان‌ كتاب‌ The Mohammadan world of today اثر زویمر ذكر شده‌ است‌. در چاپ‌ اول‌ <دایره‌المعارف‌ اسلام‌>(ج1، مقدمه‌) اصطلاح‌ «مردمان‌ مسلمان‌» به‌ كار رفته‌ و عبارات‌ سرزمینهای‌ اسلامی‌، امپراتوری‌ اسلامی‌، مملكت‌ اسلامی‌ و نواحی‌ اسلامی‌ را آدام‌متز (ج‌ 1، ص‌ 13) به‌ كار برده‌ است‌.

در ایران‌، برای‌ بیان‌ مفهوم‌ جهان‌ اسلام‌، دانشنامه‌ ایران‌ و اسلام‌ از عبارات‌ كشورهای‌ مسلمان‌، عالم‌ اسلامی‌ و جامعه‌ اسلامی‌ استفاده‌ كرده‌ است‌ (ج‌ 1، مقدمه‌ یارشاطر، ص‌ 9، 13، 19). كاربرد اصطلاح‌ جهان‌ اسلام‌ پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌،افزون‌ بر كتابها و مقالات‌ علمی‌، در متون‌ حقوقی‌ و برنامه‌ای‌ نیز راه‌ یافت‌. در اصل‌ یازدهم‌ قانون‌ اساسی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، مصوب‌ 1358 ش‌، اصطلاح‌ جهان‌ اسلام‌ و ملل‌ اسلامی‌ آمده‌ است‌. در سندی‌ به‌ تاریخ‌ 11 آذر 1382، كه‌ موضوع‌ آن‌ چشم‌انداز جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ در افق‌ 1404 شمسی‌ است‌، نیز عبارت‌ جهانِاسلام‌ به‌ كار رفته‌ و در بند سی‌ام‌ سیاستهای‌ كلی‌ برنامه‌ چهارم‌ توسعه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، «تحكیم‌ روابط‌ با جهانِ اسلام‌» مطرح‌ شده‌ است‌.

امروزه‌ كاربرد اصطلاح‌ جهان‌ اسلام‌، در عنوان‌ بسیاری‌ از احزاب‌ و گروهها، سازمانها، مؤسسات‌، همایشها، مجامع‌، كتابها و مجلات‌ حوزه‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ رایج‌ است‌ (رجوع کنید به كوهستانی‌نژاد، كتاب‌ 2، ص‌ 63ـ74، 160).

2) حدود و وسعت‌ از آغاز تا دوره‌ معاصر. الگوی‌ گسترش‌ تاریخی‌ اسلام‌ برحسب‌ ویژگیهای‌ طبیعی‌، به‌ صورت‌ صفحات‌ گسترده‌ و به‌ هم‌ پیوسته‌ بوده‌ و جز در سرزمینهایی‌ كه‌ پیروان‌ ادیان‌ مختلف‌، به‌ صورت‌ مستقل‌، در درون‌ كشورهای‌ اسلامی‌ می‌زیسته‌اند، گسستگی‌ جغرافیایی‌ در آن‌ راه‌ نداشته‌ است‌. تداوم‌ این‌ روند موجب‌ شده‌ است‌ تا جهان‌ اسلام‌، اكنون‌ نیز به‌ صورت‌ پیوسته‌، نواری‌ از كشورها را در بر گیرد كه‌ از افریقای‌ غربی‌ تا جنوب‌شرقی‌ آسیا قرار دارند. با این‌ حال‌، پراكندگی‌ كنونی‌ مسلمانان‌ در كشورهای‌ غربی‌ و دیگر كشورهای‌ غیراسلامی‌ ــ كه‌ بنابه‌ دلایل‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌ و سیاسی‌ بر اثر مهاجرت‌ یا فعالیتهای‌ تبلیغی‌ در حوزه‌های‌ فرهنگی‌ ـ تمدنی‌ دیگر صورت‌ گرفته‌ ــ موجب‌ شكل‌گیری‌ اجتماعات‌ مجزا خارج‌ از حوزه‌ جغرافیایی‌ جهان‌ اسلام‌ شده‌ است‌.

هنگامی‌كه‌ پیامبر اكرم‌ صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلم‌ رسالت‌ الاهی‌ خود را اعلام‌ و پس‌ از سیزده‌ سال‌ هجرت‌ كردند و نخستین‌ جامعه‌ اسلام‌ را در یثرب‌ تشكیل‌ دادند، مردم‌ حجاز و جزیره‌العرب‌ *، به‌ویژه‌ پس‌ از فتح‌ مكه‌، به‌ سرعت‌ به‌ اسلام‌ گرویدند و در زمان‌ رحلت‌ آن‌ حضرت‌، اسلام‌ تقریباً در شبه‌ جزیره‌ تثبیت‌ شد. در زمان‌ خلافت‌ ابوبكر (11ـ13) حدود اسلام‌ به‌ سراسر جزیره‌العرب‌، بخشی‌ از شام‌ و باریكه‌ كوچكی‌ از ساحل‌ شرقی‌ افریقا كشیده‌ شده‌ بود. در زمان‌ خلافت‌ عمر (13ـ23)، این‌ حدود در بخشهایی‌ از ایران‌، شام‌ و آناطولی‌ و شمال‌ افریقا و حدود افریقیه‌ گسترش‌ یافت‌ و در پایان‌ دوره‌ اموی‌ تا دره‌های‌ سند و سیحون‌ و دریاچه‌ آرال‌ در شرق‌، ارمینیه‌ در شمال‌، شمال‌ افریقا و تقریباً سراسر شبه‌ جزیره‌ ایبری‌ در اروپا توسعه‌ پیدا كرد (رجوع کنید به روتون‌ و نانجی، ص‌ 28ـ29). مسعودی‌، جغرافی‌دان‌ سده‌ چهارم‌، حدود جهان‌ اسلام‌ را چنین‌ آورده‌ است‌: از فرغانه‌ و انتهای‌ خراسان‌ تا طنجه‌ در مغرب‌ به‌ طول‌ 700 ، 3 فرسنگ‌، از دربند (باب‌الابواب*) تا جده‌ 600 فرسنگ‌ (ج‌ 2، ص‌ 377). به‌ نظر ابن‌حوقل‌ (ص‌ 10ـ17)، حدود اسلام‌ از مشرق‌ به‌ كشور هند، از مغرب‌ تا سرزمین‌ سیاهیانِ اقیانوس‌ اطلس‌ و اندلس‌، از شمال‌ به‌ روم‌ و ارمینیه‌ و خزر و سرزمینهای‌ بلغار و اسلاو و تركستان‌ و چین‌، و از جنوب‌ به‌ اقیانوس‌ هند محدود بود. در سده‌ چهارم‌، فرد مسلمان‌ می‌توانست‌ در داخل‌ حدود مذكور، كه‌ یكسان‌ نماز بر پا می‌كردند و دین‌ واحدی‌ داشتند، سفر كند (متز، ج‌ 1، ص‌ 15). در اواخر قرن‌ چهارم‌، مقدسی‌ (ص‌ 64) مملكت‌ اسلام‌ را از كاشغر در مشرق‌ و سوسِ تونس‌ در مغرب‌، به‌ فاصله‌ دو ماه‌ راه‌، ذكر كرده‌ است‌.

