جهاد اسلامی ، جنبش، (حركه الجهاد الاسلامی فی فلسطین)، جنبش جهادی در فلسطین با هدف آزادسازی فلسطین. پس از جنگ شش روزه (خرداد 1346/ ژوئن 1967)، اخوانالمسلمین *در مورد اتخاذ خطمشی مسلحانه در قبال مسئله فلسطین، اختلافنظر پیدا كردند؛ دیدگاه غالب، آن بود كه هنوز زمان مقابله نظامی و اعلام جهاد با اسرائیل فرا نرسیده، زیرا مرحله آمادهسازی و تربیت نسل اسلامی پایان نیافته است (ملاابراهیمی، ذیل مادّه؛ ابو عمرو، ص 66ـ67). خطمشی غیرمسلحانه اخوانالمسلمین سبب شد تا گروهی از دانشجویان فلسطینی مقیم مصر، از جمله فتحی شقاقی*و عبدالعزیز عوده، از این تشكل جدا شوند و با تشكیل جنبشی مسلحانه، برای نابودی رژیم اسرائیل مبارزه نمایند (شلّح، ص 95ـ96؛ ابوطه، ص 80 ـ81؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).
این گروه از دانشجویان فلسطینی با برخی گروههای مبارز مصری، مانند سازمانِ الجهاد * در ارتباط بودند. نزدیكی آنها با این سازمان سبب شد تا از مصر اخراج شوند و به فلسطین برگردند (حركه الجهاد الاسلامی فی فلسطین ، 2005). در چنین اوضاعی، در 1358 ش / 1979، فتحی شقاقی و عبدالعزیز عوده، پس از بازگشت به غزه، جنبش جهاد اسلامی را تأسیس كردند (جرباوی، ص 54 ـ 55؛ كیلانی، ص 214؛ ساره، ص 60).
جنبش جهاد اسلامی نخست فعالیتهای سیاسی خود را از مساجد آغاز كرد و در مراسم مذهبی، اعیاد و خطبههای نماز جمعه به ترویج دیدگاههایش پرداخت. تأسیس مراكز بهداشتی و درمانی و باشگاههای ورزشی در داخل مساجد از دیگر فعالیتهای جهاد اسلامی بود. همچنین جهاد اسلامی از طریق دیگر مراكز عمومی،چون اتحادیهها و دانشگاهها، به بسیج و سازماندهی مردم پرداخت. در دانشگاههای الخلیل، بیرزیت و دانشگاه اسلامی غزه هستههای مقاومت دایر كرد و بدینترتیب، در مدت كوتاهی توانست هدایت و رهبری جریانهای دانشجویی را به دست گیرد. افزون بر آن، كتاب، اعلامیه و بیانیه چاپ كرد كه منعكسكننده دیدگاهها، اهداف و خط مشی سیاسی جنبش بود (ملاابراهیمی، همانجا).
جنبش جهاد غیر از تحركات سیاسی، فعالیتهای مطبوعاتی را نیز در دستور كار خود قرار داد. از مهمترین ترجمانها (ارگانها)ی خبری جنبش، این نشریات بودند: المختار الاسلامی (قاهره 1358 ش/ 1979)، الطلیعه الاسلامیه (لندن 1361 ش/ 1982)، المجاهد (بیروت 1361 ش/ 1982 تاكنون)، الاسلام و فلسطین (قبرس). نداءالقدس (تهران 1376 ش/ 1997 تاكنون). همچنین نشریه النور الاسلامی در غزه منتشر و در سراسر فلسطین اشغالی توزیع میشود (ابوعمرو، ص98؛ ملاابراهیمی، همانجا).
مرام جنبش جهاد اسلامی آمیزهای از ملیگرایی فلسطینی و افكار و اندیشههای شخصیتهایی مانند حسنالبنّاء *، سیدقطب *و عزالدین قسام *و همچنین آموزههای انقلاب اسلامی ایران است. به باور این جنبش، درك مناسب قرآن و فهم تاریخ، ما را به این نتیجه میرساند كه فلسطین مركز مقابله تاریخی ـ مذهبی میان مسلمانان و یهودیان است. مسلمانان نماینده نیروی حق و یهودیان نماینده نیروی باطلاند. فلسطین هدف مركزی طرح امپریالیسم غربی، و اقدام اوّلیه برای غلبه برتمام سرزمینهای اسلامی است (جرباوی، همانجا؛ ساره، ص 60ـ61). از نظر بنیانگذاران جهاد اسلامی، مصالحه با اسرائیل به مفهوم به رسمیت شناختن دولت اسرائیل است و تشكیل حكومت فلسطین مستقل در بخشی از سرزمین فلسطین را فریب یهودیان برای تصرف سرزمینهای عربی و اسلامی میدانند (ابوطه، ص 83ـ84). نوشتههای سعید حوا (اندیشمند سوری اخوانالمسلمین) و كتاب الجهاد الفریضه الغائبه (نوشته محمد عبدالسلام فرج، از بنیانگذاران سازمانِ الجهاد در مصر)، تأثیر مهمی در تكوین اندیشه جهادی جنبش داشته است (هاله مصطفی، ص 86؛ ساره، همانجا؛ ابوعمرو، ص 95). فتحی شقاقی در 1358 ش/1979 در مصر كتابی به نام الخمینی: الحل الاسلامی و البدیل نوشت كه در آن از انقلاب اسلامی ایران حمایت شده است. چاپ و انتشار این كتاب در مصر ممنوع، و شقاقی نیز چهار ماه زندانی شد (ابوعمرو، ص90ـ93؛ حركه الجهاد الاسلامی فی فلسطین، 2005؛ ابوطه، ص98، پانویس4). یكی دیگر از مبانی جنبش، اتحاد و همبستگی میان مذاهب اسلامی، همچون شیعه و سنّی، است (ابوطه، ص 93).
جنبش دارای اساسنامه و ساختار تشكیلاتی منظمی است. كنگره سراسری، به عنوان عالیترین مرجع قانونگذاری، مشی سیاسی، اهداف و دیدگاههای جنبش را در زمینههای مختلف اجتماعی، اعتقادی، فرهنگی و اقتصادی تعیین میكند. دبیركل، مجمع عمومی، مجلس مشورتی، مجالس و شوراهای محلی و كمیتههای فرعی، مهمترین اركان سازمانی جنبش محسوب میشوند. مجمع عمومی، بالاترین قدرت اجرایی است كه هر چهار سال یك بار مجلس مشورتی را انتخاب میكند و تعیین دبیركل را نیز برعهده دارد؛ البته با توجه به شرایط امنیتی، عملاً مجمع عمومی تشكیل نمیشود. مجالس و شوراهای محلی و قسمتهای مختلف، اعم از سیاسی، تبلیغاتی، نظامی و مالی، كه خود كمیتههای فرعی متعددی را در برمیگیرد، زیر نظر دبیركل فعالیت میكنند. كمیتههای فرعی، به منزله پایینترین سطح تشكیلات سازمانی، عضوگیری و آموزش اعضا را برعهده دارند (ملا ابراهیمی، همانجا؛ ابوطه، ص 82).
تشكیلات نظامی جهاد اسلامی محرمانه است؛ ازاینرو، نمیتوان آمار دقیقی از نفرات، اعضای فرماندهی، میزان و نوع تسلیحات، پایگاهها، مراكز انتشار و منابع مالی و تسلیحاتی آن ارائه داد. نیروهای جهاد اسلامی زیرنظر نیروهای نظامی فتح، در عراق، سوریه و الجزایر آموزش نظامی دیدهاند.
جنبش دارای منابع مالی محدودی است كه از طریق قبول زكات و صدقه مسلمانانكشورهای اسلامی، بخشی از حقوق ماهیانه اعضای جنبش، و كمكهای داوطلبانه هواداران و همفكران سیاسی آن تعیین میشود (ابوطه، ص 82 ـ83).
جنبش جهاد اسلامی از بدو تأسیس تاكنون پنج مرحله عمده را پشت سر گذاشته است: در مرحله اول (از 1359 ش/ 1980)، كه «طلیعه جنبش» نیز نام دارد، جنبش توانست از طریق خبرنامه و نشریاتی كه در اختیار داشت، مواضع و آرای خود را در سرزمینهای اشغالی تبلیغ نماید. در مرحله دوم (از 1363 ش/ 1984 تا 1365 ش/ 1986) با تشكیل نخستین هستههای نظامی، مقاومت مسلحانه را آغاز كرد. در 1364 ش/ 1986 با انتصاب فتحیشقاقی به ریاست شاخه نظامی جهاد و سپس دستگیری وی به همراه چند عضو فعال دیگر، جنبش جهاد نیرویی تأثیرگذار در عرصه مبارزات فلسطینیان شناخته شد. مرحله سوم (1365 ش/ 1987) اوج فعالیتهای نظامی آن بود. در 14 مهر 1366/ 6 اكتبر 1987، جنبش، نبرد الشجاعیه را برضد نیروهای اسرائیل سازماندهی كرد. این اقدام، پیروزیهای بعدی گروههای فلسطینی را در پی داشت، بهطوری كه اندكی پس از آن، انتفاضه * شكل گرفت. در مرحله چهارم (از 1366 ش/ 1987 تا 1374 ش/ 1995)، جنبش فعالیتهای خود را در خارج از فلسطین گسترش داد و با برخی از كشورها تماس برقرار كرد. همچنین بر دامنه عملیاتهای نظامی افزود. مرحله پنجم از 1374 ش/ 1995 آغاز شد. ویژگی این دوره، ثبات سیاسی و مقابله نظامی با تأكید بر انجام عملیات نظامی بوده است (همان، ص 81 ـ82؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).
جهاد اسلامی عملیات نظامی خود را در 1363 ش/ 1984 آغاز كرد و در این سال هشت عملیات انجام داد. در اسفند 1364/ مارس 1986 نیروهای اسرائیلی فتحی شقاقی را ــ به اتهام همكاری با یك گروه مسلحانه كه در 1363 ش/ 1984 عملیات نظامی علیه نیروهای اشغالگر اجرا كرده بود ــ دستگیر و به لبنان تبعید كرد (شقاقی، ص 10).
جنبش جهاد اسلامی نقش مهمی در آغاز انتفاضه داشت. در نوار غزه مجموعه حوادثی به وقوع پیوست كه به جهاد اسلامی مرتبط میشد و با فرار شش تن از اعضای جهاد اسلامی از زندان مركزی غزه در اردیبهشت 1366/ مه 1987، آغاز شد و واكنش مثبت ساكنان را بههمراه داشت. درگیری اعضای یك هسته جهاد اسلامی با نیروهای امنیتی اسرائیل در منطقه الشجاعیه در شهر غزه در 24 مهر 1366/ 6 اكتبر 1987 تأثیر مهمی در برانگیختن مردم داشت، به گونهای كه پس از آن تظاهرات گسترده در نوار غزه شروع شد و تا آغاز انتفاضه ادامه داشت (ابوعمرو، ص 111؛ كیلانی، ص 232؛ شقاقی، ص 11ـ12). در فروردین 1367/ آوریل 1988، اسرائیل، عبدالعزیز عوده را به لبنان تبعید كرد. شقاقی و عوده در لبنان مناسبات این جنبش را با ایران و حزباللّه * لبنان تقویت كردند و ایران به عمدهترین حامی جنبش جهاد اسلامی تبدیل شد. همچنین حزباللّه، اعضای جنبش جهاد اسلامی را از طریق آموزش و ارائه تداركات پشتیبانی میكرد. در 1369 ش/ 1990، نخستین انشعاب در جنبش جهاد اسلامی صورت گرفت. احمد مهنا از این جنبش منشعب شد و تشكیلات «حزباللّه فلسطین» را تأسیس كرد كه چندان دوام نیافت (ملاابراهیمی، همانجا). جنبش جهاد اسلامی بر موضعگیری خود، مبنی بر مخالفت با مذاكرات با اسرائیل، ادامه داد و با آغاز مذاكرات صلح مادرید در 1370 ش/ 1991، این جنبش در قالب بیانیههای مشترك با چند گروه مبارز فلسطینی، نسبت به نتایج منفی آن هشدار میداد. همچنین جنبش با معاهده اسلو و تأسیس تشكیلات خودگردان فلسطینی در اراضی اشغالی در 1372 ش/ 1993، مخالفت كرد و كوشید همه نیروهای مخالف معاهده اسلو را گردهم آورد. پس از انجام مذاكرات متعدد در دمشق، ائتلافی تشكیل شد كه هدف آن ناكام گذاشتن معاهده اسلو بود (جرباوی، ص 56؛ شانتسر، 2007). در اواخر 1372 ش/ 1993، شیخ عبدالعزیز عوده و چند تن دیگر از آن منشعب شدند و مدتی بعد، با روی كار آمدن تشكیلات خودگردان فلسطین، به آن پیوستند (رجوع کنید به ملا ابراهیمی، همانجا). در 4 آبان 1374/ 26 اكتبر 1995، فتحی شقاقی را عوامل اسرائیل در كشور مالت ترور كردند.
جهاد اسلامی در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس فلسطین در 1375 ش/ 1996 شركت نكرد ولی بر خلاف حماس راه منازعه با تشكیلات خودگردان را در پیش نگرفت (لیتواك ، 2007؛ ابوطه، ص 81).
آغاز انتفاضه دوم در مهر 1379/ سپتامبر 2000 باعث تقویت جنبش جهاد اسلامی شد. همگام با حماس، جنبش جهاد اسلامی مدعی بود كه جهاد تنها راه برای خارج كردن اسرائیل از نوار غزه و كرانه باختری و نخستین مرحله آزادی كامل فلسطین است. در این مرحله جنبش جهاد اسلامی از آزادی عمل بیشتری برخوردار بود. ظاهراً تشكیلات خودگردان در این مرحله كمكهایی به جنبش جهاد اسلامی نموده بود. جهاد اسلامی در مذاكرات قاهره در اواسط آذر 1381/ نوامبر 2002، كه بین فتح و حماس صورت گرفت، شركت نكرد. در این مذاكرات در باره توقف عملیات نظامی علیه اسرائیل بحث شد، در حالی كه جهاد اسلامی همچنان بر انجام اینگونه عملیاتها تأكید داشت (حركه الجهاد الاسلامی فی فلسطین، 2005). در مرداد 1385/ ژوئیه 2005، احمد قُرَیع، نخستوزیر دولت خودگردان فلسطین، از همه گروههای فلسطینی، از جمله جهاد اسلامی، دعوت كرد تا به تشكیلات خودگردان بپیوندند و یك دولت وحدت ملی تشكیل دهند. جنبش جهاد اسلامی این دعوت را نپذیرفت (زیدآبادی، 2005) و حتی از شركت در انتخابات مجلس در 1385 ش/ 2005 خودداری كرد (خبرگزاری مهر، 1384 ش).
جهاد اسلامی دارای پایگاههای بینالمللی یا تشكیلات متمركزی در كشورهای عربی نیست. مناسبات آن با دولتهای مصر و اردن تیره است، اما با دیگر كشورهای عربی، چون لیبی، سوریه، لبنان و سودان، دوستانه است. در میان كشورهای منطقه، بیش از همه با ایران مناسبات خود را استحكام بخشیده و به طور همه جانبه از انقلاب اسلامی ایران تأثیر پذیرفته و این كشور را دوست و همپیمان خود میداند (رجوع کنید به ملاابراهیمی، همانجا؛ ابوطه، ص 96). جنبش اغلب دولتهای عربی را وابسته به غرب میداند. از نظر رهبران جنبش، دولتهای عربی هیچگاه در قبال مسئله فلسطین، صادقانه موضعگیری نكردهاند و در عمل، با رژیم اسرائیل همگرا بودهاند (شقاقی، ص 149). نزدیكی جنبش جهاد به ایران، بهویژه در جریان جنگ عراق با ایران * ، باعث شده است كه كشورها و گروهها و جنبشهای مخالف ایران، از جمله در عراق و عربستان سعودی، جنبش جهاد اسلامی را منزوی كنند (فراتی، ص 69).
جنبش جهاد اسلامی و جنبش حماس در هدفهای راهبردی، یعنی آزادسازی همه سرزمینهای اشغالی و برقراری دولت مستقل فلسطینی، اشتراكنظر دارند و در موضعگیریهای محوری و مخالفت با روشهای مسالمتآمیز حل و فصل مسئله فلسطین و نتایج آن و تداوم جهاد نیز رویكرد واحدی دارند. این در حالی است كه تا پیش از انعقاد قرارداد اسلو در 1372 ش/ 1993، فعالیت مشتركی میان جنبش حماس و جنبش جهاد اسلامی دیده نشده است. با این حال، مناسبات جنبش جهاد اسلامی با جنبش حماس در مقایسه با دیگر جناحهای فعال در فلسطین، مبتنی بر هماهنگی و همكاری مشترك بوده است.
پس از انتفاضه، با تأسیس حماس، اغلب اعضای اخوانالمسلمین به آن پیوستند. ازاینرو، اعضای جهاد اسلامی، حماس را سازمانی میدانند كه از پیشینه آنها بهرهبرداری كرده و به مرور، به جنبشی تودهای، دارای شاخههای نظامی و سیاسی و شبكهای از مؤسسات رفاهی و اجتماعی، تبدیل شده است؛ درحالیكه جهاد اسلامی در همان وضع خود باقیمانده است ( دراسه فی الفكر السیاسی لحركه المقاومه الاسلامیه ، ص 274ـ 277؛ وفا، ص 76ـ77).
جنبش جهاد اسلامی از ابتدای تأسیس، مناسبات دوستانهای با سازمان آزادیبخش فلسطین * (ساف) داشت، اما بهتدریج، با فاصله گرفتن ساف از منشور ملی فلسطین و مذاكره با صهیونیستها، مناسبات آن دو تیره شد، بهطوری كه جنبش از شركت در اجلاس شورای ملی فلسطین و دیگر تشكیلات ساف خودداری كرد. به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی ساف، بر اختلافات آنها افزود و از آن پس جهاد اسلامی از به رسمیت شناختن ساف، به عنوان تنها نماینده قانونی ملت فلسطین، امتناع نمود (ملاابراهیمی، همانجا؛ شلّح، ص 111ـ113). طرفداران جنبش جهاد اسلامی با موضعگیری غیردینی گروههای مختلف عضو ساف، بهویژه گروههایی كه عقاید ماركسیستی دارند، موافق نیستند. جهاد اسلامی معتقد است كه هدف ساف، یعنی برپایی دولت غیرمذهبی در فلسطین، با نگرش اسلامی آنان منافات دارد (ابوعمرو، ص 104؛ كیلانی، ص 227).
Meir Litvak, "Moshe Dayan Center for Middle Eastern and African Studies", Institute for Counter-Terrorism(. Online]. Available: http:// www.ict.org.il. )10 Apr. 2007 ; [Palestinian Islamic Jihad, "Palestinian Islamic Jihad: Harakat al-Jihad al-Islami al-Filastini", Institute for Counter-Terrorism. [Online(. Available: http://www. ict/org/il. )19 Nov. 2005(; Jonathan Schanzet, "The challenge of Hamas to Fatah", in The Middle East quarterly , vol.10, no.2 (Spring 2003). )Online(. Available: http://www.meforum.org. )10 Apr. 2007].