جَوْلان (یا جُولان یا بلندیهای جولان) ، از مناطق مهم خاورمیانه، واقع در جنوب غربی سوریه، جزو استان قُنَیطرَه *. جولان فلات نسبتاً مرتفعی به مساحت تقریبی 276 ، 1 كیلومتر مربع است كه با سوریه، لبنان، فلسطین و اردن مرز مشترك دارد. میانِ َ41 32 تا َ15 33 عرض شمالی و َ37 35 تا َ57 35 طول شرقی واقع است. طول آن از شمال به جنوب بیش از 65 كیلومتر و عرض آن بین 12 تا 25 كیلومتر است (مصلح، ص 1). رود اردن و دریاچه طبریه در مغرب، آن را از فلسطین جدا میسازند. رود یرموك * در جنوب، حد فاصل جولان و اردن است. در شمال، كوه حِرمون (جبلالشیخ)، كه بر جولان مشرف است، آن را از لبنان جدا میكند و در مشرق نهرالعَلاّ ن و حوضههای كم ارتفاع طبیعی نَقَره و جَیدور، جولان را از حوران *جدا میسازد (اِفْنیخِر، ص 17ـ 18؛ د. جودائیكا، ذیل مادّه؛ نیز رجوع کنید به د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه).
یكی از دلایل اهمیت جولان، اشرافِ آن بر سرزمینهای مجاور است. بیشتر منطقه جولان بیش از پانصد متر از سطح آبهای آزاد ارتفاع دارد.
به جز قسمت شمالی، ارتفاعات جولان متشكل از دو رشته كوه است: رشته كوه اول، در مركز جولان، از شمال غربی شهر قنیطره آغاز میشود و به سمت جنوب شرقی امتداد مییابد. رشته كوه دوم، در جنوب جولان، از جنوب قنیطره تا روستای رَفید، تقریباً با جهت شمال به جنوب، امتداد یافته است. در مركز و جنوب جولان تپههایی با ارتفاع بیش از هزار متر وجود دارد، مانند تپه عَموریه به ارتفاع 226 ، 1 متر در شمالغربی شهر قنیطره در مركز جولان، كه بلندترین نقطه جولان نیز به شمار میآید، و تپه آتشفشان ابوالنَدی به ارتفاع 204 ، 1 متر در جنوب غربی شهر قنیطره (رجوع کنید به توكلی؛ مصلح، همانجاها).
بخش جنوبی جولان كوچكترین و ناهموارترین بخش این منطقه است (بیات، ص 1092). منطقه جولان سرچشمه منابع آبی مناطق مجاور در كشورهای سوریه، فلسطین، اردن و لبنان است (همانجا).
بلندیهای جولان از حیث منابع آب سطحی و زیرزمینی بسیار غنی است، از جمله دریاچه مَسعَدَه در شمال شهر قنیطره و مشرق شهر مسعده، و دریاچه طبریه میان جولان و فلسطین واقع است و رودهای پرآبی چون رود اردن در مغرب جولان و رُقّاد در شمال جولان جاری است (رجوع کنید به افنیخر، ص 30ـ 35).
جولان آب و هوای خاصی دارد كه به آب و هوای جولانی معروف است (توكلی، همانجا). میانگین دمای سالانه در مناطق گوناگون جولان، بین ْ14 تا ْ19 است ( الموسوعه العربیه، ج 7، ص 808). این منطقه بهسبب واقع شدن در ْ32 تا ْ33 عرضشمالی و قرار گرفتن در مسیر بادهای غربی، آب و هوایی معتدل و مرطوب و بالاترین بارش را در سوریه دارد (افنیخر، ص 30).
بارش سالانه آن بین 350 تا 650 میلیمتر است (همان، ص 30ـ31) كه همراه با مراتع غنی، از قدیم در جذب عشایر بهاین منطقه مؤثر بوده است. آلفضل و آلنعیم از عشایر بزرگ منطقه و مَرازقه، قَصیرین، سَبارِجه، جَعاتین و وِیسه، عشایر كوچكی هستند كه تاكنون در جولان به صورت پراكنده باقی ماندهاند (زكریا، ج 2، ص 391ـ 395، پیك، ج 2، ص 213، 260، 270، 344، 359، 364؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).
اقتصاد جولان بر كشاورزی و دامداری استوار است. در شمال جولان سیب و گیلاس و بادام، در مركز آن حبوبات، در بخش جنوبی حبوبات و زیتون، و در وادیهای یرموك و معود موز و لیموشیرین به عمل میآید (توكلی، همانجا).
در مركز جولان پرورش گاو، گاومیش، بز، شتر و بهویژه گوسفند و مرغ رواج دارد. از معادن سُرب در كوه هرمون و مس در كوههای حرمون، ماسه كوارتز در كوه شیخ و مارن و گوگرد به ویژه در منطقه حَمَه بهرهبرداری میشود (افنیخر، ص 28ـ29).
در 1379 ش/2000، جمعیت جولان حدود 000 ، 500 تن بوده است. تجمع جمعیت بیشتر در سه مركز اصلی قنیطره، دامنههای جنوبی كوه حرمون و شمال جولان، و منطقه فیق در جنوب جولان است (همان، ص 18).
بقایای قلعه صُبَیبه (قلعه نمرود)، آثار شهر بانیاس و بابالهوی در شمال از جمله آثار قدیمی جولان است (افنیخر، ص 29ـ30).
پیشینه. واژه جولان، به معنای خاكی كه باد آن را در سطح زمین جابهجا میكند (خلیلبن احمد، ج 6، ص 181)، از ریشه ج و ل گرفته شده و بر موضع، كوه یا روستایی در شام اطلاق شده است (ابندرید، ج 1، ص 493، 566؛ ازهری، ج 11، ص 188؛ ابنسیده، ج 7، ص 382). در تورات (صحیفه یوشعبن نون، 20:8، 21:27) از شهر جولان یاد شده كه سَلّوم (ص 3) آن را با جولان كنونی یكی دانسته است. نام جولان در اشعار عرب نیز بارها آمده است (برای نمونه رجوع کنید به اخطل، ج 1، ص 269؛ راعی نمیری، ص 127). یونانیان به این منطقه گولانیتیس میگفتند (بوچر ، ص 157). به این منطقه حارِثُ الجَولان هم گفتهاند (رجوع کنید به نابغه ذبیانی، ص 190؛ ابندرید، ج 1، ص 493؛ حسانبن ثابت، ج 1، ص 195). علت این تسمیه، انتسابِ آن به حارثبن ابیشمر غسّانی (از امرای غسانی، متوفی سال هشتم هجرت)است كه احتمالاً در بخشی از جولان (یكی از مراكز غَسانیان كه پایتختشان شهر بُصری' *بود) فرمانروایی میكرد. وجه تسمیه دیگر را جولان دادن اسبها و لشكریان در جنگ یرموك ذكر كردهاند (افنیخر، ص 22ـ23؛ نیز رجوع کنید به ادامه مقاله).
تاریخ آن از هزاره سوم پیش از میلاد، با ورود قبایل كنعانی به غرب سوریه آغاز میشود. در كتیبههایی كه در تلُ العَمارنه *كشف شده، جولان جزو املاك فرعونها ذكر شده است (الموسوعه العربیه، ج 7، ص 809).
بر اساس مطالبی كه در تورات آمده (برای نمونه رجوع کنید به سفر اعداد، فصل بیستویك و بیستودو)، در هزاره دوم پیش از میلاد، جولان یكی از مناطق هلال خصیب *، محل چرای دامهای اَموریهای عربتبار، كه كوه جولان را مقدّس میدانستند، بود. در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد آرامیها به منطقه جولان رفتند و در قسمتهای گوناگون آن مستقر شدند. آنان پس از برقراری حكومت در دمشق، جولان را ضمیمه قلمرو خود كردند (اسماعیل علی، ج 1، ص 100ـ101، 106؛ جواد علی، ج 1، ص 573 ـ 578؛ سلوم، ص 7ـ9). با سقوط حكومت آرامیها به دست آشوریها (732 ق م) جولان جزو قلمرو آشوریها شد و با روی كار آمدن حكومت جدید بابلیها (721 ق م) به تصرف آنها در آمد. در قرن پنجم پیش از میلاد، ایرانیان، كه حكومتشان تا سرزمین شام و رودهای اردن و عاصی گسترش یافته بود، جولان را نیز تصرف كردند (رجوع کنید به زیدان، ص 131ـ134؛ جواد علی، ج 2، ص 626ـ631؛ الموسوعه العربیه، ج 7، ص 810). با روی كار آمدن سلوكیان در 300 ق م، جولان صحنه درگیری میان سلوكیان و بَطالمه مصر شد و در 64 ق م به دست رومیان افتاد.با روی كار آمدن رومیان شرقی در قرن سوم میلادی، جولان از توابع شهر بصری شد و تعداد ساكنان عرب آنجا افزایش یافت و در اواخر قرن سوم میلادی، جولان اقامتگاه قبایل تنوخ گردید كه در شام به سر میبردند (اسماعیل علی، ج 1، ص 528 ـ529؛ الموسوعه العربیه، همانجا).
جولان پیش از اسلام، مثل بیشتر نقاط شام، تابع غسانیان بود كه از قرن سوم میلادی به مدت چهار قرن حكومتهایی تشكیل داده بودند (بوچر، ص 71؛ دَبِس، ج 1، ص 245ـ246؛ سلوم، ص 12).
در زمان ورود اسلام به شام، جولان تابع اردن و وابسته به شام بود و علاوه بر كوره (استان)، شهر نیز خوانده میشد. پس از ورود اسلام بلافاصله ضمیمه جُنْد دمشق گردید (رجوع کنید به ادامه مقاله). مسلمانان در سال 13، در زمان حكومت ابوبكر (11ـ13)، جنوب جولان را فتح كردند (ازدی، ص 84؛ واقدی، ج 1، ص 139؛ نیز رجوع کنید به جابیه *) كه نبرد یرموك از شواهد آن است و در آن مسلمانان بر جنوب شامات مسلط شدند (واقدی، ج 1، ص 134ـ140؛ طبری، ج 3، ص 394ـ406). با این حال، این گفته بلاذری (ص 159ـ160) كه شهر جولان، از توابع اردن، در زمان عمربن خطّاب (حك: 13ـ23)، به وسیله شُرَحْبیلبن حَسَنَه *و به صلح فتح شد، نشان میدهد كه فتوحات مسلمانان در جولان در زمان خلافت عمر تكمیل و از آنجا به بقیه شامات گسترش یافته است.
در سال 500/ 1121، صلیبیها جولان را غارت كردند (رانسیمان ، ج 2، ص 159؛ برای اطلاع بیشتر از این واقعه رجوع کنید به پیك، ج 1، ص 119؛ غامدی، ص 234). در حمله مغولان به شام در قرن هفتم، بهویژه پس از شكست آنان از ملك مظفر قُطُزْ در عینجالوت * در 658 (رجوع کنید به ابنشداد، ج 1، ص 90؛ ابنتغری بردی، ج 7، ص 79، 90ـ91)، جولان بار دیگر آسیب دید، ولی از آن پس تا آغاز تسلط عثمانیها بر شام در اوایل سده دهم، آرامش نسبی داشت ( الموسوعه العربیه ، ج 7، ص 810؛ نیز رجوع کنید به امین، ص 95ـ101). عثمانیها تا اواخر جنگ جهانی اول (1914ـ 1918) در جولان و دیگر مناطق سوریه حضور داشتند. در زمان آنها، جولان قضای وابسته به دمشق و مهمترین راه ارتباطی دمشق با فلسطین و مصر بود. این موقعیت سبب ایجاد مراكزی چون قنیطره و نیز مهاجرت (بعضاً اجباری) گروههای گوناگونی به جولان گردید ( الموسوعه العربیه، ج 7، ص 811).
در زمان عثمانیها (در اواسط سده سیزدهم)، سپاهیان مصری، به فرماندهی ابراهیم پاشا، جولان را اشغال كردند. این منطقه پس از جنگ جهانی اول تا زمان حضور نظامیان بریتانیایی در اواخر جنگ جهانی دوم در منطقه، به مدت 21 سال تحتالحمایه فرانسویها بود (همان، ج 7، ص 810 ـ 811؛ سلوم، ص 374؛ نیز رجوع کنید به معلم، ص 364ـ372). هنگام حضور فرانسویها در منطقه، در 1302 ش/1923 مرز سوریه و فلسطین در جولان تعیین شد (رجوع کنید به مصلح، ص 134ـ136). در زمان تسلط بریتانیا بر جولان، دو قلعه، یكی در مسعده در 1315 ش/1937 و دیگری نزدیك مسعده، احداث شد كه قلعه اخیر به دروازه جولان معروف است (رجوع کنید به دبّاغ، ج 6، قسم 2، ص 441).
در 1327 ش/1948، به دلیل پناه بردن حدود شانزده هزار فلسطینی به جولان، بهویژه بهسبب نگرانی رژیم اشغالگر قدس از اشراف ارتفاعات جولان بر سكونتگاههای اسرائیلی در مناطق پست و كمارتفاع، جولان به منطقهای نظامی بدل شد ( الموسوعه العربیه، ج 7، ص 811؛ بومونت و همكاران، ص 548؛ نجاتی، ص 85). در 1328 ش/1949، با اعلام آتشبس میان سوریه و رژیم صهیونیستی، كه در پی اولین برخورد نظامی اعراب و اسرائیل (1327 ش) روی داد، مرزهای سوریه با فلسطین اشغالی در جولان، در چهار منطقه خالی از اسلحه (بانیاس، حوله ـ كَعْوَش، عامریه ـ حاصل، و منطقه دریاچه طبریه) تعیین شد، كه صهیونیستها بارها به آنها حمله كردند (مصلح، ص 11ـ27؛ الموسوعه العربیه، همانجا).
در خرداد 1346/ ژوئن 1967، در جنگ شش روزه، اشغالگران صهیونیست با هجوم گسترده به سوریه، جولان را تصرف كردند (بل ، ص 388ـ390؛ بومونت و همكاران، ص 527؛ نیز رجوع کنید به نجاتی، ص 87 ـ90) و بلافاصله به احداث شهركهای یهودینشین در جولان پرداختند. در 1348 ش/1969 نیز طرح اسكان و توسعه جولان، با هدف اسكان بیشتر یهودیان در منطقه و احداث شهر جولان، و در 1352 ش/ 1973 طرح توسعه كشاورزی و احداث شهركهای زراعی در بخشهای شمالی و مركزی و جنوبی جولان و طرحهای صنعتی به اجرا در آمد (رجوع کنید به عاید، ص 298ـ299).
در اوایل مهر 1352/ اوایل اكتبر 1973، همزمان با حمله نیروهای مصری به صحرای سینا، ارتش سوریه نیز به مواضع صهیونیستها در بلندیهای جولان حمله كرد و ضمن آزادسازی قنیطره در نخستین حملات، جولان و اراضی اشغال شده را پس گرفت، ولی اندكی بعد قسمت عمده این منطقه بار دیگر اشغال شد و در هر صورت، خط آتش جدیدی ایجاد شد كه بر اساس آن قنیطره و آبادیهای مهمی چون حمیدیه، قحطانیه و رفید جزو سوریه شد (نجاتی؛ الموسوعه العربیه، همانجاها؛ نیز رجوع کنید به افنیخر، ص 61ـ69؛ در باره خط آتشبس 1328 ش/1949 و 1346ش/ 1967 رجوع کنید به مصلح، ص 134ـ136؛ در باره مسیر تهاجمات رژیم صهیونیستی به جولان، موقعیت آبادیهای جولان و نیز پراكندگی شهركهای جدیدالاحداث یهودینشین در آن رجوع کنید به گیلبرت، ص 69ـ 70، 72، 119ـ120).
رژیم صهیونیستی، به منظور جدا كردن جولان از سوریه، سیاستهای خود را بر ساخت شهركهای یهودینشین در مناطق مركزی جولان متمركز كرد. در 1360 ش/1981، انضمام جولان به رژیم صهیونیستی در مجلس این رژیم تصویب شد. با آنكه جولان محور مذاكرات صلح در برابر زمین (در 1370 ش/1991 در شهر مادرید) بود و در مذاكرات 1372 ش/ 1993، جزو سوریه شناخته شد، اما مسئله جولان و اشغال اراضی هنوز پایان نیافته است (الموسوعه العربیه، ج 7، ص 812؛ الموسوعه العربیه العالمیه، ذیل «الجولان، مرتفعات»).
(44) Kevin Butcher, Roman Syria and the Near East , London 2003; (45) Encyclopaedia Judaica , Jerusalem 1978-1982, s.v. "Golan" (by Michael Avi-Yonah); (46) EI 2 , s.v. "Al-Dj awlan" (by D. Sourdel); (47) Martin Gilbert, The Routledge atlas of the Arab-Israeli conflict , London 2002; (48) Steven Runciman, A history of the Crusades , Middlesex, Engl. 1980-1981.