در دوره‌ عباسیان‌ (حك: 132ـ656)، اگر چه‌ قلمرو حكام‌ عباسی‌ در بسیاری‌ از مناطق‌ جزیره‌العرب‌ و شمال‌ افریقا محدود شده‌ بود، حدود اسلام‌ در بخشهایی‌ از مشرق‌ و افریقا توسعه‌ یافت‌ و در سده‌های‌ پس‌ از حكومت‌ عباسیان‌، جنوب‌ شرقی‌ آسیا (به‌ ویژه‌ مالزی‌ و مجمع‌الجزایر اندونزی‌) به‌ اسلام‌ گروید (رجوع کنید به روتون‌ و نانجی‌، ص‌36ـ37، 40ـ41، 106ـ107). تا سده‌ نهم‌ حد شمالی‌ جهان‌ اسلام‌ در شمال‌ دریای‌ سیاه‌ و حدود پانصد كیلومتری‌ مسكو، حد شرقی‌ در سراسر مجمع‌الجزایر اندونزی‌ (به‌ جز كالیمانتان‌)، حد غربی‌ تا مغرب‌ افریقا و حد جنوبی‌ تا كشور موزامبیك‌ و جزیره‌القمر بود (رجوع کنید به <اطلس‌ تاریخی‌ اسلام‌>، ص‌ 11). سرزمین‌ جهان‌ اسلامِ منتهی‌به‌ سده‌ یازدهم‌، به‌جز قسمت‌ كوچكی‌ از جنوب‌ شبه‌قاره‌ هند و جزیره‌ سیلان‌، به‌ صورت‌ پیوسته‌ بود و در مشرق‌، كالیمانتان‌ و جزایر دیگری‌ در جنوب‌ شرقی‌ آسیا در قلمرو اسلام‌ قرار داشت‌، اما در شمال‌، مرزهای‌ مسلمانان‌ در جنوب‌ مسكو به‌ سمت‌ جنوب‌ كشیده‌ شده‌ بود و در شمال‌ ماوراءالنهر توسعه‌ داشت‌ (همان‌، ص‌ 12). امروزه‌ (تا پایان‌ 1385 ش‌) قلمرو مسلمانانِ جهان‌ ــ كه‌ با جمعیتی‌ بالغ‌ بر یك‌ میلیارد و 362 میلیون‌ تن‌ (21% از جمعیت‌ شش‌ میلیارد و 477 میلیونی‌ جهان‌) در 204 كشور پراكنده‌اند ــ بر چهار قسمِ به‌ هم‌ پیوسته‌ یا پراكنده‌ قابل‌ تقسیم‌بندی‌ است‌:

قسم‌اول‌: پنجاه‌ كشور مستقل‌ كه‌ بین‌ 50 تا حدود 100% جمعیت‌ آنها مسلمان‌اند. به‌ هم‌ پیوستگی‌ یا پراكندگی‌ فضایی‌ این‌ كشورها بدین‌ قرار است‌: مجموعه‌ 43 كشور همجوار به‌ هم‌ پیوسته‌ و از نظر فضایی‌ یكپارچه‌ در آسیای‌ غربی‌ (شامل‌ آسیای‌ میانه‌، قفقاز و خاورمیانه‌) و قسمت‌ اعظم‌ بخش‌ شمالی‌ قاره‌ افریقا با بیش‌ از 741 میلیون‌ تن‌ جمعیت‌ مسلمان‌؛ مجموعه‌ سه‌ كشور به‌ هم‌ پیوسته‌ مالزی‌، برونئی‌ و اندونزی‌ در جنوب‌شرقی‌ آسیا با بیش‌ از 206 میلیون‌ تن‌ جمعیت‌ مسلمان‌؛ كشورهای‌ گسسته‌ و محاط‌ بین‌ كشورهای‌ غیرمسلمان‌، شامل‌ بنگلادش‌ در آسیای‌ جنوبی‌ و آلبانی‌ در اروپا با بیش‌ از 123 میلیون‌ تن‌ جمعیت‌ مسلمان‌؛ و كشورهای‌ جزیره‌ای‌ مالدیو و كومور در اقیانوس‌ هند با نزدیك‌ به‌ 000 ، 903 تن‌ جمعیت‌ مسلمان‌. چون‌ بیرون‌ از مرز كشورهای‌ اسلامی‌ نیز دین‌ اسلام‌ انتشار یافته‌ است‌، مرز كشورهای‌ اسلامی‌ تعیین‌ كننده‌ حد نهایی‌ جمعیت‌ مسلمان‌ نیست‌.

قسم‌ دوم‌: ناحیه‌های‌ بسیار بزرگ‌ اسلامی‌ كه‌ در آن‌ مسلمانان‌ به‌ صورت‌ نوعی‌ درونگانِ دینی‌ در واحدهای‌ مشخص‌ و جداگانه‌ جغرافیایی‌ كشورهای‌ غیراسلامی‌ جای‌ دارند، مانند مسلمانان‌ چین‌، هندوستان‌، جمهوری‌ فدرال‌ روسیه‌، اتیوپی‌، بوركینافاسو، ساحل‌ عاج‌ و بنین‌.

قسم‌ سوم‌: گروههای‌ جمعیتی‌ درخور توجه‌ مسلمانان‌ در كشورهای‌ اروپایی‌، امریكایی‌ و افریقایی‌. سكونت‌ گزینی‌ مسلمانان‌، به‌ویژه‌ سنّیها، در كشورهایی‌ مانند انگلیس‌ (بیشتر پاكستانیها)، فرانسه‌ (افریقاییهای‌ مسلمان‌) و آلمان‌ (تركهای‌ تركیه‌)، مثالهایی‌ از این‌ قسم‌ است‌. این‌ سكونت‌ گزینی‌، بسته‌ به‌ كشورهایی‌ كه‌ مهاجران‌ یا كارگران‌ از كشور مبدأ می‌آیند، معمولاً در مناطقی‌ با بافت‌ یكپارچه‌، با زندگی‌ اجتماعی‌ ـ اقتصادی‌ در سطح‌ نه‌ چندان‌ مطلوب‌ صورت‌ می‌گیرد.

قسم‌ چهارم‌: گروههای‌ جمعیتی‌ اندك‌ و نه‌ چندان‌ درخور توجه‌ مسلمانان‌ كه‌ در كشورهای‌ پنج‌ قاره‌ جهان‌ پراكنده‌اند.

با توجه‌ به‌ این‌ اقسام‌، مختصات‌ جغرافیایی‌ و حدود جهان‌ اسلام‌، تنها به‌ محدوده‌ كشورهای‌ قسم‌ اول‌ اطلاق‌ می‌شود.

وسعت‌ جهان‌ اسلام‌ كه‌ در پنجاه‌ كشور قسم‌ اول‌ حدود سی‌ میلیون‌ كیلومتر مربع‌ (حدود 22% خشكیهای‌ كره‌ زمین‌) است‌، همه‌ وسعت‌ جهان‌ اسلام‌ نیست‌، بلكه‌ وسعت‌ سرزمینهایی‌ است‌ كه‌ بیشتر جمعیت‌ آن‌ را مسلمانان‌ تشكیل‌ می‌دهند (رجوع کنید به زوكه‌، 2007، ص‌ 34 ـ 37). بنابراین‌، مختصات‌ جغرافیایی‌ جهان‌ اسلام‌ بدین‌ قرار است‌: مرز شمالی‌ ـ جنوبی‌ از َ20 55 عرض‌ شمالی‌ در كشور قزاقستان‌ تا َ35 11 عرض‌ جنوبی‌ در اندونزی‌؛ مرز شرقی‌ ـ غربی‌ از َ5 141 طول‌ شرقی‌ در كشور اندونزی‌ تا َ20 17 طول‌ غربی‌ در ساحل‌ سنگال‌ در اقیانوس‌ اطلس‌. این‌ مختصات‌ با توجه‌ به‌ پراكندگی‌ كشورها و سرزمینهای‌ مسلمان‌نشین‌ جهان‌ اسلام‌ در قاره‌های‌ آسیا و افریقا متفاوت‌ است‌. مثلاً، در بخش‌ شمالی‌ قاره‌ افریقا، مرز شمالی‌ مسلمانان‌ در كشور تونس‌ (َ30 37 عرض‌ شمالی‌) و مرز جنوبی‌ در نیجریه‌ (در َ30 4 عرض‌ شمالی‌) است‌. دامنه‌ سرزمینهای‌ مسلمان‌نشین‌ در ساحل‌ شرقی‌ افریقا (در كشور موزامبیك‌ با 18% مسلمان‌) تا ْ21 عرض‌ جنوبی‌ نیز می‌رسد (برای‌ مختصات‌ جغرافیایی‌رجوع کنید به <اطلس‌ جامع‌ جهان‌ تایمز>، 2005؛ اشپیگل‌، ش‌ 1، 1998، ص‌ 26، نقشه‌ <«كمربند سبز» >؛ نیز رجوع کنید به زوكه‌، 2007، ص‌ 17). بنابر مختصات‌ مذكور، بین‌ غربی‌ترین‌ و شرقی‌ترین‌ قسمت‌ جهان‌ اسلام‌، با احتساب‌ آنكه‌ هر ْ15 جغرافیایی‌ برابر با یك‌ ساعت‌ است‌، بیش‌ از دَه‌ ساعت‌ اختلاف‌ زمان‌ وجود دارد. سه‌ كشور سودان‌، الجزایر و عربستان‌ به‌ ترتیب‌ وسیع‌ترین‌ كشورهای‌ جهان‌ اسلام‌اند و حدود 24% از وسعت‌ جهان‌ اسلام‌ را به‌ خود اختصاص‌ داده‌اند.

از دیدگاهی‌ دیگر، جهان‌ اسلام‌ به‌ سه‌ منطقه‌ غربی‌، شرقی‌ و مركزی‌ تقسیم‌ می‌شود. اساس‌ این‌ تقسیم‌بندی‌ بحرانها و مشكلات‌ جهان‌ اسلام‌ است‌. در این‌ دیدگاه‌، كشورهای‌ مسلمان‌ شمال‌ افریقا، صحرای‌ افریقا و مغرب‌ افریقا در منطقه‌ غربی‌، كشورهای‌ جنوب‌ و جنوب‌شرقی‌ آسیا و آسیای‌ مركزی‌ در منطقه‌ شرقی‌ و كشورهای‌ خاورمیانه‌ در منطقه‌ مركزی‌ قرار می‌گیرند (گلی‌زواره‌، ص‌ 62ـ63). كشورهای‌ بنین‌ (با 4ر24% مسلمان‌)، كامرون‌ (با 22% مسلمان‌)، موزامبیك‌ (با 18% مسلمان‌)، گویان‌ (با 8% مسلمان‌) و گابن‌ (با 5% مسلمان‌) كه‌ با جمعیت‌ مسلمان‌ كمتر از 50% (در 1383 ش‌/ 2004)، در سازمان‌ كنفرانس‌ اسلامی‌ عضویت‌ دارند، جزو كشورهای‌اسلامی‌ به‌شمار نمی‌آیند و در مختصات‌ جغرافیایی‌ جهان‌ اسلام‌ در نظر گرفته‌ نشده‌اند.

در نتیجه‌ گسترش‌ اسلام‌، فاصله‌ مستقیم‌ دورترین‌ نقاط‌ اسلامی‌ از مكه‌ به‌ عنوان‌ كانون‌ اسلام‌، به‌ بیش‌ از ده‌ هزار كیلومتر رسیده‌ و در درون‌ این‌ محدوده‌ حوزه‌ها و مناطق‌ گوناگونی‌ شكل‌ گرفته‌ است‌. از دیدگاهی‌ دیگر، جهان‌ اسلام‌، با توجه‌ به‌ پیشینه‌ تاریخی‌، به‌ چندین‌ واحد فرهنگی‌ ـ تمدنی‌ تقسیم‌بندی‌ می‌شود، بدین‌ قرار: حوزه‌ شرقی‌، حوزه‌ شبه‌ قاره‌ هند، حوزه‌ جهان‌ مالایایی‌، حوزه‌ چین‌، حوزه‌ مسلمانان‌ اروپا، اجتماعات‌ جدید مسلمانان‌.

الف‌) حوزه‌شرقی‌. درمیان‌ جغرافی‌دانان‌، به‌ویژه‌ جغرافی‌دانان‌ غربی‌، مهم‌ترین‌ بخش‌ حوزه‌ فرهنگی‌ جهان‌ اسلام‌، حوزه‌ شرقی‌ آن‌ است‌. این‌ حوزه‌ پیوسته‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ با توجه‌ به‌ شاخصه‌های‌ سیاسی‌، محیطی‌، زیست‌ محیطی‌ و فرهنگی‌ شش‌ ویژگی‌ منحصر به‌ فرد دارد: براساس‌ مشخصات‌ محیط‌ طبیعی‌ و موقعیتی‌، كمربند خشك‌ برّ قدیم‌ را در برمی‌گیرد؛ غنی‌ترین‌ ذخایر نفت‌ جهان‌ در آن‌ جای‌ دارد؛ از نظر تاریخ‌ فرهنگی‌، شرق‌ اسلامی‌ مهد انقلاب‌ نوسنگی‌ و در عین‌ حال‌ مهد فرهنگی‌ كنونی‌ بشر است‌؛ قسمتی‌ از این‌ حوزه‌، بخشی‌ از دنیای‌ رومی‌ قدیم‌ به‌ شمار می‌رود كه‌ از دیرباز در حوزه‌ فرهنگی‌ اسلام‌ قرار گرفته‌ است‌؛ كشورهای‌ واقع‌ در این‌ حوزه‌، از لحاظ‌ شیوه‌ تولید، تحت‌ تأثیر سرمایه‌داری‌ بهره‌بری‌ قرار دارند و جزو كشورهای‌ جهان‌ سوم‌ با پیشینه‌ غنی‌ فرهنگی‌ به‌ شمار می‌روند. بر این‌ اساس‌، در این‌ حوزه‌ سه‌ شیوه‌ زیستی‌، شهری‌، روستایی‌ و كوچگری‌، رایج‌ است‌. حوزه‌ فرهنگی‌ شرق‌ اسلامی‌، خود به‌ چهار منطقه‌ فرهنگی‌ كوچك‌تر تقسیم‌ می‌شود:

1. منطقه‌ عربی‌. كلیه‌ كشورهای‌ عرب‌ زبان‌ جزو منطقه‌ عربی‌ به‌ شمار می‌روند كه‌ مشخصه‌ اصلی‌ آن‌ استفاده‌ از زبان‌ عربی‌ است‌. این‌ منطقه‌ دارای‌ دو بخش‌ شرقی‌ ـ غربی‌ با مرزی‌ است‌ كه‌ از وسط‌ كشور لیبی‌ می‌گذرد. بخش‌ غربی‌، كه‌ در قدیم‌ به‌ مغرب‌ معروف‌ بود، خود دارای‌ دو قسمت‌ است‌: غرب‌ نزدیك‌ شامل‌ مغرب‌ لیبی‌، تونس‌ و بیشتر الجزایر، و غرب‌ دور شامل‌ مغرب‌ الجزایر، مراكش‌ (مغرب‌)، موریتانی‌ و در سده‌های‌ اولیه‌ اسلامی‌ اندلس‌ یا بخش‌ مسلمان‌نشین‌ شبه‌ جزیره‌ ایبری‌. یكی‌ از نكات‌ درخور توجه‌ در باره‌ بخش‌ غربی‌ منطقه‌ عربی‌، زندگی‌ گروههای‌ غیر عرب‌ مهمی‌ مانند بربرها در این‌ منطقه‌ است‌ كه‌ اغلب‌ در كوهستانهای‌ اطلس‌ زندگی‌ می‌كنند و زبان‌ مخصوص‌ خود را دارند(نصر، ص‌ 115ـ117).

2. منطقه‌ ایرانی‌. مردمان‌ حوزه‌ فرهنگی‌ ایران‌ پس‌ از ساكنان‌ جزیره‌العرب‌ و شام‌ به‌ دین‌ اسلام‌ پیوستند و بنای‌ عظیم‌ فرهنگ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ ـ ایرانی‌ را شكل‌ دادند. این‌ منطقه‌، ایران‌ كنونی‌، افغانستان‌، تاجیكستان‌، پاكستان‌ و برخی‌ از مناطق‌ ازبكستان‌ را در برمی‌گیرد و زبان‌ غالب‌ در آن‌ فارسی‌ است‌. بیشتر اهالی‌ این‌ منطقه‌ ایرانی‌ الاصل‌ هستند و زبانهای‌ كردی‌، بلوچی‌ و پشتو، كه‌ از خانواده‌ زبانهای‌ هند و اروپایی‌ به‌ شمار می‌آید، در برخی‌ مناطق‌ آن‌ تكلم‌ می‌شود. مردم‌ منطقه‌ ایرانی‌ احترام‌ ویژه‌ای‌ برای‌ اهل‌بیت‌ پیامبر اكرم‌ و اولاد ایشان‌ قائل‌اند و شمار قابل‌توجهی‌ از آنان‌ شیعه‌اند (همان‌، ص‌ 117ـ119؛ نیز رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌).

3. منطقه‌ افریقای‌ سیاه‌. از نظر گستره‌ جغرافیایی‌ به‌ منطقه‌ گسترده‌ای‌ از اتیوپی‌ در شرق‌ افریقا تا مالی‌ و سنگال‌ در غرب‌ افریقا گفته‌ می‌شود. مهاجرت‌ برخی‌ از صحابیان‌ به‌ چاد فعلی‌ در مسلمان‌ شدن‌ این‌ منطقه‌ و شكل‌گیری‌ فضای‌ فرهنگی‌ اسلامی‌ آن‌ مؤثر بوده‌ و بعدها بازرگانی‌ به‌ انتشار اسلام‌ در آنجا كمك‌ فراوانی‌ كرده‌ است‌. مثلاً، نقش‌ قبایلی‌ چون‌ صنهاجه‌ * كه‌ خود در اوایل‌ اسلام‌، این‌ دین‌ را پذیرفتند و میان‌ مسلمانان‌ عرب‌ و افریقاییان‌ شمالی‌ و سیاه‌ در رفت‌ و آمد بودند، برجسته‌ است‌. در افریقای‌ شرقی‌، كه‌ ورود اسلام‌ در آنجا زودتر از افریقای‌ غربی‌ صورت‌ گرفت‌، مهاجرت‌ مردم‌ عرب‌ و ایرانیان‌ تأثیر فراوان‌ داشت‌ و از این‌رو، زبان‌ سواحلی‌ *، كه‌ از آمیزش‌ زبانهای‌ عربی‌، فارسی‌ و بانتو *پدید آمد، مهم‌ترین‌ زبان‌ اسلامی‌ مسلمانان‌ این‌ بخش‌ شد. در منطقه‌ افریقای‌ سیاه‌، برعكس‌ مناطق‌ عربی‌ و ایرانی‌ كه‌ تنها یك‌ زبان‌ در آنها غلبه‌ دارد، مناطق‌ فرعی‌ زبانهای‌ كاملاً مستقل‌ دارند. پاره‌ای‌ از این‌ زبانها، زبان‌ مسیحیان‌ آن‌ مناطق‌ نیز به‌ شمار می‌روند و به‌ لحاظ‌ فرهنگی‌، برای‌ مسیحیان‌ افریقا حائز اهمیت‌اند. منطقه‌ فرهنگی‌ افریقایی‌ سیاه‌، از تنوع‌ بسیاری‌ برخوردار است‌ و چشم‌انداز متنوعی‌ از گونه‌های‌ قومی‌ و فرهنگی‌ در چارچوب‌ وحدت‌ محلی‌ فرهنگ‌ افریقای‌ سیاه‌ و نیز وحدت‌ سراسری‌ اسلام‌ در آن‌ مشاهده‌ می‌شود (همان‌، ص‌ 119ـ 121).

4. منطقه‌ ترك‌ زبان‌. این‌ منطقه‌ شامل‌ همه‌ جاهایی‌ است‌ كه‌ مردم‌ آن‌ غالباً به‌ زبانهای‌ آلتایی‌ (رجوع کنید به آلتاییان*) سخن‌ می‌گویند. مهم‌ترین‌ این‌ زبانها، تركی‌ (تركی‌ استانبولی‌، تركی‌ آذری‌، چچنی‌، اویغوری‌، ازبكی‌، قرقیزی‌ و تركمن‌) است‌. مردمان‌ این‌ منطقه‌، در اصل‌ صحرا نشینانِ كوهستانهای‌ آلتایی‌ هستند كه‌ پس‌ از حركت‌ به‌ سمت‌ غرب‌، تا آناطولی‌ پیش‌ رفتند و بعدها در تاریخ‌ اسلام‌، امپراتوری‌ عثمانی‌ را پایه‌گذاری‌ كردند. گستره‌ جغرافیایی‌ مردم‌ منطقه‌ آلتایی‌ از مقدونیه‌ تا سیبری‌ و به‌ صورت‌ گروههای‌ اندك‌ در نواحی‌ غیر ترك‌ زبان‌ خاورمیانه‌ است‌. این‌ گروه‌ نیز از پراكندگی‌ قومی‌ و فرهنگی‌ فراوانی‌ برخوردار است‌ (همان‌، ص‌ 121 ـ 123).

ب‌) حوزه‌ شبه‌قاره‌ هند. با تصرف‌ دره‌ سند از سوی‌ مسلمانان‌ در سال‌ 92، راه‌ گسترش‌ اسلام‌ در این‌ حوزه‌ هموار شد؛ با این‌حال‌، اصلی‌ترین‌ عامل‌ انتشار اسلام‌، گروههای‌ صوفیه‌ بودند. این‌ حوزه‌ از تنوع‌ بالای‌ قومی‌ برخوردار است‌ و زبان‌ فارسی‌ حدود هزار سال‌ در آن‌ رایج‌ بوده‌ است‌. امروزه‌ زبانهای‌ محلی‌ سندی‌، گجراتی‌ *، پنجابی‌*و بنگالی‌*از زبانهای‌ مسلمانان‌اند كه‌، پرآوازه‌ شده‌اند. در عین‌ حال‌، زبان‌ اردو به‌ صورت‌ زبان‌ مهم‌ آنجا درآمد و در پاكستان‌ به‌ عنوان‌ زبان‌ رسمی‌ پذیرفته‌ شد. این‌ حوزه‌ شامل‌ پاكستان‌، بنگلادش‌ و مسلمانان‌ هند، نپال‌ و سریلانكا است‌ كه‌ رشد جمعیت‌ بالایی‌ دارند و بعضی‌ از بزرگ‌ترین‌ آثار هنر و فرهنگ‌ اسلامی‌ در آنها شكل‌ گرفته‌ است‌ (همان‌، ص‌ 123ـ124).

ج‌) حوزه‌ جهان‌ مالایایی‌. این‌ حوزه‌ در جنوب‌شرقی‌ آسیا قرارداد و مردم‌ آن‌ كه‌ از طریق‌ بازرگانان‌ حوزه‌ خلیج‌فارس‌ و نیز تجار و صوفیان‌ هندی‌ به‌ اسلام‌ پیوستند، دارای‌ ویژگیهای‌ محلی‌ با همگرایی‌ قومی‌ بالا هستند. زبانهای‌ مالایایی‌ و جاوه‌ای‌ در كشورهای‌ این‌ حوزه‌ ــ شاملِ اندونزی‌، مالزی‌، برونئی‌ و اقلیتهای‌ تایلند، فیلیپین‌، كامبوج‌ و ویتنام‌ ــ رایج‌ است‌ و علاقه‌ مسلمانان‌ مالایایی‌ به‌ مكه‌ و مدینه‌ و سنّتهای‌ نبوی‌ پس‌ از پیوستن‌ اینان‌ به‌ دارالاسلام‌ زبانزد است‌ (همان‌، ص‌ 124ـ 125).

د) حوزه‌ چین‌. این‌ حوزه‌ از دیگر حوزه‌های‌ فرهنگی‌ ذكر شده‌ كوچك‌تر است‌؛ با این‌ حال‌، پس‌ از پیوستن‌ مردم‌ این‌ منطقه‌ به‌ اسلام‌، به‌رغم‌ در دست‌ نبودن‌ جمعیت‌ دقیق‌ آنان‌، شمار زیادی‌ مسلمان‌ در این‌ حوزه‌ ذكر می‌شود. مسلمانان‌ این‌ حوزه‌، معماری‌ و خوشنویسی‌ ممتازی‌ در جهان‌ اسلام‌ دارند (رجوع کنید به همان‌، ص‌ 125ـ126).

ه ) حوزه‌ مسلمانان‌ اروپا. این‌ حوزه‌ شامل‌ سرزمینهای‌ آلبانی‌، كوزوو، مقدونیه‌ و بوسنی‌ است‌ و به‌ لحاظ‌ قومی‌، مردمی‌ از نژاد اروپایی‌ هستند (رجوع کنید به همان‌، ص‌ 126).

و) اجتماعات‌ جدید مسلمانان‌. این‌ گروه‌ شامل‌ مسلمانان‌ كشورهای‌ اروپایی‌ و امریكاست‌ كه‌ از مهاجران‌ مسلمان‌ یا گروندگان‌ بومی‌ به‌ اسلام‌ تشكیل‌ می‌شود. حدود پنج‌ میلیون‌ مسلمان‌ در فرانسه‌، حدود سه‌ میلیون‌ ترك‌ و تعداد زیادی‌ كُرد در آلمان‌ و حدود دو میلیون‌ مهاجر غالباً هندی‌ در انگلستان‌ وجود دارند. مسلمانان‌ امریكا، كه‌ غالباً مهاجران‌ كشورهای‌ عربی‌، ایران‌ و شبه‌ قاره‌اند، از مهم‌ترین‌ اجتماعات‌ این‌ حوزه‌ به‌ شمار می‌روند (رجوع کنید به همان‌، ص‌ 126ـ 130).

به‌طور كلی‌ در این‌ گستره‌ وسیع‌ فرهنگ‌ اسلامی‌، مجموعه‌ای‌ از اقوام‌، زبانها، انواع‌ هنر و تنوع‌ آداب‌ به‌ چشم‌ می‌خورد و می‌توان‌ گفت‌ در پهنه‌ای‌ از جنگلهای‌ برونئی‌ تا كوههای‌ هندوكش‌ و بیابانهای‌ افریقا، اسلام‌ پیروانی‌ از گروههای‌ قومی‌ مختلف‌ دارد كه‌ دارای‌ وحدتی‌ برخاسته‌ از اسلام‌ هستند (همان‌، ص‌ 130).

3) ویژگیهای‌ طبیعی‌. چهره‌ طبیعی‌ جهان‌ اسلام‌ زیربنای‌ تشكل‌ چشم‌اندازهای‌ فرهنگی‌ است‌. تجزیه‌ و تحلیل‌ این‌ چهره‌، اساس‌ دریافت‌ سرشت‌ واحد بزرگ‌ فرهنگی‌ ـ تمدنی‌ جهان‌ اسلام‌ و زیرمجموعه‌های‌ كوچك‌تر آن‌ است‌. گستره‌ طبیعی‌ این‌ واحد بزرگ‌، با توجه‌ به‌ اصول‌ جغرافیایی‌، در چارچوب‌ شكل‌گیری‌ همواریها و ناهمواریها، اقلیم‌ و منابع‌ آب‌ و پوشش‌ گیاهی‌ و خاك‌، قابل‌ بررسی‌ است‌. از این‌رو، ویژگیهای‌ طبیعی‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ قرار زیر است‌:

الف‌) چهره‌ طبیعی‌. جهان‌ اسلام‌،از نظر زمین‌شناسی‌، كوهزایی‌ و نوع‌ ناهمواریها، عمدتاً به‌ سه‌ سیستم‌ بزرگ‌ مشخص‌ تعلق‌ دارد، شامل‌ كمربند چین‌خوردگی‌ جدید سیستم‌ آلپی‌ در اوراسیا، منطقه‌ هموار توده‌های‌ كهن‌ سپر افریقایی‌ ـ عربی‌ و منطقه‌ گذار چین‌خوردگیهای‌ دوران‌ مزوزوئیك‌. كمربند چین‌خوردگی‌ جدید سیستم‌ آلپی‌ در جهان‌ اسلام‌ به‌ دو واحد بزرگ‌ جغرافیایی‌ تقسیم‌ می‌شود:

1. واحد مركّب‌ از آسیای‌ جنوب‌ غربی‌، آسیای‌ میانه‌ و شمال‌ افریقا به‌ همراه‌ كشورهای‌ پاكستان‌ و افغانستان‌ كه‌ از سواحل‌ اقیانوس‌ اطلس‌ تا رشته‌ كوه‌ هیمالایا را در برمی‌گیرد و شامل‌ رشته‌ كوه‌ اطلس‌ در افریقا، كوههای‌ توروس‌ * و فلات‌ آناطولی‌ در تركیه‌، رشته‌ كوههای‌ آرارات‌، البرز و زاگرس‌، ارتفاعات‌ شام‌ و شبه‌جزیره‌، رشته‌ كوههای‌ پامیر*، هندوكش‌ و قراقروم‌ است‌ (رجوع کنید به < اطلس‌ جامع‌ جهان‌ تایمز، 2005>). این‌ منطقه‌ از نظر زمین‌شناسی‌ شرایط‌ ویژه‌ای‌ دارد، زیرا بخشی‌ از پوسته‌ زمین‌ یا سه‌ صفحه‌ تكتونیكی‌ افریقا، اروپا ـ آسیا و عربستان‌ با هم‌ تلاقی‌ كرده‌ و متأثر از آن‌ كوههای‌ بزرگ‌ چین‌ خورده‌ پدیده‌ آمده‌ است‌ (درایسدل‌ و بلیك، ص‌21ـ 25). حجم‌، وسعت‌، جهت‌ و ارتفاع‌ این‌ ناهمواریها آثار متنوعی‌ در اقالیم‌ حیاتی‌ و بوم‌شناسی‌ (اكولوژی‌) جانوری‌ و گیاهی‌ و منابع‌ آب‌ و به‌ طور كلی‌ زندگی‌ منطقه‌ دارد (برای‌ اطلاع‌ از این‌ ناهمواریها در كشورهای‌ اسلامی‌ رجوع کنید به مدخل‌ خاص‌ هر كشور).

2. واحد مركّب‌ از دنباله‌ كمربند چین‌خورده‌ عظیم‌ در هندوچین‌ و آسیای‌ جنوب‌شرقی‌ كه‌ رشته‌ كوه‌ هیمالایا و ارتفاعات‌ مجمع‌الجزایر اندونزی‌ و برونئی‌ را دربرمی‌گیرد. منطقه‌ هموار توده‌های‌ كهن‌ سپر افریقایی‌ ـ عربی‌ كه‌ در جنوب‌ سیستم‌ آلپی‌ قرار دارد و شامل‌ مجموعه‌ای‌ از فلاتها و زمینهای‌ نسبتاً هموار افریقا، شبه‌جزیره‌ عربستان‌ و ایران‌ است‌. زیر بنای‌ این‌ مجموعه‌ پهناور،تشكیلات‌ مقاومِ سكومانند افریقایی‌ ـ عربی‌ است‌. توده‌ هگّار در جنوب‌ الجزایر، كه ‌متعلق‌ به‌ دوره‌ پره‌كامبرین‌ است‌، منطقه‌ عسیر در مغرب‌ شبه‌جزیره‌ عربستان‌، بیابانهای‌ ماسه‌ای‌ عظیم‌ ربع‌الخالی‌، شنزارها و فلاتهای‌ هموار صخره‌ای‌ در این‌ منطقه‌ گسترده‌اند. دشتها و كویرهای‌ مركز و مشرق‌ ایران‌ و دشتهای‌ آناطولی‌ در این‌ مجموعه‌ قرار می‌گیرند و استپها حاشیه‌ این‌ منطقه‌ را تشكیل‌ می‌دهند. بنابراین‌، اكوسیستمهای‌ بیابان‌، واحه‌ها، استپ‌ با تنوع‌ منطقه‌ای‌ و محلی‌ در این‌ منطقه‌ قرار می‌گیرند. منطقه‌ گذار چین‌خوردگیهای‌ دوران‌ مزوزوئیك‌، كه‌ در آسیای‌ غربی‌ شامل‌ سرزمینهای‌ پست‌ دجله‌ و فرات‌ (بین‌النهرین‌) و منطقه‌ فروافتادگی‌ خلیج‌فارس‌ است‌، بین‌ دو چشم‌انداز اصلی‌ سیستم‌ كوهستانی‌ تركیه‌ و ایران‌ از یك‌ طرف‌ و سپر شبه‌جزیره‌ عربستان‌ از طرف‌ دیگر قراردارد. در مناطق‌ دیگری‌ از جهان‌ اسلام‌، مانند دره‌ سند پاكستان‌ یا بنگلادش‌، نمونه‌هایی‌ از این‌ منطقه‌ مشاهده‌ می‌شود.

بیابان‌ در معنا و مفهوم‌ عام‌، از پدیده‌های‌ طبیعی‌ خاص‌ جهان‌ اسلام‌ است‌ و چشم‌انداز عمومی‌ طبیعی‌ جهان‌ اسلام‌، كمربند بیابانی‌ از سواحل‌ اقیانوس‌ اطلس‌ تا آسیای‌ میانه‌ دارد كه‌ در هر یك‌ از مناطق‌، آثار فراوانی‌ در سكونت‌، زندگی‌ و اقتصاد ساكنان‌ داشته‌ است‌. وسعت‌ كل‌ بیابانهای‌ جهان‌ اسلام‌ بالغ‌ بر هفده‌ میلیون‌ كیلومتر مربع‌ است‌ كه‌ به‌ طور كلی‌ در صحرای‌ افریقا، شبه‌جزیره‌ عربستان‌، ایران‌ و تركستان‌ گسترده‌ است‌. صحرای‌ افریقا با 000 ، 560 ، 8 كیلومترمربع‌، بیابان‌ عربستان‌ در مفهوم‌ فراگیر شامل‌ صحاری‌ شام‌ و شمال‌ شبه‌جزیره‌ عربستان‌ و شبه‌جزیره‌ سینا با 000 ، 500 ، 3 كیلومتر مربع‌، بیابان‌ مركز و جنوب‌ جزیره‌العرب‌ با 000 ، 750 ، 2 كیلومتر مربع‌ و بیابانها و كویرهای‌ ایران‌ در حوضه‌های‌ طبیعی‌، مانند كویر بزرگ‌، كویر قم‌، لوت‌، جزموریان‌ *، از مهم‌ترین‌ بیابانهای‌ جهان‌ اسلام‌اند (رجوع کنید به شیفرز، ص‌ 22ـ24؛
الرس‌، 1365 ش‌، ج‌ 1، ص‌ 70؛
نیز رجوع کنید به بیابان‌ ( 1 ) *).

تنگه‌ها و آبراهه‌های‌ بزرگ‌ مصنوعی‌ از عوارض‌ درخور ذكر در جهان‌ اسلام‌ به‌ شمار می‌روند. این‌ عوارض‌ به‌ دلیل‌ موقعیت‌ سوق‌الجیشی‌ در ارتباطات‌ بین‌الملل‌، نقش‌ مهم‌ و روزافزونی‌ در جغرافیای‌ سیاسی‌ جهان‌ دارند و تقریباً در سراسر قلمرو اسلامی‌ از مغرب‌ تا مشرق‌ دیده‌ می‌شوند. اهمیت‌ سوق‌الجیشی‌ تنگه‌های‌ جبل‌طارق‌ در مغرب‌ جهان‌اسلام‌، مرمره‌ و داردانل‌ در تركیه‌، سوئز، باب‌المندب‌ و هرمز در خاورمیانه‌ و مالاكا در آسیای‌ جنوب‌ شرقی‌ بیشتر از بقیه‌ است‌ و نقش‌ تعیین‌ كننده‌ای‌ در سرنوشت‌ مردم‌ جهان‌ دارند (میرحیدر، ص‌ 206؛
برای‌ اطلاع‌ بیشتر از ناهمواریها و دسته‌بندیهای‌ طبیعی‌ جهان‌ اسلام‌، حوضه‌ها و دشتها، دریاها و دریاچه‌ها رجوع کنید به عادل‌ عبدالسلام‌، ص‌ 85 ـ197).

ب‌) آب‌ و هوا و طبقه‌بندی‌ اقلیمی‌. جهان‌ اسلام‌ آب‌ و هوای‌ متنوعی‌ دارد كه‌ ویژگیهای‌ آب‌ و هوایی‌ هر یك‌ از مناطق‌ آن‌، برآیندی‌ از تأثیر سرنوشت‌ ساز عوامل‌ اقلیمی‌ شامل‌ وسعت‌، مختصات‌ جغرافیایی‌، كمربندهای‌ فروبار، آرایش‌ خشكی‌ و دریا یا دوری‌ و نزدیكی‌ به‌ آبهای‌ آزاد و بسته‌، ناهمواریهای‌ عظیم‌ و اختلاف‌ ارتفاع‌ از سطح‌ آبهای‌ آزاد و عناصر اقلیمی‌ شامل‌ دما، بارش‌، فشار، رطوبت‌، تبخیر و نظایر آن‌ است‌.

وسعت‌. كشیدگی‌، پهناوری‌ و قرارگیری‌ واحدهای‌ بزرگ‌ جهان‌ اسلام‌ یا كشورهای‌ اسلامی به‌ هم‌ پیوسته‌ در جنوب‌ شرقی‌ آسیا با واحدهای‌ بزرگ‌ كشورهای‌ اسلامی‌ آسیای‌ غربی‌ و نیمه‌ شمالی‌ قاره‌ افریقا چنان‌ است‌ كه‌ خطوط‌ اقلیمی‌ هر یك‌ از این‌ واحدها مخصوص‌ به‌ خود است‌.

مختصات‌ جغرافیایی‌. متناسب‌ با عرضهای‌ جغرافیایی‌، از جنوب‌ خط‌ استوا تا مدار ْ55 عرض‌ شمالی‌ و هماهنگ‌ با طول‌ جغرافیایی‌ از اقیانوس‌ مغربی‌ (اطلس‌ مركزی‌) تا اقیانوس‌ مشرقی‌ (اقیانوس‌ كبیر یا آرام‌) و بحراعظم‌ (اقیانوس‌ هند)، زاویه‌ تابش‌ خورشید و پیامدهای‌ اقلیمی‌ آن‌ متفاوت‌ است‌.

كمربندهای‌ فروبار. كمربند همگرایی‌ حاره‌ای‌ یا فروبار استوایی‌، فروبار موسمی‌ و كمربند كم‌ فشار منطقه‌ خشك‌ و نیمه‌خشك‌ افریقایی‌ ـ آسیایی‌ در هر یك‌ از واحدهای‌ بزرگ‌ آب‌ و هوایی‌ جهان‌ اسلام‌ آثار خاص‌ خود را دارند.

آرایش‌ خشكی‌ و دریا یا دوری‌ و نزدیكی‌ به‌ آبهای‌ آزاد و بسته‌. دوری‌ و نزدیكی‌ كشورها و سرزمینهای‌ اسلامی‌ و مناطق‌ درونی‌ آنها نسبت‌ به‌ آبهای‌ جهانی‌ (اقیانوسها، دریاها، دریاچه‌ها و رودهای‌ بزرگ‌) به‌ گونه‌ای‌ است‌ كه‌ در قسمتهایی‌ از جهان‌ اسلام‌ كه‌ پیشروی‌ آب‌ در میان‌ خشكیها صورت‌ گرفته‌ یا مجاور آبهای‌ آزاد هستند، سرزمینهای‌ اسلامی‌ با آثار اقلیمی‌ آبهای‌ آزاد روبه‌رو شده‌اند. مثلاً، دریای‌ مدیترانه‌ در ایجاد اقلیم‌ مدیترانه‌ای‌ بخشی‌ از جهان‌ اسلام‌ در خاورمیانه‌ و شمال‌ افریقا و میزان‌ رطوبت‌ و بارش‌ این‌ مناطق‌ اثر فراوان‌ دارد.

ناهمواریهای‌ عظیم‌. اثر سرنوشت‌ساز كوهستانهای‌ عظیم‌ اطلس‌ در شمال‌افریقا، ارتفاعات‌ آناطولی‌ و توروس‌ در تركیه‌، رشته‌ كوههای‌ طولانی‌ از البرز و زاگرس‌ در ایران‌ تا كوهستانهای‌ بلند باریسان‌ در مجمع‌الجزایر اندونزی‌ و نیز چیرگی‌ بیابانهای‌ پهناور، در ایجاد مناطق‌ خاص‌ اقلیمی‌ با ویژگیهای‌ متفاوتِ آب‌ و هوایی‌ پیداست‌.

اختلاف‌ ارتفاع‌ از سطح‌ آبهای‌ آزاد. بلندترین‌ نقطه‌ در جهان‌ اسلام‌ در رشته‌ كوه‌ قراقروم‌ در قله‌ گادوین‌ اوستن‌ یا كی‌2 با 611 ، 8 متر ارتفاع‌ در جامو و كشمیر *قرار دارد (رجوع کنید به < اطلس‌ جامع‌ جهان‌ تایمز>، نقشه‌ 29) و گودترین‌ نقطه‌ جهان‌ اسلام‌ در بحرالمیت‌ (رجوع کنید به بحرلوط‌ *) 411 متر پایین‌تر از سطح‌ آبهای‌ آزاد است‌ (رجوع کنید به همان‌، نقشه‌ 36). بدین‌ ترتیب‌، اثر اقلیمی‌ بیش‌ از نه‌هزار متر ارتفاع‌ در سرزمینهای‌ اسلامی‌، با توجه‌ به‌ آهنگ‌ كاهش‌ دما در شرایط‌ معمول‌ (با افزایش‌ هر صد متر ارتفاع‌، حدود ْ6ر0 از دما كاسته‌ می‌شود)، روشن‌ است‌ ( هوا و اقلیم‌شناسی‌، ص‌ 72).

با توجه‌ به‌ پیوستگی‌ تنگاتنگ‌ میان‌ عوامل‌ و عناصر اقلیمی‌، جهان‌ اسلام‌ را می‌توان‌ به‌ انواع‌ مناطق‌ آب‌ و هوایی‌ و گروههای‌ اقلیمی‌، براساس‌ تقسیم‌بندی‌ اقلیمی‌ كوپن‌، كه‌ مهم‌ترین‌ سیستم‌ تقسیم‌بندی‌ آب‌ و هوایی‌ جهان‌ است‌، طبقه‌بندی‌ كرد.

تقسیم‌بندی‌ اقلیمی‌ كوپن‌ براساس‌ رابطه‌ میان‌ بارش‌ (مقدار و توزیع‌ آن‌ در طول‌ سال‌) و دما، با تأثیر آب‌ و هوا در رشد پوشش‌ گیاهی‌ تنظیم‌ شده‌ است‌ و در آن‌ پنج‌ گروه‌ اقلیمی‌ بزرگ‌ كه‌ با پنج‌ منطقه‌ عمده‌ گیاهی‌ مطابقت‌ دارد مشخص‌ گردیده‌ است‌ (گنجی‌، 1353ش‌، ص‌104؛
علیجانی‌ و كاویانی‌، ص‌348). در این‌ طبقه‌بندی‌، به‌ جز منطقه‌ اقلیمی‌ شامل‌ مناطق‌ خشك‌، بقیه‌ مناطق‌ مختص‌ آب‌ و هوای‌ مرطوب‌اند كه‌ برحسب‌ معیارهای‌ حرارتی‌ مرزبندی‌ شده‌اند (رجوع کنید به جوانمرد و آسیایی‌، ص‌ 116ـ 117؛
< اطلس‌ جامع‌ جهان‌ تایمز>، ص‌ 37). براساس‌ طبقه ‌بندی‌ كوپن‌، جهان‌ اسلام‌ به‌ جز گروه‌ اقلیمی‌ مختص‌ عرضهای‌ جغرافیایی‌ بالا و قطب‌، در این‌ چهار گروه‌ گسترده‌ شده‌ است‌:

1. گروه‌ آب‌ و هوای‌ حارّه‌ای‌. قلمرو جغرافیایی‌ این‌ آب‌ و هوا در جهان‌ اسلام‌، سواحل‌ غربی‌ شبه‌ جزیره‌ دكن‌، ساحل‌ خلیج‌ گینه‌، از سیرالئون‌ تا لیبریا و از نیجریه‌ تا كامرون‌، ساحل‌ غربی‌ مالزی‌، بنگلادش‌ و بخشی‌از اندونزی‌ است‌. ایستگاههای‌ شاخص‌ این‌ نوع‌ آب‌ و هوا در كشورهای‌ اسلامی‌ عبارت‌اند از: سوراكارتا (در جزیره‌ جاوه‌ اندونزی‌)، كوتاكینابالو (در قسمت‌ سراواك‌ مالزی‌)، كوتاباهارو، پنانگ‌ و مالاكا (در مالزی‌)، چیتاگنگ‌ (در بنگلادش‌) و ماله‌ (در مالدیو). این‌ اقلیم‌ دارای‌ آب‌ و هوای‌ گوناگونی‌ است‌ كه‌ همه‌ آنها در كشورهای‌ اسلامی‌ مشاهده‌ می‌گردد (رجوع کنید به اشتراسر، 1999؛
علیجانی‌ و كاویانی‌، ص‌ 354-357؛
فشاركی‌، ص‌ 246؛
بوچر، ج‌ 2، ص‌ 230).

داده‌ها و نمودارهای‌ اقلیمی‌ كشورهای‌ افریقایی‌ جهان‌ اسلام‌ (نیجریه‌، مالی‌، سودان‌، چاد و سنگال‌)، كه‌ در آن‌جاها اقلیم‌ مرطوب‌ و خشك‌ حاره‌ای‌ چیره‌ است‌، بیانگر آن‌ است‌ كه‌ هرچه‌ به‌ سمت‌ شمال‌، یعنی‌ جنوب‌ صحرای‌ بزرگ‌ افریقا، پیش‌ رویم‌ بر دوره‌ خشكی‌ آب‌ و هوا افزوده‌ می‌شود.

در قلمرو آب‌ و هوای‌ مرطوب‌ حاره‌ای‌ چند رود بزرگ‌ جهان‌ اسلام‌ جریان‌ دارند یا از آن‌ سرچشمه‌ می‌گیرند؛
در كشورهای‌ اسلامی‌ قاره‌ افریقا رودهای‌ سنگال‌، نیجر و شاخه‌های‌ آن‌ و همچنین‌ رود نیل‌، از منطقه‌ اقلیمی‌ گرم‌ و مرطوب‌ حارّه‌ای‌ افریقا سرچشمه‌ می‌گیرند وكشورهای‌ اسلامی‌ سنگال‌، مالی‌، نیجر، سودان‌ و مصر را آبیاری‌ می‌كنند. در چهار كشور اسلامی ‌جنوب‌ شرقی‌ آسیا (بنگلادش‌، مالزی‌، اندونزی‌ و برونئی‌) نیز، جز در بخش‌ كوچكی‌ از جزایر جنوب ‌شرقی‌ اندونزی‌، نه‌ تنها كمبود بارش‌ دیده‌ نمی‌شود، بلكه‌ در قسمت‌ اعظم‌ كشورهای‌ اسلامی‌ آسیای‌ جنوب‌شرقی‌، فراوانی‌ آب‌، در كنار مواهب‌ آن‌، مشكل‌ساز بوده‌ و همواره‌ زیانهایی‌ به‌ همراه‌ داشته‌ است‌ (رجوع کنید به جدول‌) توفانهای‌ حاره‌ای‌ از پدیده‌های‌ اقلیمی‌ اقیانوس‌ هند و اقیانوس‌ كبیر در مجاورت‌ كشورهای‌ اسلامی‌ در جنوب‌ و جنوب‌شرقی‌ آسیاست‌. بر این‌ رویدادهای‌ طبیعی‌، امواج‌ سهمگین‌ و ویرانگر سونامی‌، برخاسته‌ از زمین‌لرزه‌های‌ اقیانوس‌ هند و كبیر، را باید افزود.

2. گروه‌ آب‌ و هوای‌ خشك‌ و نیمه‌خشك‌ جنب‌ حارّه‌ای‌. این‌ گروه‌ مشتمل‌ بر چهار نوع‌ آب‌ و هواست‌ كه‌ عبارت‌اند از: آب‌ و هوای‌ استپهای‌ داغ‌، استپهای‌ سرد، بیابانهای‌ داغ‌ و بیابانهای‌ سرد (علیجانی‌ و كاویانی‌، ص‌ 375). به‌طور كلی‌، بخش‌ اعظم‌ جهان‌ اسلام‌ دارای‌ آب‌ و هوای‌ این‌ گروه‌ است‌ و توزیع‌ جغرافیایی‌ این‌ گروه‌ پهنه‌ بزرگ‌ كشورهای‌ اسلامی‌ قسم‌ اول‌، از سواحل‌ غربی‌ افریقا تا آسیای‌ مركزی‌، را دربرمی‌گیرد. در واقع‌، به‌جز در برخی‌ مناطق‌ كه‌ آب‌ و هوای‌ معتدل‌ با فصل‌ خشك‌ حاكم‌ است‌، سراسر این‌ محدوده‌ آب‌ و هوای‌ خشك‌ یا نیمه‌خشك‌ جنب‌ حاره‌ دارند. در صحرای‌ بزرگ‌ افریقا، آب‌ و هوای‌ بیابانهای‌ داغ‌، با ویژگی‌ عمده‌ بیابانی‌ با میانگین‌ دمای‌ بالاتر از صفر درجه‌ در هر ماه‌، حاكم‌ است‌ و حاشیه‌های‌ شمالی‌ و جنوبی‌ این‌ صحرا، با تفاوتهای‌ اندك‌ اقلیمی‌، آب‌ و هوای‌ استپهای‌ داغ‌ را دارد كه‌ با فصل‌ خشك‌ در زمستان‌ همراه‌ است‌، یا آب‌ و هوای‌ استپهای‌ داغ‌ كه‌ با فصل‌ خشك‌ در تابستان‌ روبه‌روست‌. سراسر شبه‌جزیره‌ عربستان‌، بخش‌ بزرگی‌ از شام‌، تركیه‌، ایران‌ و آسیای‌ میانه‌ و سراسر مشرق‌ و شمال‌ دریای‌ خزر، آب‌ و هوای‌ بیابانهای‌ داغ‌ یا آب‌ و هوای‌ استپهای‌ داغ‌ با میانگین‌ دمای‌ بالاتر از صفر درجه‌ در هر ماه‌ از سال‌ دارند (رجوع کنید به < اطلس‌ جامع‌ جهان‌ تایمز>، ص‌ 37). نمونه‌ بارز منطقه‌ كم‌باران‌ در حوضه‌ این‌ گروه‌، بیابان‌ بزرگ‌ افریقاست‌. به‌طور كلی‌، بیابان‌ بزرگ‌، قلمرو وزش‌ بادهای‌ بسامان‌ خشك‌ و سرد است‌، به‌ جز باریكه‌ ساحل‌ مدیترانه‌ افریقا كه‌ از بارانهای‌ منطقه‌ برون‌ حاره‌ بهره‌مند می‌شود.

در قسمتهای‌ مركزی‌ بیابان‌ (در لیبی‌ و مصر) مناطقی‌ وجود دارد كه‌ سالها در آنجا باران‌ نباریده‌ است‌. شرایط‌ خشكی‌ بیابان‌ بزرگ‌ افریقا به‌ طرف‌ غرب‌، بر روی‌ اقیانوس‌ اطلس‌ نیز كشیده‌ می‌شود، به‌طوری‌ كه‌ در ساحل‌ غربی‌ مراكش‌، خشكی‌ در كنار اقیانوس‌ اطلس‌ به‌ حداكثر خود می‌رسد.ادامه‌ بیابان‌ بزرگ‌ افریقا به‌ طرف‌ شرق‌، جنوب‌، شبه‌جزیره‌ عربستان‌، جنوب‌ ایران‌، جنوب‌ پاكستان‌ و فلات‌ دكن‌ در هندوستان‌ را فرامی‌گیرد (علیجانی‌ و كاویانی‌، ص‌ 247ـ248، 376، 556).

3. گروه‌ آب‌ و هوای‌ معتدل‌ با فصل‌ خنك‌. ویژگی‌ اصلی‌ این‌ گروه‌ داشتن‌ دمای‌ بیش‌ از ْ10 در گرم‌ترین‌ ماه‌ سال‌ و دمای‌ بین‌ ْ3- تا ْ18 در سردترین‌ ماه‌ سال‌ است‌. این‌ گروه‌ به‌ سه‌ زیر شاخه‌ اصلی‌ تقسیم‌ می‌شود: معتدل‌ اقیانوسی‌، معتدل‌ با زمستانهای‌ خشك‌، و معتدل‌ با تابستانهای‌ خشك‌ (جوانمرد و آسیایی‌، ص‌ 116؛
هوا و اقلیم‌شناسی‌، ص‌ 336ـ337). توزیع‌ جغرافیایی‌ این گروه‌، بخشهایی‌ از جهان‌ اسلام‌ را، در شمال‌ گروه‌ قبلی‌ و نواحی‌ واقع‌ در مدار ْ30 الی‌ ْ50 عرض‌ جغرافیایی‌، دربرمی‌گیرد؛
بنابراین‌، قسمتهایی‌ ازشمال‌ افریقا در تونس‌، الجزایر و مراكش‌، بخشهایی‌ از شمال‌ شام‌ و ایران‌، و نوار ساحلی‌ تركیه‌ دارای‌ آب‌ و هوای‌ این‌ گروه‌ هستند (رجوع کنید به < اطلس‌جامع‌جهان‌تایمز >، همانجا).

4. گروه‌ آب‌ و هوای‌ جنگلی‌ سرد برفی‌. ویژگی‌ عمده‌ این‌ گروه‌ دمای‌ بیش‌ از ْ10 سانتیگراد در گرم‌ترین‌ ماه‌ سال‌ و كمتر از ْ3- در سردترین‌ ماه‌ سال‌ است‌ (جوانمرد و آسیایی‌؛
هوا و اقلیم‌شناسی‌، همانجاها). گسترش‌ جغرافیایی‌ این‌ گروه‌ در جهان‌ اسلام‌ تنها در قسمتهای‌ كوهستانی‌ پاكستان‌، افغانستان‌ و آسیای‌ میانه‌ مشاهده‌ می‌شود (رجوع کنید به <اطلس‌ جامع‌ جهان‌ تایمز>، همانجا؛
برای‌ اطلاع‌ بیشتر از داده‌های‌ اقلیمی‌ برخی‌ ایستگاههای‌ هواشناسی‌ جهان‌اسلام‌ رجوع کنید به جدول‌ 1؛
نمودارهای‌ 1ـ20).

ج‌) پیامدهای‌ ویژگیهای‌ طبیعی‌. چهره‌ طبیعی‌ و آب‌ و هوای‌ متنوع‌ جهان‌ اسلام‌، پیامدهای‌ متناسب‌ با ویژگیهای‌ هر منطقه‌ داشته‌ است‌، از جمله‌ در زمینه‌ پوشش‌ گیاهی‌ و جانوری‌، جمعیت‌پذیری‌ و اقتصاد. اساساً در مناطق‌ پست‌ و مرتفع‌ و در نواحی‌ مرطوب‌، خشك‌ و نیمه‌ خشك‌ جهان‌ اسلام‌ نابرابریهای‌ زیست‌محیطی‌ دیده‌ می‌شود. در مناطق‌ كوهستانی‌، كه‌ بارش‌ سالانه‌ بیش‌ از چهارصد میلیمتر است‌، بارش‌ موجب‌ پیدایش‌ جنگلهای‌ تُنُك‌ شده‌ و در نواحی‌ با بارش‌ بیش‌ از ششصد میلیمتر در سال‌، جنگلهای‌ انبوه‌ پدید آمده‌ است‌. در نواحی‌ بیابانی‌، پوشش‌ گیاهی‌ اندك‌ و فقیر دیده‌ می‌شود كه‌ در فصول‌ خشكِ سال‌ در برابر كم‌آبی‌ مقاوم‌اند (مانند خار). در برخی‌ بیابانها، مانند كویر لوت‌ و ربع‌الخالی‌، هیچ‌گونه‌ پوشش‌ گیاهی‌ مشاهده‌نمی‌شود. در مناطق‌ بینابینی‌ نواحی‌ جنگلی‌ و بیابانی‌، پوشش‌ گیاهی‌ استپی‌، شامل‌ انواع‌ گیاهان‌ علفی‌ و مرتعی‌، وجود دارد كه‌ متناسب‌ با میزان‌ بارش‌ سالانه‌ است‌ (بومونت‌ و همكاران‌، ص134ـ 138؛
نیز رجوع کنید به عادل‌ عبدالسلام‌، ص‌ 208؛
زوكه‌، 2007، ص‌147ـ 168). در بسیاری‌ از كشورهای‌ جهان‌ اسلام‌، متناسب‌ با وضع‌ طبیعی‌ و سطح‌ فرهنگ‌ و فنّاوری‌، اساس‌ زندگی‌ و اقتصاد بیشتر مردم‌، صرف‌نظر از درآمد ملی‌ كشورها، متكی‌ بر كشاورزی‌ و دامپروری‌ است‌ كه‌ هریك‌ وابسته‌ به‌ اكوسیستمهای‌ طبیعی‌ خاصی‌ است‌. براساس‌ ناهمواری‌، اقلیم‌، خاك‌ و پوشش‌ گیاهی‌، كه‌ اجزای‌ اصلی‌ تشكیل‌دهنده‌ اكوسیستمها هستند، چهار اكوسیستم‌ كوهستانی‌، استپی‌، بیابانی‌ و واحه‌ای‌ در جهان‌ اسلام‌ دیده‌ می‌شود كه‌ متناسب‌ با توان‌ محیطی‌ هریك‌، توزیع‌ جمعیت‌ و فعالیت‌ اقتصادی‌ شكل‌ یافته‌ است‌.

كمبود آب‌ آشامیدنی‌ و كشاورزی‌ مناطق‌ خشك‌ جهان‌ اسلام‌ حتی‌ در سطح‌ بین‌الملل‌ از پیامدهای‌ مهم‌ وضع‌ طبیعی‌ به‌شمار می‌آید (درایسدل‌ و بلیك‌، ص‌ 24). این‌ مسئله‌ در مناطقی‌ از جهان‌ اسلام‌ كه‌ بارش‌ سالانه‌ كمتر از 250 میلیمتر دارند، محدودیت‌ طبیعی‌ درخور توجهی‌ به‌شمار می‌آید و در اسكان‌ و معیشت‌ ساكنان‌ مؤثر است‌.

تصاویر این مدخل:
نمودارهای 1تا 20 - داده های برخی ایستگاههای اقلیمی جهان اسلام از 1340-1369ش / 1961-1990
نمودارهای 1تا 20 - داده های برخی ایستگاههای اقلیمی جهان اسلام از 1340-1369ش / 1961-1990
نمودارهای 1تا 20 - داده های برخی ایستگاههای اقلیمی جهان اسلام از 1340-1369ش / 1961-1990
نمودارهای 1تا 20 - داده های برخی ایستگاههای اقلیمی جهان اسلام از 1340-1369ش / 1961-1990
نمودار 21 (سالنامه جهانی فیشر 2007)
نمودار 22

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5261
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست