responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4750

 

جلال‌آباد(1) ، شهر و مركز ولایت‌ نَنْگَرْهار در مشرق‌ افغانستان‌ در مسیر كابل‌ ـ پیشاور. این‌ شهر در ارتفاع‌ حدود 580 متری‌، كنار تنگِ خیبر و در حدود 182 كیلومتری‌ مشرق‌ كابل‌ قرار دارد. رشته‌كوه‌ هندوكش‌ در شمال‌ و رشته‌ كوه‌ سفیدكوه‌ (بلندترین‌ قله‌: سِكَرَم‌ با حدود 761 ، 4 متر ارتفاع‌) در جنوب‌ آن‌ امتداد دارند. رشته‌كوه‌ اخیر دره‌ جلال‌آباد را از دره‌ كُرَّم‌/ كُرْم‌ جدا می‌كند (الفینستون، ص‌97ـ98، 639). در مغرب‌ شهر تپه‌های‌ نسبتاً مرتفعی‌ دیده‌ می‌شود. رود كابل‌ در شمال‌ این‌ شهر با جهت‌ شرقی‌ ـ غربی‌ جریان‌ دارد و بیشتر قسمت‌ مسكونی‌ و تجاری‌ شهر در جنوب‌ رود و به‌ موازات‌ آن‌ گسترده‌ شده‌ است‌. بر روی‌ رود كابل‌، در بالادست‌ شهر (حدود دَه‌ كیلومتری‌ مغرب‌)، سدی‌ به‌ نام‌ درونته‌ احداث‌ شده‌ كه‌ در سرسبزی‌ جلال‌آباد و اطراف‌ آن‌ تأثیر بسیار داشته‌ است‌. رود كُنَر نیز در شهر جریان‌ دارد كه‌، با جهت‌ شمالی‌ ـ جنوبی‌، در مشرق‌ جلال‌آباد به‌ رود كابل‌ می‌پیوندد (رجوع کنید به اتلس‌ جمهوری‌ دموكراتیك‌ افغانستان‌ ، ص‌33ـ 34). آب‌ و هوای‌ جلال‌آباد معتدل‌ است‌؛ میانگین‌ دمای‌ سالانه‌ آن‌ ْ5ر21 و میزان‌ بارش‌ سالانه‌ آن‌ 171 میلیمتر است‌ (گروتس‌ باخ، ص‌86؛ اتلس‌ جمهوری‌ دموكراتیك‌ افغانستان‌ ، ص‌15). دوپره‌ ، به‌سبب‌ پایین‌ بودن‌ ارتفاع‌ جلال‌آباد از نقاط‌ همجوارش‌، نوشته‌ كه‌ آب‌ و هوای‌ آن‌ دارای‌ ویژگیهای‌ مناطق‌ جنب‌ حاره‌ای‌ با تابستانهای‌ خشك‌ است‌ (ص‌2). در ناحیه‌ جلال‌آباد و پیرامون‌ شهر مقدار فراوانی‌ میوه‌ و تره‌بار كشت‌ می‌شود. همچنین‌ این‌ ناحیه‌ به‌ تولید خشخاش‌ معروف‌ است‌ (مارسدن‌ ، ص‌25).

بزرگراه‌ مهم‌ و تجاری‌ كابل‌ ـ پیشاور (در پاكستان‌) از جلال‌آباد می‌گذرد. در این‌ مسیر، تنگهایی‌ چون‌ خیبر و كُرپه‌، شهر جلال‌آباد را به‌ پیشاور، و تنگ‌ ابریشم‌ آن‌ را به‌ كابل‌ متصل‌ می‌كند. مسیر جلال‌آباد ـ كابل‌ در 1303ش‌/ 1924 و مسیر جلال‌آباد ـ پیشاور در 1336ش‌/ 1957 تكمیل‌ شد (دولت‌آبادی‌، ص‌250). تا قبل‌ از احداث‌ بزرگراه‌ یادشده‌، جلال‌آباد از راه‌ قدیمی‌ و گذرگاه‌ لته‌بندیا لثه‌بند به‌ كابل‌ مرتبط‌ می‌شد ( گاهشمار رویدادهای‌ افغانستان‌ در سال‌ 1374 ، ص‌139ـ140). در سده‌های‌ قبل‌ نیز راه‌ قدیمی‌ از بدخشان‌ و كشمیر به‌ سمت‌ جنوب‌ از كنار جلال‌آباد می‌گذشت‌ (بارتولد ، ص‌83ـ84) كه‌ نشان‌ می‌دهد از قدیم‌، موقعیت‌ ارتباطی‌ این‌ شهر مهم‌ بوده‌ است‌. این‌ شهر از طریق‌ پل‌ بِهْسود بر روی‌ رود كابل‌ با شهرها وآبادیهای‌ شمالی‌ ولایت‌، و با راه‌ هوایی‌ با دیگر شهرهای‌ كشور در ارتباط‌ است‌.

معادنی‌ از قبیل‌ سنگ‌ تالك‌ و سنگ‌گچ‌ در جلال‌آباد یافت‌ می‌شود (دولت‌آبادی‌، ص‌62). شهر كارخانه‌های‌ متعددی‌ دارد، از جمله‌ كارخانه‌ قندسازی‌ كه‌ در 1308ش‌ احداث‌ شده‌ است‌ (گروتس‌ باخ‌، ص‌89). همچنین‌ در مسیر جلال‌آباد ـ كابل‌، كارخانه‌های‌ تولیدی‌ ایجاد شده‌ است‌، از جمله‌ كارخانه‌ تولید منسوجات‌، چرم‌سازی‌، روغن‌ خوراكی‌، فرآورده‌های‌ شیشه‌ای‌ و شعبه‌ یكی‌ از كارخانه‌های‌ رنگ‌سازی‌ آلمان‌ (همان‌، ص‌56). جلال‌آباد، پس‌ از كابل‌، نخستین‌ شهر افغانستان‌ است‌ كه‌ در آن‌ مراكز آموزش‌ عالی‌ تأسیس‌ شده‌ است‌. دانشگاه‌ جلال‌آباد در 1341ش‌ و دانشكده‌ پزشكی‌ (از شعبات‌ دانشگاه‌ كابل‌) در 1342ش‌ در آن‌ احداث‌ شد (همانجا؛ دولت‌آبادی‌، ص‌251؛ موسوی‌، ص‌168). در آخرین‌ تقسیمات‌ اداری‌ افغانستان‌ (پایان‌ 1370ش‌)، شهر جلال‌آباد مركز ولایت‌ ننگرهار گردید (علی‌آبادی‌، ص‌192ـ193).

جلال‌آباد و برخی‌ آبادیهای‌ نزدیك‌ آن‌، به‌سبب‌ داشتن‌ آب‌ و هوای‌ مناسب‌ و مناظر طبیعی‌ و آثار قدیمی‌ و زیارتگاهها، از جاهای‌ مهم‌ گردشگری‌ در افغانستان‌ است‌. این‌ شهر به‌ داشتن‌ باغها و عمارات‌ شهرت‌ دارد (صدقی‌، ص‌44).

از جمله‌ آثار تاریخی‌ جلال‌آباد، مكانی‌ معروف‌ به‌ هَدَّه‌ است‌ كه‌ در حدود هشت‌ كیلومتری‌ جنوب‌شرقی‌ جلال‌آباد قرار دارد و در آن‌ آثاری‌ از شهر تاریخی‌ و استوپایی‌ (معبد بودایی‌؛ در افغانستان‌: تپه‌كلان‌) دیده‌ شده‌ است‌. در 1302ـ1307ش‌، محققان‌ فرانسوی‌ در ویرانه‌های‌ شهر تاریخی‌، كه‌ در ارتفاع‌ 457 متری‌ قرار داشت‌، به‌ویژه‌ در ویرانه‌های‌ معبد بودایی‌، اكتشافاتی‌ كردند (دوپره‌، ص‌306؛ نیز رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌). مقبره‌ سلطان‌ حبیب‌اللّه‌ (حك: 1319ـ1337) و سلطان‌ امان‌اللّه‌ (حك: 1298ش‌ ـ1308ش‌) و آثاری‌ از كاخهای‌ زمستانی‌ سلاطین‌ افغانستان‌، از جمله‌ كاخ‌ امان‌اللّه‌، از دیگر آثار تاریخی‌ آنجاست‌ (گروتس‌باخ‌، ص‌87).

جلال‌آباد، تنها شهر مهم‌ میان‌ كابل‌ ـ پیشاور است‌، كه‌ دارای‌ موقعیت‌ سوق‌الجیشی‌ است‌ و مركز تجاری‌ نیز به‌ شمار می‌رود. همچنین‌ از جمله‌ شهرهای‌ افغانستان‌ است‌ كه‌ در آن‌ ساختار اولیه‌ شهری‌ تا حدودی‌ رعایت‌ شده‌ است‌. اهالی‌ این‌ شهر، كه‌ تركیب‌ قومی‌ مختلفی‌ دارند، به‌ پشتو و دری‌ سخن‌ می‌گویند (دولت‌آبادی‌، ص‌247). در 1358ش‌/ 1979، جلال‌آباد 915 ، 53 تن‌ جمعیت‌ داشت‌ كه‌ این‌ رقم‌ در 1385ش‌/ 2006 به‌ 860 ، 208 تن‌ رسید ( > فرهنگ‌ جغرافیایی‌ جهان‌ <، ذیل‌ "jalalabad"). موقعیت‌ ارتباطی‌ مناسب‌، در مركز قرار گرفتن‌ ایالتهای‌ ننگرهار و لُغمان‌/ لَغمان‌، داشتن‌ جاذبه‌ به‌ عنوان‌ تفریحگاه‌ زمستانی‌ به‌ویژه‌ برای‌ متمولان‌ كابل‌، و وجود مركز اداری‌ طرح‌ آبرسانی‌ ننگرهار (رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌)، از جمله‌ دلایل‌ توسعه‌ شهر در چند دهه‌ اخیر بوده‌ است‌ (گروتس‌ باخ‌، ص‌86، 89). در شهر كنونی‌، مناطق‌ مسكونی‌، تجاری‌ و صنعتی‌ در جهت‌ شرقی‌ ـ غربی‌، بیشتر میان‌ رود كابل‌ در شمال‌ و آبراهه‌ ننگرهار در جنوب‌ قرار دارد و با شبكه‌ شهری‌ نسبتاً منظم‌ و خیابانهای‌ مستقیم‌ به‌هم‌ متصل‌ است‌. در این‌ شهر قسمت‌ تجاری‌ در مركز شهر و نزدیك‌ باغهای‌ معروف‌ و قدیمی‌، مانند جمهوریت‌، سراج‌ العمارت‌، امیرشهید و كوكب‌ قرار دارد و قلعه‌ شاهی‌ در مشرق‌ شهر و بیرون‌ از منطقه‌ مسكون‌ است‌ (رجوع کنید به اتلس‌ جمهوری‌ دموكراتیك‌ افغانستان‌ ، ص‌33ـ34).

پیشینه‌. نام‌ جلال‌آباد برگرفته‌ از نام‌ بانی‌ آن‌، جلال‌الدین‌ محمد اكبرشاه‌بن‌ همایون‌ (حك: 963ـ1014)، سومین‌ پادشاه‌ از تیموریان‌ هند، است‌ كه‌ در 978 آن‌ را بنا كرده‌ است‌ (شیروانی‌، ص‌192؛ > فرهنگ‌ جغرافیای‌ تاریخی‌ و سیاسی‌ افغانستان‌ <، ج‌6، ص‌285). قبل‌ از آن‌ قلعه‌ای‌ به‌ نام‌ جوشاهی‌/ جوی‌شاهی‌/ جوساهی‌ در مكان‌ فعلی‌ جلال‌آباد یا نزدیك‌ آن‌، در زمان‌ ظهیرالدین‌ بابر (حك: 932ـ937)، مؤسس‌ سلسله‌ تیموریان‌ هند، وجود داشته‌ كه‌ این‌ نام‌ بعدها برای‌ مدتی‌ به‌ شهر جلال‌آباد هم‌ اطلاق‌ می‌شده‌ است‌ (رجوع کنید به بیات‌، ص‌161؛ بابر، گ‌233ر؛ گُلْبَدَن‌ بِیگُم‌، ص‌94، 199 و پانویس‌2). به‌ گفته‌ مارسدن‌ (ص‌31) مكان‌ جلال‌آباد در قرون‌ اول‌ و دوم‌ میلادی‌ در یكی‌ از راههای‌ ابریشم‌ قرار داشته‌ است‌. بنابر وجود ویرانه‌های‌ شهر مقدّس‌ نگرهاره‌ و آثار معبد بودایی‌ در هدّه‌ ــكه‌ هیوئن‌تسانگ‌ ، زائر بودایی‌ سده‌ اول‌/ هفتم‌، مطالبی‌ درباره‌ آنها ذكر كرده‌ است‌ (رجوع کنید به ج‌1، ص‌91ـ92)ــ قدمت‌ این‌ مكان‌ و حوالی‌ آن‌ به‌ قرنها پیش‌ از تیموریان‌ هند می‌رسد (نیز رجوع کنید به بلانت، ص‌56، 59؛ حدودالعالم‌ ، حواشی‌ مینورسكی‌ به‌ نقل‌ از مك‌ گرگور، ص‌94؛ > فرهنگ‌ جغرافیای‌ تاریخی‌ و سیاسی‌ افغانستان‌ <، ج‌6، ص‌295). به‌ گفته‌ گوتشمیت‌ (ص‌111)، شاید مكان‌ سون‌سون‌، كه‌ در یونانی‌ دیونوسوپولیس‌ نامیده‌ می‌شود، مطابق‌ با نگره‌ یا جلال‌آباد فعلی‌ باشد. همچنین‌ به‌ نظر می‌رسد مكانی‌ كه‌ در سده‌ چهارم‌ در حدودالعالم‌ من‌ المشرق‌ الی‌ المغرب‌ (ص‌72) با ضبط‌ دینور [ صحیح‌ آن‌ دنپور ]، به‌ عنوان‌ شهری‌ آبادان‌ و با نعمت‌ در نزدیكی‌ لمغان‌ (= لغمان‌) در كنار رودخانه‌ آمده‌ و ابوریحان‌ بیرونی‌ در سده‌ پنجم‌ آن‌ را با ضبط‌ دُنبُور میان‌ بُرشاور (پیشاور) و كابل‌ آورده‌ است‌ (ص‌165)، مطابق‌ با جلال‌آباد كنونی‌ باشد (نیزرجوع کنید به حبیبی‌، 1378ش‌، ص‌26ـ27).

در دوره‌ اسلامی‌، نام‌ جلال‌آباد بیشتر در دوره‌ حكومت‌ جلال‌الدین‌ اكبرشاه‌ به‌ بعد آمده‌ است‌. اما در 972 میرزاسلیمان‌، كه‌ تا 983 امیر بدخشان‌ بود، قلعه‌ جوشاهی‌ (جلال‌آباد) را تصرف‌ كرد (تتوی‌ و همكاران‌، ج‌1، ص‌642). از این‌ پس‌، تا اواسط‌ سده‌ دوازدهم‌، اطلاع‌ ما از این‌ شهر اندك‌ است‌. در حدود 1247، آنجا شهری‌ كثیف‌ و ویران‌ وصف‌ شده‌ كه‌ جمعیت‌ آن‌ در زمستان‌ تا ده‌ برابر افزایش‌ می‌یافته‌ است‌ (گروتس‌باخ‌، ص‌25، 47). در 1152، سپاهیان‌ نادرشاه‌ جلال‌آباد را تسخیر كردند (استرآبادی‌، ص‌312ـ313). احمدشاه‌ دُرّانی‌ (متوفی‌ 1192) نیز در دوره‌ حكومتش‌ شهر را تسخیر نمود (گلستانه‌، ص‌79) و سپس‌ شجاع‌الملك‌بن‌ تیمورشاه‌ افغان‌ یا شاه‌ شجاع‌ درّانی‌ (حك: 1187ـ1207) آن‌ را به‌ كلی‌ ویران‌ كرد (شیروانی‌، ص‌191ـ192).

در دهه‌های‌ نخستین‌ سده‌ سیزدهم‌، كسبه‌ هندو در آنجا به‌ خریدوفروش‌ اشتغال‌ داشتند (گروتس‌ باخ‌، ص‌23) كه‌ نشان‌ می‌دهد شهر دوباره‌ رونق‌ گرفته‌ بوده‌ است‌. در همین‌ ایام‌ پشتونها در شهر جلال‌آباد ساكن‌ بودند كه‌ به‌ پایگاه‌ پشتونها شهرت‌ داشت‌ و دولتهای‌ محمدزائی‌ به‌ آن‌ توجه‌ خاص‌ داشتند (رجوع کنید به دولت‌آبادی‌، ص‌250؛ لی‌ ، ص‌560؛ نیز رجوع کنید به ادامه‌ مقاله‌). در 1233 محمد عظیم‌خان‌، حاكم‌ كشمیر، پس‌ از سركوبی‌ محمودشاه‌ درّانی‌، حاكم‌ افغانستان‌ (حك: 1215ـ1218، 1224ـ1245)، جلال‌آباد را تحت‌ فرمان‌ خود درآورد (سپهر، ج‌1، ص‌306). سیاح‌ امریكایی‌، چارلز ماسون‌ ، كه‌ در حدود 1242ـ1243 در آنجا بوده‌، آثار دیوار دو شهر قدیمی‌ را در نزدیكی‌ جلال‌آباد تشخیص‌ داده‌ است‌. به‌ گفته‌ وی‌، آن‌ دو شهر بزرگ‌تر از جلال‌آباد كنونی‌ بوده‌اند (رجوع کنید به د.اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، تكمله‌ 3ـ4، ذیل‌ مادّه‌). در 1247، شیروانی‌ (ص‌192) نوشته‌ است‌ كه‌ اهالی‌ آن‌ غالباً هندی‌ و حنفی‌مذهب‌ و بقیه‌ آنان‌ افغانی‌اند و تعداد كمی‌ هندو نیز ساكن‌ آنجا هستند. در 1250، در اطراف‌ شهر حصار وجود داشت‌ و جمعیت‌ شهر در تابستان‌، با احتساب‌ ساكنان‌ هندو و سیك‌، به‌ دو هزار تن‌ می‌رسید. در زمستان‌ كوچ‌نشینانی‌ كه‌ در ارتفاعات‌ اطراف‌ شهر به‌ سر می‌بردند، به‌ شهر می‌آمدند و جمعیت‌ آنجا را تا ده‌ برابر افزایش‌ می‌دادند (گروتس‌ باخ‌، ص‌86؛ نیزرجوع کنید به بالان، ص‌81). در همین‌ سال‌ دوست‌محمدخانِ افغان‌ *(متوفی‌ 1279)، از خاندان‌ محمدزائی‌ و مؤسس‌ سلسله‌ باركزایی‌ * ، آنجا را تصرف‌ كرد ( آریانا ، ذیل‌ مادّه‌؛ د. اسلام‌ ، همانجا). در 1255 شاه‌شجاع‌، به‌ قصد قشلاق‌، وارد جلال‌آباد شد و در همان‌ سال‌ یا سال‌ بعد، پادگانی‌ در آنجا احداث‌ كرد (فیض‌ محمد، ج‌1، ص‌220؛ علی‌آبادی‌، ص‌132). در زمان‌ جنگ‌ اول‌ افغان‌ (1255ـ 1258)، انگلیسیها كابل‌ را تسخیر كردند، اما كابلیان‌ شوریدند و سپاهیان‌ انگلیس‌ را در نزدیكی‌ جلال‌آباد شكست‌ سختی‌ دادند. در 1258، سپاهیان‌ انگلیس‌ جلال‌آباد را محاصره‌ و از طریق‌ حفر خندق‌، از زیر دروازه‌ شهر، توانستند آن‌ را تسخیر كنند (ریاضی‌، ص‌40ـ41؛ فیض‌ محمد، ج‌1، ص‌254ـ 255؛ شكارپوری‌، ص‌933؛ برای‌ اطلاع‌ بیشتر رجوع کنید به فوربز، ص‌122ـ 134). در 1258، زلزله‌ شدیدی‌ بیشتر شهر را ویران‌ كرد؛ اما، بعد انگلیسیها استحكاماتی‌ در آن‌ بنا كردند ( آریانا؛ د. اسلام‌ ، همانجاها). انگلیسیها، پس‌ از مرگ‌ امیرشیرعلی‌خان‌ (فرزند دوست‌ محمدخان‌) در 1296 و به‌ حكومت‌ رسیدن‌ امیرمحمد یعقوب‌خان‌، فرزند بزرگ‌ وی‌، قصد داشتند جلال‌آباد و قندهار را ضمیمه‌ خاك‌ هند كنند، اما آنچه‌ در كابل‌ به‌ امضا رسید تنها تعهد دوستی‌ امیریعقوب‌ با انگلیسیها بود (ریاضی‌، ص‌116ـ117). در طول‌ دومین‌ جنگ‌ افغان‌ (1297ـ1298) انگلیسیها دوباره‌ شهر را اشغال‌ و در نزدیكی‌ آن‌ پایگاه‌ نظامی‌ احداث‌ كردند (ایوانس‌، ص‌87).

جلال‌آباد از اواخر سده‌ سیزدهم‌، مقارن‌ با حكومت‌ عبدالرحمان‌خان‌ حاكم‌ افغانستان‌ (حك: 1298ـ1319)، رونق‌ گرفت‌. شهر بازارهای‌ كوچك‌ اما پررونق‌ داشت‌ و رقیب‌ شهر تجاری‌ باغ‌ بالا، در حدود 25 كیلومتری‌ جنوب‌غربی‌ جلال‌آباد، به‌شمار می‌رفت‌ (رجوع کنید به گروتس‌باخ‌، ص‌29، 85). عبدالرحمان‌خان‌ در جلال‌آباد قصر و باغی‌ احداث‌ كرد ( د. اسلام‌ ، همانجا). در آن‌ زمان‌ از معدن‌ یاقوتِ آنجا بهره‌برداری‌ می‌شد (عبدالرحمان‌خان‌، ج‌2، ص‌100). در 1301 راه‌ تجاری‌ كابل‌ ـ جلال‌آباد ـ پیشاور، به‌سبب‌ تاخت‌وتاز و غارت‌ قبایل‌ شِنْواریهای‌ ساكن‌ در جنوب‌ و مشرق‌ جلال‌آباد، بسیار ناامن‌ بود؛ از این‌ رو، عبدالرحمان‌ فرزندش‌، حبیب‌اللّه‌خان‌، را حاكم‌ كابل‌ كرد و خود به‌ تنبیه‌ راهزنان‌ پرداخت‌ و از سر كشته‌شدگان‌ در جلال‌آباد مناره‌ ساخت‌ (همان‌، ج‌1، ص‌323ـ325). از دوره‌ عبدالرحمان‌خان‌، اهمیت‌ پشتونها در جلال‌آباد بیشتر شد و این‌ قوم‌، با از دست‌ دادن‌ پیشاور، جلال‌آباد را تفرجگاه‌ خود قرار دادند و بر آبادانی‌ آن‌ افزودند (دولت‌آبادی‌، ص‌250). در دوره‌ حكومت‌ امان‌اللّه‌خان‌، شهر در جریان‌ درگیری‌ میان‌ قوای‌ انگلیس‌ با قوای‌ سپهسالار صالح‌ محمدخان‌، فرمانده‌ نیروهای‌ امان‌اللّه‌خان‌، غارت‌ و سوزانده‌ شد (فرخ‌، ج‌1، ص‌438ـ439؛ نیز رجوع کنید به ایوانس‌، ص‌122ـ 123). در 1328، قصر امیران‌ كابلی‌ در جلال‌آباد تنها ساختمان‌ پرارزش‌ شهر محسوب‌ می‌شد (گروتس‌ باخ‌، ص‌86). در 1301ش‌، جلال‌آباد مكان‌ تشكیل‌ نخستین‌ لویه‌ جرگه‌ ملی‌ افغانستان‌ در زمان‌ حكومت‌ امان‌اللّه‌خان‌ بود (حبیبی‌، 1372ش‌، ص‌221). در جنگ‌ سوم‌ افغان‌ (مقارن‌ با حكومت‌ امان‌اللّه‌خان‌)، انگلیسیها شهر را بمباران‌ كردند ( د.اسلام‌ ، همانجا). در اوایل‌ سده‌ چهاردهم‌، گرفتن‌ نوعی‌ حق‌الحمایه‌ به‌ نام‌ بدرقه‌ از كاروانهایی‌ كه‌ از جلال‌آباد به‌ پیشاور می‌رفتند متداول‌ بود. امان‌اللّه‌خان‌ در 1307ش‌ كوشید این‌ حق‌الحمایه‌ را لغو كند، كه‌ به‌ شورش‌ قبایل‌ شنواری جلال‌آباد برضد امان‌اللّه‌ انجامید و در این‌ جریان‌، شنواریها كنسولگری‌ انگلیس‌ را ویران‌ كردند (پولادا، ص‌162ـ 163). به‌ گفته‌ عثمان‌ صدقی‌، از مؤلفان‌ معاصر، این‌ شورش‌ در 1308ش‌ روی‌ داد و خرابیهای‌ بسیاری‌ در جلال‌آباد به‌ بار آورد، اما موقعیت‌ این‌ شهر سبب‌ توجه‌ دوباره‌ به‌ این‌ شهر گردید (ص‌44ـ45). در آن‌ زمان‌، علاوه‌ بر شنواریها، قبایل‌ خوگیایی‌ و سرخ‌ رودی‌ هم‌ در جلال‌آباد به‌سر می‌بردند (پولادا، ص‌199). در 1339ش‌، روسها طرح‌ آبیاری‌ ننگرهار را در جلال‌آباد اجرا كردند. آنان‌، در حین‌ اجرای‌ طرح‌، از مشتریان‌ بازارهای‌ جلال‌آباد به‌شمار می‌رفتند (دوپره‌، ص‌529؛ گروتس‌ باخ‌، ص‌43). در 1342ش‌، بازسازی‌ اساسی‌ شهر جلال‌آباد آغاز شد و احداث‌ خیابانهای‌ جدید، نوسازی‌ و بازسازی‌ محله‌های‌ قدیمی‌ و ساختمانهای‌ متراكم‌، و احداث‌ ساختمانهای‌ جدید جزو برنامه‌ قرار گرفت‌ (گروتس‌ باخ‌، ص‌33، 87). جلال‌آباد از جمله‌ شهرهای‌ افغانستان‌ بود كه‌، پس‌ از كابل‌ و قندهار و هرات‌، به‌ سرعت‌ رشد و توسعه‌ یافت‌ و شكل‌ شهر به‌ كلی‌ دگرگون‌ شد، اما برخی‌ خانه‌ها هم‌ به‌ شیوه‌ سنّتی‌ احداث‌ می‌گردید و ساختمانهایی‌ به‌ سبك‌ ایرانی‌ هم‌ در آنجا بود (همان‌، ص‌38، 192، 237). در دوره‌ بازسازی‌، تجارت‌ در آن‌ رونق‌ بسیار گرفت‌. تجار بیشتر هندوها و سیكها بودند كه‌ از باغ‌ بالا به‌ آنجا مهاجرت‌ كرده‌ بودند و سازماندهی‌ ویژه‌ و نیز معبدی‌ در شهر داشتند (همان‌، ص‌87، 196). در پی‌ تحولات‌ و بازسازی‌، محدوده‌ شهری‌ به‌ سمت‌ جنوب‌ و مغرب‌ گسترش‌ یافت‌ (همان‌، ص‌87). در این‌ دوره‌ جلال‌آباد، به‌ عنوان‌ عَلاقه‌داری‌ (كمابیش‌ برابر با دهستان‌) هم‌ در ولایت‌ ننگرهار ضبط‌ شده‌ است‌. در این‌ زمان‌ جلال‌آباد، به‌سبب‌ عبور راه‌ تجاری‌ كابل‌ ـ پیشاور از آنجا، شهرت‌ داشت‌ و از علاقه‌داری‌ آن‌، خشكبار به‌ دیگر شهرهای‌ كشور به‌ویژه‌ كابل‌، و صنایع‌دستی‌ به‌ هرات‌ و مِیمَنه‌ در مغرب‌ و شمال‌ افغانستان‌ صادر می‌شد و از صنایع‌دستی‌ آن‌، لُنگیهایی‌ از جنس‌ نخ‌ و ابریشم‌ مشهور بود. جلال‌آباد باغهایی‌ از درختان‌ سرو و نارنج‌ و لیمو داشت‌ و برنج‌ نیز در آن‌ به‌ عمل‌ می‌آمد ( آریانا ، همانجا؛ نیز رجوع کنید به فردیناند، ص‌36).

جلال‌آباد در 1358 ـ 1368ش‌، در جریان‌ ورود ارتش‌ سرخ‌ شوروی‌ به‌ افغانستان‌ و پس‌ از آن‌، به‌سبب‌ اختلافات‌ قومی‌ و قبیله‌ای‌ كه‌ جنگهای‌ داخلی‌ را در پی‌ داشت‌، با بحران‌ روبه‌رو بود. در دوره‌ مذكور، این‌ شهر نقش‌ مهمی‌ در معادلات‌ نظامی‌ داشت‌ و مكان‌ مهمی‌ برای‌ رسیدن‌ به‌ كابل‌ به‌شمار می‌رفت‌ و در این‌ وقایع‌ آسیب‌ بسیار دید (رجوع کنید به گاهشمار رویدادهای‌ افغانستان‌ در سال‌ 1368 ، ص‌33ـ37، 41ـ42، 97، 123ـ125، 127؛ ایوانس‌، ص‌198). برخی‌ از وقایعی‌ كه‌ در جلال‌آباد رخ‌ داد، عبارت‌اند از: حمله‌ نیروهای‌ مختلط‌ روسی‌ افغانی‌ در 1358ش‌؛ مقابله‌ نیروهای‌ نهضت‌ مقاومت‌ در 1361ش‌ و 1364ش‌ با نیروهای‌ مهاجم‌؛ و تخلیه‌ شهر و كوچ‌ اهالی‌ به‌ پاكستان‌، به‌سبب‌ حمله‌ مجاهدین‌ افغان‌، به‌ منظور ضربه‌زدن‌ به‌ نیروهای‌ دولتی‌ مستقر در آن‌ در 1368ش‌ ( جنگ‌ افغانستان‌ ، ص‌81، 83، 86؛ گاهشمار رویدادهای‌ افغانستان‌ در سال‌ 1368 ، ص‌25ـ26). با خروج‌ نیروهای‌ روسی‌ از افغانستان‌، دولت‌ موقت‌ پیشاور در نظر داشت‌ با تصرف‌ این‌ شهر، آنجا را مقرّ حكومت‌ خود قرار دهد كه‌ موفق‌ نشد (دولت‌آبادی‌، ص‌251).

در 1368ـ1371ش‌ محمد نجیب‌اللّه‌ ــكه‌ روسها او را به‌ حكومت‌ افغانستان‌ گمارده‌ بودندــ حاكم‌ جلال‌آباد و چند شهر دیگر، مانند هرات‌ و مزارشریف‌ و قندهار و كابل‌، شد. در این‌ زمان‌ جلال‌آباد، به‌ عنوان‌ مناسب‌ترین‌ پایگاه‌ برای‌ وی‌ و نیز به‌ عنوان‌ پایتخت‌ دوم‌ افغانستان‌، مطرح‌ شد؛ اما، نیروهای‌ مجاهدین‌ این‌ شهر را، پس‌ از حملات‌ بسیار، محاصره‌ كردند (مارسدن‌، ص‌61ـ62).

در 1375ش‌، طالبان‌ به‌ شهر حمله‌ بردند و مجاهدین‌، تقریباً بدون‌ درگیری‌، آنجا را ترك‌ كردند. از آن‌ پس‌ طالبان‌ بر جلال‌آباد و كابل‌ و هرات‌ تسلط‌ یافتند و در این‌ جریان‌ شهر به‌شدت‌ آسیب‌ دید و مهاجرت‌ گسترده‌ از جلال‌آباد به‌ سوی‌ پاكستان‌ آغاز شد (همان‌، ص‌81، 84؛ مالی‌، ص‌10؛ نیزرجوع کنید به گاهشمار رویدادهای‌ افغانستان‌ در سال‌ 1374، ص‌139ـ140). در حمله‌ نیروهای‌ امریكایی‌ به‌ افغانستان‌ در 1380ش‌ نیز جلال‌آباد به‌ شدت‌ ویران‌ شد (رجوع کنید به «بحران‌ انسانی‌ در افغانستان‌»، ص‌16؛ «دولت‌ موقت‌ افغانستان‌ خواستار توقف‌ بمباران‌های‌ آمریكا شد»، ص‌23).


منابع‌:
(1) آریانا دائرة‌المعارف‌، كابل‌: انجمن‌ دائرة‌المعارف‌ افغانستان‌، 1328ـ1348ش‌؛
(2) ابوریحان‌ بیرونی‌، كتاب‌ البیرونی‌ فی‌ تحقیق‌ ماللهند، حیدرآباد دكن‌ 1377/1958؛
(3) اتلس‌ جمهوری‌ دموكراتیك‌ افغانستان‌ ، كابل‌: جیوكارت‌ پولند، [ بی‌تا. (؛
(4) محمدمهدی‌بن‌ محمدنصیر استرآبادی‌، جهانگشای‌ نادری‌ ، چاپ‌ عبداللّه‌ انوار، تهران‌ 1341ش‌؛
(5) بابر، امپراتور هند، كتاب‌ بابرنامه‌ ، چاپ‌ بوریج‌، لندن‌ 1971؛
(6) دانیل‌ بالان‌، «تنگناهای‌ زیست‌ محیطی‌ و نوسانات‌ تاریخی‌ در سازماندهی‌ سرزمینی‌ كوچ‌نشینهای‌ افغانستان‌»، ترجمه‌ ابوالحسن‌ سروقدمقدم‌، در افغانستان‌: اقوام‌ ـ كوچ‌نشینی‌ ، به‌كوشش‌ محمدحسین‌ پاپلی‌ یزدی‌، مشهد: پاپلی‌ یزدی‌، 1372ش‌؛
(7) «بحران‌ انسانی‌ در افغانستان‌»، اطلاعات‌ ، سال‌ 76، ش‌22373، 28 آذر 1380؛
(8) ویلفرید بلانت‌، جاده‌ زرین‌ سمرقند ، ترجمه‌ رضا رضایی‌، ) تهران‌ ( 1363ش‌؛
(9) بایزید بیات‌، تذكره‌ همایون‌ و اكبر ، چاپ‌ محمد هدایت‌ حسین‌، كلكته‌ 1360/1941؛
(10) احمدبن‌ نصراللّه‌ تتوی‌ و همكاران‌، تاریخ‌ الفی‌: تاریخ‌ ایران‌ و كشورهای‌ همسایه‌ در سال‌های‌ 850ـ984ه ، چاپ‌ علی‌ آل‌داود، تهران‌ 1378ش‌؛
(11) جنگ‌ افغانستان‌: دخالت‌ شوروی‌ و نهضت‌ مقاومت‌ ، زیرنظر آندره‌ بریگو و اولیویه‌ روآ، ترجمه‌ ابوالحسن‌ سروقدمقدم‌، مشهد: آستان‌ قدس‌ رضوی‌، بنیاد پژوهشهای‌ اسلامی‌، 1366ش‌؛
(12) عبدالحی‌ حبیبی‌، جغرافیای‌ تاریخی‌ افغانستان‌ ، مقاله‌5: «دنپور یا جلال‌آباد كنونی‌»، پیشاور 1378ش‌؛
(13) همو، جنبش‌ مشروطیت‌ در افغانستان‌ ، قم‌ 1372ش‌؛
(14) حدودالعالم‌ من‌ المشرق‌ الی‌ المغرب‌ ، چاپ‌ منوچهر ستوده‌، تهران‌: دانشگاه‌ تهران‌، 1340ش‌؛
(15) همان‌، با مقدمه‌ بارتولد و حواشی‌ و تعلیقات‌ مینورسكی‌، ترجمه‌ میرحسین‌ شاه‌، كابل‌ 1342ش‌؛
(16) بصیر احمد دولت‌آبادی‌، شناسنامه‌ افغانستان‌، تهران‌ 1382ش‌؛
(17) «دولت‌ موقت‌ افغانستان‌ خواستار توقف‌ بمب‌باران‌های‌ آمریكا شد»، همشهری‌ ، سال‌10، ش‌2605، 8 دی‌ 1380؛
(18) محمدیوسف‌ ریاضی‌، عین‌ الوقایع‌: تاریخ‌ افغانستان‌ در سالهای‌ 1207ـ1324ق‌ ، چاپ‌ محمد آصف‌ فكرت‌، تهران‌ 1369ش‌؛
(19) محمدتقی‌بن‌ محمدعلی‌ سپهر، ناسخ‌ التواریخ‌: تاریخ‌ قاجاریه‌ ، چاپ‌ جمشید كیانفر، تهران‌ 1377ش‌؛
(20) عطا محمد شكارپوری‌، تازه‌ نوای‌ معارك، چاپ‌ عبدالحی‌ حبیبی‌ افغانی‌، كراچی‌ 1959؛
(21) زین‌العابدین‌بن‌ اسكندر شیروانی‌، حدائق‌ السیاحة، تهران‌ 1348ش‌؛
(22) محمدعثمان‌ صدقی‌، شهرهای‌ آریانا، ) كابل‌ ] 1354ش‌؛
(23) عبدالرحمان‌ خان‌، امیر افغانستان‌، تاریخ‌ حالات‌ عبدالرحمن‌خان‌ حكمران‌ افغانستان‌ ، چاپ‌ سنگی‌ مشهد 1319؛
(24) علیرضا علی‌آبادی‌، افغانستان‌ ، تهران‌: دفتر مطالعات‌ سیاسی‌ و بین‌المللی‌، 1372ش‌؛
(25) مهدی‌ فرخ‌، تاریخ‌ سیاسی‌ افغانستان‌ ، قم‌ 1371ش‌؛
(26) كلاوس‌ فردیناند، «كوچ‌نشینی‌ در افغانستان‌»، ترجمه‌ حسن‌ خباززاده‌، در افغانستان‌: اقوام‌ ـ كوچ‌نشینی‌ ، به‌كوشش‌ محمدحسین‌ پاپلی‌یزدی‌، مشهد: پاپلی‌یزدی‌، 1372ش‌؛
(27) فیض‌محمد، سراج‌ التواریخ، تهران‌ 1372ش‌؛
(28) گاهشمار رویدادهای‌ افغانستان‌ در سال‌ 1368، به‌ كوشش‌ هرمز مقصودی‌، تهران‌: وزارت‌ امورخارجه‌، ستاد پشتیبانی‌ افغانستان‌، 1377ش‌؛
(29) گاهشمار رویدادهای‌ افغانستان‌ در سال‌ 1374، به‌كوشش‌ هرمز مقصودی‌، تهران‌: وزارت‌ امور خارجه‌، ستاد پشتیبانی‌ افغانستان‌، 1376ش‌؛
(30) اروین‌ گروتس‌ باخ‌، جغرافیای‌ شهری‌ در افغانستان‌ ، ترجمه‌ محسن‌ محسنیان‌، مشهد 1368ش‌؛
(31) ابوالحسن‌بن‌ محمدامین‌ گلستانه‌، مجمل‌ التواریخ‌ ، چاپ‌ مدرس‌ رضوی‌، تهران‌ 1356ش‌؛
(32) پیتر مارسدن‌، طالبان‌: جنگ‌، مذهب‌ و نظام‌ جدید در افغانستان‌ ، ترجمه‌ كاظم‌ فیروزمند، تهران‌ 1379ش‌؛
(33) نقشه‌ راهنمای‌ افغانستان‌ ، مقیاس‌ 000 ، 600 ، 1:1، تهران‌: گیتاشناسی‌، 1994؛


(34) Vasily Vladimirovich Barthold, An historical geography of Iran , tr. Svat Soucek, Princeton, N.J. 1984;
(35) Louis Dupree, Afghanistan , Princeton, N. J. 1973;
(36) Mountstuart Elphinstone, An account of the kingdom of Caubul and its dependencies in Persia, Tartary and India , bio-bibliographical notes by Alfred Janata, Graz 1969;
(37) EI 2, Suppl ., fascs. 3-4, Leiden 1981, s.v. "Djalalabad" (by C.E. Bosworth);
(38) Martin Ewans, Afghanistan: a short history of its people and politics , New York 2002;
(39) Archibald Forbes, The Afghan wars: 1839-42 and 1878-80 , London 1987;
(40) Gulbadan Begam, The history of Humayun: Humayun - nama , tr. Annette S. Beveridge, New Delhi 1983;
(41) Alfred Von Gutschmid, Geschichte Irans und seiner Nachbaralander , Graz 1973;
(42) Historical and political gazetteer of Afghanistan , ed. Ludwing W. Adamec, vol.6: Kabul and southeastern Afghanistan , Graz 1985;
(43) Hiuen Tsiang, Buddhist records of the Western world , translated from the Chinese of Hiuen Tsiang (A.D. 629) by Samuel Beal, London 1884, repr. New Delhi 2003;
(44) J. L Lee, The `ancient supremacy': Bukhara, Afghanistan and the Battle for Balkh, 1731-1901 , Leiden 1996;
(45) William Maley, "Interpreting the Taliban", in Afghanistan and the Taliban: the rebirth of fundamentalism ?, ed. William Maley, New Delhi: Penguin books, 2001;
(46) Sayed Askar Mousavi, The hazaras of Afghanistan: an historical, cultural, economic and political study , Richmond 1998;
(47) Leon B. Poullada, Reform and rebellion in Afghanistan, 1919-1929: king Amanullah's failure to modenize a tribal society , Ithaca 1973;
World gazetteer , 1 June 2006. [Online(. Available: http://www. world-gazetteer.com/wg.php?x... )4 Feb. 2006].

/ معصومه‌ بادنج‌ /



جلال‌آباد(2) ، استان‌ و شهری‌ در جمهوری‌ قرقیزستان‌.

1) استان‌ جلال‌آباد. یكی‌ از شش‌ استان‌ جمهوری‌ قرقیزستان‌. مركز آن‌ شهر جلال‌آباد و مساحت‌ آن‌ حدود 5ر647 ، 33 كیلومترمربع‌ (8ر16% از كل‌ مساحت‌ جمهوری‌ قرقیزستان‌) است‌. این‌ استان‌ از شمال‌ به‌ استان‌ تالاس‌، از شمال‌شرقی‌ به‌ استان‌ چوی‌ ، از مشرق‌ به‌ استان‌ نارین‌، و از جنوب‌شرقی‌ به‌ استان‌ اوش‌ محدود می‌شود و از جنوب‌ و مغرب‌ با كشور ازبكستان‌ هم‌مرز است‌ (رجوع کنید به>[ نقشه‌ ] جمهوری‌ قرقیزستان‌ < ).

جلال‌آباد در منطقه‌ كوهستانی‌ واقع‌ است‌ و ارتفاع‌ آن‌ از سطح‌ دریا بین‌ 500 تا 500 ، 4 متر است‌. این‌ استان‌ گرم‌ترین‌ منطقه‌ جمهوری‌ قرقیزستان‌ به‌شمار می‌رود. رشته‌كوه‌ تین‌شان‌ در میان‌ آن‌ واقع‌ است‌. دامنه‌ رشته‌كوههای‌ چَتكَل‌ و فرغانه‌ از جنگلهای‌ گردو و درختان‌ میوه‌ پوشیده‌ است‌ (قرقیزستان‌ ، ص‌43). در دهه‌ 1330ش‌/1950، در دره‌ فرغانه‌ آثاری‌ از دوره‌ برنز و آهن‌ كشف‌ شد (فرامكین‌ ، ص‌42). رشته‌كوه‌ پَسْكَم‌ و قله‌ بِشْتُوز به‌ ارتفاع‌ 299 ، 4 متر، در شمال‌غربی‌ و در مرز جلال‌آباد با كشور ازبكستان‌ واقع‌اند. رود نارین‌، كه‌ از ارتفاعات‌ پامیر سرچشمه‌ می‌گیرد، با جهت‌ عمومی‌ شرقی‌ ـ غربی‌، پس‌ از گذشتن‌ از شهر نارین‌، از مشرق‌ وارد این‌ استان‌ می‌شود و پس‌ از آبیاری‌ زمینهای‌ شمال‌شرقی‌ استان‌، از طریق‌ آبراهه‌ نارین‌ به‌ دریاچه‌ مخزنی‌ توقتوغول‌ می‌ریزد. رودهای‌ چاندالش‌ در مغرب‌، چتكل‌ در مغرب‌ و جنوب‌غربی‌، قره‌سو در مركز، اوزون‌ ـ اكموت‌ و قره‌ ـ كولجه‌ در شمال‌ و قره‌ـ اویغور، بازار كُرگُن‌ و چند رود دیگر در جنوب‌، از مهم‌ترین‌ رودهای‌ این‌ استان‌اند.

این‌ استان‌ دارای‌ نُه‌ بخش‌ است‌: آق‌سی‌ (به‌ مركزیت‌ كِربِن‌)، آلابوكا (به‌ مركزیت‌ آلابوكا)، بازار كرگن‌ (به‌ مركزیت‌ بازار كرگن‌)، چتكل‌ (به‌ مركزیت‌ كانیش‌ كیا)، نوكِن‌ (به‌ مركزیت‌ ماسِسی‌)، سوزاك‌ (به‌ مركزیت‌ سوزاك‌)، تغوز ـ تورود (به‌ مركزیت‌ كازارمان‌)، تُغتاگُل‌ (به‌ مركزیت‌ تُغتاگُل‌ سوت‌)، و اوچ‌ تِرِك‌ (به‌ مركزیت‌ اوچ‌ تِرِك‌). شهرهای‌ آن‌ عبارت‌اند از: جلال‌آباد قره‌كول‌، كوك‌ـ یانگاكا مایلی‌ـ سو، و تاش‌ـ كومیر .

استان‌ جلال‌آباد مهم‌ترین‌ مركز تولید نیروی‌ برق‌ جمهوری‌ است‌. این‌ نیرو از رود نارین‌، كه‌ از میان‌ استان‌ می‌گذرد، به‌دست‌ می‌آید. صنایع‌ استخراج‌ زغال‌سنگ‌ و نفت‌، تولید مصالح‌ ساختمانی‌، صنایع‌ پنبه‌پاك‌كنی‌، تولیدات‌ صنایع‌ سبك‌ و موادغذایی‌ در اقتصاد این‌ استان‌ نقش‌ مهمی‌ دارند. معادن‌ واقع‌ در كوك‌ ـ یانگاكا و تاش‌ ـ كومیر و چاههای‌ نفت‌ در كوچكو ـ آتا و چانگیرتاشا، از بزرگ‌ترین‌ واحدهای‌ صنعتی‌ قرقیزستان‌ به‌شمار می‌روند. كارخانه‌ها و مؤسسات‌ بزرگ‌ صنایع‌ الكترونیك‌ در شهرهای‌ جلال‌آباد، مایلی‌سو و شامالدی‌سای‌ مستقرند (قرقیزستان‌ ، همانجا؛
> دایرة‌المعارف‌ قرقیزی‌ <، ج‌2، ص‌415). در 1380ش‌/2001، میدان‌ نفتی‌ عظیمی‌ در جلال‌آباد كشف‌ شد ( > گاهشمار سیاسی‌ آسیای‌ مركزی‌، جنوبی‌ و شرقی‌ <، ص‌212).

2) شهر جلال‌آباد ، مركز اداری‌، اقتصادی‌ و فرهنگی‌ استان‌ جلال‌آباد و سومین‌ شهر بزرگ‌ جمهوری‌ قرقیزستان‌ پس‌ از شهرهای‌ بیشكك‌ *(پایتخت‌ جمهوری‌) و اوش‌ *( > دایرة‌المعارف‌ قرقیزی‌ <، همانجا). این‌ شهر در حدود دویست‌ كیلومتری‌ جنوب‌ بیشكك‌، حدود شصت‌ كیلومتری‌ شمال‌ اوش‌ و حدود 33 كیلومتری‌ شمال‌شرقی‌ شهر اندیجان‌ و بر سر راه‌ اصلی‌ بیشكك‌ـ اوش‌ واقع‌ است‌ (رجوع کنید به > [نقشه‌ ] جمهوری‌ قرقیزستان‌ , ).

شهر جلال‌آباد در دره‌ رود كوقارت‌ و در ارتفاع‌ بین‌ 755 تا 800 متری‌ از سطح‌ دریا قرار دارد. آب‌ و هوای‌ آن‌ گرم‌ و خشك‌ است‌. میانگین‌ دمای‌ سالانه‌ آن‌ ْ6ر12 است‌. در سردترین‌ ماه‌ سال‌ دمای‌ هوا به‌ 1ر4- و در گرم‌ترین‌ ماه‌ سال‌ به‌ ْ6ر41 می‌رسد. میانگین‌ بارندگی‌ سالانه‌ آن‌ 468 میلیمتر است‌ ( > دایرة‌المعارف‌ قرقیزی‌ <، همانجا). این‌ شهر دارای‌ خیابانهای‌ باریك‌ و پیچ‌درپیچ‌ و نیز خانه‌هایی‌ است‌ كه‌ با دیوارهای‌ بلند گلی‌ محصور شده‌اند و فقط‌ مساجد تزئینات‌ رنگی‌ دارند ( > سرزمین‌ ناشناخته‌ قرقیزستان‌ <، ص‌34).

در محله‌ تاجیك‌نشین‌ جلال‌آباد، مسجدجامعی‌ هست‌ كه‌ حدود صد سال‌ قدمت‌ دارد. این‌ مسجد در دوره‌ استالین‌، پس‌ از كشته‌ شدن‌ امام‌ جماعت‌ آن‌، تعطیل‌ شد و در 1322ش‌/ 1943، بعد از برگزاری‌ كنفرانس‌ تهران‌، بازگشایی‌ گردید (محمدی‌ نیكو، ص‌120).

جلال‌آباد مركز خرید و فروش‌ دام‌ و محل‌ تعامل‌ بین‌ نواحی‌ كشاورزی‌ و كوچ‌نشین‌ است‌. این‌ شهر چشمه‌های‌ متعددی‌ دارد. با برقراری‌ حكومت‌ شوروی‌، در كنار حدود 150 چشمه‌، استراحتگاههایی‌ با امكانات‌ بهداشتی‌ بنا شده‌ است‌ كه‌ از خواص‌ درمانی‌ آبها و گِلهای‌ استخرهای‌ آن‌ استفاده‌ می‌شود. ( > سرزمین‌ ناشناخته‌ قرقیزستان‌ <، ص‌34ـ 35). شهر جلال‌آباد، دارای‌ كارخانه‌های‌ صنایع‌ سبك‌، غذایی‌، روغن‌، ساختمان‌سازی‌، الكترونیك‌ و فرآورده‌های‌ چوبی‌ است‌ (همان‌، ص‌34).

در دهه‌ 1287/1870، با ورود مهاجران‌ روسی‌، تركیب‌ جمعیت‌ بومی‌ جلال‌آباد دگرگون‌ شد (همانجا). براساس‌ آمار 1384ش‌/ 2005، جمعیت‌ این‌ شهر 929 ، 77 تن‌ است‌ ( > فرهنگ‌ جغرافیائی‌ جهان‌ <، ذیل‌ "Celalabad" ). این‌ شهر با راه‌ اصلی‌ با شهرهای‌ اطراف‌ مرتبط‌ می‌شود و محل‌ تلاقی‌ خطوط‌ راه‌آهن‌ است‌. در 1334/1916 راه‌آهن‌ اندیجان‌ ـ جلال‌آباد احداث‌ شد ( > سرزمین‌ ناشناخته‌ قرقیزستان‌ <، همانجا).

از جمله‌ مراكز دیدنی‌ و تاریخی‌ شهر است‌: دریاچه‌ مصنوعی‌ آیو ـ بولاك‌ كه‌ در 1293/1876 ساخته‌ شده‌ است‌؛
موزه‌ تاریخی‌ ـ فرهنگی‌، و چشمه‌ حضرت‌ یعقوب‌ پیغمبر (همان‌، ص‌34ـ35). در اوایل‌ قرن‌ سیزدهم‌/ نوزدهم‌، قلعه‌ كوچكی‌ متعلق‌ به‌ خانات‌ خوقند در كنار این‌ چشمه‌ ساخته‌ شد و روستای‌ كوچكی‌ در كنار آن‌ پدید آمد. مردم‌ آن‌ روستا به‌ زائران‌ چشمه‌ خدمت‌ می‌كنند.


منابع‌:
(48) محمدرضا محمدی‌نیكو، سفرنامه‌ آسیای‌ مركزی‌ ، تهران‌ 1380ش‌؛
(49) نقشه‌ راههای‌ كشورهای‌ آسیای‌ مركزی‌، ازبكستان‌، تاجیكستان‌، تركمنستان‌، قرقیزستان‌، قزاقستان‌ ، مقیاس‌ 000 ، 500 ، 1:3، تهران‌: گیتاشناسی‌، [ بی‌تا. ]؛


(50) Grإgoire Frumkin, Archaeology in Soviet Central Asia , Leiden 1970;
(51) Kirgiz Savet Entsiklopediyasi, Frunze: Kirgiz S.S.R. Akademiyasi, 1976-1980, s.v. "Djalal-abad";
(52) Kyrghyz Republic [ map (, scale 1:1 ، 000 ، 000, Bishkek: State Cartographical and Geodesical Service of Kyrghyz Republic, 1997;
(53) Kyrgyzstan , by K. Otorbaev, et al. , Bishkek: Glavnaya redaksiya Kirgizskoy Ensiklopedii, 1994;
(54) A Political chronology of Central, south and east Asia , ed. Ian Perston, London: Europa Publications,2001;
(55) Unknown land Kyrgyzstan )CD-ROM(, Bishkek )n.d.(;
World gazetteer , )Online(. Available: http://www. world- gazetteer. com/wg.php?x... )4 July 2005].

/ بهرام‌ امیراحمدیان‌ /



تصاویر این مدخل:
مقبره سلطان حبیب الله منبع: http://www.khyber.org/gallery/jalalabad
مسجد سفید در جلال آباد منبع: http://www.arman.fm/release/jalalabad_jul_2005.htm

نام کتاب : دانشنامه جهان اسلام نویسنده : بنیاد دائرة المعارف اسلامی    جلد : 1  صفحه : 4750
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست