responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4887

 

جَمْهَرَة اللُّغَة ، از نخستین‌ فرهنگهای‌ لغت‌ جامع‌ عربی‌، تألیف‌ محمدبن‌ حسن‌بن‌ دُرَید (متوفی‌ 321). این‌ كتاب‌، پس‌ از العین‌ خلیل‌بن‌ احمد * فَراهیدی‌ (متوفی‌ 175)، مشهورترین‌ فرهنگ‌ لغت‌ عربی‌ است‌ ( المُنْجد فی‌ الاعلام‌ ، ص‌218). مسعودی‌ (متوفی‌ 346؛ ج‌8، ص‌304) ابن‌دُرید * را جانشین‌ خلیل‌ در لغت‌ دانسته‌ است‌. ابن‌درید نام‌ كتاب‌ را یك‌ بار جمهرة ‌اللغه و دیگر بار جمهرة ‌الكلام‌ و اللغة ذكر كرده‌ است‌ (رجوع کنید به 1987ـ1988، ج‌1، ص‌40ـ41). برخی‌ نام‌ آن‌ را الجمهرة‌ فی‌ اللغة‌ (رجوع کنید به حاجی‌خلیفه‌، ج‌1، ستون‌ 605؛ بروكلمان‌، ج‌2، ص‌183) و برخی‌ الجمهرة‌ فی‌ علم ‌اللغة آورده‌اند (رجوع کنید به ابن ‌ندیم‌، ص‌67؛ د. اسلام‌ ، چاپ‌ اول‌، ذیل‌ «ابن‌درید»؛ امین‌، ج‌9، ص‌156). نام‌ كتاب‌ به‌ شكل‌ الجمهرة نیز آمده‌ است‌ (رجوع کنید به ازهری‌، ج‌1، ص‌31؛ قفطی‌، ج‌3، ص‌97؛ ابن‌خلّكان‌، ج‌4، ص‌324). به‌ گفته‌ جواد (ص‌194)، ابن‌درید در نامگذاری‌ كتاب‌، به‌ جمهرة ‌النسبة یا الانساب‌ابن‌سائب‌ كلبی‌ (متوفی‌ 204) نظر داشته‌ است‌. ابن‌درید در مقدمه‌ كتاب‌ (1987ـ1988، ج‌1، ص‌39ـ40) گفته‌ كه‌ آن‌ را برای‌ ابوالعباس‌ اسماعیل‌بن‌ عبداللّه‌بن‌ محمدبن‌ میكال‌ (متوفی‌ 362) تألیف‌ كرده‌ و این‌ هنگامی‌ بوده‌ است‌ كه‌ ابن‌درید به‌ فارس‌ هجرت‌ كرده‌ بود و عبداللّه‌ میكال‌ از طرف‌ المقتدر باللّه‌ (حك: 295ـ320)، به‌ ولایت‌ بخشهایی‌ از اهواز (خوزستان‌) گمارده‌ شده‌ و تربیت‌ فرزند خود، ابوالعباس‌ اسماعیل‌، را به‌ ابن‌درید سپرده‌ بود (رجوع کنید به یاقوت‌ حموی‌، ج‌2، ص‌721، ج‌6، ص‌2495ـ2496)؛ اما، ابن‌خلّكان‌ (ج‌4، ص‌325) گفته‌ است‌ كه‌ ابن‌درید با دو فرزند میكال‌ مصاحبت‌ می‌كرد و جمهره‌ را برای‌ آن‌ دو نگاشت‌ و آن‌ دو نیز سرپرستی‌ دیوان‌ فارس‌ را به‌ وی‌ واگذاردند. در د. اسلام‌ (همانجا) نیز آمده‌ است‌ كه‌ ابن‌درید كتاب‌ جمهره‌ را برای‌ آل‌میكال‌ نوشت‌ و آنان‌ نیز وی‌ را به‌ سرپرستی‌ دیوان‌ فارس‌ گماردند. ابوالعباس‌ اسماعیل‌ میكال‌ گفته‌ است‌ كه‌ ابن‌درید در 297، جمهره را از اول‌ تا آخر و از حفظ‌ بر او املا كرده‌ و فقط‌ درباره‌ همزه‌ و لفیف‌ (رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌) به‌ برخی‌ كتابها مراجعه‌ نموده‌ است‌ (رجوع کنید به یاقوت‌ حموی‌، ج‌6، ص‌2496).

هیچ‌ لغت‌نویسی‌ كتاب‌ لغت‌ را از حفظ‌ املا نكرده‌ و ابن‌درید از این‌ حیث‌ ممتاز است‌ (جوهری‌، ج‌1، مقدمه‌ عطّار، ص‌80). ابن‌درید در بصره‌ و بغداد نیز جمهره را از حفظ‌ املا كرده‌ (رجوع کنید به ابن‌ندیم‌، همانجا؛ یاقوت‌ حموی‌، ج‌6، ص‌2492) و خود در چند جا (1987ـ1988، ج‌1، ص‌40، ج‌2، ص‌1085، ج‌3، ص‌1339) به‌ این‌ نكته‌ اشاره‌ نموده‌ است‌. به‌ گفته‌ ابن‌ندیم‌ (همانجا) و قِفْطی‌ (همانجا)، اختلاف‌ در املاها دلیل‌ وجود فزونی‌ و كاستی‌ در نسخه‌های‌ جمهره است‌ و نسخه‌ ابوالفتح‌ عبیداللّه ‌بن‌ احمد نحوی‌ كامل‌ترین‌ نسخه‌هاست‌. گویا نسخه‌های‌ جمهره فراوان‌ بوده‌ است‌. به‌نوشته‌ سیوطی‌ (متوفی‌ 911؛ ج‌1، ص‌95)، ابوعلی‌ قالی‌ * (متوفی‌ 356) نسخه‌ای‌ از جمهره را به‌ خط‌ ابن‌درید در اختیار داشته‌ و خود سیوطی‌ نسخه‌ای‌ به‌ خط‌ احمدبن‌ عبدالرحمان‌ طرابلسی‌ داشته‌ كه‌ بر ابن‌خالویه‌ (متوفی‌ 370) قرائت‌ شده‌ بوده‌ است‌. به‌ روایت‌ ابن‌خالویه‌ * ، این‌ نسخه‌ از ابن‌درید بوده‌ و حواشی‌ و استدراكات‌ ابن‌خالویه‌ نیز در حاشیه‌ آن‌ بوده‌ است‌. به‌ نقل‌ منابع‌، در كتابخانه‌ عزیز باللّه‌، خلیفه‌ فاطمی‌ (حك: 365ـ386)، یكصد نسخه‌ از جمهره موجود بوده‌ كه‌ نشان‌دهنده‌ شهرت‌ جمهرة‌ در آن‌ دوران‌ است‌ (رجوع کنید به مقریزی‌، ج‌2، ص‌253؛
د.ا.د.ترك‌ ، ذیل‌ "el-Cemhere" ؛
شرقاوی‌ اقبال‌، ص‌196ـ197). ابن‌درید در روزگار خود داناترین‌ مردم‌ در لغت‌ و شعر و انساب‌ به‌شمار می‌رفت‌ (مَرْزُبانی‌، ص‌461؛
زُبَیدی‌، ص‌184) و حافظه‌اش‌ بسیار قوی‌ بود، چنانكه‌ حكایتهایی‌ در این‌ باره‌ نقل‌ شده‌ است‌. گفته‌اند كه‌ علم‌ لغت‌ در میان‌ بصریان‌ به‌ او ختم‌ شده‌ است‌ و در روز مرگ‌ ابن‌درید گفته‌ شد كه‌ علم‌ لغت‌ از دنیا رفت‌ (رجوع کنید به ابوالطیب‌ لغوی‌، ص‌99؛
خطیب‌ بغدادی‌، ج‌2، ص‌595ـ596؛
ابن‌جوزی‌، ج‌13، ص‌330ـ331).

به‌رغم‌ ایرادهایی‌ كه‌ بر جمهره‌ گرفته‌اند (رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌)، بسیاری‌ این‌ كتاب‌ را ارزشمند و درخور اعتماد دانسته‌اند (رجوع کنید به ابن‌خلّكان‌، ج‌4، ص‌324؛
صَفَدی‌، ج‌2، ص‌340؛
ضیف‌، ص‌143). بسیاری‌ از مؤلفان‌ بزرگ‌، از جمله‌ ابن‌خلّكان‌ (ج‌1، ص‌266، ج‌6، ص‌313) و سیوطی‌ (ج‌1، ص‌182)، در نقل‌ مباحث‌ لغوی‌، از جمهره سود برده‌اند. شیخ‌ طوسی‌ (متوفی‌ 460) نیز در تفسیر خود، التبیان‌ فی‌ تفسیرالقرآن‌ * (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به ج‌2، ص‌112، 121)، برای‌ برخی‌ مباحث‌ لغوی‌، از جمهره استفاده‌ كرده‌ است‌.

بسیاری‌ از فرهنگ‌نویسانِ پس‌ از ابن‌درید، تصریح‌ كرده‌اند كه‌ جمهره‌ یكی‌ از منابع‌ آنان‌ بوده‌ است‌، كسانی‌ چون‌ ابن‌فارِس‌ (متوفی‌ 395؛
ج‌1، ص‌5)، ابوعبداللّه‌ محمدبن‌ عبداللّه‌بن‌ خطیب‌ اِسكافی‌ (متوفی‌ 421) در كتاب‌ مَبادی‌ء اللغة (رجوع کنید به بروكلمان‌، ج‌5، ص‌159)، ابن‌سِیدَه‌ (متوفی‌ 458؛
ج‌1، ص‌15)، حسن‌بن‌ محمدرضی‌ صاغانی‌/ صغانی‌ (متوفی‌ 650) در تكمله‌ صحاح‌ جوهری‌ (رجوع کنید به حسین‌ نَصّار، ج‌2، ص‌407) و محمدبن‌ محمدمرتضی‌ زَبیدی‌ (متوفی‌ 1205؛
ج‌1، ص‌6). جمهره‌ از كتابهایی‌ بوده‌ است‌ كه‌ شیوخ‌، آن‌ را روایت‌ می‌كرده‌اند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به یاقوت‌ حموی‌، ج‌4، ص‌1490، ج‌5، ص‌1922). برخی‌ نیز بر آن‌ بوده‌اند كه‌ جمهره‌ را از بركنند، از جمله‌ ابوالعلاء همدانی‌ (متوفی‌ 569) و حسن‌بن‌ خطیر (متوفی‌ 598؛
همان‌، ج‌2، ص‌826، 857).

ابن‌درید در مقدمه‌ كتابش‌ (1987ـ1988، ج‌1، ص‌40) بیان‌ كرده‌ است‌ كه‌ قصد معارضه‌ با دانشمندان‌ یا نكوهش‌ پیشینیان‌ را ندارد و، ضمن‌ تجلیل‌ از كتاب‌ العین‌ خلیل‌، گفته‌ كه‌ سبب‌ تألیف‌ جمهره‌ ، دشواری‌ استفاده‌ از العین‌ است‌ و افزوده‌ كه‌ برای‌ جمهره‌ نظام‌ الفبایی‌ را اصل‌ قرار داده‌ است‌ تا سودمندتر باشد و مراجعه‌ كنندگان‌ سرگردان‌ نشوند. اشاره‌ ابن‌درید به‌ شیوه‌ خلیل‌ است‌ كه‌ در العین‌ ، كلمات‌ را براساس‌ مخرجهای‌ حروف‌، گردآورده‌ و از حرف‌ ع‌، كه‌ از پایین‌ترین‌ مخرج‌ صوتی‌ در حلق‌ خارج‌ می‌گردد، شروع‌ می‌شود و به‌ حرف‌ م‌، كه‌ از بالاترین‌ مخرج‌ صوتی‌، یعنی‌ لبها، ادا می‌شود، خاتمه‌ می‌یابد كه‌ به‌ اعتقاد برخی‌، مأخوذ از هندوان‌ و زبان‌ سنسكریت‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به مجتبائی‌، ص‌72ـ73؛
نیز رجوع کنید به العین‌ * ).

ابن‌درید كتاب‌ خود را به‌ چند قسمت‌ اصلی‌ تقسیم‌ كرده‌ است‌، به‌ این‌ ترتیب‌: 1)ثُنایی‌ صحیح‌، كه‌ حرف‌ دوم‌ آن‌ تكرار شده‌ باشد (در واقع‌، كلمه‌ سه‌ حرفی‌ است‌) و در حرف‌ الف‌، از «ابّ» آغاز و به‌ «ای» ختم‌ می‌شود و در حرف‌ ب‌، از «بتّ» آغاز می‌شود و به‌ همین‌ ترتیب‌ ادامه‌ می‌یابد. 2)ثنایی‌ ملحق‌ به‌ رباعی‌، شامل‌ واژگانی‌ همچون‌ «بحبح‌» و «بجبج‌». 3)ثنایی‌ معتل‌، كه‌ با «بوأ» آغاز و به‌ «هوی‌» ختم‌ می‌شود. 4)ثُلاثی‌ صحیح‌، كه‌ بیشترین‌ حجم‌ كتاب‌ را تشكیل‌ می‌دهد. 5)ثلاثی‌ای‌ كه‌ عین‌الفعل‌ آن‌ از حروف‌ لین‌ باشد، مانند باب‌، بیت‌، و سوس‌. 6)باب‌ نوادر همزه‌، كه‌ شامل‌ واژگان‌ مهموز لفیف‌ و مقصور نیز می‌شود. 7)رباعی‌ صحیح‌. 8)رباعی‌ معتل‌، كه‌ كلمات‌ غیرمعتلی‌ همچون‌ «دردق‌» و «كركم‌» نیز در این‌ باب‌ آمده‌ است‌. 9)خُماسی‌ و ملحقات‌ آن‌. 10)ابواب‌ متفرقه‌ مربوط‌ به‌ لغات‌ (رجوع کنید به ابن‌درید، 1987ـ 1988، ج‌1، مقدمه‌ بعلبكی‌، ج‌1، ص‌17ـ 18؛
حسین‌ نصّار، ج‌2، ص‌317ـ318، 321ـ328). ابن‌درید، همچون‌ خلیل‌، كلماتی‌ را كه‌ حروف‌ آنها مشترك‌ است‌ در یك‌ جا گردآورده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به 1987ـ1988، ج‌1، ص‌346، ذیل‌ مادّه‌های‌ «بوش‌»، «شبو»، «شوب‌»، «وبش‌»، «وشب‌»). بر این‌ اساس‌، چنانچه‌ بخواهیم‌ مثلاً مادّه‌ ف‌ ت‌ ح‌ را در جمهره‌ بیابیم‌، باید به‌ حرف‌ ت‌ مراجعه‌ كنیم‌، زیرا ت‌ در نظام‌ الفبایی‌ پیش‌ از ح‌ و ف‌ است‌ و تنها فرهنگ‌ لغتی‌ كه‌ بر این‌ اساس‌ تنظیم‌ گشته‌، جمهره‌ است‌ (رجوع کنید به >دایرة ‌المعارف‌ ادبیات‌ عربی‌ <، ذیل‌ "Lexicography, medieval" ). در جمهره‌ ، مانند زبانهای‌ فارسی‌ و اردو، حرف‌ ه پس‌ از حرف‌ و و پیش‌ از ی‌ آمده‌ است‌ (هی‌وود ، ص‌48). برخی‌ برآن‌اند كه‌ ابن‌درید نسبت‌ به‌ تعدیل‌ روش‌ خلیل‌ در العین‌ احساس‌ نیاز كرده‌ بود، ولی‌ عملاً نتوانست‌ پا از دایره‌ العین‌ فراتر نهد. وی‌ در تدوین‌ جمهره‌ از مطالب‌ العین‌ استفاده‌ كرد كه‌ باعث‌ شد عده‌ای‌ به‌ وی‌ اعتراض‌ كنند، حال‌ آنكه‌ ابن‌درید در انتخاب‌ و ترتیب‌ واژه‌ها به‌ شیوه‌ خود عمل‌ كرد و برخی‌ واژه‌ها را به‌ العین‌ افزود و ریشه‌ آنها را معین‌ كرد (رجوع کنید به د.اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ «ابن‌درید»؛
هی‌وود، ص‌53؛
عَشّ، ص‌517ـ518). ابومنصور محمدبن‌ احمد اَزْهَری‌ * (متوفی‌ 370) ــكه‌ از مخالفان‌ سرسخت‌ ابن‌درید بودــ در مقدمه‌ تهذیب‌ اللغة (ج‌1، ص‌31) نوشته‌ كه‌ ابن‌درید در جعل‌ واژگان‌ عربی‌ شهره‌ است‌ و از واژگانی‌ در جمهره‌ یاد كرده‌ كه‌ بی‌ریشه‌ است‌ و كلام‌ غیرعرب‌ را به‌ عنوان‌ كلام‌ عربی‌ در فرهنگ‌ خود آورده‌ است‌ و در كتاب‌ جمهره‌ اطلاعات‌ اساسی‌ و مفید یافت‌ نمی‌شود. ابراهیم‌بن‌ محمد نِفْطَوَیه‌ * (متوفی‌ 323) نیز، ضمن‌ توهین‌ به‌ ابن‌درید، گفته‌ بود كه‌ جمهره‌ همان‌ العین‌ است‌ با اندكی‌ تغییر (رجوع کنید به یاقوت‌ حموی‌، ج‌6، ص‌2496؛
سیوطی‌، ج‌1، ص‌94). عبدالسلام‌ محمد هارون‌، در مقدمه‌ كتاب‌ الاشتقاق‌ ابن‌درید (ج‌1، ص‌9، 13)، از وی‌ دفاع‌ كرده‌ و پس‌ از نقل‌ گفته‌های‌ ازهری‌ (رجوع کنید به ج‌1، ص‌12ـ13) آنها را ناعادلانه‌ دانسته‌ و گفته‌ كه‌ جمهره‌ كتاب‌ مشهوری‌ بوده‌ است‌ و دانشمندان‌ از دیرباز به‌ آن‌ مراجعه‌ می‌كرده‌اند و اینكه‌ ابن‌درید در 74 سالگی‌ جمهره‌ را از حفظ‌ املا می‌كرده‌ شایان‌ توجه‌ است‌.

ازهری‌، با وجود آن‌ گفته‌ها درباره‌ جمهره‌ ، در فرهنگ‌ لغت‌ خود موارد متعددی‌ را از ابن‌درید نقل‌ كرده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به ج‌16، ص‌157، 174، 187ـ188، 275). ابن‌جِنّی‌ (متوفی‌ 392؛
ج‌3، ص‌288) نیز جمهره‌ را نامرتب‌ و مغشوش‌، و ابن‌درید را در علمِ صرف‌، نادان‌ وصف‌ كرده‌ است‌. سیوطی‌ (ج‌1، ص‌93)، پس‌ از آوردن‌ گفته‌های‌ ابن‌جنّی‌ و ازهری‌، ابن‌درید را مبرا دانسته‌ و گفته‌ است‌ كه‌ هر كس‌ جمهره‌ را مطالعه‌ كند میزان‌ دقت‌ ابن‌درید را در نقل‌ و روایت‌ درخواهد یافت‌.

از جمله‌ ایرادهایی‌ كه‌ بر جمهره‌ گرفته‌ شده‌ آن‌ است‌ كه‌ ابن‌درید كلمات‌ سه‌ حرفی‌ دارای‌ «ه‌» را، با اینكه‌ حرف‌ ه‌ علامت‌ تأنیث‌ است‌ نه‌ از حروف‌ اصلی‌ كلمه‌، در میان‌ كلمات‌ رباعی‌ آورده‌ است‌. به‌ نظر كرنكو (ص‌264)، ابن‌درید آگاهانه‌ این‌ كار را كرده‌ است‌ تا غیر متخصصان‌ نیز بتوانند واژگان‌ را به‌راحتی‌ در فرهنگ‌ لغت‌ بیابند، زیرا این‌ واژگان‌ یك‌ بار نیز در جای‌ اصلی‌ خود آمده‌اند. توجیه‌ دیگر آنكه‌ این‌ واژگان‌ از آن‌ دسته‌ واژگانی‌ بوده‌اند كه‌ همیشه‌ با ه‌ به‌كار رفته‌اند، مانند حَرْدَه‌ كه‌ نام‌ مكانی‌ است‌ و بدون‌ ه‌ به‌كار نرفته‌ است‌ (رجوع کنید به ابن‌درید، 1987ـ1988، ج‌2، ص‌1140، برای‌ تفصیل‌ رجوع کنید به همان‌، ج‌1، مقدمه‌ بعلبكی‌، ص‌19). از دیگر مسائل‌ مطرح‌ شده‌ درباره‌ جمهره‌ آن‌ است‌ كه‌ در فصل‌ همزه‌، واژگانی‌ را می‌یابیم‌ كه‌ با همزه‌ وصل‌ آغاز شده‌اند، با اینكه‌ همزه‌ جزء ریشه‌ آنها نیست‌. شاید ابن‌درید در این‌ قسمت‌ متأثر از كتاب‌ الجیم‌ ابوعَمْرو شَیبانی‌ * (متوفی‌ 206) بوده‌ است‌ (رجوع کنید به هی‌وود، ص‌49). ابن‌درید از كتاب‌الهمز ابوزیدِ انصاری‌ * (متوفی‌ 215) نیز در مباحث‌ همزه‌ سود برده‌ است‌ (حسین‌ نصّار، ج‌1، ص‌97). ابن‌درید در تألیف‌ جمهره‌ هر چند به‌ العین‌ خلیل‌ نظر داشته‌، اما مستقل‌ عمل‌ كرده‌ و گاه‌ در درستی‌ گفته‌های‌ خلیل‌ تردید نموده‌ و گاه‌ عكس‌ گفته‌های‌ خلیل‌ را صحیح‌ دانسته‌ است‌ (رجوع کنید به ابن ‌درید، 1987ـ1988، ج‌1، مقدمه‌ بعلبكی‌، ص‌23ـ25). ابن‌درید در مواردی‌ نیز شجاعانه‌ اعلام‌ كرده‌ است‌ كه‌ صحیح‌ مطلب‌ را نمی‌دانم‌ (رجوع کنید به سیوطی‌، ج‌1، ص‌103ـ109).

در مورد تنظیم‌ مباحث‌ مربوط‌ به‌ واژگان‌ نیز روش‌ ابن‌درید با خلیل‌ یكسان‌ نبوده‌ است‌ (رجوع کنید به حسین‌ نصّار، ج‌2، ص‌333ـ 334). بسیاری‌ از شواهد دو كتاب‌ العین‌ و جمهره‌ متفاوت‌ است‌ و در موارد زیادی‌ حتی‌ یك‌ شاهد مشترك‌ میان‌ دو كتاب‌ یافت‌ نمی‌شود. در برخی‌ موارد، ابن‌درید مطالبی‌ آورده‌ است‌ كه‌ در العین‌ نیست‌ (رجوع کنید به ابن ‌درید، 1987ـ1988، ج‌1، مقدمه‌ بعلبكی‌، ص‌24ـ25؛
حسین‌ نصّار، ج‌2، ص‌339)؛
از این‌رو، مسعودی‌ (ج‌8، ص‌304) گفته‌ كه‌ ابن‌درید مطالبی‌ را در لغت‌ ذكر كرده‌ است‌ كه‌ در آثار پیشینیان‌ یافت‌ نمی‌شود. ابن‌درید كوشیده‌ تا ریشه‌ هر واژه‌ را به‌ دست‌ آورد و از این‌رو، غالباً به‌ اثر دیگر خود، كتاب‌ الاشتقاق‌ ، ارجاع‌ داده‌ است‌ (كرنكو، همانجا). وی‌ همچنین‌ به‌ واژگان‌ معرّب‌ و دَخیل‌ توجه‌ بسیار داشته‌ و كوشیده‌ است‌ تا اصل‌ واژه‌ را بیابد و در خاتمه‌ جمهره‌ بابی‌ را به‌ همین‌ امر اختصاص‌ داده‌ و درباره‌ واژگان‌ فارسی‌، رومی‌، نَبَطی‌ و سریانی‌ بحث‌ كرده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن‌درید، 1987ـ1988، ج‌3، ص‌1322ـ1326). ابن‌درید به‌ واژگان‌ قبایلی‌ همچون‌ اَزْد، تَمیم‌، قَیس‌ و ثَقیف‌ اهمیت‌ می‌داده‌ است‌ و كتاب‌ او از این‌ حیث‌ نیز بر العین‌ خلیل‌ برتری‌ دارد. ابن‌درید، افزون‌ بر نقل‌ واژگان‌ عرب‌ شمال‌، حدود 220 واژه‌ متعلق‌ به‌ مردم‌ یمن‌ را نیز بیان‌ كرده‌ است‌ (حسین‌ نصّار، ج‌2، ص‌335). ابن‌درید گاهی‌ از حروف‌ جانشین‌ یا واسط‌ ــ كه‌ در برخی‌ تلفظهای‌ محاوره‌ای‌ استفاده‌ می‌شودــ بحث‌ كرده‌ است‌، مانند تلفظ‌ ج‌ به‌ شكل‌ گ‌ ( g ) در یمن‌ و مصر سفلا، و حرف‌ ق‌ كه‌ بنی‌تمیم‌ در نجد آن‌ را مانند گ‌ فارسی‌ تلفظ‌ می‌كنند و امروزه‌ هم‌ در عربستان‌ شنیده‌ می‌شود (هی‌وود، ص‌50).

از مطالب‌ جالب‌ توجه‌ در جمهره‌ ، تحمیدیه‌ مُسجّع‌ ابن‌درید در مقدمه‌ كتاب‌ (1987ـ1988، ج‌1، ص‌39) است‌ كه‌ مشتمل‌ بر كلمات‌ و مضامین‌ كلامی‌ و فلسفی‌ است‌. ابن‌درید از منابعی‌ نام‌ برده‌ است‌ كه‌ اینك‌ مفقودند، مانند كتاب‌ الانباز ابوعُبَیدَه‌ مَعْمَربن‌ مُثنّی‌ * (متوفی‌ 209؛
رجوع کنید به همان‌، ج‌1، ص‌428؛
بروكلمان‌، ج‌2، ص‌145)، كه‌ این‌ بر اهمیت‌ جمهره‌ افزوده‌ است‌. گاه‌ ابن‌درید اطلاعات‌ تاریخی‌ سودمندی‌ به‌ دست‌ داده‌ است‌، مانند بیان‌ قدرت‌ شاعری‌ حسّان‌بن‌ ثابت‌ * انصاری‌ (متوفی‌ 54) در دوران‌ كودكی‌ (ابن‌درید، 1987ـ1988، ج‌1، ص‌235) یا گفتگوی‌ میان‌ اَصْمَعی‌ *(متوفی‌ 216) و هارون‌الرشید (همان‌، ج‌3، ص‌1270). وی‌ همچنین‌ درباره‌ كلماتی‌ كه‌ از پی‌ هم‌ می‌آیند، مانند جائع‌ نائع‌، عَطْشان‌ نَطْشان‌، و حَسَن‌ بَسَن‌ (رجوع کنید به همان‌، ج‌3، ص‌1253)؛
استعاره‌ها (رجوع کنید به همان‌، ج‌3، ص‌1255ـ1257)؛
واژگان‌ مؤنثی‌ كه‌ ه‌ تأنیث‌ نمی‌پذیرند، مانند عارِك‌، جالِع‌، طامِث‌ (رجوع کنید به همان‌، ج‌3، ص‌1268ـ1270)؛
و كلماتی‌ كه‌ فقط‌ به‌ شكل‌ مُصَغّر به‌ كار رفته‌اند، مانند خُلَیقاء، شُوَیلاء (رجوع کنید به همان‌، ج‌3، ص‌1271ـ 1272)، بحث‌ كرده‌ و واژگان‌ و نامهای‌ خاصی‌ را گردآورده‌ است‌ كه‌ در اشعار عربی‌ به‌ طور نادرست‌ به‌ كار رفته‌اند (رجوع کنید به همان‌، ج‌3، ص‌1327ـ1329).

كتاب‌ جمهره‌ از همان‌ زمان‌ تألیف‌، شهرت‌ یافت‌ و مورد مراجعه‌، بازبینی‌ و تلخیص‌ قرار گرفت‌، از جمله‌ ابوعمر زاهد، معروف‌ به‌ غلام‌ ثَعْلَب‌ (متوفی‌ 345)، فائِتُ الجمهره والرَدُّ علی‌ ابن‌درید را نگاشت‌ (رجوع کنید به ابن‌ندیم‌، ص‌83؛
یاقوت‌ حموی‌، ج‌6، ص‌2559؛
قفطی‌، ج‌3، ص‌177) و صاحب‌بن‌ عَبّاد (متوفی‌ 385) جَوْهَرة‌ الجمهرة‌ را، كه‌ مختصری‌ از جمهره است‌، تألیف‌ كرد (رجوع کنید به ابن‌انباری‌، ص‌326). نام‌ این‌ كتاب‌ به‌ شكل‌ الجوهرة‌، جوهرالجمهرة‌ و الجوهرة‌ فی‌ مختصرالجمهرة (حاجی‌خلیفه‌، ج‌1، ستون‌ 606، 619، 621) نیز آمده‌ است‌. حسین‌ نصّار (ج‌2، ص‌339) آن‌ را جزء كتابهای‌ مفقود دانسته‌، اما آقابزرگ‌ طهرانی‌ (ج‌5، ص‌292ـ293) نسخه‌ای‌ از آن‌ را شناسایی‌ و معرفی‌ كرده‌ است‌. این‌ كتاب‌ به‌ چاپ‌ رسیده‌ (رجوع کنید به آل‌یاسین‌، ص‌122ـ126) و در مقدمه‌ آن‌ نام‌ كتاب‌ جوهرة ‌الجمهرة ذكر شده‌ است‌ (همان‌، ص‌125). ابن‌تَیانی‌ اندلسی‌ (متوفی‌ 436) نیز كتاب‌ الموعَب‌ را، در جمع‌ بین‌ مطالب‌ العین‌ و جمهره، نوشته‌ (رجوع کنید به آل‌یاسین‌، ص‌110؛
حسین‌ نصّار، ج‌2، ص‌339) كه‌ مختصر الجمهرة‌ نیز نامیده‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به شرقاوی‌ اقبال‌، ص‌212). ابوالعلاء مَعَرّی‌ (متوفی‌ 449) شواهد شعری‌ جمهره‌ را به‌ نثر درآورده‌ و در سه‌ جزء شرح‌ كرده‌ است‌ با عنوان‌ نثر شواهد الجمهرة (حسین‌ نصّار، همانجا). یحیی‌بن‌ مُعْطی‌ مغربی‌ (متوفی‌ 628) جمهره‌ را به‌ نظم‌ كشیده‌ و آن‌ را نظم‌ الجمهرة‌ نامیده‌ است‌ (یاقوت‌ حموی‌، ج‌6، ص‌2831). از مختصر الجمهرة‌ محمدبن‌ نصراللّه‌بن‌ عُنَین‌ شاعر (متوفی‌ 630) نیز نام‌برده‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به حاجی‌ خلیفه‌، ج‌1، ستون‌ 606). به‌ گفته‌ حسین‌ نصّار (همانجا)، تمام‌ این‌ كتابها مفقود شده‌اند؛
اما، بروكلمان‌ (ج‌2، ص‌183) نیز نسخه‌ای‌ از مختصر جمهره‌ را شناسایی‌ و معرفی‌ كرده‌ كه‌ مؤلف‌ آن‌ ناشناخته‌ است‌.

كتاب‌ جمهرة ‌اللغة نخستین‌بار از 1344 تا 1351 در حیدرآباد دكن‌ به‌ چاپ‌ رسید. محمد سورَتی‌ و كرنكو نسخه‌هایی‌ را كه‌ اساس‌ تصحیح‌ بوده‌ است‌ معرفی‌ كرده‌اند (ابن‌درید، 1344ـ1351، ج‌1، مقدمه‌، ص‌15ـ18). كرنكو (ص‌266ـ267) نیز در مقاله‌ای‌ كه‌ درباره‌ فرهنگهای‌ لغت‌ عربی‌ نوشته‌، نسخه‌های‌ جمهره‌ را به‌ تفصیل‌ معرفی‌ نموده‌ است‌. جلد چهارم‌ چاپ‌ حیدرآباد، كه‌ به‌ فهرستها اختصاص‌ یافته‌، از اهمیت‌ به‌ سزایی‌ برخوردار است‌، زیرا بدون‌ این‌ فهرستها استفاده‌ از جمهره‌ بسیار دشوار است‌ (رجوع کنید به هی‌وود، ص‌52). این‌ چاپ‌ چندین‌بار نیز چاپ‌ افست‌ شده‌ است‌ (رجوع کنید به د.ا.د.ترك‌ ، همانجا). چاپ‌ منقح‌ دیگری‌ نیز از جمهرة ‌اللغة صورت‌ گرفته‌ و محقق‌ آن‌، رمزی‌ منیربعلبكی‌، در مقدمه‌ مبسوط‌ خود، ضمن‌ بیان‌ ویژگیهای‌ جمهره‌ ، برخی‌ ایرادها و اشكالهای‌ چاپ‌ حیدرآباد را نیز ذكر كرده‌ است‌ (رجوع کنید به ابن‌درید، 1987ـ1988، ج‌1، مقدمه‌، ص‌29ـ30).


منابع‌:
(1) آقابزرگ‌ طهرانی‌؛
(2) محمدحسن‌ آل‌یاسین‌، « جوهرة‌ الجمهرة للصاحب‌ اسماعیل‌بن‌ عبّاد»، مجلة المجمع‌ العلمی‌العراقی‌ ، ج‌43، ش‌1 (1416)؛
(3) ابن‌انباری‌، نزهة الالباء فی‌ طبقات‌ الادباء، چاپ‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره [? 1386/1967(؛
(4) ابن‌جنی‌، الخصائص، چاپ‌ محمدعلی‌ نجار، ) قاهره‌ 1372ـ1376/ 1952ـ1957 (، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ) بی‌تا. (؛
(5) ابن‌جوزی‌، المنتظم‌ فی‌ تاریخ‌ الملوك‌ و الامم‌ ، چاپ‌ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی‌ عبدالقادر عطا، بیروت‌ 1412/1992؛
(6) ابن‌خلّكان‌؛
(7) ابن‌درید، كتاب‌ الاشتقاق‌ ، چاپ‌ عبدالسلام‌ محمد هارون‌، بغداد 1399/ 1979؛
(8) همو، كتاب‌ جمهره‌ اللغه‌ ، حیدرآباد دكن‌ 1344ـ1351؛
(9) چاپ‌ افست‌ ) بیروت‌، بی‌تا. (؛
(10) همان‌، چاپ‌ رمزی‌ منیر بعلبكی‌، بیروت‌ 1987ـ 1988؛
(11) ابن‌سیده‌، المحكم‌ و المحیط‌ الاعظم‌ فی‌ اللغة، قاهره‌ 1377ـ 1393/ 1958ـ1973؛
(12) ابن‌فارس‌؛
(13) ابن‌ندیم‌؛
(14) عبدالواحدبن‌ علی‌ ابوالطیب‌ لغوی‌، مراتب‌ النحویین‌، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، بیروت‌ 1423/2002؛
(15) محمدبن‌ احمد ازهری‌، تهذیب‌ اللغة ، ج‌1، چاپ‌ عبدالسلام‌ محمد هارون‌، مصر 1384/1964، ج‌16، چاپ‌ رشید عبدالرحمان‌ عبیدی‌، مصر 1975؛
(16) امین‌؛
(17) كارل‌ بروكلمان‌، تاریخ‌ الادب‌ العربی‌ ، ج‌2، نقله‌ الی‌ العربیه‌ عبدالحلیم‌ نجار، قاهره‌ ) 1974 (، ج‌5، نقله‌ الی‌ العربیة‌ رمضان‌ عبدالتواب‌، قاهره‌ 1975؛
(18) مصطفی‌ جواد، «مؤلف‌ جمهرة اشعار العرب‌»، مجلة‌ المجمع‌ العلمی‌ العراقی‌، ج‌7 (1379)؛
(19) اسماعیل‌بن‌ حماد جوهری‌، الصحاح‌: تاج ‌اللغة و صحاح‌ العربیة، چاپ‌ احمد عبدالغفور عطار، بیروت‌ ) بی‌تا. (، چاپ‌ افست‌ تهران‌ 1368ش‌؛
(20) حاجی‌خلیفه‌؛
(21) حسین‌ نصّار، المعجم‌ العربی‌: نشأته‌ و تطوّره‌، ) قاهره‌ ( 1408/1988؛
(22) خطیب‌ بغدادی‌؛
(23) محمدبن‌ حسن‌ زبیدی‌، طبقات‌ النحویین‌ و اللغویین، چاپ‌ محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ )? 1392/1973 (؛
(24) عبدالرحمان‌بن‌ ابی‌بكر سیوطی‌، المزهر فی‌ علوم‌ اللغة و انواعها، چاپ‌ محمداحمد جادمولی‌، علی‌محمد بجاوی‌ و محمدابوالفضل‌ ابراهیم‌، قاهره‌ ) بی‌تا. (؛
(25) احمد شرقاوی‌ اقبال‌، معجم‌ المعاجم‌ ، بیروت‌ 1407/1987؛
(26) صفدی‌؛
(27) شوقی‌ ضیف‌، تاریخ‌ الادب‌ العربی‌ ، ج‌4: العصر العباسی‌ الثانی‌ ، قاهره‌ ) 1975 (؛
(28) طوسی‌؛
(29) یوسف‌ عش‌ «اولیه‌ تدوین‌ المعاجم‌ و تاریخ‌ كتاب‌ العین‌ المروی‌ عن‌ الخلیل‌بن‌ احمد»، مجلة المجمع‌ العلمی‌ العربی‌، ج‌16، ش‌11 و 12 (ذیقعده‌ و ذیحجه‌ 1360)؛
(30) علی‌بن‌ یوسف‌ قفطی‌، انباه‌ الرواة‌ علی‌ انباه‌ النحاة، چاپ‌ ابوالفضل‌ ابراهیم‌، ج‌3، قاهره‌ 1374/1955؛
(31) فتح‌اللّه‌ مجتبائی‌، نحو هندی‌ و نحو عربی‌: همانندیها در تعریفات‌، اصطلاحات‌ و طرح‌ قواعد ، تهران‌ 1383ش‌؛
(32) محمدبن‌ محمد مرتضی‌ زبیدی‌، تاج‌ العروس‌ من‌ جواهر القاموس‌ ، ج‌1، چاپ‌ عبدالستار احمد فراج‌، كویت‌ 1385/1965، چاپ‌ افست‌ بیروت‌ ) بی‌تا. (؛
(33) محمدبن‌ عمران‌ مرزبانی‌، معجم‌الشعراء ، چاپ‌ ف‌. كرنكو، بیروت‌ 1402/1982؛
(34) مسعودی‌، مروج‌ (پاریس‌)؛
(35) احمدبن‌ علی‌ مقریزی‌، كتاب‌ الخطط‌ المقریزیة، لبنان‌ ) 1959 ]؛
(36) المنجد فی‌ الاعلام ‌، بیروت‌: دارالمشرق‌، 1969؛
(37) یاقوت‌ حموی‌، معجم‌ الادباء ، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ 1993؛


(38) Encyclopedia of Arabic literature , ed. Julie Scott Meisami and Paul Starkey, London 1998, s.v. "Lexicography, medieval" (by M.G. Carter) EI 1 , s.v. "Ibn Duraid" (by J. Pedersen);
(39) EI 2 , s.v. "Ibn Durayd" (by J.W. Fuck);
(40) John A.Haywood, Arabic lexicography , Leiden 1965;
(41) F. Krenkow, "The beginnings of Arabic lexicography", JRAS (1924);
(42) TDVIA , s.v. " el-Cemhere " (by Nasuhi Unal Karaarslan).

/ باقر قربانی‌زرّین‌ /



نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4887
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست