جمعیت علمیه عثمانیه ، جمعیتی متعلق به عثمانی دوره تنظیمات (1255ـ1293) با هدف اشاعه دانش و فرهنگ جدید. در نتیجه اصلاحاتی كه در دوره تنظیمات * ، برای بازسازی و نوسازی نهادهای نظامی و اداری و آموزشی عثمانی، به منظور پیشگیری از اضمحلال آن حكومت، صورت گرفت ( میدان لاروس، ج11، ص885)، مدارس و مؤسسات آموزشی و فرهنگی جدیدی نیز تأسیس شد كه جمعیت علمیه عثمانیه از آن جمله بود.
پیش از تشكیل این جمعیت به فرمان سلطان عبدالحمید دوم (حك: 1293ـ1327)، زمینه و مقدّمات اعلام فرمان تنظیمات در زمان سلطنت پدرش سلطان محمود دوم (حك: 1223ـ1255) فراهم آمده بود، ازاینرو هیئتی به نام مجلس موقت در ربیعالاول 1261 تشكیل شد. این مجلس، كه وظیفهاش مطالعه راههای مبارزه با بیسوادی و اصلاح نظام آموزشی بود، گزارش خود را پس از یك سال به مجلس والا، كه عهدهدار تهیه نظامنامههای جدید و مذاكره در خصوص امور دولت بود، تقدیم كرد. از جمله پیشنهادهای مجلس موقت، توسعه مدارس صبیان (كودكان، ابتدایی) و رشدیه (متوسطه)، تأسیس دارالفنون (دانشگاه) و نیز تشكیل «مجلس معارف عمومیه» با هدف نظارت بر فعالیتهای مؤسسات مذكور بود (احسان اوغلو ص197ـ198؛ میدان لاروس ، ج11، ص886). در پی این پیشنهادها، مجلس معارف عمومیه تشكیل و مأمور اجرای تصمیمات مجلس موقت شد. از جمله تصمیمات مجلس معارف، تشكیل جمعیتی برای تهیه كتابهای درسی دارالفنون بود. این جمعیت در 16 رمضان 1267، با حضور سلطان عبدالمجید اول و با نطق صدراعظم رشیدپاشا، معمار تنظیمات، بر پا گردید و انجمن دانش نامیده شد (آقیوز، ص12). این انجمن با چهل عضو داخلی و شماری اعضای افتخاری خارجی و خاورشناسانی چون هامر ـ پورگشتال اتریشی، ردهاوس انگلیسی و بیانكی فرانسوی، براساس فرهنگستان فرانسه تشكیل شد و وابسته به مجلس معارف عمومی بود و مؤسسه دولتی به شمار میآمد (احسان اوغلو، ص198ـ 199؛ رئیسنیا، ج1، ص88ـ90). انجمن دانش، براساس نظامنامهاش، میبایست آثار علمی منتشر شده در اروپا را به زبان تركی ترجمه و آثار علمی ساده فهم تألیف مینمود، اما با گذشت بیش از ده سال، آثار اندكی انتشار داد و چون بیشتر اعضایش به مناسبت مقامهای دولتی خود انتخاب شده بودند، انتظارات خوشبینانه اولیه را برآورده نكرد و تعطیل شد ( د. ا. ترك ، ج11، ص737؛ میدان لاروس ، ج4، ص245؛ احساناوغلو، ص199).
جمعیت علمیه عثمانیه، كه همزمان با كاسته شدن فعالیتهای انجمن دانش شكل گرفته بود، برخلاف آن، تشكل فرهنگی غیردولتی، اما به طور كلی دارای همان اهداف انجمن دانش بود و جانشین آن به شمار میآمد. این جمعیت به تقاضای خلیلبیگ، سفیر عثمانی در سنپترزبورگ، در شوال 1277، و به فرمان سلطان، در ذیقعده 1277 تأسیس شد (احساناوغلو، ص202). نظامنامه 35 مادّهای جمعیت، در شماره اول مجموعه فنون (ترجمان جمعیت)، كه یك سال و اندی پس از تشكیل آن، یعنی در محرّم 1279/ ژوئن 1862، انتشار یافت، درج گردیده است (همان، 205؛ د.ا.د.ترك ، ذیل مادّه). طبق این نظامنامه، جمعیت برای تألیف و ترجمه كتاب، تدریس همگانی علوم و فنون در ممالك محروسه، به هر وسیله ممكن اقدام و از مسائل دینی و سیاست روز احتراز میكرد. از این مواد چنین برمیآید كه هدف اصلی و برنامه جمعیت با سیاست آموزشی و فرهنگی دولت همسو بوده است ( د.ا.د.ترك ، همانجا). از مواد راجع به اعضا چنین مستفاد میشود كه جمعیت دارای سه نوع عضو، دائم و غیردائم و مكاتبهای، و تعداد اعضای آن نامحدود بوده است. اعضای دائمی از اتباع دولت عثمانی، بیتوجه به دین و نژاد آنان، انتخاب میشدند، ولی برای انتخاب اعضای غیردائم چنین نبود. اعضای مكاتبهای هم اگر چه حق شركت در جلسات را داشتند، از حق رأی محروم بودند. هر كدام از اعضا میبایست افزون بر دانستن زبان تركی عثمانی و عربی و فارسی، به یكی از زبانهای فرانسه، انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی و یونانی باستان آشنا می بودند. در سندی نام 33 عضو دائم، كه از آن میان هشت تن عضو هیئت مدیره بودهاند، و نیز نام هشت عضو غیردائم درج شده است. از این فهرست چنین بر می آید كه سه تن از اعضای هشتگانه هیئت مدیره و هشت تن از 25 عضو دائم دیگر، غیر مسلمان بودند، اما هجده عضو دائم و همه هشت عضو غیردائم، یعنی 26 تن از 41 تن، مسلمان و عمدتاً كارمند دولت، بهویژه از كارمندان دایره «قلم» (دفتر)، «ترجمه» و استاد «مهندسخانه» و «مكتب حربیه» بودهاند (احساناوغلو، ص205ـ208). این جمعیت، به شیوه انجمن سلطنتی انگلستان، درحدود 1278/1861 و به كوشش مُنیفپاشا * بنیانگذاری شده بود (لوئیس، ص437؛ د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه)؛ اما، گذشته از تقاضای تأسیس جمعیت از طرف خلیل افندی، كه به آن اشاره شد، در سند یاد شده نیز خلیلبیگ افندی (سفیر در پترزبورگ) «رئیس جمعیت» و منیف افندی (رئیس محكمه تجارت) «قائممقام اول» رئیس جمعیت معرفی شدهاند (احساناوغلو، ص206). محمدطاهر منیف افندی (حك: 1246ـ1328)، كه بعدها عنوان پاشا یافت، مجموعه فنون را كه ماهنامهای علمی و در حقیقت ترجمان جمعیت بود، انتشار میداد و در فاصله سالهای 1289 تا 1293 و 1313 تا 1315 سفیر عثمانی در تهران شد. وی در رشتههای فیزیك، فلسفه و حقوق در برلین تحصیل كرده و دارای تألیفاتی در زمینه حقوق و اقتصاد بود و چندینبار به وزارتهای معارف و تجارت رسیده بود (رئیسنیا، ج1، ص105). او در تاریخ افكار جدید عثمانی اهمیتِ بسیاری دارد. وی شیعهمذهب و علاقهمند به فرهنگ و ادب فارسی بود و از سیدجمالالدین اسدآبادی و میرزاآقاخان كرمانی پشتیبانی میكرد (آدمیت، ص85ـ86) و در جمعیت نقش رهبر را داشت و در مقابل تفكر محافظهكارانه احمد جودتپاشا، كه همان نقش را در انجمن دانش داشت، از جریان متجددانه دفاع میكرد؛ این دو ذهنیت متضاد، در مسائل مهم آموزش و پرورش و فرهنگ و تحولات بعدی تركیه كم و بیش مؤثر بودند (بركس، ص236). بهقولی، جمعیت به رهبری منیفافندی بیشتر بر جذب متفكران غربگرا و ترویج علوم طبیعی تأكید می كرد، اما احمد جودتپاشا، طرفدار جذب علما بود (شاو، ج2، ص109ـ 110). منیفافندی در 13 ذیقعده 1278 خطابهای درباره ضرورت اصلاح الفبا در جمعیت علمیه عثمانیه ایراد كرد كه خود منشأ آشنایی و ارتباط او با میرزافتحعلی آخوندزاده شد (آدمیت، ص86؛ الگار، ص88ـ89؛ رئیسنیا، ج1، ص107ـ108).
بزرگترین دستاورد جمعیت را انتشار مجموعه فنون دانستهاند (لوئیس ص437؛ د. اسلام ، همانجا؛ احساناوغلو، ص212). از این مجله ماهانه، كه شمارههای اولش در سیصد نسخه و هر نسخهاش معمولاً در 32 صفحه منتشر می شد، در فاصله محرّم 1279 تا صفر 1284 جمعاً 47 شماره منتشر گردید. جالب توجه است كه سه نسخه از هر شماره آن به سفارت عثمانی در تهران فرستاده می شد (احساناوغلو، ص212، 214ـ215). مجموعه فنون را نخستین مجله علمی به زبان تركی دانستهاند كه در آن مقالاتی در زمینه علوم طبیعی و اجتماعی و فنون منتشر میشد و به خوانندگان تصویری روشن از دستاوردهای علمی غرب ارائه میداد. گروهی نقش آن را در عثمانی قرن سیزدهم همانند نقش > دایرة المعارف بزرگ< در فرانسه قرن هجدهم/ دوازدهم دانستهاند (لوئیس، ص437ـ 438؛ د. اسلام ، همانجا؛ بانارلی، ص956). مجله گنجینه فنون ــ كه به لحاظ شكل و محتوایش، سرآغاز تحول در مجلهنگاری ایران به شمار آمده و از غره ذیقعده 1320 در تبریز انتشار یافته و در یك سال 24 شماره از آن منتشر گردیده است (قاسمی، ج2، ص447ـ451)ــ با توجه به نام و شكل و نوع مقالاتش، احتمالاً مجموعه فنون را در نظر داشته است.
جمعیت علمیه عثمانیه، افزون بر انتشار مجموعه فنون، با ترتیب دادن دورههای آزاد و رایگان علوم و زبانهای خارجی و تأسیس كتابخانهای تقریباً با هزار جلد كتاب و نیز قرائتخانهای با بیش از سی روزنامه به زبانهای گوناگون، گامهایی در راه توسعه فرهنگی برداشت؛ لیكن، در كار تألیف و ترجمه و انتشار كتابها و رسالات در زمینه نشر و ترویج «معلومات نافعه»، كه هدف اصلیاش بود، موفقیتی به دست نیاورد ( د. ا. د. ترك ، همانجا). سرانجام، جمعیت در نتیجه مشكلات گوناگون، از جمله فرستادن بسیاری از فعالانش از استانبول به مأموریتهای مختلف و مشكلات مالی، انحلال خود را در صفر 1284 اعلام كرد (احسان اوغلو، ص216). احسان اوغلو (ص218ـ220) تشبیه جمعیت را به انجمن آسیایی انگلستان و فرهنگستانهای اروپایی غلوآمیز دانسته و بر آن است كه این جمعیت بیشتر مؤسسهای بود متشكل از دولتمردان روشنفكر آشنا به زبانهای خارجی كه كم و بیش فرصت آشنایی با فرهنگ غرب را یافته و خواهان آشنا كردن مردم عثمانی با دستاوردهای علمی و فنی جدید بودند.
(5) Kenan Akyuz, Encumen-i Danis, Ankara 1975; (6) Nihad Sami Banarli, Turk edebiyati tarihi , Istanbul 1971; (7) Niyazi Berkes, Turkiyede cagdaslasma , Istanbul 1996; (8) EI 2 , s.v. "Djem ـ iyyet-i ـ Ilmiyye-i ـ Othmaniyye" (by B. Lewis); (9) Ekmeleddin Ihsanoglu, "Cemiyet-i Ilmiyye-i Osmaniye nin kurulus ve faaliyetleri", in Osmanli ilmi ve mesleki cemiyetleri: Milli Turk Bilim Tarihi-Sempozyumu, 3-5 Avril 1987 , ed. E. Ihsanoglu, Istanbul 1987; (10) IA , s.v. "Tanzimat" (by A. Cevad Eren); (11) Bernard Lewis, The emergence of modern Turkey , 2nd ed., London 1968; (12) Meydan Larousse: buyuk lugat ve ansiklopedi , Istanbul: Meydan Yayinevi, 1990-1991; (13) Stanford J. Shaw, History of the Ottoman Empire and modern Turkey , Cambridge 2002; (14) TDVIA , "Cem ـ iyyet-i Ilmiyye-i Osmaniyye" (by Ekmeleddin Ihsanoglu).