responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5211

 

جوف‌ ، منطقه‌ای‌ اداری‌ (استان‌) و شهری‌ در عربستان‌ سعودی‌. در عربستان‌ سعودی‌ چندین‌ موضع‌ به‌ نام‌ جوف‌ وجود دارد كه‌ عبارت‌اند از: جوف‌ آل‌عمرو، معروف‌ به‌ دُومَه الجَنْدَل‌، كه‌ این‌ مقاله‌ به‌ آن‌ اختصاص‌ دارد؛ جوف‌ مراد، منسوب‌ به‌ قبیله قحطانیه‌، واقع‌ در جنوب‌ نَجران‌؛ الجوف‌، واقع‌ در سرزمین‌ بنی‌سعد، در اقلیم‌ اَحساء در مغرب‌ شهر جُبَیل‌ *؛ و الجوف‌، واقع‌ در سرزمین‌ قَحطان‌، در نزدیكی‌ وادی‌ طَریب‌ در ارتفاعات‌ وادی‌ تثلیث‌ (جاسر، ج‌ 1، ص‌ 359؛ نیز رجوع کنید به یاقوت‌ حموی‌، ذیل‌ «دومهالجندل‌»).

1) منطقه اداری‌ جوف‌، به‌ مركزیت‌ شهر سَكاكه‌، در شمال‌ غربی‌ عربستان‌ سعودی‌ واقع‌ است‌ و دارای‌ دو محافظه‌ (شهرستان‌) به‌ نامهای‌ قُرَیات‌ و دومه الجندل‌ است‌.

جوف‌ وادی‌ تقریباً مدوری‌ است‌ به‌ طول‌ حدود چهار كیلومتر و عرض‌ حدود یك‌ كیلومتر با جهت‌ شمال‌غربی‌ ـ جنوب‌شرقی‌، كه‌ میان‌ كوههای‌ كم‌ارتفاع‌ جال‌الجوف‌ (به‌ ارتفاع‌ پانصد متر) محدود شده‌ است‌. كوه‌ جال‌ الجوف‌ از یك‌ سو با شیب‌ تندی‌ به‌ وادی‌ جوف‌، و از سوی‌ دیگر به‌ تپه‌ ماسه‌های‌ دَهْنا می‌رسد (وهبه‌، ص‌ 67؛ والین‌ ، ص‌ 43).

جوف‌، به‌ سبب‌ واقع‌ شدن‌ میان‌ سوریه‌ و مركز شبه‌جزیره عربستان‌ و قرار گرفتن‌ بین‌ جبل‌ شَمَّر و جبل‌ دَروز(با 480 كیلومتر فاصله‌ از هریك‌ از آنها)، از موقعیت‌ بسیار مهمی ‌برخوردار است‌ (رجوع کنید به وهبه‌، ص‌ 67).

خرمای‌ آن‌ معروف‌ و صنایع‌ چوبی‌ و پارچه‌های‌ پشمی‌ و به‌ ویژه‌ عبای‌ آنجا مشهور است‌ (كحّاله‌، ص‌ 216).

در 1378 ش‌/ 1999، جمعیت‌ آن‌ 408 ، 332 تن‌ بوده‌ است‌ كه‌ از این‌ تعداد 194 ، 56 تن‌ مهاجر بوده‌اند (المملكه العربیه السعودیه. وزاره التخطیط‌، ش‌ 35، ص‌ 501).

2) شهر جوف‌ یا دومه الجندل‌، در حدود پنجاه‌ كیلومتری‌ جنوب‌غربی‌ شهر سكاكه‌ و در حدود صد كیلومتری‌ مرز اردن‌ واقع‌ است‌. بیشترین‌ دمای‌ آن‌ ْ45 در مرداد/ اوت‌، كمترین‌ آن‌ ْ1ر5 در دی‌/ ژانویه‌ و میانگین‌ بارش‌ سالانه آن‌ 42 میلیمتر است‌ (همان‌، ش‌ 35، ص‌30ـ31، 36). این‌ شهر از طریق‌ سكاكه‌ ـ عَرعَر ـ حَفْرَالباطِن‌ ـ مَجْمَعِه‌ به‌ ریاض‌ *در جنوب‌شرقی‌ مرتبط‌ می‌شود.

جوف‌ آثار تاریخی‌ متعددی‌ دارد كه‌ از قدیم‌ترین‌ آنها اَعْمِده الرَجاجیل‌ (ستونهای‌ رجاجیل‌) است‌. این‌ بنا به‌ شكل‌ دایره‌ای‌ بزرگ‌، با شعاع‌ چهارصد متر، در ده‌ كیلومتری‌ جنوب‌ شهر سكاكه‌ قرار دارد و دارای‌ پنجاه‌ ستون‌ سنگی‌ است‌ كه‌ هر یك‌ از آنها سه‌ متر ارتفاع‌ دارد. گویا این‌ مجموعه‌ برای‌ مراسم‌ مذهبی‌ خاصی‌ بنا شده‌ بوده‌ است‌ (خوند، ذیل‌ مادّه‌).

قلعه طَویر، واقع‌ در شهر طویر، نیز یكی‌ از قدیم‌ترین‌ آثار آنجاست‌. بر روی‌ دیواره‌های‌ بیرونی‌ قلعه‌، تصاویری‌ از قوم‌ ثمود، آشوریان‌ و عبرانیان‌ حك‌ شده‌ است‌ (همانجا).

از دیگر آثار تاریخی‌ شهر جوف‌ است‌: قلعه مارِد، كه‌ تاریخ‌ دو هزار ساله‌ دارد و در كتیبه‌های‌ آشوریان‌ از آن‌ بسیار یاد شده‌ است‌. این‌ قلعه‌ حصاری‌ بلند داشته‌ كه‌ اكنون‌، به‌ سبب‌ ویرانی‌، مقداری‌ از ارتفاع‌ آن‌ كاسته‌ شده‌ است‌. قلعه مارد با سنگهای‌ مربع‌شكل‌ به‌ شیوه معماری‌ منطقه شام‌ بنا شده‌ است‌ (همانجا). در محله الدِرْعِ جوف‌، بنای‌ سنگی‌ قدیمی‌ وجود داشته‌ كه‌ عمربن‌ خطّاب‌ در سال‌ 17، هنگامی‌ كه‌ عازم‌ بیت‌المقدّس‌ بوده‌، آن‌ را تبدیل‌ به‌ مسجد كرده‌ است‌. امروزه‌ این‌ مسجد در جوار باب‌البرج‌، یكی‌ از دروازه‌های‌ قدیمی‌ شهر، قرار دارد. در سده سیزدهم‌ این‌ مسجد تنها مسجد شهر بوده‌ كه‌ مناره‌ داشته‌ است‌. مسجد آخرین‌ بار در زمان‌ ملك‌ عبدالعزیزبن‌ سعود (حك: 1305ـ 1332 ش‌/ 1926ـ1953) مرمت‌ شده‌ است‌ (والین‌، ص‌ 46؛ خوند، همانجا).

پیشینه‌. جوف‌ در لغت‌ به‌ معنای‌ زمین‌ پست‌ است‌ (جاسر، ج‌ 1، ص‌ 360). بلاذری‌ (ص‌ 84) بنای‌ شهر را به‌ اُكَیدِربن‌ عبدالملك‌ نسبت‌ داده‌ است‌. به‌ نوشته یاقوت‌ حموی‌ (ذیل‌ «دومه الجندل‌»)، به‌ نقل‌ از كلبی‌، زمانی‌ كه‌ اولاد اسماعیل‌ علیه‌السلام‌ در تِهامه‌ *فزونی‌ یافتند، دوماء (فرزند اسماعیل‌) از تهامه‌ بیرون‌ رفت‌ و در این‌ مكان‌ قلعه‌ای‌ بنا نمود و آنجا را دوماء نامید و چون‌ این‌ قلعه‌ از جندل‌ (سنگ‌ رودخانه‌ای‌) ساخته‌ شده‌ بود، آنجا را دومه الجندل‌ نامیدند.

جوف‌ آل‌عمرو یا دومه الجندل‌ منسوب‌ به‌ قوم‌ بنی‌عمرو از قبیله طَی است‌، كه‌ حدود قرن‌ چهارم‌ در آنجا ساكن‌ شدند. از جوف‌ به‌ نام‌ نقره الجوف‌ یاد شده‌ است‌ و جوف‌ آل‌عمرو و جوف‌ نیز به‌ آن‌ گفته‌اند (جاسر، ج‌ 1، ص‌ 359ـ360).

نام‌ دومه الجندل‌ در كتیبه‌هایی‌ در باره فتوحات‌ آشوریان‌ نیز بسیار آمده‌ كه‌ دالّ بر قدمت‌ این‌ شهر است‌ (رجوع کنید به خوند، همانجا). در دوره بابلیها، واحه جوف‌ از منزلگاههای‌ بسیار آباد برای‌ كاروانها بوده‌ است‌ (بلاشر، ج‌ 1، ص‌ 42). قوم‌ ثمود*، در حِجْر*، واقع‌ در جنوب‌ دومه الجندل‌، به‌ هلاكت‌ رسیدند (قلقشندی‌، 1405، ص‌ 27). پیش‌ از اسلام‌، كه‌ قوم‌ بنی‌كلب‌ در حجر ساكن‌ بودند، بازار جوف‌ از بازارهای‌ معروف‌ عرب‌ به‌ شمار می‌رفت‌. این‌ بازار هر سال‌ در اول‌ ربیع‌الاول‌ آغاز به‌ كار می‌كرد (همو، 1383، ج‌ 1، ص‌ 410ـ 411) و روش‌ خرید و فروش‌ در این‌ بازار، روش‌ «بیع‌الحِصاه» بود (مهران‌، ص‌ 490) كه‌ در اسلام‌ از آن‌ نهی‌ و این‌ نوع‌ معامله‌ باطل‌ اعلام‌ شد (رجوع کنید به بیع‌ *، بخش‌ اقسام‌ بیع‌).

هُذیل‌بن‌ مُدركه‌، بت‌ وَدّ را برای‌ قبیله كلب‌ در وادی‌ دومهالجندل‌ انتخاب‌ كرد (آلوسی‌، ج‌ 2، ص‌ 201، 213). این‌ بت‌، كه‌ از مشهورترین‌ بتهای‌ عرب‌ بود تا ظهور اسلام‌ وجود داشت‌ تا اینكه‌ خالدبن‌ ولید، هنگام‌ عزیمت‌ به‌ غزوه تبوك‌، آن‌ را درهم‌ شكست‌ (برّو، ص‌ 295ـ296).

غزوه دومه الجندل‌ در ربیع‌الاول‌ سال‌ پنجم‌ در این‌ مكان‌ روی‌ داد (طبری‌، ج‌ 2، ص‌ 564؛ ابن‌كثیر، ج‌ 4، ص‌ 92؛ رجوع کنید به دومه الجندل‌*، غزوه‌).

پیامبر اكرم‌ در شعبان‌ سال‌ ششم‌ عبدالرحمان‌بن‌ عوف‌ را روانه جوف‌ نمود تا اهالی‌ آنجا را به‌ اسلام‌ دعوت‌ كند. عبدالرحمان‌ سه‌ روز اهالی‌ آنجا را به‌ اسلام‌ دعوت‌ كرد و به‌ دستور پیامبر اكرم‌ با تُماضِر، دختر حاكم‌ آنجا، اصبغ‌بن‌ عمروبن‌ ثعلبه‌، ازدواج‌ نمود (واقدی‌، ج‌ 1، ص 560ـ561).

پیامبر اكرم‌ در رجب‌ سال‌ نهم‌، خالدبن‌ ولید را از تبوك‌ با 420 سوار روانه جنگ‌ با اكیدربن‌ عبدالملك‌ در جوف‌ نمود. در این‌ جنگ‌ حسان‌، برادر اكیدر، كشته‌ و اكیدر دستگیر شد، اما با پرداخت‌ جزیه‌ آزاد گردید (همان‌، ج‌ 3، ص‌ 1025ـ1027). وی‌ سپس‌ مرتد شد و در سال‌ دوازدهم‌، خالدبن‌ ولید، به‌ دستور خلیفه‌ ابوبكر (حك : 11ـ13)، برای‌ سركوبی‌ او عازم‌ جوف‌ شد و او را به‌ قتل‌ رساند (قلقشندی‌، 1980، ج‌ 1، ص‌ 85). از مهم‌ترین‌ وقایع‌ نیمه اول‌ قرن‌ اول‌ هجری‌ در جوف‌ آن‌ بود كه‌ در سال‌ 37، واقعه تحكیم‌ در دومه الجندل‌ روی‌ داد (دینوری‌، ص‌ 196ـ 198؛ تحكیم‌*).

جغرافی‌نویسان‌ سده سوم‌ آن‌ را جزو ناحیه مدینه‌، در سیزده‌ مرحله‌ای‌ مدینه‌ و ده‌ مرحله‌ای كوفه‌، ذكر كرده‌اند (رجوع کنید به ابن‌رسته‌، ص‌ 177؛ ابن‌خرداذبه‌، ص‌ 129؛ قدامه بن‌ جعفر، ص‌ 248). در سده چهارم‌، جیهانی‌ (ص‌ 49) و اصطخری‌ (ص‌ 23) آن‌ را جزو بیابان‌ جزیره العرب‌*ضبط‌ كرده‌اند. در سده پنجم‌، جوف‌ در امتداد خط‌ مرز شمالی‌ جزیره العرب‌ قرار داشت‌ (رجوع کنید به بكری‌، ج‌ 1، ص‌ 145). در سده هفتم‌، به‌ نوشته یاقوت‌ حموی‌ (ذیل‌ «دومه الجندل‌») مكان‌ آن‌ واقع‌ در زمینی‌ پست‌ و گود به‌ طول‌ پنج‌ فرسنگ‌ بود. در ابتدای‌ سده دهم‌، حِمْیری‌ (ص‌ 245) آن‌ را میان‌ بِرَكِ الْغِماد و مكه‌ و بین‌ حجاز و شام‌ ضبط‌ كرده‌ و فاصله آن‌ را با مدینه‌ ده‌ مرحله‌، با كوفه‌ بیست‌ مرحله‌، با دمشق‌ هشت‌ مرحله‌ و با مصر دوازده‌ مرحله‌ ذكر كرده‌ است‌.

به‌ نوشته والین‌ در نیمه قرن‌ سیزدهم‌/ نوزدهم‌ (ص‌ 44ـ 51)، اهالی‌ سوریه‌ جوف‌ را اولین‌ موضع‌ در نجد به‌ شمار آورده‌ و آن‌ را باب‌النجد نامیده‌ بودند. وی‌ گزارشی‌ تفصیلی‌ از ساختار شهر و كیفیت‌ و نظامات‌ زندگی‌ مردم‌ این‌ منطقه‌ ارائه‌ كرده‌ و توضیح‌ داده‌ است‌ كه‌ اهالی‌ جوف‌ نمی‌دانستند كه‌ شهرشان‌ از زمان‌ سلیمان‌ حكیم‌ تا زمان‌ پیامبر اكرم‌ صلی‌اللّه‌علیه‌وآله‌و سلم‌ وجود داشته‌ است‌. آنان‌ فقط‌ می‌دانستند كه‌ اسم‌ شهرشان‌ دومه الجندل‌ بوده‌ است‌. به‌نوشته والین‌ (ص‌ 53)، مردم‌ جوف‌ تا امروز به‌ درگیری‌ معروف‌اند، به‌طوری‌ كه‌ همسایگان‌ آنان‌ می‌گویند: «هرگز شیطان‌ در قلب‌ مردم‌ جوف‌ نمی‌میرد.»

والین‌ (ص‌ 58 ـ59) همچنین‌ افزوده‌ است‌ كه‌ قبیله شِراراتْ جوف‌ را وطن‌ خود می‌دانند. اهالی‌ جوف‌ شهر خود را در مركز جهان‌ تصور می‌كنند و به‌ همین‌ سبب‌ به‌ آن‌ جوف‌الدنیا نیز می‌گویند.

زمانی‌ كه‌ وهابیها از محمدعلی‌ پاشا،والی‌ مصر، شكست‌ خوردند،ارتش‌ مصر تمام بخشهای‌ نجد و شمال‌ جزیره العرب‌ را اشغال‌ كرد، كه‌ به‌ شورش‌ مردم‌ جوف‌ انجامید (همان‌، ص‌ 54).


منابع‌:
(1) محمود شكری‌ آلوسی‌، بلوغ‌ الارب‌ فی‌ معرفه احوال‌ العرب، چاپ‌ محمد بهجه ثری‌، بیروت‌ [? 1314(؛
(2) ابن‌خرداذبه‌؛
(3) ابن‌رسته‌؛
(4) ابن‌كثیر، البدایه و النهایه، بیروت‌ 1411/ 1990؛
(5) اصطخری‌؛
(6) توفیق‌ برّو، تاریخ‌العرب‌ القدیم‌، دمشق‌ 1988؛
(7) عبداللّه‌بن‌ عبدالعزیز بكری‌، كتاب‌المسالك‌ و الممالك، چاپ‌ ادریان‌ فان‌ لیوفن‌ و اندری‌ فری‌، تونس‌ 1992؛
(8) بلاذری‌ (بیروت‌)؛
(9) تبصره العوام‌ فی‌ معرفه مقالات‌ الانام‌، منسوب‌ به‌ مرتضی‌بن‌ داعی‌ حسنی‌ رازی‌، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌: اساطیر، 1364 ش‌؛
(10) حمدجاسر، المعجم‌الجغرافی‌ للبلاد العربیه السعودیه ، قسم‌ 1، ریاض‌ 1397/1977؛
(11) ابوالقاسم‌بن‌ احمد جیهانی‌، اشكال‌ العالم‌ ، ترجمه علی‌بن‌ عبدالسلام‌ كاتب‌، چاپ‌ فیروز منصوری‌، تهران‌ 1368 ش‌؛
(12) محمدبن‌ عبداللّه‌ حمیری‌، الروض‌ المعطار فی‌ خبر الاقطار، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ 1984؛
(13) مسعود خوند، الموسوعه التاریخیه الجغرافیه، بیروت‌ 1994ـ2004؛
(14) احمدبن‌ داوود دینوری‌، الاخبار الطوال‌، چاپ‌ عبدالمنعم‌ عامر، مصر) 1379/ 1959(، چاپ‌ افست‌ بغداد )بی‌تا.(؛
(15) طبری‌، تاریخ‌ (بیروت‌)؛
(16) قدامه بن‌ جعفر، كتاب ‌الخراج‌، چاپ‌ دخویه‌، لیدن‌ 1889، چاپ‌ افست‌ 1967؛
(17) احمدبن‌ علی‌ قلقشندی‌، صبح‌الاعشی‌ فی‌ صناعه الانشا، قاهره‌ 1331ـ 1338/ 1913ـ1920، چاپ‌ افست‌ 1383/ 1963؛
(18) همو، مآثرالانافه فی‌ معالم‌الخلافه، چاپ‌ عبدالستار احمد فراج‌، كویت‌ 1964، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ 1980؛
(19) همو، نهایه الارب‌ فی‌ معرفه انساب‌ العرب‌، بیروت‌ 1405/ 1984؛
(20) المملكه العربیه السعودیه. وزاره التخطیط‌. مصلحه الاحصاءات‌ العامه، الكتاب‌ الاحصائی‌ السنوی، ش‌ 35، ) ریاض‌( 1419/1999؛
(21) محمد بیومی‌ مهران‌، دراسات‌ فی‌ تاریخ‌العرب‌ القدیم‌، اسكندریه‌: دارالمعرفه الجامعیه، )بی‌تا.(؛
(22) محمدبن‌ عمر واقدی‌، كتاب‌المغازی‌ للواقدی، چاپ‌ مارسدن‌ جونز، لندن‌ 1966؛
(23) گئورگ‌ آوگوست‌ والین‌، صورمن‌ شمالی‌ جزیره العرب‌ فی‌ منتخب‌القرن‌ التاسع‌ عشر ، ترجمه‌ سمیر سلیم‌ شبلی‌، بیروت‌ 1971؛
(24) حافظ‌ وهبه‌، جزیره العرب‌ فی‌ القرن‌ العشرین‌، )قاهره ? 1375/ 1956]؛
(25) یاقوت‌حموی‌؛


(26) Regis Blachere, Histoire de la litterature arabe , Paris 1952-1966.

/ بهزاد لاهوتی‌ /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5211
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست