responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5161

 

جواهرات‌ سلطنتی‌ ، مجموعه‌ای‌ از جواهرات‌ گرانبها در بانك‌ مركزی‌ ایران‌. حكومتها در ایران‌ همواره‌ به‌ گردآوری‌ طلا، نقره‌، سنگهای‌ قیمتی‌ و ساختن‌ تخت‌، تاج‌ و زینت‌آلات‌ از آنها می‌پرداختند. گرچه‌ داستانهای‌ بسیاری‌ در باره گنجینه‌های‌ گرانبهای‌ دوره ساسانیان‌ (مانند تخت‌ *خسروپرویز و فرش‌ بهاركسری‌*) وجود دارد، گزارشهای‌ روشنی‌ در باره جواهرات‌ دربارهای‌ ایران‌ در دست‌ نیست‌ و تنها اطلاعاتی‌ از دوره صفوی‌ به‌ بعد باقی‌ مانده‌ كه‌ اغلب‌ بر اساس‌ سفرنامه سیاحان‌ خارجی‌ است‌. به‌ نوشته شاردن‌ (ج‌ 7، ص‌ 485ـ492) در زمان‌ شاه ‌سلیمان‌ اول‌ گنجینه جواهرات‌ سلطنتی‌ در قلعه طبرك‌ * نگهداری‌ می‌شد و از جمله‌ عبارت‌ بود از سلاحها و جامه‌های‌ جنگی‌ و پوششهای‌ بسیار نفیس‌ اسب‌، ساعت‌، میز، كره جغرافیایی‌، عینك‌، دوربین‌ كه‌ بازرگانان‌، بزرگان‌ و پادشاهان‌ چین‌ و برخی‌ دولتهای‌ اروپایی‌ چون‌ ایتالیا و آلمان‌ آنها را اهدا كرده‌ بودند و جواهراتی‌ چون‌ فیروزه‌، آیینه‌های‌ مزین‌ به‌ سنگهای‌ قیمتی‌ و ظروف‌ نفیس‌.

پس‌ از هجوم‌ افغانها به‌ ایران‌ بسیاری‌ از نفایس‌ و جواهرات‌ دربار صفوی‌ غارت‌ شد، اما نادرشاه‌ قسمت‌ عمده‌ای‌ از آنها را پس‌ گرفت‌ و تاج‌ شاهی‌ نیز پس‌ از فرار اشرف‌ افغان‌، دوباره‌ به‌ دست‌ ایرانیان‌ افتاد ( رجوع کنید به تاج‌ * ). همچنین‌ غنایم‌ جنگی‌ نادرشاه‌ در حمله‌ به‌ هندوستان‌ بر مقدار جواهرات‌ سلطنتی‌ افزود كه‌ از آن‌ میان‌ می‌توان‌ به‌ الماس‌ كوه‌ نور و تخت‌ طاووس‌ اشاره‌ نمود (رجوع کنید به هدایت‌، ج‌ 8، ص‌ 551؛ مینورسكی، ص‌ 70ـ 71؛ نیز رجوع کنید به تخت‌ *). پس‌ از مرگ‌ نادر (1160)، سرداران‌ وی‌، از جمله‌ احمدبیگ‌ افغان‌، خزانه شاهی‌ را كه‌ از هند به‌ كلات‌ حمل‌ می‌شد، تصرف‌ نمودند (گلستانه‌، ص‌16ـ17؛ هدایت‌، ج‌ 9، ص‌ 25). یكی‌ از جواهراتی‌ كه‌ در این‌ غارت‌ به‌ دست‌ احمدبیگ‌ افتاد، الماس‌ كوه‌ نور بود كه‌ از این‌ زمان‌ از ایران‌ خارج‌ شد (فرهنگ‌، ج‌ 1، قسمت‌ 1، ص‌ 104). علی‌قلی‌خان‌، برادرزاده نادر، كه‌ به‌ نام‌ علیشاه‌ عادل‌ مدعی‌ سلطنت‌ شده‌ بود، خزاین‌ نادرشاه‌ را از كلات‌ به‌ مشهد منتقل‌ كرد ولی‌ این‌ گنجها به‌ سبب‌ اسراف‌ وی‌، در زمان‌ كوتاهی‌ رو به‌ كاستی‌ نهاد(رجوع کنید به گلستانه‌، همانجا؛ استرآبادی‌، ص‌ 428، 432). پس‌ از آن‌ نیز بارها جواهرات‌ سلطنتی‌ غارت‌ شد، چنانچه‌ در زمان‌ شاه‌سلیمان‌ دوم‌ بیش‌ از پنج‌ هزار تومان‌ اسباب‌ طلا و نقره‌ در خزانه‌ باقی‌ نمانده‌ بود (مرعشی‌ صفوی‌، ص‌ 123). پس‌ از خلع‌ شاه‌سلیمان‌ دوم‌ نیز خزانه‌ غارت‌ شد (همان‌، ص‌ 142). ظاهراً مقداری‌ ازاین‌ نفایس‌ و جواهرات‌ را میرعلم‌خان‌ خُزَیمَه‌، وكیل‌الدوله شاه‌سلیمان‌، جمع‌ آورد كه‌ قسمتی‌ از آن‌، از جمله‌ الماسهای‌ دریای‌ نور و تاج‌ ماه‌، به‌ تدریج‌ به‌ محمدحسن‌خان‌ قاجار منتقل‌ شد (نامی‌ اصفهانی‌، ص‌ 52؛ هدایت‌، ج‌ 9، ص‌ 26). این‌ جواهرات‌ پس‌ از قتل‌ محمدحسن‌خان‌ قاجار در 1171، به‌ كریم‌خان‌ زند منتقل‌ شد (نامی‌ اصفهانی‌، ص‌ 88). قسمتی‌ از نفایس‌ به‌ جا مانده‌ نیز در تصرف‌ شاهرخ‌میرزا، نواده نادرشاه‌، و در مشهد بود كه‌ بعدها با حمله آقامحمدخان‌ قاجار در 1210 به‌ خراسان‌، به‌ دست‌ خاندان‌ قاجار افتاد (اعتمادالسلطنه‌، ج‌ 3، ص‌ 1433). پس‌ از مرگ‌ كریم‌خان‌ زند در 1193، آقامحمدخان‌ قاجار در گیرودار رسیدن‌ به‌ سلطنت‌، اموال‌ مغلوبین‌، از جمله‌ لطفعلی‌خان‌، را كه‌ بیشتر از دستبردهای‌ آنان‌ به‌ خزانه نادرشاه‌ گردآمده‌ بود، در اختیار گرفت‌ (اعتضادالسلطنه‌، ص‌ 43) كه‌ از جمله جواهرات‌، سه‌ الماس‌ مشهور بود: دریای‌ نور، تاج‌ ماه‌ و الماس‌ اكبرشاهی‌ (هدایت‌، ج‌ 9، ص‌260؛ قس‌ خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ 1، ص‌40؛ سپهر، ج‌ 1، ص‌ 18، 71، كه‌ از دو قطعه‌ نام‌ برده‌اند؛ برای‌ اطلاع‌ بیشتر در باره دریای‌ نور رجوع کنید به «دریای‌ نور»، ص‌68ـ69). پس‌ از قتل‌ آقامحمدخان‌ (ذیحجه 1211)، بار دیگر مقداری‌ از جواهرات‌ سلطنتی‌ به‌ تاراج‌ رفت‌ ( رجوع کنید به خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ 1، ص‌ 46؛ هدایت‌، ج‌ 9، ص‌ 304؛ اعتمادالسلطنه‌، ج‌ 3، ص‌ 1437)، اما فتحعلی‌شاه‌ قاجار دوباره‌ آنها را به‌ دست‌ آورد (خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ 1، ص‌60). تاج‌ مكلّل‌ پادشاهی‌، بازوبندهای‌ الماس‌ و شمشیر و خنجر جواهرنشان‌ از جمله‌ جواهراتی بود كه‌ وی‌ در مراسم‌ تاجگذاری‌ در 1212 از آن‌ استفاده‌ كرد (هدایت‌، ج‌ 9، ص 320؛ سپهر،ج‌ 1، ص‌ 91). پس‌ از آن‌ و با تثبیت‌ وضع‌ سیاسی‌ ایران‌، فتحعلی‌شاه‌ به ‌جمع‌آوری‌ و تنظیم‌ جواهرات‌ سلطنتی‌ پرداخت‌ و درواقع‌ گنجینه جواهرات‌ سلطنتی‌، در دوره فتحعلی‌شاه‌ پایه‌گذاری‌ شد. او هدایای‌ نمایندگان‌ و سفیران‌ خارجی‌ را نیز به‌ این‌ جواهرات‌ افزود ( رجوع کنید به خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ 1، ص‌ 294، 333ـ 334؛ اعتمادالسلطنه‌، ج‌ 3، ص‌ 1502). همچنین‌ ناپلئون‌ بناپارت‌ و تیپوسلطان‌ * هدایایی‌ به‌ دربار ایران‌ فرستادند كه‌ همراه‌ با هدایای‌ امیران‌ و بزرگان‌ ایران‌ به‌ دربار، در زمره جواهرات‌ سلطنتی‌ قرار گرفت‌. از جمله‌، هزاران‌ قطعه‌ الماس‌ و زمرد و یاقوت‌ و لعل‌ كه‌ عباس‌میرزا در 1217 تقدیم‌ دربار كرد (رجوع کنید به خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ 1، ص‌ 129؛ اعتمادالسلطنه‌، ج‌ 3، ص‌ 1465). در 1226، دفینه‌ای‌ ظاهراً از دوره مغولان‌ كشف‌ و به‌ خزانه سلطنتی‌ منتقل‌ شد كه‌ عبارت‌ بود از جقه‌ (تاج‌ یا زیور تاج‌ مانند كلاه‌) و كمربندی‌ از طلا با ریزدانه‌های‌ لعل‌ و زمرد و فیروزه‌، یك‌ قبضه‌ خنجر زرین‌، زین‌ مطلاّ ، جام‌ زرین‌ مرصع‌ به‌ لعل‌ و فیروزه‌، یك‌ بند شمشیر طلای‌ مزین‌ به‌ چند دانه‌ لعل‌ و مروارید (خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ 1، ص‌ 339ـ340؛ اعتمادالسلطنه‌، ج‌3، ص‌1503). از جمله‌ جواهرات‌ گنجینه سلطنتی‌، تخت‌ طاووس‌ و نیز تخت‌ نادری‌ است‌ كه‌ از آثار نفیس‌ هنری‌ دوره فتحعلی‌شاه‌ است‌. تخت‌ نادری‌ سالها در موزه كاخ‌ گلستان‌ بود و اكنون‌، همانند تخت‌ طاووس‌، در خزانه بانك‌ مركزی‌ ایران‌ نگهداری‌ می‌شود ( رجوع کنید به خاوری‌ شیرازی‌، ج‌ 1، ص‌ 70ـ 71؛ نیز رجوع کنید به تخت‌ * ).

در دوره فتحعلی‌شاه‌، خزانه جواهرات‌ در اندرونی‌ بود و مسئولیت‌ ثبت‌ و ضبط‌ آن‌ را بانوان‌ معتمد فتحعلی‌شاه‌ بر عهده‌ داشتند؛ از جمله‌ مهدعلیا مادر فتحعلی‌شاه‌ و سپس‌ گلبدن‌باجی‌، از ندیمان‌ مهدعلیا، كه‌ بعدها به‌ همسری‌ شاه‌ در آمد و لقب‌ خازن‌الدوله‌ گرفت‌ (سپهر، ج‌ 1، ص‌ 555؛ احمدمیرزا قاجار، ص‌ 29). محمدشاه‌ نیز در حفظ‌ و حراست‌ از جواهرات‌ سلطنتی‌ كوشا بود. وی‌ با آنكه‌ در دوره سلطنت‌، به‌ سبب‌ قشون‌كشیهای‌ متعدد، هزینه‌های‌ گزافی‌ را متحمل‌ شده‌ بود، بر مقدار جواهرات‌ سلطنتی‌ افزود (احمدمیرزا قاجار، ص‌ 124، 179ـ180). در دوره ناصرالدین‌شاه‌ نیز بر مقدار این‌ جواهرات‌ افزوده‌ شد، به‌طوری‌ كه‌ لرد كرزن‌ (ج‌ 1، ص‌ 318) تنها تخت‌ طاووس‌ را حدود صد و شصت‌ میلیون‌ و پانصد هزار لیره انگلیسی‌ برآورد كرده‌ است‌. در این‌ دوره‌، به‌ دستور شاه‌، صورت‌برداری‌ و تهیه فهرست‌ از اموال‌ سلطنتی‌ آغاز شد (بیانی‌، ص‌ 111) و كره‌ای‌ جواهرنشان‌ در 1291 به‌ دست‌ جواهرسازان‌ ایرانی‌، به‌ سرپرستی‌ ابراهیم‌ مسیحی‌، از طلا و الماس‌ و جواهرات‌ رنگارنگ‌ بالغ‌ بر 366 ، 51 قطعه‌، بر روی‌ پایه‌ای‌ تماماً طلا و آراسته‌ به‌ جواهر ساخته‌ شد (بانك‌ مركزی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌،ص‌ 41؛ ملكی‌، ص‌ 50).

در 1309، در پی‌ سرقتی‌، به‌ دستور ناصرالدین‌شاه‌ جواهرات‌ را از تالار جمع‌آوری‌ و آنها را در 34 صندوق‌ به‌ خزانه اندرونی‌ منتقل‌ كردند و از آن‌ پس‌ درِ خزانه‌ پیوسته‌ به‌ مهرشاه‌، صدراعظم‌، وزیر مالیه‌، وزیر دربار و وزیر بیوتات‌ ممهور می‌شد (بیانی‌، ص‌ 117).

در دوره مظفرالدین‌شاه‌، از موجودی‌ طلای‌ خزانه‌ معادل‌ یكصد و دوازده‌ هزار مثقال‌ برای‌ دادن‌ قروض‌ به‌ بانك‌ شاهی‌ سكه‌ زده‌ شد و روكش‌ طلای‌ 21 صندلی‌ ذوب‌ و به‌ مصرف‌ احتیاجات‌ قشون‌ رسید، اما مظفرالدین‌شاه‌ تمامی‌ جواهراتی‌ را كه‌ در زمان‌ ولیعهدی‌ گردآورده‌ بود، همچنین‌ جواهرات‌ خریداری‌ شده‌ از اروپا و نیز پیشكشهای‌ صدراعظمها و شاهزادگان‌ و رجال‌ و حكام‌ ولایات‌ را تحویل‌ خزانه‌ داد (همان‌، ص‌ 118).

در 1315، تمامی‌ جواهرات‌ و نفایس‌ سلطنتی‌ با تشریفات‌ خاصی‌ به‌ موثق‌الملك‌ تحویل‌ داده‌ شد كه‌ فهرست‌ آنها موجود است‌ (همان‌، ص‌ 121).

محمدعلی‌شاه‌ نخستین‌ پادشاهی‌ بود كه‌ به‌ جواهرات‌ سلطنتی‌ دستبرد زد. او مقداری‌ از این‌ جواهرات‌ را در بانك‌ روس‌ و نزد جواهرفروشان‌ به‌ گرو گذاشت‌ و نیز در جریان‌ پناهندگی‌ به‌ سفارت‌ روس‌، صندوق‌ سر به‌ مهر دیگری‌ را از دربار خارج‌ كرد، اما پس‌ از مذاكرات‌ و با میانجیگری‌ دو دولت‌ انگلیس‌ و روسیه‌ آنان‌ را بازگرداند. در دوره سلطنت‌ احمدشاه‌، خزانه‌ دست‌ نخورده‌ باقی‌ ماند ( رجوع کنید به «هزینه رویداد میدان‌ توپخانه‌»، ص‌ 63؛ بیانی‌، ص‌ 126). رضاشاه‌ پهلوی‌ برای‌ تاج‌گذاری‌ خود دستورِ ساخت‌ تاجی‌ جدید از جواهرات‌ خزانه‌ را صادر كرد كه‌ به‌ تاج‌ پهلوی‌ معروف‌ شد ( رجوع کنید به تاج‌ * ).

در سالهای‌ 1307 و 1308 ش‌، به‌ فرمان‌ وی‌ تمام‌ جواهرات‌ خزانه‌ را جواهرفروش‌ فرانسوی‌، بوشرون‌ ، با حضور هیئتی‌ به‌ ریاست‌ حسین‌ سمیعی‌، ادیب‌السلطنه‌، ارزیابی‌ كرد (بیانی‌، ص‌ 127؛ ملكی‌، ص‌ 47).

در 1316 ش‌، بر اساس‌ قوانین‌ مصوب‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌، مقداری‌ از جواهرات‌ سلطنتی‌ به‌ بانك‌ ملی‌ منتقل‌ شد و در 21 اسفند 1318 جزو پشتوانه اسكناس‌ و تحت‌نظر مستقیم‌ هیئت‌نظارت‌ اندوخته اسكناس‌ قرار گرفت‌ ( رجوع کنید به ایران‌. قوانین‌ و احكام‌، ص‌ 57 ـ 58؛ بیانی‌، ص‌ 129).

در 1320 ش‌، جواهرات‌ خاصه سلطنتی‌، كه‌ در كاخ‌ گلستان‌ نگهداری‌ می‌شد، از جمله‌ تاج‌ پهلوی‌، جقه‌ دریای‌ نور، كمربند طلای‌ تخمه زمرد، زمرد نادری‌، زمرد هندی‌، لعل‌ منقور، دو قداره‌ و دو عصا و یك‌ تفنگ‌ مرصع‌، در بانك‌ ملی‌ به‌ امانت‌ گذاشته‌ شد (بیانی‌، همانجا). پس‌ از تبعید رضاشاه‌، شمشیر و بند شمشیر مرصع‌ به‌ الماس‌ برلیانِ تقدیمی‌ شیخ‌ خزعل‌، چوگان‌ طلای‌ مرصع‌ به‌ الماس‌ تقدیمی‌ اهالی‌ آذربایجان‌، و دو قداره مرصع‌ اهدایی‌ دولتهای‌ روسیه‌ و تركیه‌ نیز ضمیمه جواهرات‌ سلطنتی‌ شد (همان‌، ص‌ 130؛ بانك‌ مركزی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، ص‌ 12، 18).

در دوره محمدرضا پهلوی‌ نیز این‌ جواهرات‌، همچنان‌ در بانك‌ ملی‌ بود و در 7 خرداد 1323 برخی‌ اشیای‌ تاریخی‌ و قطعات‌ مهم‌، ظاهراً به‌ پیشنهاد ابوالحسن‌ ابتهاج‌، رئیس‌ بانك‌ ملی‌ (ملكی‌، همانجا)، و در اول‌ مهر همان‌ سال‌ جواهرات‌ خاصه سلطنتی‌ به‌ نمایش‌ گذاشته‌ شد و از آن‌ زمان‌ به‌ بعد این‌ جواهرات‌ نیز تحت‌ نظر هیئت‌ نظارت‌ اندوخته اسكناس‌ قرار گرفت‌ (بیانی‌، ص‌ 131).

در 1330 ش‌، جواهرات‌ اختصاصی‌ اشرف‌ و شمس‌ پهلوی‌ به‌ بانك‌ منتقل‌ شد. همچنین‌ فوزیه‌ و ثریا (همسران‌ سابق‌ محمدرضا شاه‌) نیز، قبل‌ از مسافرت‌، تمامی‌ جواهرات‌ اختصاصی‌ خود را به‌ خزانه جواهرات‌ سلطنتی‌ تحویل‌ دادند (همان‌، ص‌ 132). بعدها تاجهایی‌ كه‌ محمدرضا پهلوی‌ و فرح‌ دیبا در مراسم‌ تاج‌گذاری‌ در آبان‌ 1346 بر سر گذاشتند، نیز به‌ این‌ مجموعه‌ افزوده‌ شد (رجوع کنید به ملكی‌، ص‌ 50).

پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ ایران‌ (1357 ش‌)، این‌ جواهرات‌ به‌ نام‌ جواهرات‌ ملی‌ شناخته‌ و اكنون‌ در موزه بانك‌ مركزی‌ ایران‌ نگهداری‌ می‌شود. خزانه فعلی‌ جواهرات‌ در 1334 ش‌ ساخته‌ و در 1339 ش‌ با تأسیس‌ بانك‌ مركزی‌ ایران‌ افتتاح‌ و به‌ این‌ بانك‌ سپرده‌ شد و اكنون‌ در صیانت‌ بانك‌ مركزی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌ است‌. این‌ موزه‌ 37 گنجه‌ دارد (رجوع کنید به همان‌، ص‌ 48؛ بانك‌ مركزی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، ص‌ 3، 5) كه‌ جواهرات‌ آن‌ بر اساس‌ شكل‌ و نوع‌ چیده‌ شده‌ است‌، نه‌ ترتیب‌ تاریخی‌ (برای‌ اطلاعات‌ بیشتر در باره دیگر اقلام‌ این‌ مجموعه‌ رجوع کنید به ملكی‌، ص‌ 48ـ52).


منابع‌:
(1) احمدمیرزا قاجار، تاریخ‌ عضدی‌، چاپ‌ عبدالحسین‌ نوایی‌، تهران‌ 1376 ش‌؛
(2) محمدمهدی ‌بن‌ محمدنصیر استرآبادی‌، جهانگشای‌ نادری‌، چاپ‌ عبداللّه‌ انوار، تهران‌ 1341 ش‌؛
(3) علیقلی‌بن‌ فتحعلی‌ اعتضادالسلطنه‌، اكسیرالتواریخ‌: تاریخ‌ قاجاریه‌ از آغاز تا سال‌ 1259 ق‌، چاپ‌ جمشید كیانفر، تهران‌ 1370 ش‌؛
(4) محمدحسن‌بن‌ علی‌ اعتمادالسلطنه‌، تاریخ‌ منتظم‌ ناصری‌ ، چاپ‌ محمد اسماعیل‌ رضوانی‌، تهران‌ 1363ـ 1367 ش‌؛
(5) ایران‌. قوانین‌ و احكام‌، مجموعه‌ قوانین‌ سال‌ 1316، تهران‌: روزنامه رسمی‌ كشور شاهنشاهی‌ ایران‌،[? 1316 ش]؛
(6) بانك‌ مركزی‌ جمهوری‌ اسلامی‌ ایران‌، راهنمای‌ خزانه جواهرات‌ ملی، تهران‌ 1380 ش‌؛
(7) مهدی‌ بیانی‌، پانصد سال‌ تاریخ‌ جواهرات‌ سلطنتی‌ ایران، تهران‌ 1348 ش‌؛
(8) فضل‌اللّه‌بن‌ عبدالنبی‌ خاوری‌ شیرازی‌، تاریخ‌ ذوالقرنین، چاپ‌ ناصر افشارفر، تهران‌ 1380 ش‌؛
(9) «دریای‌ نور»، نامه آستان‌ قدس، شماره مخصوص‌ (آبان‌ 1346)؛
(10) محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌ التواریخ‌: تاریخ‌ قاجاریه، چاپ‌ جمشید كیانفر، تهران‌ 1377 ش‌؛
(11) میرمحمد صدیق‌ فرهنگ‌، افغانستان‌ در پنج‌ قرن‌ اخیر، قم‌ 1374 ش‌؛
(12) ابوالحسن‌بن‌ محمدامین‌ گلستانه‌، مجمل‌التواریخ، چاپ‌ مدرس‌ رضوی‌، تهران‌ 1356 ش‌؛
(13) محمدخلیل‌بن‌ داوود مرعشی‌ صفوی‌، مجمع‌ التواریخ‌، چاپ‌ عباس‌ اقبال‌ آشتیانی‌، تهران‌ 1362 ش‌؛
(14) توكا ملكی‌، «گزارش‌ خزانه جواهرات‌ ملی‌»، دستها و نقشها، ش‌ 2 (زمستان‌ 1376)؛
(15) ولادیمیر فئودوروویچ‌ مینورسكی‌، تاریخچه نادرشاه، ترجمه رشید یاسمی‌، تهران‌ 1313 ش‌؛
(16) محمدصادق‌ نامی‌ اصفهانی‌، تاریخ‌ گیتی‌گشا، با مقدمه سعید نفیسی‌، تهران‌ 1363 ش‌؛
(17) رضاقلی‌بن‌ محمدهادی‌ هدایت‌، ملحقات‌ تاریخ‌ روضه الصفای‌ ناصری، در میرخواند، ج‌ 8 ـ 10؛
(18) «هزینه رویداد میدان‌ توپخانه‌»، وحید، ش‌ 206 (فروردین‌ 1356)؛


(19) Jean Chardin, Voyages du Chevalier Chardin en Perse et autres lieux de l'Orient , new ed. by L. Langles, Paris 1811;
(20) George N. Curzon, Persia and the Persian question , London 1892.

/ سوسن‌ فرهنگی‌ /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 5161
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست