جواد اصفهانی ، ابوجعفر محمدبن علیبن ابیمنصور ملقب به جمالالدین، وزیر ایرانی تبار زنگیان*در سده ششم. از تاریخ تولد او اطلاعی در دست نیست. پدر بزرگش، ابو منصور، در دوره سلطنت ملكشاهسلجوقی(465ـ 485) نگهدارنده سگهای شكاری بود. پدرش اهل اصفهان و حاجب شمسالملكبن نظامالملك، وزیر سلطانمحمد سلجوقی(حك: 498ـ511)، بود (بُنداری، ص193؛ كسائی، ص57). جمالالدین نخست تحت تربیت پدرش قرار گرفت و با حمایت عزیزالدین ابونصر احمدبنحامد، از امرای سلجوقی، به دربار سلجوقیان راه یافت. او در دوره حكومت سلطانمحمود سلجوقی(511 ـ 525) مسئول دیوانعرض(دیوان لشكر و سپاه) شد (بنداری، همانجا؛ ابنخلّكان، ج5، ص143؛ د. اسلام، چاپدوم، ذیلمادّه). جمالالدین در دربار سلجوقیان به اَبلج(مرد گشاده ابرو) شهرت داشت(بنداری، همانجا).
در 522 كه عمادالدینِ زنگی*حكومت اتابكان زنگی را بنیان گذارد، جمالالدین به وی پیوست و رئیس دیواناِشراف و حاكم نصیبین و رَحْبه شد (بنداری؛ ابنخلّكان، همانجاها). درستكاری او سبب گردید تا در این منصب باقی بماند (بنداری، همانجا).
با مرگ عمادالدین زنگی در 541، بین فرزندان و امرایش بر سر جانشینی او كشمكش در گرفت. سیفالدین غازیاول كه از حمایت جمالالدین و صلاحالدینمحمد باغیسیانی، یكی از امرای زنگیان، برخوردار بود، به امارت رسید و جمالالدین وزیر او شد (ابناثیر، 1399 ـ 1402، ج11، ص112ـ113؛ بنداری، ص194؛ ابنخلدون، ج5، ص279). جمالالدین در دوره سیفالدین قدرت و ثروت بسیار به دستآورد. او از بذل مال دریغ نمیكرد، به همین سبب به جواد مشهور شد (بنداری، ص194ـ 195؛ ابنخلّكان، ج5، ص144).
پس از سیفالدینغازی، برادرش قطبالدینمودود (حك: 544 ـ 564)، با یاری جمالالدین و زینالدینعلی كوچك سپهسالار، از امیران زنگی، به امارت رسید(ابنقَلانِسی، ص306ـ307؛ ابناثیر، 1399ـ1402، ج11، ص139؛ بنداری، ص207). جمالالدین همچنان بر مسند وزارت باقی ماند و اقدامات مفیدی برای آبادی مكه و مدینه كرد (رجوع کنید به ابناثیر،1399- 1402، ج11، ص309؛ همو، 1382، ص128ـ129؛ ابنخلّكان، ج5، ص144ـ 145).
در 558 قطبالدین مودود بر جواد اصفهانی خشم گرفت و او را به زندان افكند (ابناثیر، 1399ـ1402، ج11، ص306). ظاهراً محبوبیت و نفوذ وی، موجب هراس قطبالدین مودود شده بوده است. وی در 559 در زندان درگذشت و گویا مرگ خویش را پیشبینی كرده بود (رجوع کنید به همانجا). پیكر او را در موصل به امانت به خاك سپردند و ششسال بعد به وصیت خود وی و با حمایت اسدالدین شیركوه، عموی صلاحالدینایوبی كه از دوستان جواد اصفهانی بود، جسدش را به مدینه منتقل كردند و در سرایی نزدیك مسجدالنبی به خاك سپردند (ابنجوزی، ج18، ص161؛ ابناثیر، 1399ـ1402، ج11، ص307؛ ابنعماد، ج4، ص 185).
او ممدوح برخی از شاعران عرب چون ابوالفوارس سعدبن محمدبن سعدبن صیفی تمیمی مشهور به حَیص بَیص*، و محمدبننصر قَیسَرانیبود (بنداری، ص194؛ ابنخلّكان، ج5، ص 144). خاقانی مثنوی تحفه العراقین را به وی تقدیم كرده و در اشعار بسیاری او را ستوده است (رجوع کنید به ص10ـ11، 186ـ195).
پسر جواد اصفهانی، جلالالدین ابوالحسن علی، در دوره امارت سیفالدین غازیبن قطب الدین مودود وزیر شد.او نیز مورد غضب اتابك زنگی قرار گرفت و چندی در زندان به سر برد (ابناثیر، 1399ـ1402، ج11، ص448؛ ابنخلّكان، ج5، ص146).
منابع: (1) ابناثیر، التاریخ الباهر فی الدوله الاتابكیه، چاپ عبدالقادر احمد طلیمات، قاهره [ ? 1382/1963(؛ (2) همو، الكامل فی التاریخ، بیروت 1385ـ 1386/ 1965ـ1966، چاپ افست 1399ـ1402/ 1979ـ1982؛ (3) ابنجوزی، المنتظم فی تاریخ الملوك و الامم، چاپ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی عبدالقادرعطا، بیروت1412 /1992؛ (4) ابنخلدون؛ (5) ابنخلّكان؛ (6) ابنعماد؛ (7) ابن قلانسی، تاریخ أبییعلی حمزهابن القلانسی، المعروف بذیل تاریخ دمشق، قاهره: مكتبهالمتنبی، )بیتا.(؛ (8) فتحبنعلیبنداری، تاریخ دوله آل سلجوق ) زبدهالنصر و نخبهالعصر]، بیروت 1978؛ (9) بدیلبن علیخاقانی، مثنوی تحفه العراقین،چاپ یحیی قریب، تهران1333 ش؛ (10) نوراللّه كسائی، «جمالالدین اصفهانی: وزیر نیكوكار عصر سلجوقی»، وقف: میراث جاویدان، سال5، ش3 و 4 (پاییز و زمستان1376)؛